سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. 7:30 هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
حل مشکلات در انتظار رأی خوب مردم
چرا "فرماندهان فتنه" نمیخواهند مردم رأی بدهند؟
علیرضا بهشتی، فعال اصلاحطلب و از فعالان فتنه 88 که از واضعان تئوری "تجدید نظر در انقلاب اسلامی"! نیز هست در بخشی از یک مصاحبه با شماره شنبه گذشته روزنامه شرق پیرامون انتخابات 1400 گفته است:
"در یک دهه اخیر رئیسجمهور، مجلس، شوراهای شهر و روستا، با گذشت هر دوره انتخاباتی بیتحرکتر و بیاثرتر میشوند. علل این مسئله ساختاری و سازمانیافته قابل شناسایی و بحث است که البته از حوصله این مصاحبه خارج است. نتیجه اینکه تغییر و رفتوآمد کارگزاران تغییر چندانی در وضعیت ایجاد نمیکند. حاصل آن، بیاعتنایی عملی به آرای مردم و بیاثرکردن آن بوده است. بارها عرض کردهام که اگر مردم و رأی آنها صرفا بهمنزله زینتالمجالس تلقی شود، چیزی از جمهوریت نظام باقی نخواهد ماند. امروزه اثرات ناشی از این وضعیت، دامن همه مردم کوچه و بازار را گرفته و منجر به این شده که شهروند ما احساس کند راهحل مشکلات روزمرهای که کمرش زیر آنها خم شده است، از صندوق رأی نمیگذرد. این وضعیت خطرناکی است و باید بدون مجامله برای آن چارهای اندیشید؛ وگرنه ممکن است راهحل در جاهایی دیگر جستوجو شود، جاهایی که ممکن است از ناکجاآباد سر در بیاورد. "[1]
*امروزه حتی دشمنان خارجی ایران هم میدانند که رأی مردم در ایران یکی از واقعیترین رأیها در دموکراسیهای جهان است و مردم هستند که طی 16 سال گذشته تصمیم گرفتند احمدینژاد و روحانی در منتهیالیه راست و چپ به قدرت اجرایی برسند و ایضا مردم هستند که با رأی خوب خود در انتخابات مجلس یازدهم، گفتمان جهادی را به عرصه تقنین کشور راه دادند.
جالب است که نگاهی به فعالیتهای شب انتخاباتی آقای بهشتی و دوستان اصلاحطلب ایشان در سال 88، در سال 92 و در سال 96 به وضوح هرچه تمامتر نشان میدهد که این آقایان اگرچه در لفظ میگویند رأی مردم زینتالمجالس است! اما در عمل معتقدند که جز با رأی مردم نمیتوانند به قدرت برسند.
مسئله مهمتر اما عزم بهشتی و دوستان او در ستاد اصلاحات برای سومین فتنهگری پس از سال 88 و پس از تحریم خاموش انتخابات مجلس یازدهم است.
به دیگر سخن اینکه آنها در روزهای جاری در حالی نظیر صحبتهای فوقالاشاره را مطرح میکنند و یا صراحتا از حضور نیافتن در انتخابات حرف میزنند که در واقع امر قصد دارند انتخابات سال 1400 را نیز به بهانه نداشتن نامزد تحریم کنند و به خروج گفتمان اصلاحات از مردمسالاری عینیت بیشتری ببخشند. عینیت بخشیدنی که البته بایستی آنرا به مثابه برداشتن اسلحه علیه نظام و مردم و تقلا برای تکرار فتنه اقتصادی آبان 98 در سطحی وسیعتر و گستردهتر ارزیابی کرد.
کما اینکه میبینیم بهشتی در بخش پایانی اظهارات خود از "جستجوی راه حل در ناکجا"! حرف میزند.
جالب آنکه این افراد بهتر از هرکسی میدانند نوشدارو و حلالمسائل مشکلات مردم در امر انتخابات نهفته است و در صورت رأی خوب و حداکثری مردم به گزینههای جهادی و کارآمد؛ مشکلات رفع خواهد شد و دیگر هیچ بازاری برای نموّ فتنهگریهای هسته سخت اصلاحات وجود نخواهد داشت.
***
روغنکاری چرخ آمریکا در داخل ایران
"بایدن" پس از ترور فخریزاده با نتانیاهو قهر کرد!
فیاض زاهد، از فعالان اصلاحطلب طی یادداشتی در شماره شنبه گذشته روزنامه آرمان ملی که پیرامون مذاکرات وین نگاشته شد با اشاره به پیششرط مهم ایران مبنی بر لغو تمام تحریمها از سوی آمریکا نوشته است: ایران معتقد است که آمریکا از برجام خارج شده و برای هرگونه قدم برداشتن به سمت جلو ابتدا باید آمریکا بدون قید و شرط به برجام بازگردد و این منوط به لغو همه تحریمها است. اما واقعا جو بایدن زیر فشار چندگانهای هم به سر میبرد که به نظر میرسد کار را برای دولت آمریکا سخت میکند. فشار اول لابی عربستان و اسرائیل است که آنها خواهان آن هستند ایران تضمینهای لازم را در حوزه های مختلف به آنها بدهد و خراب کاری اسرائیل هم در برنامه هستهای ایران و ترور دانشمندان هستهای یک اختلال جدی در این مسیر ایجاد کرده است.
او میافزاید: "در همان آغاز دولت آقای بایدن ترور آقای فخری زاده پیامی بسیار خطرناک به ایران، جامعه جهانی و آمریکا بود به این معنا که اسرائیل به دنبال بر هم زدن هرگونه گفتوگو و رفتار صلحآمیز ایران و کشورهای 1+6 است. همین مساله نیز باعث شد که آقای بایدن به مدت طولانی به تلفن نتانیاهو پاسخ ندهد."
زاهد همچنین مینویسد: مشکل دیگر اینکه اگر قرار است برجام به یک سند راهبردی و ماندگار بدل شود باید در مجلس سنا و کنگره به تصویب برسد تصویب آنچه مدنظر ایران است با توجه به ترکیب و نوع وضعیتی که در مجلس کنگره و سنا وجود دارد تقریبا ناممکن به نظر میآید.[2]
*این خوشباوریها و این ابراز تمایل به تئاتر بالماسکه آمریکایی البته مسبوق به سابقه است و مردم شریف ایران نظیر این حرفها را در جریان "برجام اول" که نتیجهای جز بیدستاوردی و تحریمهای بیشتر نداشت نیز شنیدهاند!
ما قضاوت درباره آنچه که آقای زاهد گفته است و نیز خوشباوری ها و دلسوزیهای او برای "جو بایدن" آمریکایی را بر عهده مخاطبان محترم وا میگذاریم...
***
توصیههای مهم سیدمهدی شجاعی درباره فضای مجازی و کتاب
سیدمهدی شجاعی، از نویسندگان شهیر کشورمان در بخشی از یک مصاحبه تفصیلی با شماره شنبه گذشته روزنامه همشهری که پیرامون کتاب و کتابخوانی انجام شد، توصیههای مهمی پیرامون فضای مجازی و کتابخوانی را خطاب به جوانان و نوجوانان ارائه کرد.
آقای شجاعی در توصیه به جوانترها گفته است: تحتتأثیر جو غالب فضای مجازی قرار نگیرند و باقیمانده وقتشان را در این فضا سپری نکنند. یکی از ابتلاهای جدی ما این است که نوجوانها و کودکان و جوانهای ما اگر 100 ساعت وقت مفید داشته باشند، 90درصدش در گوشیها و فضای مجازی میگذرد. سر و ته اینها نشان میدهد که مثلاً شما 5 ساعت وقت صرف کردهاید، اما چیزی گیرتان نیامده! در کشورهای توسعهیافته که این تکنولوژی متعلق به آنهاست، خودشان اخیراً سیستمهایی در بعضی گوشیها تعبیه کردهاند که اگر یک ساعت در فضای مجازی حضور داشته باشید، خودبهخود ارتباطتان با فضای مجازی قطع میشود؛ چون طبیعتاً بهعینه تجربه کردهایم و دریافتهایم که این فضا یکجورهایی آدمی را با خود میبرد. این ابتلای بزرگی است.
او میافزاید: بعضی پدر و مادرها خوشحالند که بچه 3، 4 سالهشان وارد فضای مجازی میشود و خیلی سریع به گوشی تسلط یافته است. این موضوع بهنظرم هنر نیست. این فضا یک هو و یک آفت جدی برای مطالعه و کتابخوانی است. و دیگر اینکه مردم باید به این توجه کنند که رشد و اعتلای فرهنگی با هیچچیز غیر از کتاب بهدست نمیآید؛ یعنی اگر احساس میکنند که کانالها و ایستگاههایی که پدید آمده، میتواند عمق فرهنگی بدهد، باید گفت نه، نمیتواند. همه اینها شاید اطلاعات را در سطح گسترش دهد، اما کتاب است که میتواند به آدمی بینش دهد.
شجاعی تصریح میکند: بینش را هیچ یک از فضاهای مجازی به کسی نمیدهد. تغییر نگرش میدهند و درحقیقت بینش عمیق را دور میکنند. این موضوع را باید مربیان به بچهها گوشزد کنند. متولیان اصلی هم این کارها را نمیکنند. وزارت ارشاد و صدا و سیمای ما کار فرهنگی نمیکنند. وزارت ارشاد ما که وظیفهاش این است که کار فرهنگی انجام دهد، همه مسئولیتش را در این موضوع خلاصه کرده که کتابها را ممیزی کند تا مبادا به جایی بربخورد. اینکه ترویج کتابخوانی در تلویزیون انجام شود، اصلاً دیده نمیشود. فقط سیاست انقباضی وجود دارد. آنچه چاپ نمیشود برایشان مهم نیست. برای کارهایی که انتشار مییابد، نگرانند و کسی را که کتاب مینویسد به یأس میرسانند تا او هم رها کند و بهدنبال کار خودش برود! [3]
*"معجزه کتاب" مقولهایست که همانطور که آقای شجاعی هم اشاره کردهاند با هیچچیز جایگزین نمیشود و بشر چیزی را در کتاب و مطالعه مییابد که مثل و مانند آن در جای دیگری نیست.
مقوله مطالعه و کتابخوانی که البته مورد سفارش امیرالمؤمنین(ع) و علما و متفکرین شیعه نیز هست البته به دو مؤلفه تفکر و خوانش "کتاب خوب" نیز وابسته است.
چه اینکه همانطور که علامه جوادیآملی نیز تصریح دارند ذهن و روح جوان مثل یک زمین آماده کشت است که هر بذری در آن کاشته شود ثمر میدهد (نقل به مضمون).
پس بدیهیست که بایستی مراقب ارائه بذور خوب به زمین ذهن جوانان و نوجوانان بود تا شاهد ثمرات مطلوبی باشیم.
مسئله تفکر و تعقل فلسفی نیز موجب شناخت سره و ناسره میشود و از همین رو آموزش آن به نسلهای نو برای شناخت حقیقت در هر زمینهای اعم از کتاب یا سخنرانی یا فضای مجازی و... یک ضرورت است.
جالب است که بدانیم لزوم تعقل فلسفی برای نوجوانان و جوانان و ضرورت آموزش فلسفه به کودکان مورد تأکید رهبر معظم انقلاب نیز قرار دارد. [4]
***
1_ https://sharghdaily.com/fa/main/print/280858
2_ https://www.armanmeli.ir/fa/main/print/311985
3_ https://newspaper.hamshahrionline.ir/id/128382
4_ https://www.tasnimnews.com/fa/news/1395/06/06/1169331