وبلاگ مشرق

۴ پیشنهاد فرماندهان فتنه برای صلح با نظام/ جدال نفسانیت و عقلانیت در نظرات اقتصادی مرعشی

یک جامعه‌شناس مقیم آمریکا می‌گوید تا زمانی که چنین مشکلات و ناکامی‌ها و نارضایتی‌های سیاسی و اجتماعی باقی است، همواره خیزش‌های توده‌ای شبیه آبان بسیار محتمل است.

سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و مطالب رسانه‌های کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. 7:30 هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.

***

وقتی آمریکا از تریبون داخلی پیغام می‌دهد

4 پیشنهاد فرماندهان فتنه برای صلح با نظام

4 پیشنهاد فرماندهان فتنه برای صلح با نظام/ جدال نفسانیت و عقلانیت در نظرات اقتصادی مرعشی

سعید حجاریان، فعال چپ و از تئوریسین‌های مرجع اصلاحات و اعتدال، اخیراً در یادداشتی با عنوان "از کجا آغاز کنیم؟" که در وبسایت مشق نو منتشر شد، دست به یک ترسیم از وضعیت ایران به زعم خود زده و نوشته است: در ایران، ما –به لحاظ سرزمینی و تاریخی- از مسیرهای چندگانه انباشت اولیه محروم بوده‌ایم. یعنی، نه مازاد محصول به وجود آمده است، نه غارتی صورت گرفته است، نه کشف جدیدی ممکن بوده است و نه با امکان استعمار مواجه بوده‌ایم. برعکس، پس از انقلاب ما عموماً با خشکیده‌گی مواجه بودیم که امکان صادرات در زمینه کشاورزی را با اختلال مواجه کرده است؛ درآمد نفتی‌مان نیز به‌خصوص در هشت ساله 1384 تا 1392 در خدمت تولید قرار نگرفته و شغلی ایجاد نکرده است. به‌عبارتی می‌توان گفت ما اکنون در نقطه صفر قرار داریم و یا به بیانی دیگر به قرن 12 اروپا پرتاب شده‌ایم!

او می‌افزاید: وضعیت اکنون ما با چند مؤلفه بحران‌ساز گره خورده است؛ اولین آن‌ها نرخ بیکاری است که عملاً جمعیت زیادی از کشور –متخصص/غیرمتخصص- را از مدار جامعه رو به توسعه خارج کرده است. دومین آن‌ها تحریم نفتی است که مهم‌ترین منبع درآمد کشور را با اختلال مواجه کرده است و تصویری از بهبود وضعیت آن در دست نیست. سومین‌ آن‌ها مقاومت ایدئولوژیک در برابر ائتلاف‌های اقتصادی بین‌المللی است. بدین نحو که دولت ایران با مجموعه ائتلاف‌های سرمایه‌ساز از زاویه تقابل و نه همبستگی مواجه شده و راه حمایت‌های متعارف نظام اقتصادی جهانی را مسدود کرده است. چهارمین و مهم‌ترین این مؤلفه‌ها الگوی دولت در ایران است. دولت در ایران پس از انقلاب به‌جای تبعیت از الگوی توسعه‌گرایی (developmentalism) و استقرار ذیل دولت توسعه‌گرا به توسعه‌طلبی (expansionism) میل کرده است و اکنون، با دولتی توسعه‌طلب مواجه هستیم که نگاه منطقه‌گرایانه را به نگاه جهان‌گرایانه رجحان داده است.

حجاریان سپس 4 اقدام را پیرامون وضعیتی که خود ترسیم کرده، ضروری عنوان می‌کند:

1. تغییر الگوی دولت، از «توسعه‌طلبی» به «توسعه‌گرایی»،

2. بازگشت به برجام، پذیرش لوایح و تعهدات مربوط به شفاف‌سازی مراودات اقتصادی، و سپس پیگیری همه‌جانبه فرآیند آزادسازی مالی،

3. ائتلاف و ارتباط با سرمایه‌های خارجی و تعامل با نهادهای مالی از جمله بانک جهانی و صندوق بین‌المللی پول به‌منظور ارسال «علامت سلامتی»‌ اقتصاد ایران به نظام اقتصادی بین‌الملل،

4. جلوگیری از نشتی دولت در دو حوزه «اشتغال» و «حیف و میل» که به‌وسیله مدیریت منابع انسانی و مالی دقیق صورت می‌گیرد. بدین معنا که در کوتاه‌مدت، از الگوی اقتصادی سیاسی مبتنی بر «غارت» عبور کرده و به نظام اقتصادی بهنجار گذار شود.[1]

*قبل از هرچیز بایستی بر ارتقای این نکته در فهم عمومی تأکید کرد که انتظار صلاح و فلاح از کسانی که در بروز خطرات امنیتی و اقتصادی و سیاسی بزرگ در سرنوشت یک کشور و مردمش سهم اصلی داشته‌اند؛ یک انتظار بی‌جا و فاقد خرد است.

اشاره مستقیم ما در این زمینه به شخص آقای حجاریان است که مستقیما در روی کار آمدن دولت‌های اصلاحات و اعتدال نقش داشته است، در اشاره به راه حل مشکلات، به سمت خیابان اشاره می‌کند، روزی نیست که از آتش گرفتن جنوب تا شمال تهران در فتنه اقتصادی حرف نزند و در فتنه 88 و دروغ بزرگ آن نیز دخیل بوده است.

در گام بعدی نیز بایستی به القائات و پیش‌فرض‌های غلط اعاظم اصلاحات از اوضاع کشور اشاره کرد.

القائات و پیش‌فرض‌های غلطی که به زعم تحلیل‌های ما برای یک هدف شوم ساخته و پرداخته شده‌اند...

مثل بر خلاف ادعای حجاریان، ایران اسلامی هرگز دچار معضل بیکاری نیست و آنچه که ما با آن روبه‌رو هستیم معضل "بیکاری شیک" است. به این معنا که کار فراوان است اما برخی کارجویان به دلیل برخورداری از سطحی از معیشت حاضر به پذیرش هر شغلی نیستند.[2]

مسئله دیگر "بزرگنمایی از تحریم" است که حجاریان و دوستان او با اینکه می‌دانند این تحریم‌ها از روز نخست انقلاب در اعلی‌درجه علیه ما به کار گرفته‌ شده‌اند و اثر آنها امروز به کمتر از 20 درصد رسیده است؛ اما بسته به کارویژه سال‌های اخیر خود یعنی فتنه اقتصادی به ناگاه بر بزرگ بودن این تحریم‌ها اصرار ورزیده‌اند.

و یا همینطور اصرار بر غارتگری و حیف و میل بیت‌المال با فساد سیستمی در ایران(!) که یک ادعای کاملا غلط است و نه تنها هیچ سندی برای آن وجود ندارد بلکه مدعیانش می‌ترسند از اینکه بگویند فساد همواره و حتی در حکومت امام معصوم(ع) نیز وجود داشته و تهمت فاسد بودن به یک حکومت در صورتی است که آن حکومت با مفسدین شناخته شده برخورد نکند.

و قس علی هذا...

با دانستن این معلومات، اکنون بهتر می‌توان راجع به اقدامات پیشنهادی حجاریان که عملا خواسته‌های آمریکا از ایران هستند قضاوت کرد!

پیشنهاداتی دشمنانه با پیش‌فرض‌های القایی غلط به سرزمین و حکومتی که توانسته فقط در 40 سال اول عمر خود به یک هژمون بزرگ سیاسی و اقتصادی و امنیتی در جهان تبدیل شود، مرزهای گفتمانی و حمایتی خود را از شرق دور تا سواحل مدیترانه و جنوب قاره آمریکا بگستراند و درباره تحریم‌های دشمن کاری کند که بارها از زبان همان دشمن بشنویم: "تحریم‌ها در قبال ایران صرفا به ابزاری روانی تبدیل شده‌اند"...

***

جدال نفسانیت و عقلانیت در نظرات اقتصادی مرعشی

4 پیشنهاد فرماندهان فتنه برای صلح با نظام/ جدال نفسانیت و عقلانیت در نظرات اقتصادی مرعشی

حسین مرعشی، فعال چپ و دبیر کل جدید حزب کارگزاران سازندگی در یادداشتی که سایت اعتمادآنلاین آنرا منتشر کرد پیرامون وضعیت اقتصادی کشور نوشته است:

"پیش‌تر نیز نوشتم که باید دانست مرض اقتصاد ایران، تورم است که در کسری بودجه ریشه دارد و منشا آن هم تحریم‌های ظالمانه است و تا زمانی که دولت نتواند مشکلات خود را با شرق و غرب حل کند مساله اقتصاد در ایران حل نشده باقی خواهد ماند. این را هم باید درنظر گرفت که ملت ما نمی‌تواند چوب شرق و غرب را همزمان بخورد.  و اما نکته آخر؛ نمی‌شود عنصری به نام زمان را در مناسبات سیاسی لحاظ نکرد. برای مشخص شدن این موضوع باید کمی به عقب برگردیم، از گروگانگیری در سفارت امریکا؛ اصلا گروگانگیری دراین سفارت کار بسیار خوبی بود اما لازم بود که بحران گروگانگیری 444 روز طول بکشد؟ آیا نمی‌شد در60 روز مساله را حل کرد؟! توجه داشته باشیم وقتی 444 روز بحران گروگانگیری باشد، پس از آن 8 سال جنگ در پی باشد و در نتیجه هم 8 سال گروگان جنگ باشیم و بعد هم 17 سال است که اقتصاد ایران گروگان پروژه هسته‌ای است. چقدر مگر اقتصاد، ملت و دولت ایران می‌توانند تاب‌آوری داشته باشند، باید به عنصر زمان در از بین بردن تاب‌آوری و توان اقتصادی کشور و ملت به‌ طور جدی بیندیشیم."[3]

*درباره اظهارات مرعشی بیان نکات زیر ضروریست:

1_ تمام این حرف‌ها و ادعاهای مرعشی و دوستان او در شب انتخابات سال‌های 92 و 96 هم گفته و در مابه‌اِزای آن از مردم رأی ستانده شد.

در ادامه، رئیس‌جمهور مذاکراتی و دولت آرمانی اینان نیز که از کانال بزرگنمایی تحریم‌ها و ادعای ربط داشتن معیشت به سانتریفیوژ به ساختمان پاستور رفته بود؛ در راه هدف اعلامی خود حتی از خطوط قرمز کشور هم عبور کرد، با مقامات آمریکایی قدم زد و حتی وارد وادی نکوهش شعائر کشور از قبیل بدبینی به آمریکا نیز شد.

اما نتیجه‌ای که بدست آمد چه بود؟!

تحریم بیشتر، گرانی بیشتر و مشکلات اقتصادی بیشتر.

اکنون آقای مرعشی با کدام منطق و استدلال به خود اجازه می‌دهد همان حرف‌های تکراری که تجربه نتایجشان هنوز در کام مردم لمس می‌شود را بیان کند؟

آیا وقت آن نرسیده که حزب کارگزاران از این پیرمغزی مزمن دست بردارد و به تجدید نظر در رویکردهای غلط خود بپردازد؟!

2_ مسئله کشور و اقتصاد ما به اثبات تجربه دولت اعتدال و کاهش اثر تحریم‌ها به زیر 20 درصد به گواه کارشناسان؛ هرگز تحریم نبوده و نیست. دولت ما و اقتصاد ما مشکلاتی عادی دارند از قبیل مشکلاتی که همه حکومت‌ها و دولت‌های دیگر جهان نیز دارند. (کسری بودجه، فرار مالیاتی، تورم و...)

با این تفاوت که در ایران ما به جای استفاده دولت‌ها از نخبگان صاحب کارنامه، داشتن رویکرد تجربه محوری و دوری از رفتارهای اثباتاً غلط؛ صرفاً پروژه‌های سیاسی از جانب برخی رؤسای جمهور دنبال می‌شود. و نتیجه می‌شود مشکلات امروز!

شاهد مثال اینکه ما در ایران حتی یک انقلاب بزرگ و یک جنگ 8 ساله را نیز پشت سر گذاشتیم اما در صبح روز انقلابمان بین سوپر مارکت‌ها شیر توزیع شد (اشاره به کتاب خاطرات آقای رفیقدوست) و در دوران جنگ هم با اینکه حتی کشتی‌های غذای مردم ایران نیز هدف موشک قرار می‌گرفتند اما مانند امروز مشکل گرانی‌های بیقاعده که از هیچ قاعده بازاری، دلاری، تورمی و تحریمی پیروی نمی‌کنند را نداشتیم.

اکنون آیا راه مشخص نیست؟!

3_ برای مقایسه بهتر میان آنچه مرعشی امروز می‌گوید با واقعیت‌های موجود، لازم است که به دیگر اظهارات اقتصادی مرعشی طی سال‌های اخیر نیز اشاره کنیم. آنجا که راه حل مشکلات را در رفع حصر عنوان می‌کرد، آنجا که پیشنهاد ریاضت‌های اقتصادی را می‌داد و آنجا که در سال 98 تأکید کرده بود معضل نخست اقتصاد ما ناواقعی بودن قیمت‌هاست.[4]

بله! می‌توان مشکلات اصلی و راه‌حل‌های اصولی را فهمید. اگر شهوات برخی خواص و رجال سیاسی بگذارد...

و راه حل مشکلات اقتصادی امروز ایران در وهله اول، نظارت کارای دولتی و قضایی بر قیمت‌های لجام‌گسیخته‌ای است که از هیچ قاعده بازاری، دلاری، تورمی و تحریمی پیروی نمی‌کنند.

***

وقتی "خشونت" حلال و آزاد است

آماده شدن اصلاح‌طلبان برای "غسل در حمام خون"!

4 پیشنهاد فرماندهان فتنه برای صلح با نظام/ جدال نفسانیت و عقلانیت در نظرات اقتصادی مرعشی

روزنامه اصلاح‌طلب شرق در صفحه یکم شماره سه‌شنبه گذشته خود و در مصاحبه با فردی به نام آصف بیات که گفته شده استاد جامعه‌شناسی دانشگاه ایلینوی آمریکاست، به اغتشاشات آبان 98 پرداخته است.

در این مصاحبه به نقل از آقای بیات می‌خوانیم: انتظار می‌رفت که خیزش آبان 98 هشداری باشد به مقامات مسئول کشور که در نظام حکمرانی و سیاست‌های اقتصادی اجتماعی تعدیل ایجاد کنند و راه‌حلی برای این معضلات اقتصادی و اجتماعی پیدا کنند. درعوض به نظر می‌رسد که مقامات با این پدیده اجتماعی از دیدگاه سیاسی- امنیتی برخورد می‌کنند. گویی برای آنان اولویت در چگونگی برخورد با معترضین و خنثی‌کردن آنان است. دیدیم که چگونه دولت به حل این مسئله پرداخت، طبق گزارش‌ها حدود 200 نفر از معترضین جان خود را از دست دادند و هزاران نفر بازداشت شدند، شبکه اینترنت به مدت یک هفته تعطیل شد.

او می‌افزاید:

"واقعیت این است که تا زمانی که چنین مشکلات و ناکامی‌ها و نارضایتی‌های سیاسی و اجتماعی باقی است، همواره خیزش‌های توده‌ای شبیه آبان بسیار محتمل است. آنچه نمی‌توان به‌روشنی پیش‌بینی کرد، عبارت است از اینکه چه زمانی و با کدام جرقه."

بیات در این مصاحبه همچنین پیرامون خشونت معترضان خیابانی گفته است: باید تأکید کنم که منتقدان عادی نیز در زمان‌هایی دست به خشونت می‌زنند. تصور من این است که آبان 98 شاهد رفتار خشونت‌آمیز معترضین عادی هم بود و البته چیز عجیب و غیرقابل‌انتظاری نیست... آنها (معترضین) در انتخابات مجلس یا ریاست‌جمهوری شرکت کرده بودند یا از طریق اعتراضات مسالمت‌آمیز نیز صدای خود را به گوش مقامات رسانده بودند ولی در انتها نتیجه‌ای ندیده بودند، در چنین شرایطی می‌توان انتظار خشونت را داشت.[5]

*در گزارش شرق و اظهارات بیات، حتی یک عبارت مبنی بر مذمت اعتراض خیابانی و تأکید بر اینکه اغتشاش موجب حدّت مشکلات می‌شود به چشم نمی‌خورد.

چرایی این رویکرد در کلام و بیان اصلاح‌طلبان و تریبون‌های آنها به شدت محل تأمل است.

ما همچنین قضاوت درباره علاقه عاشقانه ستاد اصلاحات و تریبون‌های آن به ایجاد اغتشاش خیابانی و تأکیدات آنها بر احتمالات و ضرورت‌های تکرار آبان 98 را بر عهده مخاطبان محترم وا می‌گذاریم.

چه اینکه همین چند روز قبل بود که سعید حجاریان نیز از احتمال به خیابان آمدن دوباره مردم گفته بود.[6] و البته او هم در سکوتی تشویق‌آمیز نگفته بود که به راه افتادن حمام خون در خیابان‌ها (که امثال آصف بیات، این رخداد را طبیعی می‌دانند!) چگونه به ضرر مردم و امروز و آینده آنها تمام خواهد شد.

***

1_ https://mashghenow.com/?p=5193

2_ https://www.eghtesadonline.com/n/1Rj4

3_ https://etemadonline.com/content/522690

4_mshrgh.ir/1014696

5_https://sharghdaily.com/fa/main/print/301096

6_mshrgh.ir/1293924

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان