دکتر پروانه صفایى مقدم - متخصص روانشناسى بالینى
تحریریه زندگی آنلاین : تغذیه بر سلامت روان و عملکرد سلولهای عصبی تأثیرگذار است. کمبود ویتامینها و مواد معدنی با بیماریهای روحی از جمله افسردگی، اضطراب، اختلالات شخصیت، اختلال دو قطبی، سایکوز، فوبیا، اختلال شناختی و مشکلات رفتاری ارتباط دارد. بنابراین داشتن یک رژیم غذایی مناسب که تأمینکننده نیاز بدن به تمام مواد مغذی باشد در پیشگیری و بهبود بیماریهای روانی تأثیرگذار است. همچنین کمبود مواد مغذی در بدن بر روی متابولیسم بعضی از داروهای مورد استفاده در بیماریهای روانی مؤثر است. بنابراین رژیم غذایی مناسب باعث بهبود اثر گذاری داروها نیز میگردد. در افراد چاق یا دارای اضافه وزن، کاهش وزن بدن میتواند به بهبود سلامت روان کمک نماید. کاهش و افزایش قند خون نیز بر وضعیت روانی مانند افسردگی و اضطراب تأثیرگذار است. بنابراین حفظ قند خون در سطح نرمال اهمیت دارد. دلیل این که بعضی از افراد در مواجهه با استرس، شیرینی مصرف میکنند نیز به دلیل تأثیر آن در ایجاد حس آرامش است. بنابراین مصرف میزان کافی غلات کامل (مانند نان سبوسدار و برنج قهوهای) توصیه میگردد. دریافت کم کربوهیدرات تأثیر منفی بر حالات روحی دارد.
کمبود ویتامین دی در ابتلا به افسردگی، اختلالات خلقی و شناختی تأثیرگذار است. سطح مناسب ویتامین دی در بدن جهت درمان افسردگی مفید است. بهترین راه دریافت ویتامین دی تماس با نور آفتاب به میزان حداقل 15 تا 20 دقیقه در روز است. خوردن غذاهایی همچون ماهیهای چرب، زرده تخممرغ و غذاهای غنی شده با ویتامین دی مفید است.
بیشتربخوانید:
آیا آنچه میخورید بر سلامت روانی شما اثر میگذارد؟
با منظم غذا خوردن میزان قند خون خود را در حد ثابتی نگه میدارید. چرا چنین چیزی مفید است؟ وقتی میزان قند خون پایین بیاید باعث احساس خستگی و تندخویی میشود و عدم تعادل و ثبات میزان قند خون باعث بروز اختلالات خلقی یا عاطفی از جمله افسردگی و اضطراب میشود.اگر قند خون شما بالا برود، پس از آن دچار کاهش قند خون میشوید که در نتیجه ممکن است دچار اختلالات خلقی هم بشوید. به همین دلیل غذاٰ خوردن نامنظم صدمهٔ بیشتری به شما میزند تا اینکه شکمتان از گرسنگی به قاروقور بیفتد. اگر در طول روز اغلب گرسنه میشوید و این بر روحیه و تمرکز و سطح انرژی شما اثر میگذارد، بدانید که غذا خوردن در وعدههای منظم اهمیت دارد. هر سه یا چهار ساعت غذا خوردن جلوی کاهش سطح انرژی به دلیل کاهش میزان قند خون را میگیرد".
آنچه میخورید میتواند استرس شما را کم کند.
کمآبی بدن بر سلامت روانی شما اثر میگذارد و مانع تفکر دقیق و تمرکز میشود. بدن ما کمآبی را به عنوان عامل اضطرابآور میبیند و باعث نشانههایی مثل کاهش انرژی، عدم تمرکز کافی، گیجی و تندخویی میشود. سلولهای مغزی هم درست مثل سلولهای بدن نیاز به آب دارند و این نشان میدهد که افرادی که دچار کمآبی بدن هستند بیشتر احتمال ابتلا به تنشها و بیماریهای روانی دارند. آب باعث جریان بهتر خون میشود پس اگر بدن آب کافی نداشته باشد سموم بدن به خوبی دفع نمیشوند و این باعث احساس ضعف و بیماری میشود".
"کمآبی بدن باعث تمایل شدید به خوردن مواد غذایی ناسالم مثل انواع چیپسها و کربوهیدراتهای تصفیهشده و نوشیدنیهای حاوی الکل و کافئین میشود که اثر ادرارآور دارند. مصرف الکل باعث کاهش تواناییهای شناختی بر اثر کمآبی بدن میشود چون برای دفع الکل از جریان خون، بدن ما نیاز به آب دارد و همین باعث نشانههای خماری در صبحگاه پس از نوشیدن الکل میشود. نوشابههای گازدار حاوی شکر باعث افزایش ناگهانی انرژی در بدن میشوند که باعث هشیاری ذهنی میشود اما پس از آن ناگهان کاهش قند خون اتفاق میافتد که باعث انرژی کم و خستگی ذهنی میشود". عوارض روحى و روانی رژیم گرفتن. رژیم گرفتن چه تأثیراتی روی روحیه ما میگذارد و اثرات روانی رژیم غذایی کدماند چه مراقبتهایی در این زمینه باید داشته باشیم و چه خطراتی روح و روان ما در هنگام رژیم گرفتن تهدید میکنند
رژیم گرفتن، یک روش سالم برای کاهش وزن نیست. کاهش بیش از حد کالری نه تنها سوختوساز شما را کند کرده و شما را از مواد مغذی محروم میکند، بلکه میتواند از نظر روانی نیز بر شما تأثیر بگذارد.
بیشتربخوانید:
خطرات رژیم گرفتن برای مغز
مغز، عضلات و سایر اندامهای شما برای کار کردن به ذخیره قند کافی نیاز دارند. هنگامیکه کالری را بیش از حد محدود میکنید، میتواند منجر به کاهش سطح قند خون و خستگی شود و حتی بر خصوصیات شخصیتی شما تأثیر بگذارد. هنگامیکه افراد رژیم گیرنده کالری مصرفیشان را کاهش میدهند، میتوانند تحریک پذیر و خشن شوند و مجبورند قدرت خودداری بیش از حدی در هنگام انتخاب مواد غذایی به کار ببرند. آنها متوجه شدند در زمانی که کالری محدود میشود، افراد رژیم گیرنده ترجیح میدهند فیلمهایی با شخصیتهای عصبانی و موضوعات انتقامجویانه ببینند و به جای چهرههای غمگین یا ترسان، به سمت چهرهها و ژستهای عصبانی جذب میشوند.
تحقیق دیگری نشان میدهد که افراد رژیم گیرنده، بیشتر مستعد اضطراب و افسردگی هستند و اگر کالری آنها بیش از حد محدود شود ممکن است به غذا وسواس پیدا کنند. این همان نوع واکنشی است که قحطیزدهها و افرادی که دچار اختلالات خوردن هستند، نشان میدهند. همچنین این خطر وجود دارد که آنقدر ناامید شوند که رژیمشان به پرخوری تبدیل شود و پس از آن احساس گناه داشته باشند برای اینکه تسلیم وسوسه شدهاند. این نوع رفتار میتواند پیش زمینهای برای اختلال خوردن باشد. بدیهی است که خطرات رژیم گرفتن فقط در مشکلات جسمی خلاصه نمیشود و مشکلات روانی را نیز در برمیگیرد. اگر احساس تحریکپذیری میکنید و ایجاد ارتباط برایتان دشوار است، شاید کالریتان را بیش از حد محدود کردهاید.
اگر سعی دارید وزن کم کنید، ایده خوبی نیست که کالریتان را بیشتر از 500 کالری در روز کاهش دهید و در غیر این صورت خودتان را در معرض خطر تغییرات خلقی و کمبود انرژی و بیانگیزگی قرار میدهید. کاهش 500 کالری در روز به شما امکان میدهد که حدود نیم کیلو در هفته وزن کم کنید. رژیم غذایی ناسالم افراد را به مرز افسردگی میکشاند : نیازهای روحی هر انسان، به محرکهای درونی نیاز دارد تا بتواند در برابر محرکهای خارجی مقاومت کند، بدخوراکی و پیروی از رژیم غذایی ناسالم، تضعیف کننده محرکهای درونی انسان میشود که او را تا مرز افسردگی و اختلالهای روانی میکشاند. زنان بیش از مردان در معرض اختلالهای روانی و افسردگی قرار دارند، نزدیک به 32 درصد جمعیت زنان به دلایل مختلف در معرض اختلالات روحی-روانی و افسردگی قرار دارند که افسردگی بعد از زایمان، افسردگی قبل از دوران عادت ماهانه یا پس از آن و غیره از علل و عوامل آن است. متأسفانه با این قضیه به صورت جدی برخورد نمیشود این در حالی است که تنها راه مقابله با محرکهای بیرونی که سبب آزار و اذیت روحی روانی انسان میشوند، تقویت محرکهای درونی است که اگر تقویت شوند میتوان با آرامش بیشتر، محرکهای بیرونی را به نوعی مدیریت و حل و فصل کرد.
بیشتربخوانید:
سلامت دستگاه گوارش و سلامت روان
جالب است بدانید که دستگاه گوارش دارای تعداد زیادی سلول عصبی میباشد به طوری که به آن مغز دوم نیز میگویند. همانطور که عوامل روحی و روانی زمان انتقال مواد در لوله گوارش را تحت تأثیر قرار میدهند. باکتریهایی که در لوله گوارش نیز زندگی میکنند به وسیله مواد تولیدیشان میتوانند بر عملکرد مغز و رفتار اثر بگذارند.
عفونتهای دستگاه گوارش همراه با میکروارگانیسمهای مضر میتوانند با افزایش نفوذپذیری غشای دستگاه گوارش به عوامل بیماریزا عملکرد مغز را تخت تأثیر قرار دهند. بنابراین مصرف پرو بوتیکها و پربیوتیک ها جهت تأمین سلامت دستگاه گوارش و سیستم عصبی میتواند مفید واقع شود. تغذیه بر سلامت روان و عملکرد سلولهای عصبی تأثیرگذار است. کمبود ویتامینها و مواد معدنی با بیماریهای روحی از جمله افسردگی، اضطراب، اختلالات شخصیت، اختلال دو قطبی، سایکوز، فوبیا، اختلال شناختی و مشکلات رفتاری ارتباط دارد. بنابراین داشتن یک رژیم غذایی مناسب که تأمینکننده نیاز بدن به تمام مواد مغذی باشد در پیشگیری و بهبود بیماریهای روانی تأثیرگذار است کاهش و افزایش قند خون نیز بر وضعیت روانی مانند افسردگی و اضطراب تأثیرگذار است. بنابراین مصرف میزان کافی غلات کامل (مانند نان سبوسدار و برنج قهوهای) توصیه میگردد. دریافت کم کربوهیدرات تأثیر منفی بر حالات روحی دارد.
کمبود ویتامین دی در ابتلا به افسردگی، اختلالات خلقی و شناختی تأثیرگذار است. سطح مناسب ویتامین دی در بدن جهت درمان افسردگی مفید است. بهترین راه دریافت ویتامین دی تماس با نور آفتاب به میزان حداقل 15 تا 20 دقیقه در روز است. خوردن غذاهایی همچون ماهیهای چرب، زرده تخممرغ و غذاهای غنی شده با ویتامین دی مفید است.
مصرف غذاهای دریایی رابطه معکوس با میزان افسردگی و ارتکاب به قتل دارد. روغن ماهی در سیاری از بیماریهای روانی مانند افسردگی، شیزوفرنی، افسردگی و اختلال دو قطبی مفید است. مصرف ماهی و مکمل امگا 3 در بهبود عملکرد شناختی و زوال عقلی نقش دارد. به همین دلیل مصرف حداقل 2 بار در هفته ماهی در بزرگسالان توصیه میگردد. در صورتی که فرد دریافت کافی ماهی نداشته باشد نیاز به مصرف مکمل امگا 3 دارد. بهتر است این مکمل همراه وعده غذایی که حاوی چربی میباشند مصرف شود. رژیم غذایی سرشار از میوه و سبزیجات تأثیر مثبت بر سلامت روان دارد. افراد مبتلا به اضطراب باید میزان مصرف کافئین خود را کاهش دهند. کافئین در چای، قهوه، نوشابه و شکلات تلخ وجود دارد. جایگزینی قهوه با چای سبز مفید میباشد. این افراد باید دریافت قند، شکر و محصولات غذایی شیرین شده با شکر را کاهش دهند. دریافت روزانه مکمل مولتیویتامین مواد معدنی نیز مفید است. مصرف یا بوییدن اسطوخودوس نیز باعث ایجاد آرامش و کاهش اضطراب میگردد. افت قند خون عامل دیگری است که باعث افزایش اضطراب میشود به همین دلیل داشتن یک برنامه غذایی که منجر به حفظ قند خون در سطح نرمال شود ضروری است. افراد مبتلا به اختلال دو قطبی نیز باید مصرف شکر و کافئین خود را کاهش دهند.