به قلم : دکتر محمدرضا رئیسی – روانشناس
تحریریه زندگی آنلاین : طبق آمار از هر سه زن، یک نفر طی دوران زندگی خود از سمت آشنایان و نزدیکان خود مورد خشونت قرار میگیرد. این عدد در 23 کشور جهان، از آمریکا و آفریقا گرفته تا آسیا و اقیانوسیه، به 2 نفر از هر 3 زن نیز میرسد.
در تحقیقهای انجام شده در این کشورها که خشونت علیه زنان از شیوع بالاتری برخوردار است و نیز طبق دادههای سازمان جهانی بهداشت، بانک جهانی و سازمان ملل متحد، کشورهایی که سابقه مستعمرگی داشتند و فرهنگ استعماری در آنجا وجود دارد، 50 برابر بیشتر از سایر کشورها مستعد شیوع برخورد خشونتآمیز با زنان هستند.
مطالعات انجام شده پس از دوران استعمارگری نیز خود شاهد و گواهی بر نتایج این تحقیقات است و نشان میدهند گسترش فقر، تبعیض نژادی و نابرابری جنسیتی که همگی نشات گرفته از استعمار و ساختارهای استعماری هستند، ریشههای خشونت در یک جامعه را بیشتر میدوانند.
بیشتربخوانید:
پیامدهای کاهش سن اعتیاد
کاهش سن اعتیاد به 18 سال به این معنی است که برخی نوجوانان دبیرستانی _ حداقل در سالهای پایانی تحصیل- درگیر پدیده شوم اعتیاد شده و زنگ خطری بزرگ را به صدا درآوردهاند زیرا درگیری یک فرد به اعتیاد، گاه حتی تا پایان عمر، خود و خانوادهاش را مشغول کرده، هزینهها و پیامدهای سنگین اقتصادی و روانی میآفریند و از آنسو، بار بزرگی را بر دوش جامعه میگذارد.
وقتی از آلودگی فرد به مواد مخدر از سن پایین صحبت میکنیم، در واقع همه فرصتهای شغلی، اجتماعی، ازدواج، فرزندآوری، تولید علمی-صنعتی و نشاط اجتماعی و فردی او را باید تباهشده دانست؛ مگر آنکه به سرعت و با روشی علمی و جامع، به صورتی بلندمدت و مؤثر درمان شود و نجات یابد.
هرچه سن اعتیاد پایینتر باشد، به منزله ماندگار شدن بیشتر مدتزمان مصرف و بیشترشدن پیامدهای مخرب آن است؛ بهویژه که ترک و درمان اعتیاد فرآیندی بسیار پیچیده، زمانبر و مستلزم مراقبتهای چندوجهی از سوی فرد، خانواده و نزدیکان و نهادهای حمایتی اجتماعی است.
واضح است که وقتی فردی از ابتدای دوران جوانی گرفتار این معضل میشود، اگر به سرعت اقدام به درمان و ترک نکند، احتمال زیاد تا سالهای متوالی گرفتار آن خواهد بود و به نسبت سالهای اعتیاد، هزینههای آن افزون و فرصتهای از دست رفته نیز بیشتر خواهد شد.
در نظر داشته باشیم با روشهای معمول ترک اعتیاد در کشور، آمار بازگشت به اعتیاد در خوشبینانهترین حالت فقط 20 درصد است که ادعای «پرویز افشار» سخنگوی وقت ستاد مبارزه با مواد مخدر در سال 1397 است اما مشاهدات و تجارب بسیاری از افراد نشان میدهد این رقم خوشبینانه است. بنابراین با اقدامات، روشها و امکانات کنونی جامعه، 80 درصد افرادی که از سنین پایین (از جمله 18 سالگی) شروع به مصرف مواد میکنند، نمیتوانند آن را ترک کنند.
البته باید توجه داشت که این نگاه، به معنای نفی ارزش و اهمیت همه روشهای موجود ترک اعتیاد و زحمتهای مراکز بازپروری نیست؛ بلکه منظور این است که برای درک علت بازگشت بیشتر معتادان به مصرف دوباره، وقت آن رسیده است که از تجربههای علمی دنیا و متخصصان توانمند داخلی استفاده کنیم؛ پیش از آنکه سن اعتیاد به زیر 18 و ابتدای دوره دبیرستان برسد.
بیشتر بخوانید:
اعتیاد؛ از جرم انگاری تا بیماری پنداری
آنها که پدیدههای اجتماعی بهویژه از نوع آسیبزای آن - همچون اعتیاد - را دنبال میکنند، بهخوبی به یاد دارند که تا همین دو سه دهه پیش، در جامعه ما، اعتیاد بهعنوان جرم و بزه تلقی میشد و معتاد، مجرمی خطرناک بود.
مرور سخنان مسئولان دهه 60 و حتی بازبینی فیلمها و سریالهای تلویزیونی آن زمان، بهخوبی نشانگر بزه دانستن اعتیاد (معتاد و قاچاقچی هر دو باهم) بود و چه تبلیغات و هزینههای برای بازداری مردم از آلودگی به این «جرم» که انجام نشد!
اگرچه طبق قوانین بیشتر کشورهای جهان و مقررات قضایی ما، حمل، کاشت، توزیع و ساخت مواد مخدر همچنان جرم است و بهحق باید با آن مبارزه قضایی، امنیتی، فرهنگی و پیشگیرانه کرد اما گذشت زمان و غلبه نگاه علمی و البته بینتیجه بودن اقدامات بزهانگارانه درباره فرد معتاد، سبب تغییر نگرش مردم و مسئولان شد و خوشبختانه اکنون بیشتر افراد، به این پدیده بهعنوان نوعی بیماری روانی و جسمانی مینگرند. پیش از پرداختن به روشهای مقابله با توزیع و پخش مواد مخدر و نقد برخی رویههای جاری، بیمناسبت نیست که از تعبیر یکی از استادان روانشناسی درباره فرآیند ترک اعتیاد یاد کنیم:
بیشتربخوانید:
از جدا کردن جلد کتاب تا تصحیح محتوای آن!
نگارنده به یاد دارد که در یکی از کلاسهای مقطع دکترا، دکتر «نعمتالله ستوده» (از روانشناسان برجسته کشور)، تعبیر گویا و بسیار دقیق از پدیده اعتیاد داشت که کاش خانوادهها و متولیان این امر، به آن توجه میکردند. به تعبیر او، ترک ظاهری اعتیاد (بهطور مثال در کمپ یا با روشهای سمزدایی)، اگرچه گام نخست برای رهایی است اما فقط به منزله کندن جلد کتاب شخصیت معتاد است که محتوای آن هیچ تغییری نکرده! یعنی تا زمانی که مشکلات موجود در محتوای درون ذهنی، روانی و شخصیتی فرد معتاد بررسی، احصاء و درمان نشود، کندن جلد کتاب شخصیت او و چسباندن جلدی تازه، هیچ فایدهای نخواهد داشت و محتوای کتاب همان درونمایه گذشته باقی خواهد ماند؛ همچنان که بیشتر روشهای ترک کنونی که در جامعه ما متداول است، نتیجهبخش نبوده و بیشتر معتادان به سمت مصرف دوباره، بازخواهند گشت.