سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و اتفاقات کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. 7:30 هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
حواشی ناتمام سگ دبیر کل جبهه اصلاحات!
خانم آذر منصوری، دبیر کل جبهه اصلاحات به تازگی در بخشی از یک مصاحبه که سایت جماران آنرا منتشر کرد، درباره فیلم منتشره از وی که در آن با یک سگ در خانه خود بازی میکند و حرف میزند، گفته است: من خودم فردی حاشیه نشین بوده و دستم در جیب خودم هست و در قرچک در یک خانه قدیمی زندگی میکنم و با مترو و اتوبوس و تاکسی تردد میکنم. هیچ ردپایی از رانت در زندگی من مشاهده نمیشود. تنها یک حیوان خانگی دارم.
او میافزاید: من خودم اجازه دادم که فیلمی از زندگی خصوصیام تهیه شود و اصلا بنای مخفی کاری نداشتم. ضمن اینکه این فیلم سال1400 و در زمانی ساخته شد که من دبیر کل هم نبودم.
خانم منصوری سپس در پاسخ به این سؤال که " سگ نگهداشتن شما شبیه بالاشهری های برخوردار از زندگی لاکچری نیست؟ " میگوید: نه به هیچ وجه. من کلا رابطه خوبی با حیوانات دارم، حتی در مزرعه خانوادگی مرتب به حیوانات رسیدگی میکنم. این به معنی زندگی لوکس نیست. قرار بود -نگهداری از آن سگ- موقت باشد اما جای مناسبی برایش پیدا نشد. در واقع من به او پناه دادم.[1]
*ما قضاوت درباره اظهارات دبیر کل جبهه اصلاحات را بر عهده مخاطبان محترم میگذاریم و در عین حال این نکته را بیان میکنیم که موضع تحریمی اصلاحطلبان ستادی در قبال انتخابات امسال از همین قبیل رفتارها (سگبازی و...) نشأت میگیرد زیرا قرابت معنایی هسته سخت این جریان خاص سیاسی سالهاست که با قاطبه مردم نجیب و متدین ایران و البته با نظام اسلامی از بین رفته است.
در واقع مردم باید بدانند که همین جریان که علنا خواستار ساختارشکنی از نظام است، سگبازی میکند، دین را مقوله عرفی میداند و از هر حرکتی در خیابان حمایت میکند؛ اکنون نیز خواستار "تحریم انتخابات" شده و در قبال آن "بیانیه سکوت" میدهد.
نکته و در واقع پارادوکس جالب در اظهارات خانم منصوری نیز این است که او اصرار دارد که در همراهی با جامعه بگوید از قشر متمول نیست اما در عین حال بر سگبازی اصرار دارد و متوجه این نیست که اکثریت جامعه ایرانی با این سنخ رفتارها نیز میانهای ندارد. همانطور که با اشرافیگری میانهای ندارد.
در اینجا بیان یک حقیقت هم در اشاره به اظهارات خانم منصوری ضروری به نظر میرسد و آن اینکه نگهداشتن سگ در محیط آپارتمانی و بدون توجیه حفاظتی؛ هرگز یک رفتار بالاشهری یا نمایه روشنفکری نیست بلکه نگهداری بدون توجیه از سگ، یک رفتار پر خطر و منشأ بروز بیماری و ناامنی برای خود، برای دیگران و البته برای کودکان است.
***
سیلی جانانه نوبخت به "چپهای تحریمی"
محمدباقر نوبخت، دبیر کل حزب اعتدال و توسعه (حزب حامی روحانی و ارگان دولت قبل) اخیراً طی سخنانی در صداوسیما پیرامون انتخابات گفته است: احزاب برای حفظ جایگاه خود باید افراد با صلاحیت را برای انتخابات مجلس معرفی کنند.
او همچنین تصریح میکند: توصیه حزب اعتدال و توسعه این است که افراد با توانایی بالا که میتوانند خدمت کنند، به خاطر مردم در انتخابات نامزد شوند.
نوبخت گفته است: احزاب برای حفظ جایگاه خود افراد ناشایست را معرفی نکنند، چراکه شأنیت حزب خودشان را زیر سؤال میبرند، بنابراین بهتر است بخشی از وظیفه تأیید صلاحیتها از سوی شورای نگهبان به احزاب واگذار شود.
این مقام ارشد دولت روحانی در ادامه سخنان خود همچنین تصویب "پیش ثبتنام" را موضوعی مثبت ارزیابی کرده و گفته است: اگر مشارکت پایین باشد، حتما جریانات محدودی از حق خود استفاده خواهند کرد و نماینده خواهند داشت.[2]
*سخنان دقیق نوبخت؛ در وهله اول یک سیلی بزرگ به جریان حامی تحریم انتخابات خاصّه در جبهه اصلاحات است که 2 انتخابات قبلی را رسما تحریم کرد و در قبال انتخابات امسال با صدور "بیانیه سکوت" مجددا مرتکب تحریم انتخابات شد.
ما پیش از این در وبلاگ مشرق به مخاطبان محترم خود عرض کرده بودیم که جبهه اصلاحات به احتمال زیاد؛ مجددا دست به تحریم انتخابات میزند اما احزاب ریشهداری مثل کارگزاران، ندای ایرانیان و اعتدال و توسعه با این تصمیم تحریمی همراه نخواهند شد و نمایه جدید اصلاحات را باید با این احزاب تعریف کرد نه با جبهه اصلاحات!
دقت شود که در این فرایند تحلیلی البته انتقادات ما به تفکر چپمسلک اصلاحطلبی و ناکارآمدی دولتهای برآمده از این تفکر همچنان پابرجاست لکن در بحث شأنیت کار سیاسی و حزبی؛ هنگامی که دیده میشود یک حزب و یا یک رجل بر حضور در انتخابات تأکید دارد و در سمت مقابل او کسانی از هممسلکانش به کمین نشستهاند تا از میزان مشارکت بکاهند؛ حتما بایستی از این "چپهای نجیب" حمایت کرد تا مردم سمت حق و سمت باطل را دقیقتر بشناسند و فریب "چپهای تحریمی" را نخورند.
گفتنیست، جبهه اصلاحات اخیرا در قبال انتخابات امسال و قانون "پیشثبتنام" بیانیهای صادر کرد که در آن پیرامون تأکید بر حضور در انتخابات و ثبت نام نخبگان سکوت شده بود که این رفتار عملا و تا این لحظه به معنای تحریم انتخابات است. [3]
***
قرار است بیحجابها انقلاب کنند!
جواد اطاعت، فعال اصلاحطلب و از نمایندگان مستعفی مجلس ششم که زمانی گفته بود: "نفس کلمه صلاحیت و ردّ صلاحیت آبروی کشور و نظام ما را برده است" اخیراً طی اظهاراتی در یک نشست با عنوان "انقلاب چیست!؟ " گفته است: میتوان گفت وقتی رهبران یک کشور چهارچوبهای کلی و آیتمهای کلان متناسب با فرهنگ سیاسی را رعایت نکنند، آن کشور با چالش مواجه میشود. ولی اینکه چه زمانی ممکن است منجر به انقلاب شود یا نشود، اگر کسی پیشبینی کند، شانسی است. فرآیند ایجاد انقلاب را باید توضیح بدهیم و تبیین کنیم. وقتی «تحقیر ملی» اتفاق میافتد، گام اولی است که یک جامعه با چالش رو به رو میشود.
به گزارش جماران، او سپس در اشاره به تحقیرهایی که میتوانند منجر به انقلاب شوند، گفته است:
" «استبداد سیاسی» عامل مهمی برای «تحقیر اجتماعی» است. یعنی یک فردی که علاقهمند است حزب تشکیل بدهد و بتواند افکار و اندیشههای خودش را در معرض رأی مردم قرار بدهد، مسئولیتی را بپذیرد و برای کشورش خدمت کند ولی او را ممیزی میکنند و اجازه به او نمیدهند، به نوعی تحقیر میشود. وقتی وزارت ارشاد به یک کارگردان اجازه اکران فیلم نمیدهد و آن را ممیزی میکنند، او تحقیر میشود. یک استاد دانشگاه که کتاب پژوهشی مؤثری مینویسد و دوست دارد منتشر کند و با دیگران به اشتراک بگذارد، وقتی اجازه انتشار به او نمیدهند تحقیر میشود. خانمی که به هر دلیل دوست دارد آزادی پوشش داشته باشد، وقتی گشت ارشاد او را میگیرد و تنبیه میکند، تحقیر میشود. انواع و اقسام مسائلی هست که ممکن است یک جامعه دچار تحقیر شود یا احساس تحقیر کند."[4]
*ما به پشتیبانی عقلانیت، این نکته را به آقای اطاعت یاد میدهیم که "انقلاب" و خیزش زمانی در یک کشور رخ میدهد که عقلانیت بر آن حکم دهد.
در روی دیگر سخن اینکه با بیعقلی، بیمطالعگی و نداشتن و ندانستن اصول؛ اگرچه شاید بتواند حرکاتی مثل "محمود افغان" رقم زد و مدتی یک کشور تمدنی را به آشوب کشید اما هرگز انقلابی رخ نخواهد داد.
ضمن اینکه در اثر خیزش خیابانی بیعقلها؛ صرفا امنیت و اقتصاد مردم است که به محاق خواهد رفت و ایضا اثری از استقلال و آزادی و تدین هم باقی نخواهد ماند.
در روی دیگر سخن هم باید به آقای اطاعت یادآوری کرد که یک حکومت؛ اعم از جائر یا عادل؛ حتما بایستی قانون را اجرا کند و حکومت بیقانون دچار عدمالوجود است. از این گزینه منطقی نتیجه میگیریم که نمیشود اجرای قانون از سوی یک حکومت را موجد انقلاب دانست.
خاصّه اینکه بر خلاف طعنههای اطاعت میدانیم که مقولاتی مثل حجاب که قانون نظام جمهوری اسلامی ایران نیز هست؛ در سبد خواسته عمومی اکثریت مردم قرار دارد.
یعنی نظام جمهوری اسلامی ایران در حال اجرای مُرّ خواسته اکثریت متدین ایرانی است اما آقای اطاعت این فرایند عقلانی را موجب وقوع انقلاب میداند!
بماند که شاید از نظر اطاعت؛ اغتشاشات خیابانی به بهانه درگذشت تصادفی خانم مهسا امینی؛ پیش لرزه همان انقلاب موعود بوده است که ما قضاوت در این باره را بر عهده مخاطبان محترم میگذاریم...
در سایر مثالهای اطاعت که او مدعیست موجب انقلاب میشود نیز قضیه بر همین منوال است و یک انقلاب عقلانی و یک خیزش ملی هرگز به رعایت قانون اعتراضی ندارد و مقولاتی مثل ممیزی، ضد امنیتی نبودن احزاب و... جملگی به شرط عقلانی بودن؛ قوانین هر حکومت پیشرفتهای هستند و باید اجرا شوند.
***
1_ https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-1602434
2_ https://www.etemadonline.com/tiny/news-627029
3_ mshrgh.ir/1514843
4_ https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-1603595