عصر ایران؛ سجاد بهزادی- تاریخ به همان میزانی که آبستن جنگ های هولناک بوده، لحظه های صلح را نیز به خود دیده است. هیچ جنگی دائمی نبود و در پس هر جنگی سرانجام دولت ها به صلح دعوت شدند و ملت ها پس از خون های زیاد و هزینه های فراوان، سلاح بر زمین گذاشتند. ما ملت ها؛ حتی گاهی در طول تاریخ، با برادر دینی خود جنگیدیم و پس از مرگ ها و ویرانی های فراوان سرانجام با فرمان فرماندهان صلح کردیم.
گاهی حتی حکم رانان عالم نمی توانستند ویا نمی خواستند تصور و درک درستی از هزینه هایی که ملت ها در جنگ ها می دهند داشته باشند؛ اما ما به فرمان آنها جنگیدیدم و به چشم خویش دیدیم که چگونه عزیزترین عزیزان مان، در زیر خاک مدفون می شوند.
تصور تنهایی ما در جنگ خیلی هم سخت نیست. باید اندکی رحیم بود. همین امروز که این یادداشت نوشته می شود بشریت گرفتار دو جنگ بزرگ در همین حوالی است. جنگ روسیه و اکراین و جنگ اسرائیل و غزه.
برای اینکه خیلی ساده بدانیم این روزها و این شب ها چه بر سر مردم غزه می آید، شما را تنها به یک گزاره ارجاع می دهم: اسرائیل اعلام کرد "پس از حمله غافلگیرانه حماس، تنها در شش روز نخست جنگ، شش هزار بمب به وزن چهار هزار تن بر سر ساکنان غزه ریخته است."
قدرت تخریب بمب یک تنی آمریکایی در نوار غزه را تصور کنید. آمریکا پس از عملیات طوفان القصی، صدها بمب که وزن آن دو هزار پوند معادل 970 کیلوگرم است را به رژیم اسرائیل تحویل داد که بر اساس آخرین تصاویر، این بمبها عملیاتی شده و جنگندههای اسرائیل در حال هدف قرار دادن نوار غزه با این بمبها هستند.
این بمبها دایرهای وسیع را تخریب میکنند و میتواند تا شصت متر در بتن مسلح نفوذ کنند. بنابراین در صورت انفجار در مناطق مسکونی عادی، نه یک ساختمان، بلکه دهها ساختمان را نابود میکند.
قصد این یادداشت شمارش مرگ انسان ها، کودکان و زنان و آوار خانه های آنها نیست. جنگ ها هم یکی پس از دیگری تمام می شوند و صلح از راه می رسد.
سرانجام پایان هر جنگ، صلح چشمک خواهد زند؛ اما به قیمت فرو بستن چشم های هزاران هزار انسان. انسان باگناه کمتر و انسان های بی گناه بیش تر. گاهی اثرات تلخ بعد از صلح، کم تر از اثرات خود جنگ نیست. کودکان یتیم شده و خانه های آوار شده در گرما و سرمای طاقت فرسا. سرزمین هایی سوخته و نسل هایی ناامید شده.
اما حکم رانان پس از هر جنگی صلح می کنند و دست در دست هم می فشارند. ما می مانیم و ضجه های مادران و کوهی از غم که بر شانه های پدر سنگینی می کند. اگر پدری و اگر مادری هنوز مانده باشد.
بسیار بسیار سخت است اما به فرزند غزه می گویم، تو هم مانند همه جنگ های تاریخ چاره ای جزء مقاومت نداری. اما امید داشته باش که روشنی یک روز از راه می رسد. تا آن روز همان طور که گفتی انسان های شریف در غرب و شرق، مقاومت تو را خواهند دید.
"من بیان هستم، 27سال در شهر زیبای خود غزه زندگی کردم و شاید امروز آخرین روز من در اینجا باشد. من و خانواده ام اشتباه روز نکبت در سال 1948 را تکرار نمی کنیم و خانه خود را به سمت جنوب ترک نمی کنیم. همه ما تا آخرین نفس به فلسطینی بودن خود افتخار می کنیم. من جهان را از شرق تا غرب، به خاطر آنچه بر سر ما خواهد آمد نمی بخشم و امیدوارم تصاویر ما تا آخر عمر شما را آزار دهند."( توئیت پر بازدید خبرنگار فلسطینی از غزه)
من و شما بخشی از تاریخ هستیم. من و شما در طول تاریخ به جنگ های زیادی رفتیم و به قول دکتر علی شریعتی "گاهی ما را به جنگ میبردند، جنگ علیه کسانی که نمیشناختیم و شمشیر کشیدن به روی کسانی که نسبت به آنها هیچ کینهای نمیورزیدیم و حتی کسانی که همراه و هم طبقه و هم سرنوشت ما بودند. این جن گها- به قول دانشمندی- عبارت بود از جنگ دو گروهی که با هم میجنگیدند، بدون اینکه هم را بشناسند و برای کسانی که با هم نمیجنگیدند، اما هم را میشناختند.»
اما امروز بیش تر جهان ماهیت ستم کار اسرائیل را می شناسد وبه تنهایی مردم غزه باور دارد. فرماندهان یاغی اسرائیل سرانجام مهار خواهند شد و صلح پس از جنگ به سرزمین فلسطین بر خواهد گشت.
ای کاش تا آن روز، مادران کم تری داغ دار فرزند خود می شدند و کودکان بیش تری می مانند تا صلح را به تماشا بنشینند.