در مورد غیبت حضرت مهدی(عج) هیچگونه شبهه ای برای کسانیکه معتقد به او هستند، نیست.روایات بسیاری در این زمینه رسیده که میتوانید در کتاب «منتخب الاثر» صفحات 188 و 215 مطالعه فرمائید. سخن در این است که چگونه امکان دارد یک انسان این اندازه عمر طولانی داشته باشد؟
آیا ممکن است انسان بیش از حد طبیعی عمر کند؟ انسان ها معمولا بیش از صد سال عمر نمی کنند، پس چگونه حضرت مهدی(عج) عمری به این طولانی نموده است؟
پاسخ این سخن روشن است زیرا اولا از نظر امکان عقلی هیچ بعید نیست که یک انسان هزارها سال عمر کند این جمله ابن سینا که:
«آنچه (از امور شگفت آور) به گوشت خورد آنرا در بوته امکان قرارده و بگو «ممکن» است، تا آنگاه که دلیل مسلمی برنادرستی آن اقامه شود»، به ما می گوید هرگز در مودر طولانی شدن عمر یک انسان از کلمات نفی استفاده نکنیم، و بگوئیم نمی شود، بلکه باید گفت «ممکن است» و اگر دلیل مسلمی بر نفی آن اقامه نشود انکار بی مورد است. حال باید دانست کسانی که طول عمر حضرت مهدی(عج) را انکار می کنند جزء کدامیک از این دو دسته اند: (مذهبی) یا (غیر مذهبی) اگر ایراد کنندگان از گروه اول یعنی مذهبی باشند هرگز نمی توانند نوشته های کتابهای آسمانی را انکار کنند و ما از مهمترین کتابهای آسمانی یعنی قرآن و تورات که مورد قبول یهود و نصارا است در ذیل شواهدی اقامه می کنیم که با صراحت، طولانی بودن عمر انسانها را ثابت می کند.
و اگر جزو گروه دوم یعنی غیر مذهبی باشند ناچار باید در برابر علم و دانش سرفرود آورند زیرا از نظر علوم پزشکی، و زیست شناسی، امکان طول عمر و زندگی بسیار دراز از مسلمات است و دانشمندان علوم همواره، در راه پیدا کردن راز جوان ماندن انسانها، هستند. شواهدی از زیست شناسی طبق گفته دانشمندان این علم، در دست است که بعضی از آنها در ذیل اقامه خواهیم کرد. با توجه به این دو بحث، جائی برای ایراد باقی نخواهد ماند.
اما طول عمر از نظر کتابهای مذهبی
در قرآن کریم در مورد حضرت نوح آیه 14 سوره عنکبوت می خوانیم:
(و لقد ارسلنا نوحا الی قومه فلبث فیهم الف سنة الا خمسین عاما):
«ما نوح را به سوی قومش فرستادیم در میان آنها نهصد و پنجاه سال درنگ نمود».
و در مورد حضرت یونس در قرآن آیه 143 و 144 سوره صافات آمده است:
(فلولا انه کان من المسبحین للبث فی بطنه الی یوم یبعثون):
«اگر او از تسبیح کنندگان نبود تا روز قیامت در شکم ماهی می ماند».
ملاحظه می فرمائید این دو آیه قرآن با صراحت طول عمرش را قطعی میداند و برای معتقدان به قرآن جای هیچ شک و تردیدی باقی
نمی گذارد.
بنابراین هیچ مسلمانی نمی تواند بگوید: امکان ندارد کسی بیش از حد طبیعی عمر انسانهای فعلی عمر کند.
و در تورات، سفر تکوین در فصل پنجم میخوانیم: (و تمامی ایام آدم که زندگانی نمود 930 سال شد... و تمام روزهای «شیث» 912 سال شد و «انوش» بعد از تولید نمودنش «قینان» را 815 سال زندگانی نمود و تمامی روزهای او 905 سال شد و تمامی روزهای قینان 910 سال شد ...
این گفته تورات با صراحت طول عمر را مسلم میداند و برای مذهبیان معتقد به آن، جای تردیدی باقی نمی گذارد و نباید عمرهای کوتاه ما موجب تعجب طول عمر امام عصر(عج) گردد.
طول عمر از نظر علوم روز
در درس پیش راجع به طول عمر انسانها سخن گفتیم و روشن ساختیم که طولانی شدن عمر نه محال عقلی است و نه از دیدگاه کتب مذهبی ایرادی دارد، اکنون نوبت آن رسیده که از علوم روز یعنی زیست شناسی و پزشکی نیز شواهدی براین معنی اقامه کنیم.
نگاه و توجه دقیقی به هدف و مقصد علوم پزشکی نادرستی سخن کسانی که طولانی شدن عمر را محال میدانند ثابت می سازد، زیرا بنیان این علوم براین است که انسانها مراعات نکات لازم بهداشتی را بکنند و معالجات لازم را انجام دهند تا از تندرستی و سلامت کامل و همیشگی برخوردار باشند با اندامی شاداب و سالیانی دراز با نشاط زندگی کنند. و اگر جز این بود تلاشهای گسترده این علوم بی حاصل می نمود. راستی چرا دنیا دنبال اکسیر جوانی می گردد؟ !
حقیقت بالا در مورد عموم سلولهای زنده مصداق دارد، بدین معنی که هرگاه گروهی از یاخته های زنده از گزند حوادث ناگوار و عوامل کشنده و مرگبار مصون مانند، سالیان متمادی زیست خواهند نمود. دکتر «الکسیس کارل» زیست شناس، جراح و فیزیولوژیست شهیر قرن اخیر در کتاب «انسان موجود ناشناخته» در فصل پنجم به تفصیل در این باره سخن گفته من جمله می نویسد:
(اگر ترکیبات محیط غذائی را ثابت نگهدارند اجتماعات سلولی الی غیر النهایه به فعالیت خود ادامه می دهند... و اگر از افزایش حجم آنها جلوگیری نمایند هیچگاه پیر نخواهند شد) .(1)
امثال این عبارت در کتب زیست شناسی بسیار است و نشان
.............................................
1 انسان موجود ناشناخته ترجمه دکتر دبیری، صفحه .183
می دهد که طول عمر و جوان زیستن مهدی(عج) به هیج وجه ایراد علمی ندارد.
دانش کنونی بشر در زمینه علوم زیستی و پزشکی، دیرزیستی و شادابی را اصیل می داند و پیری و مرگ را عارضی و غیر طبیعی می شمارد چنانکه در فصل سوم کتاب «راه و رسم زندگی» نوشته دکتر «کارل» تحت عنوان «قوانین اصلی زندگی انسان» پیرامون فطری بودن دراز عمری، این گونه آمده است: (بدن تقریبا خود را در قالب هر حادثه ای می ریزد و در برابر هر موقعیت تازه وسائلی را برای مواجهه با آن برمی انگیزد این وسیله هدفی جز تأمین حداکثر عمر ندارد، در مقابل هر خطر، کیفیات فیزیولوژیکی در جهت متوجه می شوند که بزرگترین مدت حیات را تأمین کنند...)(1)
پس بدن انسان طبیعتا به عمر طولانی و سلامت جسمانی متمامیل است و فطرتا می کوشد تا هر چه بیشتر بر میزان عمر بیفزاید.
شواهدی در این باره
1 یکی از اطباء می نویسد: «مرگ در اثر بیماری پدید می آید نه در اثر سالمندی».
2 دانشمندان می گویند: «دستگاههای اساسی جسم حیوان قابلیت زندگی تا ابد را دارد و ممکن است اگر عوارضی رشته زندگی او را نبرد هزارها سال زنده بماند، این گفته طبق آزمایشهائی است که انجام
.............................................
1 راه و رسم زندگی ترجمه دکتر دبیری صفحه .46
شده است».
3 دکتر کارل قطعه ای از بدن جوجه مرغی (که در تخم قرار داشت) مورد آزمایش قرار داد این قطعه بیش از هشت سال مرتب رشد می کرد.
4دانشمند مذکور و دانشمندان دیگر، روی کلیه و قلب و اعضای انسان این آزمایش را نموده، مشاهده کرده اند، تا غذای فراوان در اختیار اعضاء باشد رشد و نمو می کنند.
5 دیگری می گوید: سلولهای اساسی تن انسان طبق آزمایشهائی که شده زندگی آنها ابدی است» .(1)
6 «طنطاوی» در جزء 17 تفسیر خود از مجله ای نقل می کند که دکتر «فور ونوف» همان شخصی که جهان او را یک مبشر اطاله عمر می داند میگوید: «تا حال 600 مورد آزمایش کرده ام و به طور قطع می گویم، قرن بیستم تمام نشده که می توان قوای پیری را برگردانید و غبار ازدیاد سن را از چهره ها زدود.»
7 مجله «الهلال» می نویسد: «بعضی از دانشمندان توانسته اند بعضی حیوانات را تا 900 برابر عمر طبیعی (عادی) خود زنده نگه دارند).
بنابر این اگر عمر طبیعی انسان را هشتاد سال بگیریم طبق این محاسبه تا هفتاد و دو هزار سال میتوان او را نگاه داشت. اینها که گفته شد، همه با توجه به علوم بشر و قدرت او بود اما از نظر قدرت آفریننده این جهان و علم بی پایان او، دیگر جای هیچ گونه سخنی نیست زیرا
.............................................
1 اقتباس از کتاب المهدی مرحوم آیة الله صدر.
آفریدگار جهان قدرت نگاهداری یک انسان برای ابد را دارد و این برای او کار مشکلی نیست، آیا آفرینش آسمانها و زمین مشکلتر است یا زنده نگاهداشتن یک انسان؟
فوائد وجود امام در زمان غیبت
میدانیم خداوند بزرگ رهبران و امامان را برای هدایت انسانها قرار داده تا از وجود آنها در تکامل جنبه های مادی و معنوی خود بهره برداری کنند، روی این اصل هیچگاه نمی توانیم قبول کنیم که بدون جهت، خداوند این نعمت را از انسانها سلب کند پس باید علت غیبت امام را در خود جستجو کنیم یعنی اگر این نعمت از ما سلب شده، علتش از ناحیه ما است نه از جانب خدا، چنانکه در غیبت انبیاء و پیغمبران نیز همین حقیقت وجود دارد، مگر نه این است که قوم یونس هنگامی که نخواستند از وجود او بهره گیرند، او را تکذیب نمودند، خود سبب محرومیت، از وجود او شدند اما هنگامی که توبه کردند و بازگشتند خداوند بار دیگر نعمت وجود یونس را به آنها ارزانی داشت. این حقیقت ما را به گفته معروف خواجه «نصیر الدین طوسی» در کتاب «تجرید الاعتقاد» در مبحث امامت راهنمائی می کند او می گوید: (وجوده لطف و تصرفه لطف آخر و غیبته منا): «وجود امام و بهره برداری مرم از او لطفی است از ناحیه خدا، تصرف و حکومتش بر مردم و راهنمائی های مختلفش لطف دیگری است اما غیبت و پنهان بودنش در اثر کردار ماست».
حال به خوبی می توان به کسانی که منکر فوائد وجود امام، در
زمان غیبت هستند پاسخ گفت زیرا می گوئیم بر فرض محال که وجودش نفعی نداشته باشد تقصیر از کیست؟ مگر نه انیست که انسانها خود با اعمالشان نخواسته اند از وجود او بهره برداری کنند؟!
اما حقیقت این است که وجود امام(عج) در حال غیبت نیز فوائد بیشماری دارد زیرا چنانکه امام سجاد(ع) فرمود: «وجود امامان امنیت و برکت برای اهل زمین می باشد».
علاوه به همین مطلب مورد بحث، از امام صادق علیه السلام پرسیده شده و امام با جمله کوتاهی به این حقیقت پاسخ گفته است آنجا که می خوانیم:
راوی از امام پرسید: (کیف ینتفع الناس بالحجة الغائب المستور قال: کما ینفعون بالشمس اذا سترها السحاب): «چگونه مردم در زمان غیبت از وجودش بهره مند می شوند؟ فرمود: همانطور که از خورشید در حالیکه ابر آنرا پوشیده باشد».(1)
تشبیه بسیار جالبی است و از نظر رساندن معنا، بسیار عمیق، چرا که خورشید هر چند در پشت ابر پنهان باشد ولی با نور و حرارت خود گیاهان را پرورش می دهد و موجودات جهان را بهره ور می سازد، میکروبهای زیان آور را می کشد و دست زیان مند آنها را از سر گیاهان کوتاه می کند، همین گونه وجود امام(ع) موجب پرورش انسانها است و ممکن است همانطور که خورشید وقتی از دیده ما پنهان است و بر ما نمی تابد، بر سرزمینهای دیگری می تابد، امام(ع) نیز گرچه ظاهر نیست و برای همگان آشکار نمی باشد اما افرادی او را ملاقات کنند و از فیض
.............................................
1 بحار الانوار، جلد 52، صفحه .92
وجودش بهره گیرند و آماده شوند.
از طرفی برکات خداوند بر انسانها به واسطه افراد نیک آنها است.
این را هم توجه داریم، سرزمینهائی که خورشید از پشت ابر بر آنها می تابد سرزمینهائی بلند و قله هائی مرتفع است، انسانها نیز هر کدام به مقام بلندی برسند می توانند از نور وجود او بهره گیرند این حقیقت را کسانی که در عصر غیبت به محضرش رسیده اند گواهی می کنند . پس برکات خداوند به انسانها به واسطه وجود نیکان است و نیکان با پرورش آن بزرگوار چنین مقامی را یافته اند.
و از این نظر که امام هنگام ظهور نیاز به افراد همکار برای پیشبرد هدفش دارد، افرادی را برای این کار پرورش می دهد که ما از آنها آگاه نیستیم.
مرحوم آیة الله صدر در کتاب «المهدی» می نویسد «امام علیه السلام هم اکنون گروههای مختلف اجتماع را... در کارها راهنمائی می کند و ممکن است به صورتهای مختلف بر آنها ظاهر شود و راهنمائی های لازم را نسبت به آنها انجام دهد آنگاه آنها خود می دانند عمل کنند یا نه؟(1)
انتظار چه فایده ای دارد؟
می دانیم انتظار کلمه ای است که از دو عنصر «نفی» و «اثبات»
.............................................
1 المهدی مرحوم آیة الله صدر برای توضیح بیشتر به آنجا رجوع فرمائید.
تشکیل شده است «نفی» از نظر بیگانگی از وضع موجود و احیانا درگیری با آن و «اثبات» یعنی خواهان وضع بهتر بودن.. . در قسمت اول مبارزه با وضع موجود و در قسمت دوم خود سازی و آمادگی لازم است و نیز میدانیم منتظران واقعی برای یک تحول اصلاحی جهانی باید آثار ذیل را دارا باشند:
1 خودسازی فردی
در چنین تحولی عناصر آگاه، بلند اندیشه، و دارای آمادگی کامل روحی و فکری لازم است و تنگ نظری ها، کوته بینی ها، کج فکری ها، حسادتها با موقعیت منتظران واقعی سازگار نیست، نکته مهم، اینکه منتظر واقعی می داند که این انقلاب همه را خواهد گرفت، پس باید جزء موافقان و یا مخالفان باشد زیرا تماشاچی در چنین تحولی معنی ندارد.
این چنین انتظاری برای تصفیه و شستشوی جسم و جان کافی است زیرا ارتشی که انتظار جهاد آزادی بخش را می کشد، در آماده باش کافی، تهیه اسلحه، اصلاح اسلحه، سنگرهای لازم و تقویت روحی سربازان می کوشد. همچنین است حال منتظران واقعی زیرا انتظار مصلح جهانی یعنی آمادگی کامل اخلاقی و مادی و معنوی.
2 خودیاری های اجتماعی
منتظران واقعی ناچارند مراقب یکدیگر باشند و به اصلاح دیگران
نیز بکوشند تا تمام عناصر قابل، در این برنامه شرکت کنند زیرا غافل ماندن افراد از یکدیگر در میدان مبارزه در حکم شکست است باید نقاط ضعف را تقویت و موضع آسیب رسیده را ترمیم نمایند.
3 آماده ساختن زمینه ها
میدانیم این سخن که تمام برنامه های مصلح جهان بر پایه معجزات قرار دارد حرف صحیحی نیست زیرا این انقلاب اصلاحی همچون انقلابهای دیگر پیامبران و مصلحان الهی است که از تمام وسائل طبیعی ممکن، باید استفاده کنند و امدادهای خاص الهی مخصوص موارد نارسائیها است،پس آماده ساختن زمینه ها از شرائط نخستین این تحول است.
طرق آماده شدن زمینه ها
برای فراهم شدن زمینه یک حکومت جهانی دو عنصر نیازمند است «عنصر نفی» یعنی نشان دادن عواملی که مردم را از وضع فعلی، بیزار سازد و «عنصر اثبات» یعنی آشنا ساختن مردم با اصول آن حکومت که برای پذیرش آماده شوند.
در انقلاب مهدی باید آموزش همگانی، در سراسر جهان به وقوع پیوندد، تا همه از اصول آن حکومت آگاه شوند و از ناروائی ها بیزار گردند این حقیقت در احادیث اسلامی نیز آمده است، امام صادق(ع) می فرماید:
«بزودی کوفه از مؤمنان خالی می گردد و علم از آن رخت بر می بندد و خود را درهم می پیچد چنانکه مار در لانه، خود را جمع می کند. سپس دانش در شهری بنام قم آشکار می گردد این شهر معدن علم و دانش و فضل خواهد شد، تا آنجا که مستضعفی در روی زمین در مورد دین باقی نخواهد ماند؛ حتی عروسان حجله، و این نزدیک ظهور قائم ما خواهد بود... علم از این شهر به سایر بلاد می رود تا مشرق و مغرب را فرا گیرد، و خداوند حجتش را بر انسانها تمام گرداند تا آنجا که احدی در زمین باقی نماند که دین و علم به او نرسیده باشد سپس قائم ظاهر خواهد شد».(1) پس انتظار به مفهوم واقعی، برنامه فوق العاده سازنده در تمام زمینه ها است. اما اینکه گفته می شود: پس باید بکوشیم به فساد دامن بزنیم تا مصلح بیاید سخنی غیر صحیح است زیرا در این انقلاب تماشاچی معنی ندارد و عاقلانه نیست که انسان به ظلم دامن زند تا خود مشمول تصفیه واقع شود، علاوه آنچه برای تسریع ظهور مصلح لازم است آمادگی است نه ظلم و فساد، گر چه فساد موجب می شود مردم آماده پذیرفتن اصلاح شوند ولی اگر مردم را آگاه سازیم که این همه جنایتها در اثر حکومتهای متعدد و مختلف است تا مردم را آماده حکومت جهانی کنیم و فکر آنها را بالا ببریم، شرط ظهور حاصل می شود.(2)
شاهد آن مطلبی است که در توقیع امام عصر عجل الله تعالی فرجه به شیخ مفید آمده:
.............................................
1 بحار الانوار، جلد 60، طبع بیروت صفحه 213 و بحار قدیم جلد 14، صفحه .338
2 اقتباس از جزوه درسی استاد ناصر مکارم.
«اگرشیعیان ما آماده عمل بدستورات ما شوند امر ظهور واقع می شود».