«تناکحوا تکثروا فانى اباهى بکم الامم یوم القیامة حتى بالسقط:» «1»
ازدواج کنید، به جمعیت خود بیفزائید، که من در قیامت به گروه گروه از شما مردم مباهات مىکنم، حتى به کودکى که سقط شده است.
«من رغب عن سنتى فلیس منى و ان من سنتى النکاح فمن احبنى فلیستن بسنتى:» «2»
کسى که از روش و سنت من روىگردان شود از من نیست، و از روش و سنت من ازدواج است، پس کسى که مرا دوست دارد به روش من اقتدا کند.
«من استطاع منکم الباءة فلیتزوج فانه اغض للبصر و احصن للفرج و من لا طول له فلیصم فان الصوم له وجاء.» «3»
از شما کسى که قدرت بر ازدواج و پاسخگوئى به همسر دارد، باید ازدواج کند، زیرا ازدواج براى فرو نشاندن چشم از نگاه به نامحرم، و حفظ شهوت از حرام بهترین کار است، و کسى که توانائى ندارد روزه بگیرد که روزه براى فرو نشاندن هیجان شهوت کارى مناسب است.
«اذا اتاکم من ترضون دینه و امانته فزوجوه الا تفعلوه تکن فتنة فى الارض و فساد کبیر:» «4»
هر گاه کسى براى امر خواستگارى و ازدواج نزدتان آمد، و شما دین و امانتدارى وى را پسندیدید زمینه ازدواجش را فراهم کنید، که اگر در امر ازدواج اقدام ننمائید سبب فتنه در زمین و فساد و گناه بزرگ است.
«من نکح لله و انکح لله استحق ولایة الله:»
کسى که براى خدا ازدواج کند، و براى خدا زمینه ازدواج کسى را فراهم نماید، شایسته قرار گرفتن در عرصه ولایت خدا مىشود.
«من تزوج فقد احرز شطر دینه فلیتق الله فى الشطر الثانى:» «5»
کسى که ازدواج کند قطعاً نصف دینش را در حصن مصونیت برده، نسبت به حفظ نیم دیگر دینش تقواى الهى پیشه کند.
از امامان معصوم و اهلبیت مظلوم نیز روایاتى در تشویق ازدواج در کتابهاى معتبر نقل شده است:
حضرت صادق (ع) از پدرانش از رسول خدا نقل مىکند:
«رکعتان یصلیهما المتزوج افضل من سبعین رکعة یصلیها العزب»
دو رکعت نمازى که ازدواج کرده مىخواند از هفتاد رکعت نمازى که عزب مىخواند برتر است.
«لما لقى یوسف اخاه قال: یا اخى کیف استطعت ان تتزوج النساء بعدى؟ فقال: ان ابى امرنى و قال: ان استطعت ان تکون لک ذریة تثقل الارض بالتسبیح فافعل:»
یوسف هنگامى که برادرش بنیامین را دیدار کرد، به او گفت برادرم چگونه پس از من به ازدواج تن دادى؟ پاسخ داد پدرم یعقوب به من فرمان داد اگر برایت ممکن است ازدواج کن تا فرزنددار شوى تا زمین به تسبیح و عبادتش سنگین شود انجام داده.
امام صادق مىفرماید مردى به محضر پدرم حضرت باقر (ع) آمد، حضرت فرمود: همسر دارى؟ گفت: نه پدرم فرمود: دوست ندارم دنیا و آنچه در آن است از من باشد و من یک شب بدون همسر به سر برم آنگاه فرمود دو رکعت نماز زندار از عبادت شبانه و روزه روزانه عزب بهتر است، سپس هفت دینار طلا به او داد و فرمود با این پول ازدواج کن سپس از پیامبر نقل کرد که آن حضرت فرمود:
«اتخذوا الاهل فانه ارزق لکم:» «6»
ازدواج کنید که ازدواج براى شما روزى رسانتر است.
و نیز حضرت صادق از رسول خدا روایت مىکند که فرمود:
«من ترک التزویج مخافة العیلة فقد اساء بالله الظن:» «7»
کسى که از ترس فشار زندگى و تنگدستى ترک ازدواج کند یقیناً به خداوند سوءظن و بدگمانى برده است.
بزرگان از دانشمندان اسلامى بر اساس معارف حقه مىگویند: در ازدواج برابر با مقررات الهى پنج بهره و فائده هست: پیدا کردن فرزند، شکستن هیجان شهوت، تدبیر منزل، کثرت عشیره و قبیله، و جهاد و کوشش براى قیام به حقوق زن و فرزند.
ازدواج در اسلام کمک و یار و ناصرى براى بقاء دین انسان، و خوارکننده شیطان، و قلعه و حصارى براى در امان ماندن از ضربات ابلیس و دشمن خداست.
مذموم بودن ترک ازدواج
از دیدگاه اسلام عزب ماندن و روى آوردن به رهبانیت و کناره گیرى از مردم به سبب ترک ازدواج مورد نفرت است.
در تفاسیر آمده: در زمان رسول خدا برخى از اصحاب به خیال این که خود را به قلعههاى رفیع معنویت برسانند تصیم گرفتند که دنیا را فرو گذاشته آن را ترک نمایند، و روز و شب خود را به عبادت بگذرانند.
در این تصمیمى که گرفته شد، بعضى از آنان گفتند: من همه روزها را روزه خواهم گرفت و دیگرى گفت: من همه شبها را به عبادت تمام خواهم کرد، و بعضى گفتند ما هرگز تن به ازدواج و ارضاء شهوت و تشکیل خانواده نخواهیم داد، چون خبر این تصمیم به پیامبر رسید آنان را دعوت کرده و در جمع خصوصىشان فرمود:
«انا اعلمکم بالله و اخشاکم له و لکنى اقوم و أنام و اصوم و افطر و اتزوج النساء فمن رغب عن سنتى فلیس منى:»
من که به عظمت حضرت حق و اسماء و صفاتش بیش از شما آگاهم، و بیشتر از شما از او در خشیتم، ولى در شب هم به عبادت برمىخیزم، هم مىخوابم، برخى روزها را روزه گرفته و بعضى ایام را روزه نمىگیرم و با زنان ازدواج مىکنم، پس کسى که از سنت من روىگردان شود از من نیست. «8»
ملاک انتخاب همسر.
به طور معمول در بسیارى از اقوام و ملل در گزینش مرد در مرحله اول توان اقتصادى و اجتماعى مطرحى است و در انتخاب زن زیبائى و گاهى وضعیت اجتماعى مورد توجه است.
اسلام گرچه این امور ظاهرى را نفى نمىکند ولى نظرش در مرحله اول در انتخاب همسر امور معنوى و ارزشى است.
اسلام در مسئله ازدواج ایمان به خدا و قیامت، و ارزشهاى اخلاقى و عملى، و التزام به تقوا و نقاط کرامت همچون صداقت و امانت و پاکدامنى و شرافت را ریشه و اساس زندگى مشترک و موجب بقاء آن مىداند.
تجربه حیات انسان ثابت نموده، ازدواجهائى که بر پایه ایمان و تقوا صورت گرفته دوام و رشد و ثبات داشته، و در برابر حوادث کمتر دچار ضربه و آسیب شده، بر عکس، پیوندهائى که دور از ملاکهاى ارزشى و معنوى صورت گرفته و فقط بر پایهمادى اندیشى و تفاخر طلبى و ثروت و جمال واقع شده بیشتر در معرض طلاق و جدائى و تلخى و فروپاشى قرار مىگیرد.
پی نوشت ها:
______________________________
(1)- سنن بیهقى ج 7 ص 78.
(2)- سنن بیهقى ج 7 ص 78.
(3)- محجة البیضاء ج 3 ص 53.
(4)- کافى ج 5 ص 347.
(5)- محجة البیضاء ج 3 ص 54.
(6)- کافى ج 5 ص 329.
(7)- محجة البیضاء ج 3 ص 55.
(8)- تفسیر طبرى شأن نزول آیه 32 از سوره نور.
مطالب فوق برگرفته شده از
کتاب: تفسیر حکیم جلد ششم
نوشته: استاد حسین انصاریان