انسداد مرزها،راهکار مقابله با مهاجرت است؟

در نقد تز مرزی اسکندر

شماره روزنامه: ۶۰۸۰ تاریخ چاپ: ۱۴۰۳/۰۵/۲۵ ...

زنگ خطر افزایش بی‌رویه اتباع افغان در ایران از سال گذشته به صدا درآمده و تا امروز به صورت ممتد ادامه پیدا کرده است. برخی آمار این مهاجران همسایه را حدود 10 میلیون نفر برآورد کردند. آماری که واکنش وزیر کشور وقت را برانگیخت. همان‌ زمان، احمد وحیدی در مصاحبه‌ای با رسانه‌ها اعلام کرد که «اتباع افغانستانی حاضر در ایران، حدود پنج میلیون نفر و به‌طور رسمی حتی کمتر است.» ذکر این آمار اما نتوانست منتقدان حضور افغان‌ها در ایران را آرام کند. به‌طوری که این موج به کارزارهای انتخابات ریاست‌جمهوری هم رسید و محمدباقر قالیباف در مناظره نامزدهای انتخابات ریاست‌جمهوری اعلام کرد؛ همه آسیب‌های اجتماعی جدی ایران ریشه در شرق کشور دارد.

 این نامزد انتخابات با اشاره به تجربه کارش در نیروی انتظامی تاکید کرد: «باید در مرز شرقی در مرز پاکستان و افغانستان دیواری بزنیم که امنیت آنجا را تامین کنیم.» اما اسکندر مومنی، وزیر کشور پیشنهادی دولت چهاردهم هم در همین زمینه اظهارنظر کرده است: «باید با انسداد مرز، ورود اتباع بیگانه را متوقف کرد.» سخنگوی کمیسیون سپس خلاصه‌ای از نظرات و برنامه‌های وزیر پیشنهادی را برای رسانه‌ها شرح داد و گفت که در جلسه معارفه «سردار مومنی به سیاست تعامل با همسایگان در خصوص مسائل مرزی تاکید کرد و درباره موضوع اتباع بیگانه گفت که باید با انسداد مرز، ورود آنها را متوقف و در ادامه آنها را سامان‌دهی کنیم.» این در حالی است که خط مرزی ایران-افغانستان از دهانه ذوالفقار در شمالی‌ترین نقطه تا ملک سیاه‌کوه جنوبی‌ترین نقطه آن با درازای 945 کیلومتر در کناره جاده 99 ایران کشیده شده ‌است. برخی کارشناسان معتقدند که این اقدام ممکن است جلوی انبوه مهاجران را بگیرد، اما در نهایت این آسیب‌شناسی و درمان ریشه‌های این مشکل است که می‌تواند تاثیرگذار باشد.

نگاهی جهانی داشته باشیم

در همین زمینه با فرزاد رمضانی، پژوهشگر ارشد مسائل بین‌الملل گفت‌وگو کردیم. این کارشناس معتقد است: «در این زمینه نیاز به بررسی‌ همه‌جانبه است. مهاجرت، رویداد جهانی است. مهاجرت افغان‌ها به ایران نیز نیاز به دقت همه‌جانبه دارد. نخستین قدم برای تحلیل این مساله بررسی ریشه‌های مهاجرت افغانستانی‌ها به ایران است؛ ریشه‌های سیاسی، امنیتی، ایدئولوژی، حضور طالبان و...» این پژوهشگر تاکید می‌کند: «بررسی عوامل اصلی مهاجرت باعث می‌شود که موضوعات مهمی مطرح شود و از آنجا که در یک سال اخیر بسیاری از شهروندان ایرانی با حضور انبوهی از مهاجران روبه‌رو شده‌اند، این موضوع حتما باید آسیب‌شناسی شود.» او با بیان اینکه باید نگاهی جهانی به مقوله دیوارکشی در مرزها داشت، توضیح می‌دهد: «تا کنون در جهان موارد مشابهی از دیوارکشی دیده شده است، نمونه‌هایی چون مکزیک، ترکیه و... باید دید که این دیوارکشی‌ها با توجه به هزینه‌های کلانی که دارد چقدر کارآمد بوده و تضمین‌کننده سیاست، اجتماع و امنیت است.

مسلما از یک نگاه جهانی می‌توان گفت که دیوارکشی یک امر نسبی است و روند مهاجرت را تا حدودی سامان می‌دهد. با این حال ساخت دیوار هم باید همراه با رویکردهای دیگر باشد. به عنوان مثال رویکردهای امنیتی و فشارهای سیاسی گسترده به طالبان برای کاهش تهدیدها و ایجاد فضای امن اجتماعی و سیاسی و رفع فقر غذایی موجود.»  این پژوهشگر تاکید می‌کند: «در واقع مساله این است که باید بسترها و زمینه‌ها را آماده‌ کرد. در غیر این صورت دیده‌ایم که نمی‌توان با وجود همه تمهیدات سخت جلوی مهاجرت‌های بسیاری از سودان، اتیوپی و.... را گرفت. واقعیت این است که در این کشورها مهاجرت تنها گزینه است، بنابراین نه تنها دیوارها نمی‌توانند کاری کنند، بلکه بسیاری از تمهیدات امنیتی هم نمی‌تواند کارآمد باشد.» 

او در پاسخ به این سوال که برای کنترل مرزها چه اقدامی می‌توان انجام داد، می‌گوید: «مهاجرت در افغانستان همچون بسیاری از کشورهای دنیا یک معضل جهانی است. دیوارها تا حدودی می‌توانند مانع از مهاجرت انبوه شوند، اما در نهایت نمی‌توانند جلوی همه مهاجرت‌ها را بگیرند. به‌نظرم مهم‌ترین چیز به کار بستن راهکارها و تمهیدات عمیق پژوهش‌شده در این رابطه است.» با این حال به‌نظر می‌رسد برخی از کارشناسان گزینه کشیدن دیوار را روی میز مسوولان گذاشته‌اند، اما سوال اینجاست که آیا می‌شود کل مرز بین ایران و افغانستان دیوار کشید؟ رمضانی توضیح می‌دهد: «البته من این‌طور فکر می‌کنم که این دیوارکشی در همه مناطق مرزی نیست و فقط در مناطق خاصی کشیده می‌شود. برای مثال می‌توان مرز سیستان و بلوچستان را نام برد یا مرز خراسان.

به هر حال هزینه اقتصادی گسترده‌ای برای دیوارکشی لازم است. بنابراین در یک نگاه این دیوارکشی را نمی‌توان در همه مرز اجرایی کرد. باز هم تاکید می‌کنم به تجربه‌های جهانی همچون اتیوپی، برونئی و سوریه... توجه کنید که حتی اتحادیه اروپا هم که با بسیاری از کشورهای مهاجرفرست مرز مشترک ندارد؛ درگیر مسائل مربوط به مهاجرت هستند. در واقع باید انگیزه‌های درونی کشور را کاهش داد. در غیر این صورت باید همچنان در انتظار تداوم مهاجرت و آسیب‌هایش بود.» او معتقد است که در یک سال گذشته مساله حضور اتباع افغان در ایران رسانه‌ای‌تر شده و حتی به کارزار نمایندگان کشیده شده است.

به نظرم بحث اصلی این است که ما داده‌های دقیقی از مهاجران و ابعاد مسائل مربوط به آن نداریم. برخی برآوردها از حضور 10 میلیون‌ نفری خبر می‌دهند که به نظر نمی‌رسد این‌طور باشد، ولی به هر حال مهم این است که سرشماری دقیقی وجود داشته باشد که بدانیم چه اقدامات بهداشتی و فرهنگی باید انجام دهیم.» او می‌گوید: «برخی از مهاجران تندرو هستند و سنتی و باید پیامدهای آن را در حوزه‌های گوناگون بررسی کرد. نباید پناهندگی به مثابه یک جرم تعبیر شود. ما در یک دوره گذار هستیم و نیاز به شناخت بهتری در مورد مهاجران افغانستانی داریم. بنابراین نباید با یک نگاه نسبی با این مساله برخورد کنیم اکنون ما نیاز به یک دوره زمانی آسیب‌شناسی داریم. اما معلوم نیست بازده و نتیجه آن چه می‌شود.»

 فکری برای اتباع غیرمجاز داخل ایران کنیم

علی‌اکبر اسماعیل‌پور، مدیرعامل موسسه ندای ماندگار که سال‌هاست درگیر مسائل مربوط به افغان‌ها در ایران است، به «دنیای اقتصاد» می‌گوید: «ما فعالان حقوق کودک بیش از هر چیزی به امنیت و حقوق کودکان فارغ از هر نوع ملیتی می‌اندیشیم. وقتی صحبت از دیوارکشی می‌شود، می‌خواهیم بدانیم که این چه تاثیری روی روند معکوس مهاجرت می‌گذارد و آیا در این روند کودکان در امنیت قرار می‌گیرند؟» او امکان تحقق  بیش از 900 متر دیوارکشی را بعید می‌داند، اقدامی که در همه دوره‌های مختلف ایده آن وجود داشته است، اما سوال این است چطور می‌خواهند انجام دهند. اتباع غیرمجاز را چگونه می‌خواهند از ایران بیرون کنند؟» او معتقد است که در حال حاضر انحصار بسیاری از مشاغل سخت در دست افغانستانی‌هاست از کشاورزی بگیر تا ساخت‌وساز و پاک‌سازی فاضلاب‌ها و‌... اسماعیل‌پور می‌گوید: «آیا ما کارگر ایرانی داریم که در گرمای طاقت‌فرسا کار کند؟  در حال حاضر بسیاری از محصولات تولیدی شهرهای بزرگ ایران را افغان‌ها تامین می‌کنند. بنابراین من فکر نمی‌کنم که افغان‌ها برای ما مشکل اقتصادی ایجاد کنند.»

 این کارشناس معتقد است که به نظر من گروه‌هایی که قاچاق انسان انجام می‌دهند و سایر گروه‌های دیگر با رویکردهای سوءاستفاده‌گرایانه، به نوعی مانع از آسیب‌شناسی درست مسائل ایران و افغانستان می‌شوند.»  او بر این باور است که فکر کنید که بسیاری از افغان‌ها به شیوه‌ای درست پذیرش بگیرند در آن صورت دستمزدها خیلی بالاتر می‌رود و حقوق و امکانات بیشتری نیاز دارند.» این کارشناس تاکید می‌کند که به‌نظرم مهم‌ترین قدم پیش از هر کاری این است که سرشماری انجام شود. بعضی وقت‌ها من از نزدیک می‌بینیم که اتباع برای سرشماری می‌روند، اما ساعت‌ها معطل می‌شوند و در نهایت به دلیل مشکلات فنی کارشان متوقف می‌شود. سوال من این است که ما تا وقتی نتوانیم کارهای نرم‌افزاری انجام دهیم، بنابراین به کارهای سخت‌افزاری همچون دیوارکشی روی می‌آورند.»

 «انسداد مرزی» و «مرز باز» دو روی یک سکه‌اند

«به‌نظرم «انسداد مرزی» و «مرز باز» دو سر یک ماجراست. هر دو تبعات و آسیب‌هایی دارد. مرز باز تبعات و مشکلات خود را دارد، اما به نظرم انسداد مرزی در دنیای امروز معنا پیدا نمی‌کند.» این گفته‌های قاسم حسنی  است؛ کارشناس و متخصصی که عضو هیات‌مدیره انجمن حمایت از کودکان کار است و تجربیات بسیاری با اتباع افغانستانی دارد. او معتقد است که «بیشتر از دیوارکشی، این سامان‌دهی مرز است که مهم است.» او بر این باور است که در افغانستان مهاجرت یک الزام است. «ما با مخاطرات بسیاری روبه‌رو هستیم. من نمی‌گویم که مرز را باز بگذاریم تا کنترل مرزها از عنان خارج شود.» حسنی بر این عقیده است: «به‌نظرم باید دید چه اقداماتی مانع از انجام راهکارهای کم هزینه‌تر از دیوار می‌شود و در آن صورت با برداشتن موانع به آسیب‌شناسی دقیق‌تری رسید.»

 

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر