به گزارش مشرق، «اردیبهشت اتفاق افتاد»؛ روایتی است از زندگی سرتاسر مجاهدانه و مخلصانه روحانی مدافع حرم شهید حجتالاسلام مجید سلمانیان. انسان بیقراری که هر کجا میرود شور و اشتیاق و کار و تلاش و حرکت و خروش میآفریند. همان عارف مبارزی که میداندار عرصه تبلیغ عملی است.
شیخ مجید عزیز؛ مصداق «طبیب دوار بطبّه» است. رسالتش را در معالجه روح و جان انسانها میداند. محکم و انقلابی است و بدون لکنت به تبیین ارزشها و دستاوردهای انقلاب اسلامی و دفاع از ولایت میپردازد. فرزند جانباز است و خودش جانباز فتنه 88 و با شهادت در خانطومان سوریه «قرار» میگیرد.
یک آخوند جهادی که با تمام وجودش مبلّغ است. پای ثابت دورهمیهای دانشجویی است. با صفا و داشمشتی است. اهل صحرا و کوه و جنگل است. جگر شیر دارد. به شدت خلاق است و ارتباطات بلد است و تکتک آدمها برایش مهم هستند. اهل مطالعه پیش از منبر است. قد و قدر خودش را میداند و عاشق خودسازی است و تجربه اندوزی.
«وقتی بچه پررو میدید، با او کل میانداخت. قلابش که گیر میکرد، گفت: «اگه پایه کل انداختنی، بیا مسجد جوابت رو بدم.» طرف به خودش که میآمد، میدید ظهر و غروب دارد پشت سر شیخ مجید نماز میخواند. …»
چه در روستاها، چه دانشگاه، بازار، در میان عشایر و چه در سوریه، با اعتقاد و ایمان قلبی آمده بود. و همان باور قلبی در سختیها و مسیر راه، همچنان استوار نگهش میداشت. شب و روز نمیشناسد. خلاق است و صبور و اهل طنز و شوخطبعی که از لوازم تبلیغاند. برای جذب و ارتباط با مخاطبینش ایده دارد. از همه مهمتر همراهی و معیتاش با مردم در میدان است و نه مانند مدیران فرهنگی نشسته در اتاق دربسته.
در بخشی دیگری از کتاب خوانیم: «زبانم مو درآورد تا حالیش کنم، والله معاونت فرهنگی تیپ، متصدی جابجایی نیروی گردان به حمام نیست.
-گردان خودش ماشین داره مجید، نیروش رو برداره ببره.
- وظیفمه. باید تو این رفت و آمدها بشناسم رزمنده رو. توی ماشین منبر برم براش. بعد هم خسته میشن، راه زیاده.
وقتی بچهها را میرساند، میگفت: «دو ساعت دیگه، خودم میآم دنبالتون.»
یک تویوتای پر از رزمنده را میبرد و میآورد. شب هم دوباره میرفت خط پیششان. نیرو آنقدر که مجید را در طول روز میدید، فرمانده گردان خودش را نمیدید.»
و فعالان فرهنگی و فرماندهان پایگاههای بسیج و مدیران فرهنگی و حلقههای میانی و … چقدر نیازمند این جمله آخر هستیم. «نیرو آنقدر که مجید را در طول روز میدید، فرمانده گردان خودش را نمی دید.»
شیخ مجید یا همان شیخ عبدالله؛ معطل دستورالعملهای خشک و بیثمر نمیماند. چارچوبهای رسمی را در هم میشکند و نگاه یک بعدی و بخشی به عرصه فرهنگ و تبلیغ ندارد. مبلّغ واقعی را در میان مردم و رزمندگان و در جان همه ساختارها و بخشها میبیند و نه صرفاً بخشی جداگانه و حتی نه صرفاً به عنوان پیوست فرهنگی-تبلیغی در کنار سایر بخشهای سازمان و ساختار. چون میداند با انسان سر و کار دارد.
شیخ مجید برای مواجهه با مردم و رزمندگان که حکم لازم ندارد. حکمش کلامش است و عملش. او حتی رنگ صندلیاش داخل مقر فرهنگی را هم ندیده است. یکسره میدود. اصلاً آمده است که در خط مقدم سیراب کند و سیراب شود. اما همین شیخ مجید بذلهگو در برابر سلسله مراتب از حکم و ماموریتش دفاع میکند. مطالبهگری میکند برای تسهیلگری ماموریتش و کمک به حل مسئلههای مخاطبینش. برای کشیدن آسفالت جاده و آب آشامیدنی و خانه بهداشت روستا و برای گرفتن تجهیزات صوت و ماشین و موتور برق و جنگ فرهنگی با داعش.
مجید عزیز؛ سختیها، گرما، خستگیها و طعنهها را به جان میخرد که با بچهها و جوانها و رزمندگان و مردم همراه باشد و هدایتگری کند. عمر با برکتی دارد. جایی خواندم برکت یعنی خیر فزآینده. به واقع هر جا شیخ مجید بوده است خیر فزآیندهای داشته است. جوان است؛ اما به اندازه عمر یک انسان کامل، از خود نیکی و خاطرات نیک به جای گذاشته است.
کتاب «اردیبهشت اتفاق افتاد»؛ دو بخش دارد. بخش اول آنکه حدود دو سوم کتاب را شامل میشود حاصل مجموعه خاطرات و تجربه زیسته شهید مجید سلمانیان در کسوت مبلّغ دین در روستاها و مدرسه علمیه و دانشگاه و بازار است. و بخش دوم کتاب مربوط است به تلاش و حضور شهید سلمانیان با نام مستعار «شیخ عبدالله» در سوریه و روایت شهادتش.
حضور «شیخ عبدالله» عزیز در سوریه کوتاه است و شاید حکمت اینکه نیامده به آرزویش یعنی شهادت میرسد؛ این باشد که کوله پشتیاش پر است از اخلاص و تقوا و کارهای ماندگار که بهترین توشه است برای لقاءالله. کارهایش را از قبل کرده است. شربت شهادتش را خوب خوب هم زده است و به جان نیوشیده است. و صرفاً سوریه و نبرد با داعش حکم جمعبندی کارهایش را دارد و مانده بود امضای حضرت زینب (س) پای حکمش. گوارایش باد این شهد شیرین شهادت.
کتاب «اردیبهشت اتفاق افتاد» به کوشش خانم فائزه طاووسی در 315 صفحه نوشته شده است و توسط انتشارات راه یار منتشر و چاپ شده است. علاقهمندان علاوه بر کتابفروشیها میتوانند از طریق سایت و صفحات مجازی ناشر به نشانی raheyarpub.ir نسبت به تهیه کتاب اقدام کنند.
*احسان مینائیراد، فعال فرهنگی