در این نوشتار اوّل به ماهیّت غریزة جنسی یا شهوت میپردازیم و سپس راه کنترل و تعدیل شهوت را بررسی میکنیم.
یکی از غرایز طبیعی و فطری هر انسانی عبارت از غریزه جنسی یا شهوت است، عدهای چنین میپندارند که غریزه جنسی زیانآور و مخرّب است و هرگاه خود را به گناهی آلوده میکنند تمام تقصیر را به عهدة فطرت خویش میگذارند که چرا اصلاً خداوند به انسان نیروی شهوت داده است، لذا این غریزة خدادادی گاه مورد اتهام و مقصر اصلی معرفی میشود امّا آیا واقعیت همین است که غریزة جنسی یک غریزة مخرّب است یا اینکه مانند سایر غرایز انسان مثل غریزه حبّ مال، غریزه حبّ فرزند برا ساس حکمت عطا شده است، در این نوشتار اوّل به ماهیّت غریزة جنسی یا شهوت میپردازیم و سپس راه کنترل و تعدیل شهوت را بررسی میکنیم.
همه میدانیم که یکی از صفات برجسته پروردگار عالم عبارت از حکمت است یعنی هیچ کار بیهوده و بدون غرض و مقصود عقلایی از خداوند حکیم و دانا صادر نمیشود و هیچ مخلوقی هر چند کوچک بیهوده خلق نشده است، یکی از مخلوقات جهان هستی که گل سرسبد آفرینش است و مُهر خلقت احسن به خود گرفته، عبارت از انسان است که وقتی خداوند لباس هستی به انسان عطا کرد فرمود: «تبارکالله احسن الخالقین».
امتیاز انسان بر سایر موجودات به خاطر گوهر گرانقدر عقل است که به عنوان حجّت و رهبر باطنی معرّفی شده است و حیات معنوی و ملکوتی انسان در سایه عقل و خرد او سامان میپذیرد که به عنوان بُعد معنوی مطرح است امّا انسان یک بُعد دیگری دارد که نقطة اشتراک او با سایر حیوانات است که به آن بُعد مادّی و جسمی میگویند بُعد مادی عبارت از جسم و اعضاء و جوارح اوست که بر اساس غرایز درونی پیریزی شده است مانند غریزة جنسی که همان شهوت جنسی نام دارد یا شهوت شکم، که هر کدام به نوعی سبب بقاء حیاتاند اگر شهوت شکم نباشد انسان به دنبال تغذیه و خوراک نمیرود آب نمیخورد، نمیخوابد و... در نتیجه خود را نابود میکند، بنابراین وجود غرایز خدادادی که امر فطری است مایه بقاء و دوام حیات بشری است،
آنچه مهمّ است اینکه تمام غرایز موجود در انسان باید تحت کنترل عقل او باشد تا مقدّمه رسیدن به کمال آدمی گردد، اگر غرایز انسانی بر اساس عقل و دین ارضاء و اشباع گردد نه تنها ویرانگر نیست بلکه نردبان رشد و ترقی نیز خواهد بود نکتهای که مهمّ است اینکه، خداوند متعال نه سرکوبی غرایز را مجاز میداند و نه آزاد و رها گذاردن آن را اجازه داده است زیرا اوّلی بر خلاف فطرت است و دوّمی موجب هلاکت او خواهد شد راه سوم که راه معقول و مشروع میباشد عبارت از کنترل و تعدیل و ارضای شرعی است، اسلام معتقد است که غریزه جنسی اگر طبق دستور الهی ارضا شود موجب بقاء نسل و حیات انسانی میشود و یگانه راه مشروع و معقول و منطبق با فطرت برای ارضای غریزه جنسی عبارت از ازدواج میباشد.
به همین جهت پیامبر اکرم(ص) بیشترین ترغیب را به ازدواج نموده است تا جایی که میفرماید: از امّت من نیست کسی که از ازدواج روی گردان باشد. ازدواج مانند دژی مستحکم است که دین و ارزشهای اخلاقی را حفظ میکند، فرار از ازدواج از نظر اسلام به قدری زیانبار است که پیامبر اکرم(ص) در سخنی تکان دهنده میفرماید: اکثر اهل آتش انسانهای مجرد هستند (یعنی کسانی که میتوانستند ازدواج کنند لکن طفره رفتند).
نکتة مهمی که نباید از آن غفلت نمود سفارش قرآن کریم به امر ازدواج است که میفرماید: «وانکحوا الایامی منکم... ان یکونوا فقراء یغنهمالله من فضله؛ ازدواج کنید... و از فقر و نداری نترسید که خداوند آن را جبران کرده و شما را بینیاز میکند).
امّا سؤال این است کسانی که شرائط ازدواج ندارند چگونه شهوت خود را کنترل کنند.
دو راه برای کنترل شهوت و غریزة جنسی پیشنهاد میشود:
1- راه علمی:
با تأمل در آیات قرآن و احادیث اسلامی و تاریخ گذشته بشر تا امروز میبینیم آزاد و رها کردن غریزه جنسی، بزرگترین خطر سقوط اخلاق و فضلیت فردی و اجتماعی است، هر فرد و جامعهای که مهار نفس خویش را به طوفان شهوترانی و هوی و هوسبازی سپرد در حقیقت به سمت قتلگاه فضیلتها و ارزشهای انسانی رفته است، چه بسا افرادی که خود را اسیر لحظهای ارضای شهوت از راه ناصحیح کردند و جامة ذلت و رذالت پوشیدند خداوند حکیم در قرآن میفرماید: «و یُریدالذین یتّبعون الشهوات ان تمیلوا میلاً عظیماً؛ و آنان که از شهوات پیروی میکنند میخواهند شما [در روابط جنسی از حدود و مقررات حق] به انحراف بزرگی دچار شوید.
انبیاء که مربّیان حقیقی و طبیبان واقعی جامعه بشریت هستند پیروی از شهوت را بزرگترین عامل سقوط انسان میدانند: پیامبر اکرم(ص) در این زمینه میفرماید: «اعدی عدوک نفسک التی بین جنبیک؛ بدترین دشمن تو، شهوت تو است». یعنی وقتی ارضای شهوت خارج از چارچوب دستورات دین باشد انسان را به فضاحت و رسوائی میکشاند، چنانکه پیامبر اکرم(ص) در کلامی دیگر فرمودند: «ربّ شهوه ساعه تورث حزناً طویلاً؛ چه بسیار شهواتی که مدتی کوتاه دارد لکن پشیمانی بسیار طولانی دارد». امیرمؤمنان که سرحلقه پرهیزگاران و از پیشگامان و سرداران مبارزه با هوای نفس است آسایش و آرامش جسمی و روحی انسان را مرهون ترک شهوات میداند و میفرماید: «خالف الهوی تسلم؛ با هوای نفس مخالفت کن تا سالم بمانی» بدون تردید پیروی از شهوت، انسان را به بردگی میکشاند و او را اسیر بیقید و شرط هوی و هوس میسازد. چنانکه حضرت علی(ع) میفرماید: «عبدالشهوه أذل من عبدالرِّق؛ بندة شهوت ذلیلتر و پستتر از بردگی دیگران است» و آیا عار و ننگ نیست انسانی که موجود برتر عالم هستی است به واسطة شکم خود یا راه انداختن شهوت خویش، این قدر ذلّت و خواری به خود راه دهد.
اصولاً کسانی که دارای شخصیت و روح بزرگواری هستند هیچگاه به زیر یوق رذالت شهوات و خواهشهای نفسانی نمیروند: «مَن کرمت علیه نفسه هانت علیه شهواته؛ کسی که دارای کرامت و بزرگواری نفس باشد، شهوات در نظر او پست است».
چه بسیار جوانان متدین و با فضیلتی که گوهر عفّت خویش حفظ کردند و شهوت خود را زندانی نمودند و چون یوسف، عزیز مصر وجود خود شدند و چون ستارهای بر آسمان انسانیّت درخشیدند. و متأسفانه برخی نیز خواسته یا ناخواسته اختیار خود را به دست زیادهخواهیهای نفس سرکش و شهوت بیقید و بند سپردند و چه جنایتها که مرتکب نشدند چه پردههای عفّت را که ندریدند چه دختر و پسرهای پاکدامن را که به مسلخ فضلیتکُشی نسپردند، و در پایان سرافکنده و شرمسار بدون هیچ بهرهای از عمر و هستی خویش به ورطة نابودی رفتند، آری راه اول برای کنترل شهوت این است که انسان از نیروی عقل و تاریخ گذشتگان کمک بگیرد و به سفارش مربیان و دلسوزان حقیقی انسان یعنی قرآن و انبیا و ائمه معصوم(ع) توجه کند تا از پیآمدهای خانمانسوز هوسرانی و شهوتپرستی مطلّع گردد تا خود را اسیر دام خطرناک آن نسازد.
2- راه عملی
یعنی باید در عمل کوشید که نیروی شهوت را کنترل نمود و آن را مهار کرد، در اینجا علمای اخلاق دستوراتی دادهاند که مهمترین آن عبارت از روزه گرفتن برای کسی که قدرت دارد که حداقّل هفتهای دو روز (دوشنبه و پنجشنبه) روزه بگیرد که فوقالعاده از نظر جسمی و روحی مؤثر است، از نماز کمک بگیرد که این سفار قرآن است «استعینوا بالصبر والصلوه» و امّا از نظر فیزیکی باید از تماشای فیلمها و صحنههایی که مهیّج و محرک غریزه جنسی است اجتناب کند، از رفاقت با کسانی که به اخلاق و ارزشهای انسانی پایبند نیستند فاصله بگیرد، به تفریحات و سرگرمیهای مفید مانند ورزش و کارهای هنری مفید روی بیاورد و اوقات خود را با برنامهریزی صحیح پر کند و از بیکاری و بطالت که دام شیطان و وسوسههای خطرناک نفسانی است بپرهیزد، با انسانهای مؤمن و آراستة به اخلاق اسلامی رفاقت برقرار کند و از حضور در مجالس مذهبی و نماز جماعت در مسجد دریغ نکند. خود انصاف دهید و قضاوت کنید آیا سزاوار است به خاطر چند لحظه لذّت کاذب، اسباب خشم و غضب الهی را فراهم سازید، آیا توانستهاید شکر اندکی از نعمتهای بیحد و حصر خدای مهربان را ادا کنید تا آنگاه نوبت به گناه و نافرمانی او برسد؟ آیا سزاوار است برای چند لحظه لذتجویی حرام، ندامت و پشیمانی و عذاب وجدانی همیشگی فراهم ساخت؟
جالب اینجا است که اکثر جوانان اقرار و اعتراف می کنند که اسلام راههای خوبی را برای ارضاء شهوت از راه حلال گذاشته است که بهترین آن همان ازدواج دائم است ولی فورا و بلا فاصله می فرمایند ما شرایط ازدواج دائم را نداریم. به نظر ما تمام مشکلات جوانان از همین جمله و از همین عذر و بهانه شروع می شود چرا که اسلام راه را نشان داده ولی ما هستیم که برای خود مشکل درست می کنیم و خویشتن را در قید و بند برنامه ها و سنت هایی رایج زندانی می کنیم و تازه چنین مشکلاتی را هم باز خود ما بوجود آورده ایم نه برنامه های دینی اگر مشکلات اقتصادی داریم مربوط به برنامه ریزی های غلط مسئولین کشور ما می باشد، اگر مشکلات روحی داریم مربوط به برداشت های ناصحیح خانواده و والدین ما می باشد اگر ترس و واهمه از ازدواج داریم مربوط به عدم اعتماد و عدم توکل خود ما نسبت به خداوند یکتا می باشد که با صراحت کامل به ما وعده وسعت در رزق و روزی و ایجاد محبت داده است و این مطلب منطقی نیست که مشکلات شخصی، خانوادگی، محیطی و اجتماعی و کشوری و غیره و غیره را بر پیشانی دین و گرده مذهب بار کنیم.
اگر هر جوانی سعی کند با این مشکلات مبارزه کند و با توکل و اعتماد بر خدا چتر ازدواج دائم را بر سر خود و همسرش بگستراند باید مطمئن باشد که آینده ای بسیار درخشان در دنیا و سعادت ابدی در آخرت در انتظار اوست.