منابع مقاله:
کتاب : تفسیر و شرح صحیفه سجادیه، جلد نهم
نوشته: حضرت استاد حسین انصاریان
اگر بر اثر اراده حق و حوادثى که در راه انسان است فرزند دلبند آدمى از دستش برود، وظیفه الهى فرزند مرده اقتضا مى کند، اولًا: این برنامه را هدیه اى از جانب دوست بداند، و ثانیاً: بر آن مصیبت صبر کند، و کلمه اى که توهین به حق و حقیقت باشد از او صادر نگردد تا به اجر عظیم و ثواب سنگین برسد.
رسول خدا صلى الله علیه و آله مى فرماید:
انَّ الْمُؤْمِنَ لَوْ یَعْلَمُ ما اعَدَّ اللّهُ لَهُ عَلَى الْبَلاءِ لَتَمَنّى انَّهُ فِى دارِ الدُّنْیا قُرِّضَ بِالْمَقاریضِ. «2»
اگر مؤمن مى دانست که خداوند عزیز در برابر بلائى که به او مى رسد چه چیزى مهیّا فرموده، هر آینه آرزو مى کرد در حیات دنیا با دم قیچى قطعه قطعه شود!
رسول خدا صلى الله علیه و آله مى فرمودند:
ایُّما رَجُلٍ قَدَّمَ ثَلاثَةَ اوْلادٍ لَمْ یَبْلُغُوا الْحِنْثَ، اوِ امْرَأةٍ قَدَّمَتْ ثَلاثَةَ اوْلادٍ فَهُمْ حِجابٌ یَسْتُرُونَهُ مِنَ النّارِ. «3»
هر مردى سه فرزندش که هنوز به وقت بلوغ نرسیده اند از دستش برود، یا زنى سه فرزندش از دنیا رحلت کنند، این فرزندان بین آنان و آتش حجاب و مانع مى گردند.
حضرت باقر علیه السلام فرمود:
مَنْ قَدَّمَ اوْلاداً یَحْتَسِبُهُمْ عِنْدَ اللّهِ حَجَبُوهُ مِنَ النّارِ بِاذْنِ اللّهِ عَزَّوجلَّ. «4»
هر کس فرزندانى از او فوت شود و وى داغ مصیبت آنان را به حساب خدا و خواست او بگذارد، و صبر و بردبارى پیشه کند آن فرزندان به اذن خدا بین او و آتش حجاب شوند.
حضرت صادق علیه السلام فرمود:
وَلَدٌ واحِدٌ یُقَدِّمُهُ الرَّجُلُ افْضَلُ مِنْ سَبْعینَ وَلَداً یَبْقُونَ بَعْدَهُ یُدْرِکُونَ الْقائِمَ. «5»
یک فرزند که انسان به داغش دچار شود، فضیلتش ازهفتاد فرزند که بعد از خود بگذارد و همه آنان امام عصر علیه السلام را درک کنند بیشتر است!
رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود:
ما نَزَلَ الْبَلاءُ بِالْمُؤْمِنِ وَ الْمُؤْمِنَةِ فِى نَفْسِهِ وَ وَلَدِهِ وَ مالِهِ حَتّى یَلْقَى اللّهَ عَزَّوَجَلَّ وَ ما عَلَیْهِ خَطیئَةٌ. «6»
بلائى در زمینه جان و اولاد و مال بر مرد مؤمن و زن مؤمنه نمى رسد، جز این که به خاطر آن خداوند را در قیامت بدون داشتن گناه در پرونده ملاقات کند!
رسول اللّه صلى الله علیه و آله مى فرمودند:
بَخٍ بَخٍ، خَمْسٌ ما اثْقَلَهُنَّ فِى الْمیزانِ: لا الهَ الَّا اللّهُ، وَ سُبْحانَ اللّهِ، وَ الْحَمْدُلِلّهِ، وَ اللّهُ اکْبَرُ، وَالْوَلَدُ الصّالِحُ، یُتَوَفَّى لِلْمَرْءِ الْمُسْلِمِ فَیَحْتَسِبُهُ. «7»
به به چه سنگین است در ترازوى عمل پنج حقیقت: لا اله الّا اللَّه سبحان اللَّه، الحمدللَّه، اللَّه اکبر، و داغ فرزند شایسته که به حساب حق گذارده شود.
رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود:
انّى رَأَیْتُ الْبارِحَةَ عَجَباً .... رأَیْتُ رَجُلًا مْن امَّتى قَدْ خَفَّ میزانُهُ فَجاءَ افْراطُهُ فَثَقَّلُوا میزانَهُ. «8»
شب گذشته در خواب مسائل تعجب آور دیدم ... مردى از امّتم را مشاهده کردم که اعمالش در میزان در حدى نبود که باعث نجاتش شود، ناگهان فرزندانى که از او مرده بودند آمدند و عملش را در میزان الهى سنگین کردند.
مرگ فرزند
از عثمان بن مظعون فرزندى مُرد، آن چنان ناراحت شد که در خانه ماند و دست به عبادت دائم زد، خبر این مسئله به رسول خدا صلى الله علیه و آله رسید، او را خواست و فرمود:
گوشه گیرى براى ما نیست، رهبانیت دردین من نمى باشد، رهبانیت امّت من جهاد در راه خداست. اى عثمان! براى بهشت هشت در و براى جهنم هفت در است، نمى خواهى وقتى وارد قیامت شوى کنار درى از درهاى بهشت فرزندت را ببینى که دامنت را بگیرد و از تو نزد خدا شفاعت کند؟ به رسول الهى عرضه داشتند: ثوابى که براى عثمان بن مظعون هست براى ما هم در مرگ فرزندانمان هست؟ فرمود: آرى، براى شما که در داغ اولاد صبر کنید و آن را به حساب حق بگذارید. «9» به یکى از شایستگان به طور مرتب پیشنهاد ازدواج مى شد ولى نمى پذیرفت؛ روزى پس از بیدار شدن از خواب گفت: وسیله ازدواج مرا مهیّا کنید. از او سبب پرسیدند، گفت: به امید این که خداوند فرزندى روزى من کند و سپس او را از من بگیرد تا براى آخرتم ذخیره اى باشد. سپس گفت: در خواب دیدم قیامت برپا شده، تمام خلایق در موقفند، و همه از شدت تشنگى مى سوزند، ناگهان اطفالى را دیدم قندیلهایى از نور بر آنهاست، به دستشان ظرف هائى از طلا و نقره است که تعدادى را سیراب مى کنند و از بقیه مى گذرند. به سوى یکى از آنها دست دراز کردم و گفتم: مرا سیراب کن که تشنگى از پایم انداخت، گفت: در بین ما براى تو فرزندى نیست، ما پدران خود را سیراب مى کنیم، گفتم: شما کیستید؟ گفتند، اطفالى که در زمان حیات پدر و مادر از دنیا رفته ایم. «10» در هر صورت اولاد نعمت حق است، و مسؤولیت تربیت او سنگین، و بر اداى حقوق ظاهرى و باطنیش ثواب عظیم مترتب است، و در صورت فوت فرزند، اجر فوق العاده براى پدر و مادر دارد.
[وَ بِإِصْلَاحِهِمْ لِی و بِإِمْتَاعِی بِهِم «2» إِلَهِی امْدُدْ لِی فِی أَعْمَارِهِمْ وَ زِدْ لِی فِی آجَالِهِمْ وَ رَبِّ لِی صَغِیرَهُمْ وَ قَوِّ لِی ضَعِیفَهُمْ وَ أَصِحَّ لِی أَبْدَانَهُمْ وَ أَدْیَانَهُمْ وَ أَخْلَاقَهُمْ وَ عَافِهِمْ فِی أَنْفُسِهِمْ وَ فِی جَوَارِحِهِمْ وَ فِی کُلِّ مَا عُنِیتُ بِهِ مِنْ أَمْرِهِمْ وَ أَدْرِرْ لِی وَ عَلَى یَدِی أَرْزَاقَهُمْ ]
و به شایسته نمودنشان، براى پیروى از من، و به بهره مند شدنم در دنیا و آخرت از ایشان بر من منت گذار، خدایا! عمرشان را به سود من طولانى کن، و مدّت زندگى آنها به خاطر من بیفزا، و خردسالشان را به نفع من تربیت کن، و ناتوانشان را براى من نیرومند ساز، و بدن ها و آیین ها و اخلاقشان را برایم به سلامت دار، و به آنها در جان و اعضا و هر کارشان که به آن اهتمام دارم، سلامت همه جانبه عنایت کن، و براى من و به دست من، روزى آنان را فراوان فرما.
پی نوشت ها:
______________________________
(1)- بحار الأنوار: 101/ 95، باب 2، حدیث 44؛ وسائل الشیعة: 21/ 476، باب 83، حدیث 27629.
(2)- مسکّن الفؤاد: 19.
(3)- بحار الأنوار: 79/ 116، باب 17، حدیث 5؛ ثواب الاعمال: 196.
(4)- بحار الأنوار: 79/ 114، باب 17، حدیث 2؛ ثواب الاعمال: 196.
(5)- بحار الأنوار: 79/ 116، باب 17، حدیث 7؛ وسائل الشیعة: 3/ 246، باب 72، حدیث 3530.
(6)- مسکّن الفؤاد: 21.
(7)- بحار الأنوار: 79/ 117، باب 17، حدیث 9؛ مسکّن الفؤاد: 21.
(8)- بحار الأنوار: 79/ 117، باب 17، ذیل حدیث 9؛ مسکّن الفؤاد: 22.
(9)- مستدرک الوسائل: 2/ 401، باب 60، حدیث 2303؛ الأمالى، شیخ صدوق: 66، حدیث 1.
(10)- احیاء العلوم: 2/ 35، فوائد النکاح.