ماهان شبکه ایرانیان

وبلاگ مشرق

"بلاگری یا کارگری"؛ انتخاب دولت و مجلس چیست؟ / روایت بهزاد نبوی از علت حمله به قالیباف و اژه‌ای

ایده اعلامی وزیر جهادی کشاورزی مبنی بر "کاهش قیمت سفره تا مزرعه" یا همان پایین آوردن فاصله قیمت تولیدکننده و مصرف کننده، می‌تواند تأثیر زیادی در بهینه شدن اقتصاد خانواده‌ها داشته باشد.

سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و اتفاقات کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.

***

تصمیمی مهم برای اقتصاد تولید ایران

"بلاگری یا کارگری"؛ انتخاب دولت و مجلس چیست؟

"بلاگری یا کارگری"؛ انتخاب دولت و مجلس چیست؟ / روایت بهزاد نبوی از علت حمله به قالیباف و اژه‌ای

داود جوانی، عضو کارفرمایی شورای عالی کار در یک مصاحبه گفته است: بسیاری از کارگاه‌ها حاضرند، حتی بیش از حداقل مزد به کارگر پرداخت کنند، اما کارکن پیدا نمی‌شود. گاهی برخی کارگاه‌ها دو برابر تا 3 برابر هم پرداخت می‌کنند، اما برخی کارگران در آنجا کار نمی‌کنند.

به گزارش مشرق، او می افزاید: الان کارگاه‌هایی داریم که کف حقوق آن 15 میلیون تومان است، ولی کارگر ساده که تازه وارد و بدون تجربه است نیز به آنجا نمی‌رود، چرا؟ به خاطر اینکه کارگر در مشاغل کاذب خیلی راحت و درآمد بیشتر از این پیدا می‌کند.

جوانی گفته است: همه مولفه‌ها برای کارگر و اشتغال، تعیین حداقل مزد نیست، بخشی مربوط به این است که فرهنگ کار تغییر کرده و کارهای نوظهور پیدا شده‌اند و جوانها یک مقداری تنبل شده‌اند. [1]

*مشکل عجیب کمبود کارگر در اقتصاد تولید ایران دلایل مختلفی دارد.

از جمله این دلایل پدیده "بیکاری شیک" است. به این معنی که یک فرد کارجو به دلیل مثبتات اقتصادی ایران که می تواند حدّ اقلی از معیشت را به صورت ارزان برای شهروندان فراهم کند؛ حاضر به پذیرش هر شغلی برای گذران معیشت خود نیستند و اکثرا و بصورت فراگیر به دنبال مشاغل پشت میزی و با حقوق های بالا هستند.

این در حالی است که یک کشور، یک جامعه و یک اقتصاد به مشاغل مختلفی نیاز دارد و طبعا همه این مشاغل نیز دارای حقوق و دستمزدهای یکسان نیستند.

از این رهگذر باید به مشکل فرهنگ غلط در زمینه کار هم اشاره کرد. یعنی جدای از مقوله بیکاری شیک، فرهنگسازی غلطی که در جامعه پیرامون مذمت مشاغل با حقوق های پایین شکل گرفته نیز اجازه نمی دهد که مشاغل کارگری کشور با استقبال جوانان مواجه باشد. و عمده جوانان عزیز ترجیح می دهند کارگری نکنند و با استفاده از فضای بیکاری شیک به دنبال شغلی آرمانی -که اغلب هم یافت نمی شود- باشند.

مشکل سومی هم وجود دارد و آن سیاست گذاری های دولتی و حاکمیتی است که باید علیه مشاغل کاذب وجود داشته باشد اما ندارد!

به این معنی که مجلس و دولت باید فضای مالیاتی و دستمزدی و امکانات شهروندی را به گونه ای تنظیم کنند که کسی نتواند با شغل کاذب یا کارهای نامعقول به درآمدی بالاتر از کارگری برسد.

ما پیش از این در وبلاگ مشرق گزارش های متعددی را در زمینه لزوم اصلاحات پیش گفته منتشر کرده ایم که خوانش آنها به مخاطبان و پژوهشگران محترم توصیه می شود. [2]

لازم به تأکید است که ما در حال صحبت از یک رویداد کم اهمیت نیستیم! بلکه معضل نبود کارگری به این سرانجام خواهد رسید -و البته رسیده است- که اقتصاد ایران مجبور به "واردات نیروی کار" می شود.

***

نبرد وزارت جهاد با قیمت‌های بیقاعده

"بلاگری یا کارگری"؛ انتخاب دولت و مجلس چیست؟ / روایت بهزاد نبوی از علت حمله به قالیباف و اژه‌ای

ایلنا گزارش داد: غلامرضا نوری قزلجه، وزیر جهاد کشاورزی طی سخنانی در همایش سالانه اقتصاد مقاومتی با تأکید بر حمایت این وزارتخانه از تولیدکنندگان محصولات کشاورزی گفته است:

"بنا داریم قیمت سفره تا مزرعه را کاهش دهیم و فاصله قیمت تولیدکننده و مصرف‌کننده را پایین بیاوریم‌ و این موضوع در اقتصاد مقاومتی هم اهمیت زیادی دارد. "[3]

*ایده کاهش قیمت سفره تا مزرعه" یا همان پایین آوردن فاصله قیمت تولیدکننده و مصرف کننده می تواند تأثیر زیادی در بهینه شدن اقتصاد خانواده ها داشته باشد. بویژه اینکه این سیاست مطلوب قطع به یقین موجب افزایش سود تولیدکنندگان نیز خواهد شد و در یک بازی دو سر برد؛ هم فروشنده سود بیشتری خواهد برد و هم مردم و مصرف کنندگان.

در عین حال باید دقت کرد که تحقق این سیاست مطلوب البته به گزینه "نظارت مقتدرانه" احتیاج دارد و آن دستگاهی در اجرایی کردن این سیاست موفق خواهد بود که اولا به نظارت بر بازار و قیمتها معتقد باشد و ثانیا برای این اعتقاد؛ اقتدار به خرج دهد و پای آن بایستد.

واقعیت این است که هم اکنون بخش عمده ای از قیمت های مایحتاج غذایی مردم در هنگامی که به دست آنان می رسد؛ یک قیمت واقعی شامل سود تولید و توزیع و فروش نیست و مولفه های سوئی در این میان هستند که موجب "گرانی بیقاعده" و افزایش بیجای قیمتها شده اند.

سیاست اعلامی وزیر محترم جهاد کشاورزی نور امیدی است که می تواند موجب شیرین شدن کام معیشت خانوارها و قطع گرانی بیقاعده شود.

***

روایت بهزاد نبوی از علت حمله به قالیباف و اژه‌ای

"بلاگری یا کارگری"؛ انتخاب دولت و مجلس چیست؟ / روایت بهزاد نبوی از علت حمله به قالیباف و اژه‌ای

بهزاد نبوی، از معاریف جریان چپ در یک مصاحبه که خبرآنلاین آنرا منتشر کرد با اشاره به استیضاح وزیر اقتصاد و اظهارات برخی افراد که معتقدند وفاق دیگر کارایی ندارد، گفته است: نمی شود گفت با برخی حوادث مثل استیضاح همتی و استعفای ظریف باید حلوای وفاق را خورد! بلکه باید جدی‌تر این ایده را دنبال کرد.

او می افزاید: همه ما مکلف هستیم به حفظ و تقویت وفاق. همه کسانی که دغدغه ایران و حل مشکلات مردم را دارند باید از این ایده دفاع کنند. وفاق به خاطر ایران و منافع ملی است. پس همه باید تلاش کنیم وفاق به هم نخورد.

نبوی همچنین وفاق را تحت عنوان "ائتلاف ملی" نام نهاده و گسترش حملات تندروها به سمت قالیباف و اژه‌ای را مصداقی از این می‌داند که وفاق کارهای مؤثری انجام داده است چون سران قوا نشان داده‌اند که همراه ائتلاف ملی هستند.

به روایت بهزاد نبوی، پاشنه آشیل وفاق، ناامیدی طیف‌های معتقد به ایده وفاق اعم از اصلاح‌طلب‌ها، اصولگرایان میانه رو و معتدل‌ها و مستقل‌ها است. دولت و همه طیف‌ها باید جلوی ناامیدی را بگیرند. [4]

*مدتها قبل از نبوی، غلامعلی حداد عادل از چهره های شهیر اصولگرا نیز در حمایت از پزشکیان تأکید کرده بود که عده ای در هر دو جناح سیاسی کشور هستند که وفاق را برنمی تابند.

اگر واقع ‌بین باشیم در مسئله دستاوردهای وفاق می توان به مقولات مختلفی اشاره کرد. مقولاتی از قبیل آرامش مستولی شده بر فرایندهای سیاسی کشور، اجرا شدن برخی قوانین معطل مجلس از قبیل قانون کالابرگ توسط دولت، کنار رفتن ظریف از سمتی که طبق مصوبه مجلس غیر قانونی بود و تمکین دور از لجبازی دولت در جریان استیضاح وزیر اقتصاد؛ همگی از دستاوردهای وفاق هستند. وفاقی که در اثر تجمیع حمایت عقلای چپ و راست در کشور ایجاد شده و به قول بهزاد نبوی در همین چند ماه نیز اثراتی داشته است.

در اینجا البته بیان این نکته هم ضروریست که جدا از فعالیت نباتی و همیشگی تندروها که موجب آزار و اذیت عمومی هستند اما عمده کسانی که بعنوان رجل سیاسی اصرار دارند وفاق دیگر کارکرد ندارد و برای این سخن خود مثلا به استیضاح وزیر اقتصاد اشاره می کنند نیز کسانی در اردوگاه اصلاحات هستند و بزرگان چپ باید برای این قضیه فکری بکنند.

نظریه تحلیلی "چپ های نانجیبی که از پیشرفتهای دولت پزشکیان خوشحال نمی شوند" یک نظریه جدی است و شواهد بسیاری دارد. لذا با توجه به اینکه "موفقیت دولت موفقیت همه ماست" باید شاهد تلاشی فراگیر در جهت کم اثر سازی فعالیت چپ های نانجیب علیه دولت پزشکیان باشیم.

یکی از این افراد چندی قبل اظهار کرده بود اساس تئوری وفاق برای تسخیر کردن قدرت دولت و ستاندن اختیارات ریاست جمهوری از پزشکیان است!

***

1_mshrgh.ir/1696706

2_mshrgh.ir/1692145

3_https://www.ilna.ir/fa/tiny/news-1608346

4_khabaronline.ir/xnjSN

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان