بخش اول از سلسله مقالات یاری امام زمان(عج):
اهمیت یاری امام عصر علیه السلام
نخستین مطلبی که باید متوجه آن بود ، اهمیت یاری امام عصر علیه السلام است خداوند متعال روزی بخش همهی مخلوقات و غنی و بینیاز است و به هیچ همراهی و کمکی محتاج نیست ،هدفی که خداوند از خلقت جن و انس بیان داشته و آن را « بندگی » خود معین فرموده در حقیقت هدف او نیست ، بلکه نتیجهی مطلوبی است که باید مخلوقات مختار به آن برسند . هدف خلقت ، بندگی و سرافکندگی انسانها بوده است و در حقیقت برنامه و دستورالعملی که با پیگیری آن میتوانند به سعادت برسند . با این اوصاف ، اگر خداوند از کسی یاری خواست در حقیقت برای امتحان خود اوست . به فرمودهی امیرالمومنین علیه السلام :
« ] خدا [ از روی خواری و ضعف از شما یاری نخواسته ... او در حالی از شما یاری طلبیده که لشکریان آسمانها و زمین از آن اوست و او عزیز و حکیم میباشد ... خواسته است شما را آزمایش کند که کدام یک عمل نیکوتر دارید .» (1)
خداوند متعال خود فرموده :
یا أیها الذین آمنوا کونوا انصارالله ..
ای ایمان آورندگان یاران خدا باشید .
و نیز یاری ولی خود را یاری خود قرار داده است .
..کما قال عیسی بن مریم للحواریین من انصاری إلی الله قال الحواریون نحن انصار الله (2)
همان گونه که عیسای مریم به حواریون گفت یاران من به سوی خدا کیانند ؟ حواریون گفتند : ما یاران خداییم.
وقتی حواریون روح خدا از سوی او به یاری طلب شدند ، در واقع پای در راه یاوری خداوند نهادند . به این ترتیب است که حواریون ائمه علیهم السلام که شیعیان ایشان باشند – با یاری رساندن به اولیا و موالی خویش در واقع انصار خداوند شدهاند چنان که یاران اباعبدالله علیه السلام را در زیارت شهدای کربلا « انصار الله » میخوانیم .
پس اصل نخست این است که بدانیم یاری امام عصر علیه السلام یاری خداست . امام نیز دست نیازش جز به سوی خدا دراز نیست و تمامی خلایق ، آنچه دارند به برکت او و از دست اوست . اما یاری او در واقع لطفی است که او در حق ما میکند همین که اجازه بدهد ما بلایی را از وجودش دفع کنیم یا باری از دوشش برداریم یا دردش را تخفیف دهیم ، در حقیقت سود و نفعی را نصیب خود ما کرده است .
امام علیه السلام اگر بخواهد کسی را به درجهی والای بندگی برساند و بندهای را به سوی هدفی که برای آن به دنیا آمده رهنمون شود ، به او اذن یاوری خود را می دهد چرا که مطیع امام شدن ، در حقیقت پیگیری فرامین الهی است ، و فرامین الهی همگی یک سمت و سو دارند و آن هم بندگی است . پس هر چه انسانها سعی کنند امامشان را بهتر بشناسند و هر قدر در مسیر طاعت و معرفت ایشان تلاش بیشتری کنند ،به هدف خلقتشان نزدیکتر شدهاند که البته به هر چیزی نیز برسند جز فضل و محبت امام در حق آنها نبوده است .
رفع غربت با معرفت
سه معنای اولیهی غربت « ناشناختگی » ، « یاد مرگی » و « فرو نهادگی » به عدم معرفت انسانها به امامشان باز می گردد اگر افراد امامشان را نشناسند به یاد کرد او اهمیت لازم را نمیدهند و قهراً شکر عملی اوصاف امامشان نیز تحقق پیدا نمیکند لذا نخستین وظیفهای که برگردهی انصار آن حضرت قرار می گیرد ، این است که اولاً با عمل خود نشان دهند که در حد توان ، به شکر مولایشان و اشاعهی یاد او اقدام میکنند ، ثانیاً به دنبال تقویت معرفت در وجود خود ، دیگران را نیز به این راه بکشانند و مزهی شناخت صحیح امام را در کام آنها بگذارند و در واقع به معرفی امامشان بپردازند .
شیعیان باید خود را نسبت به دیگران مسؤول بدانند .هر یک از ما در شناخت اماممان دارای رتبهای هستیم . امام شناسی امری گسترده و نسبی است و افراد در معرفت نسبت به امام ، در مراتب مختلفی قراردارند . لذا هر کس در هر پلهای هست باید برای ارتقای معرفتی دیگران تلاش نماید و آنان را از معرفتی که دارد بهره ور کند اگر این معرفت برای افراد حاصل شود ، طبعاً نتیجه ی آن شکر قلبی و محبت وشوق نسبت به آن وجود مبارک است به دنبال می آید و شکر قلبی و محبت ، بانفوذ به زبان و دیگر اعضاء و جوارح از کفران این نعمت بزرگ بازمان خواهد داشت .
این تکلیف ( شناساندن امان زمان علیه السلام ) از جانب خداوند بر عهدهی انبیاء و در رتبهی نازلتر بر گردن ما نهاده شده است و به فضل الهی ثواب فراوانی برای آن قرار دادهاند .
امام حسن عسکری علیه السلام از قول امام سجاد علیه السلام چنین نقل میکنند :
خدای متعال به حضرت موسی علیه السلام وحی کرد که : ای موسی ! مرا نزد آفریدگانم محبوب ساز و آنها را هم محبوب من کن ! حضرت موسی علیه السلام پرسید : ای پروردگار من چگونه عمل کنم ؟! فرمود : نعمتهای مرا به یاد آنها بیاور تا مرا دوست بدارند . این که تو یک بندهی فراری از درگاه من ،یا کسی را که درگاه مرا گم کرده به من بازگردانی، برای تو بهتر است از این که صد سال عبادت کنی به طوری که روزها روزه بگیری و شبها به عبادت بایستی ...
( حضرت موسی علیه السلام ) پرسید : کسی که درگاه تو را گم کرده کیست ؟
خدای متعال فرمود : الجاهل بإمام زمانه و الغائب عنه بعد ما عرفه ، الجاهل بشریعه دینه وتعرفه شریعته و ما یعبد به ربه و یتوصل به إلی مرضاته.(3)
کسی که امام زمانش را نمی شناسد و بعد از این که او را شناخت از او غایب است . کسی که به آیین دین خود آگاه نیست ، شریعتش را و راه بندگی پروردگارش را به او یاد بدهی و از طریق جلب رضایت خدا را به او بشناسانی.
مام عصر علیه السلام باب خداست که اگر کسی جز راه او راهی برای درک معرفت خداوند برگزیند ، به هلاک افتاده است .در واقع « ضالّ » یا گمراه کسی است که نسبت به امام عصر علیه السلام خویش جاهل است و وظیفهی دیگران این است که راه و رسم دین و شریعت را به او بیاموزند نو از سرگردانی و بلاتکلیفی نجاتش دهند .پس اهل معرفت نسبت به دو دسته - البته به قدر تبحر و آگاهی و معرفت خود - مسوولیت دارند . نخست کسانی که امام خود را میشناسند و دوم افرادی که با وجود این شناخت به وظیفهی خود جاهل و ناآگاهند .
پی نوشتها :
(1) نهج البلاغه – ترجمه فقیهی ، خطبه 181.
(2) سوره صف ، آیه 14
(3) بحارالانوار ، ج2 ، ص4.