به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، شاید برایتان جالب باشد بدانید که مردم پایتخت در دهه چهل خورشیدی شبهای جمعه خود را چگونه میگذراندند. خبرنگار اجتماعی روزنامه کیهان در زمستان سال 1343 گزارشی در این باره تهیه کرد که روز پنجشنبه 6 اسفند همان سال در آن روزنامه منتشر شد. او در این گزارش فهرستی از سرگرمیهای تهرانیها را در شبهای جمعه شرح داد که خواندن آن خالی از لطف نیست.
هر پنجشنبه همین که آفتاب به غروب مینشیند تهران قیافه عادی خود را تغییر میدهد و زندگی پرجوش تازهای را آغاز میکند. با گسترش اولین سایههای شب بر پارهای از خیابانها و محلات این شهر پرهیاهوی دو میلیون و نیمی سکوت و آرامش دامن میکشد و در بعضی نقاط جنبش و تب و تاب کمسابقهای شروع میشود.
شبهای جمعه تهران تضادهای نهفته خود را به طرز روشنی بروز میدهد و تا سپیدهدم در التهاب و تلاطم فوقالعادهای غرق میشود. در این شب شهر بزرگ ما قیافه خود را به رنگهای جوراجور گریم میکند و در هر گوشه از سن تئاتر زندگی به نوعی ظاهر میشود.
تهران در شب جمعه شهر کلاهمخملیهاست. شهر نوشها و شادمانیهاست. شهر هیجان و تحرک و وسوسههاست. زندگی چندساعته شب جمعه تهران زندگی پرهیاهو و در عین حال حیرتانگیزی است.
نقالها
شبهای جمعه شب رونق بازار قهوهخانههاست. در این شبها قهوهخانههای تهران بخصوص آن دسته که در نقاط جنوبی شهر قرار دارند انباشته از مشتری میشوند. در اینگونه شبها دود سیگار و چپق و قلیان مثل غبار غلیظی در فضای قهوهخانهها موج میزند و همهمه و قیل و قال مشتریان، صدای برخورد استکانها و نعلبکیها، قلقل سماورهای بزرگ مانند یک آهنگ درهم و برهم جاز در زیر حجاب دود میجوشد.
در پارهای از قهوهخانهها در شبهای جمعه برنامههای فوقالعاده دایر است و نقالها با آب و تاب و شاخ و برگ فراوان قصههایی از شاهنامه را برای مشتریان نقل میکنند. دم گرم نقال از جمله عوامل موثری است که مشتریان را به قهوهخانه میکشد.
اخیرا در بعضی از قهوهخانههای تهران تلویزیون جایگزین حکایات و شیرینزبانیهای نقلگویان شده است ولی این وسیله متنوع و مدرن نیز نتوانسته است هنوز سبب کسادی بازار و بیرونقی کار نقالان شود.
بازار مکاره
شب جمعه برای پارهای از جوانان تهران شب جنب و جوش و عصیان است. در این شب دخترها و پسرهای محصل و دانشجو در پارتیها و شبنشینیها دور هم جمع میشوند.
انبوهی از تهرانیها شبهای جمعه خود را در بلوار و پل تجریش سرمیکنند و این نقاط از عصر پنجشنبه از شدت ازدحام شباهت به بازارهای مکاره پیدا میکند.
بلوار و پل تجریش از پاتقهای عمده تهرانیهاست و شبهای جمعه انبوهی متجاوز از صد هزار نفر آمیزهای از تیپهای جوراجور بخصوص بالانشینها متوجه این نقاط میشوند. سیل ازدحام حتی تا بعد از نیمهشب در این نواحی موج میزند و تازه عدهای از شرکتکنندگان جشنها و پارتیها پس از فراغت، از پاسی از شب گذشته با اتومبیلهای خود به طرف بلوار و بخصوص پل تجریش سرازیر میشوند.
دورههای فامیلی
تشکیل محفلها و دورههای فامیلی از رسوم کهن جامعه ماست که هنوز بسیاری از خانوادهها بدان پایبندند. در این شب اعضای فامیل از خرد و کلان و مرد و زن دور هم جمع میشوند و تا پاسی از شب گذشته، به بازیهای تفریحی و دستهجمعی و بگومگوهای طنزآمیز میگذرانند.
میهمانیهای شب جمعه در خانوادههای قدیمی بیشتر رایج است. در این محافل انس و الفت هریک از اعضای فامیل هر هنری میداند، عرضه میدارد. کسانی که حنجرهشان سرچشمه اصوات دلانگیز است آواز میخوانند. گروهی دست میزنند و بعضی به آهنگ دست زدنها پای میافشانند و میرقصند.
زیارت اهل قبور
نثار فاتحه به روح اموات و خیرات بر مزار مردگان در قدیم از رسوم متداوله مردم بود. اکنون نیز بیشتر خانوادههای قدیمی در شبهای جمعه به گورستان امامزاده عبدالله، مسگرآباد، بابویه، اهلعلی، ظهیرالدوله میروند و در این نقاط از عصر پنجشنبه غلغلهای برپاست.
توبه کردم که دگر می نخورم در همه عمر/ به جز امشب و فردا شب و شبهای دگر
با شکفتن لاله سیاه شب در برکه سیمایی مهتاب، همراه با کسادی بازار کتابخانهها و کتابفروشیها، میخانههای تهران جنبش و جوشش میگیرد. کار و بار کافهها، کابارهها، کافه دانسینگها، بارها در شبهای جمعه سکه است.
بیشتر کابارهها و کافههای شمال شهر در شبهای جمعه برنامههای فوقالعادهای دارند. در این نقاط موزیک با طنین آوازها و ترانهها میآمیزد...
تعطیل کوتاه جمعه برای بسیاری از اهالی شهرستانهای نزدیک تهران فرصت مناسبی جهت دیدار اقوام و آشنایان است، به این جهت تعداد مراجعین گاراژهای مسافربری ساوه، قم، قزوین، سمنان و حتی پارهای از شهرستانهای شمالی تا حد قابل ملاحظهای افزایش مییابد.
بسیاری از مردم شمال شهر از فرصت جمعه برای یک سیر و گشت کوتاه استفاده میکنند و غالب مسافرین شهرستانهای کرانههای بحر خزر را اینگونه افراد تشکیل میدهند.
شهر تضادها
از آن موقع که خورشید پنجشنبه مانند هودج زرینی در غبار ظلمت میخزد تا آن دم که چلچراغ ستارهها در روشنایی شیریرنگ سحرگاه جمعه محور میشود، تهران زندگی فوقالعاده را میگذراند. در این فاصله در مقابل سینماها و تئاترها صفوف طویلی به وجود میآید... تعداد تماشاگران تلویزیون طبق یک آمار نظری اضافه میشود... و روزنامهها بزرگ با تیراژی مضاعفتر از هر شب و با صفحات فوقالعاده منتشر میگردد...
ولی در این هنگامه بزرگ کسانی هم هستند که شب جمعه را نیز مانند سایر شبها در سکوت کلبهها، زاغه و خانههای سوت و کور به سر میرسانند.
259