به گزارش تابناک، امام هادی بعد از تحیت و سلام، ادامه میدهند: «آگاه باشید که امت اتفاق دارند که قرآن حق است و همه فرق به او متمسک شدهاند. اولین خبری که حقانیت و واقعیتش در قرآن تصدیق شده خبری است که از رسول الله (ص) نقل شده و موافق با کتاب خداست و هیچیک از گروهها و فرق اسلامی با آن مخالفتی ندارند و آن همان بیان پیامبر (ص) است که فرمود: «من دو چیز را بعد از خود به یادگار میگذارم؛ کتاب خدا و عترتم که اهل بیت من باشند. هرکدام از شما به آن دو متمسک شوید، گمراه نخواهید شد و آن دو از هم جدا شدنی نیستند تا در کنار حوض کوثر با من ملاقات کنند.»
امام هادی (ع) میفرمایند: «شواهدی از کتاب خدا در دست است که حدیث فوق را تأیید میکنند؛ مثل آیه «إنما ولیکم الله و رسوله و الذین ءامنوا الذین یقیمون الصلوة و یؤتون الزکاة و هم راکعون، و من یتول الله و رسوله والذین ءامنوا فإن حزب الله هم الغالبون»؛ ولی شما فقط خداست و پیامبر (ص) او و کسانی که ایمان دارند و بر نماز مداومت کنند و در حال رکوع، زکات میدهند، هر که با خدا و پیامبر او و کسانی که ایمان دارند، دوستی کند، براستی گروه خدا پیروز است؛ و از عامه روایاتی نقل شده که امیر مؤمنان (ع) بود که در نماز و در حال رکوع، انگشتری به عنوان تصدیق داد و خداوند از باب سپاسگزاری از او این آیه را نازل فرمود و ما یافتیم در کلمات رسول الله که درباره امیر مؤمنان (ع) فرمود: «من کنت مولاه فعلی مولاه»، «أنت منی بمنزلة هارون من موسی الا أنه لا نبی بعدی»، «علی یقضی دینی و ینجز موعدی و هو خلیفتی علیکم من بعدی»
خبر اولی از اخبار صحیح و متفقعلیه است که هیچکس دربارهاش اختلاف نکرده و آن نیز موافق کتاب خداست و وقتی کتاب خدا حدیثی را تصدیق کند، بر امت است که اقرار به آن نماید و از آن گذشته، حقایقی از اخبار و روایات از رسول خدا (ص) توسط امام باقر (ع) و امام صادق (ع) نقل شده که اقتدا و پیروی از آنها بر هر مؤمنی فرض و واجب است و کسانیکه زیر بار نروند، نوعاً اهل عباد هستند؛ زیرا که گفتههای آل رسول (ص) متصل به گفته پروردگار است و اذیت و مخالفت با رسول و گرایش اذیت خداست چنان که در کتاب خدا میخوانیم: «إن الذین یوذون الله و رسوله لعنهم الله فی الدنیا و الاخرة و اعدلهم عذابا مهینا»؛ کسانی که خدا و پیامبر او را آزار کنند، خدا در دنیا و آخرت لعنتشان کرده و عذابی خفت انگیز برای ایشان مهیا کرده است.
از گفتههای رسول الله است که «هر کس علی را اذیت کند، مرا اذیت کرده و هر که مرا بیازارد خدا را آزرده است و هر که خدا را بیازارد، سزای عملش را خواهد دید. هر کس علی را دوست بدارد، مرا دوست داشته و هر که مرا دوست بدارد خدا را دوست خواهد داشت.»
رسول خدا (ص) در روز جنگ خیبر فرمود: «فردا مردی را به سوی این مردم میفرستم که خدا و رسول (ص) را دوست دارد و خدا و رسول هم او را دوست میدارند؛ همان حیدر کرار که هیچگاه از جنگ فرار نمیکند و برنمیگردد تا فتح و پیروزی را با خود بیاورد.»
پیامبر (ص) قبل از حادثه خیبر، خبر از فتح و پیروزی علی (ع) داد و همان هم شد و فردا علی (ع) دشمنان را شکست داد و لقب کرار و غیر فرار را گرفت.
سپس امام هادی فرمود: «و این مقدمه را بیان کردم تا دلیل و گواهی باشد بر آنچه درباره جبر و تفویض به یاری وقوت پروردگار خواهم گفت و ما شروع را با کلام امام صادق (ع) قرار میدهیم که فرمود: «لا جبر و لا تفویض و لکن منزلة بین المنزلتین»، «نه جبراست و نه تفویض؛ بلکه منزلتی بین این دو است.»
از امام صادق (ع) سوال شد که: «آیا خداوند تبارک و تعالی بندگان خویش را بر انجام گناهان مجبور نموده؟» فرمود: «او عادلتر از آن است که بندگان را به انجام گناهان مجبور کند.»
عرض کردند: «آیا خداوند به آنها واگذار نموده که هرچه خواهند انجام دهند؟» فرمود: «او عزیزترین و چیرهتر بر آنها است که همه چیز را به آنها واگذار نماید.»
و از امام صادق (ع) روایت شده که فرمود: «انسانها در منزلت به سه گروه تقسیم میشوند؛ اول شخصی که خیال میکند همه امور به او واگذار شده و سلطنت و اقتدار پروردگار را سبک شمرده و در نتیجه نابود خواهد شد.
دوم انسانی که خیال میکند خداوند بزرگ بندگان را مجبور به انجام گناهان نموده و آنها را تکلیف به چیزی کرده که قدرت انجامش را ندارند و در واقع خدا را ظالم در حکومتش میدانند، این گروه نیر نابودند؛ و سوم انسانی که معتقد است که خداوند تبارک و تعالی او را به چیزی تکلیف فرموده که توان انجامش را دارد و به چیزی که توان انجامش را ندارد، تکلیف نفرموده است، بنابر این اگر کار خوبی انجام دهد، خدا را به این توفیق شکرگزار است و اگر مرتکب گناه شود، استغفار میکند و از خداوند طلب عفو مینماید و این یک مسلمان بالغ و رشد یافته است.
اما آنها که گفتند: «خداوند بندگانش را مجبور به گناه کرده، قرآن با این آیات آنها را رد میکند. «ولا یظلم ربک احدا»؛ پروردگارت بر هیچ کس ستم روا نمىدارد (کهف /۴۷)
«ذالک بما قدمت یداک و ان الله لیس بظلام للعبید»؛ این به خاطر کار و کردار پیشین توست، و (گر نه بدان که) خداوند هرگز در حق بندگان ستمگر نیست. (حج /۱۰)
«ان الله لایظلم الناس شیئا ولکن الناس انفهسم یظلمون»؛ خداوند هیچ ستمى بر مردم روا نمىدارد، ولى مردم خودشان بر خود ستم مىکنند (یونس /۴۵) و از این آیات فراوان است و اگر کسی فکر کند مجبور به انجام گناهان است در واقع گناه را به گردن خدا گذاشته و عقوبت پروردگار را ظلم میدانند و کسی که خدا را ظالم بداند قرآن را تکذیب کرده و هر کس قرآن را تکذیب کند به اجتماع امت اسلامی کافر خواهد شد.
اما آنها که قائل به تفویض شدند، در واقع معتقد به این معنی شدهاند که خداوند «فوض الی العباد اختیار امره و نهیه و اهملکهم»؛ اختیار امر و نهی خود را به بندگانش واگذار نموده و آنها را مهمل گذاشته است.»
دیدگاه ائمه (علیهم اسلام) این است که اگر واقعاً پروردگار تمامی امور بندگان را به خودشان واگذار کرده است، عقاب بیمعنی میشود و خداوند عاجز است که بندگان را راهنمایی و توفیق بندگی و عبادت بیاموزد و بندگان نباید در انتخاب کفر یا ایمان مورد سؤال و مواخذه قرار گیرند.
اما نظر ما این است که خداوند جلیل و عزیز، خلق را براساس قدرتش آفرید و توان بندگی را به بندگانش تملیک نمود و به آنچه را که اداره کرد، مردم را امر و نهی نمود. بعضی از مردم فرمان او را اطاعت کردند و با انتخاب خود راه خطا را رفتند و هرگز پروردگار اجازه نداده که آنها هوای نفس و خواهش دل خویش را اختیار کنند، بنابراین هر کس اطاعت فرمان حضرت حق را بنماید، به رشد و تعالی میرسد و هر کس مخالفت کند، گمراه و هلاک خواهد شد و این است معنای «لیس بجبر و لا تفویض»
آنگاه امام هادی (ع) به طور مبسوط به بازکردن مسأله جبر و تفویض میپردازد و در پایان میفرماید: «خداوند ما و شما را به گفتار و عمل به آنچه او دوست میدارد و راضی است، موفق بدارد و ما و شما را از آنچه که معصیت و نافرمانی است، به لطف و فضلش بر حذر بدارد، حمد فراوان برای اوست، همان طور که سزاوار است.»