شناسه : ۳۰۳۰۸۷ - چهارشنبه ۷ تیر ۱۳۹۶ ساعت ۰۳:۲۱
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران:
معتزله اعتقادات عقلی خود را به قرآن تطبیق کردند
گروه اندیشه: اعظمپویا معتقد است که معتزله اولین گروهی بودند که به تفسیر نظاممند قرآن پرداختند و نقدی که به ایشان وارد است، این است که ایشان دست و پای خدا را بستند و اعتقادات عقلی خود را به قرآن تطبیق کردند.
به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، دومین نشست علمی «فهم قرآن و شیوههای مختلف آن» امروز (19 اسفندماه) با حضور اعظم پویا، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران در سازمان جهاد دانشگاهی تهران برگزار شد. پویا در آغاز سخنانش گفت: جلسه گذشته به ترمینولوژی بحث پرداختیم و عنوان دیگری مانند فلسفه تفسیر را برای بحث پیشنهاد کردیم و همین طور درباره بحث پیشینی و پسینی، علم درجه اول و دوم و وضعیت تفسیر در این خصوص و نیز روشهای تفسیر نقلی، عقلی و شهودی را مورد بحث قرار دادیم.
وی ادامه داد: همچنین در خصوص مفاهیم متن، متن پیشین در فهم قرآن یا پیش فرض و تفاوت تفسیر توسعهای و تفسیر تحلیلی بحثهایی مطرح شد. همچنین تفسیر نقلی به تفسیر قرآن به قرآن و نیز تفسیر قرآن به سنت و ادله این روش مباحثی مطرح شد.
ادله منتقدان تفسیر نقلی
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران تصریح کرد: قائلین به تفسیر روایی معتقدند بدون احادیث قرآن فهمناپذیر است، به همین دلیل ناقدان از ایشان میپرسند در این صورت باید برای تمام آیات روایت تفسیری از پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) داشته باشیم که اینطور نیست. نقد دیگر این است که روایات جعلی زیاد است و تشخیص اینکه کدام صحیح است و نه، اما اعتبار احادیث را روایات تفسیری پایین میآورد. آنچه اعتبار تفسیر روایی را بیشتر تضعیف میکند این است که برخی از احادیث نقل به معنا شدهاند.
نظام کلامی و زبانی معتزله در تفسیر قرآن
پویا گفت: تفسیر عقلی از علوم بشری استفاده میکند و معتزله برای اولین بار از عقل شروع کردند. معتزله معتقدند ادله عقلی بر ادله شرعی مقدم است و مرادشان از ادله عقلی ادلهای است که محصول بشر است.
وی ادامه داد: معتزله معتقد بودند اصول اعتقادی را باید ادله عقلی شناخت و این به آن خاطر بود که معتزله در زمانی میزیستند که مسلمانان با تمدنهای دیگر مواجه شدند و معتقد بودند باید از ادلهای استفاده کرد که بین همه انسانها مشترک است از این رو آنان از تفاسیر عقلی استفاده کردند. در قرن بیستم و بیست و یکم هم همین مساله وجود داشته و برخی از مسلمانان به سراغ تفاسیر عقلی رفتند.
پویا افزود: ایشان در اخلاق و اعتقادات معتقدند بودند که انسان میتواند با عقل بحث را پیش ببرد همچنین ایشان در اخلاق به حسن و قبح ذاتی معتقد بودند. اصول معتزله عبارت بود از توحید، عدل، وعد و وعید و امر به معروف و نهی از منکر و این اصول بر تفسیر ایشان تاثیر میگذاشت. برای مثال ایشان معتقد بودند که خداوند عادل است پس شما نمیتوانید قرآن را طوری تفسیر کنید که خداوند ظلم کرده باشد.
وی ادامه داد: ایشان در آیاتی از قرآن که درباره غضب، مکر و انتقامگیری خداوند است باید این صفات را به گونهای تفسیر کرد که شبهه شباهت خداوند با انسان پیش نیاید. بخشی از این بحث به بحث زبان قرآن و زبان دین باز میگردد. معتزله بر اساس اصل وعد و وعید، معتقد بودند که وعدههای قرآن حتما انجام میشود اما مرجئه و خوارج معتقد بودند که برخی از وعد و وعیدها انجام نمیشود.
پویا با بیان اینکه در تفسیر معتزله باید به مکتب زبانی ایشان توجه کرد، ادامه داد: اصلیترین اصل زبانی معتزله این بود که ایشان معتقد بودند که برای تفسیر باید نویسنده یا متکلم را شناخت تا بتوانیم کلام او را بشناسیم. معتزله اولین کسانی بودند که به صورت نظاممند در خصوص فهم سخن گفتند. ایشان در مورد قرآن میگفتند تا خدا را نشناسیم، نمیتوانیم قرآن را بفهمیم و خدا را باید از طریق عقل بشناسیم. و این همان باور کلامی معتزله بود.
وی ادامه داد: آیه 7 سوره آلعمران «هُوَ الَّذِیَ أَنزَلَ عَلَیْکَ الْکِتَابَ مِنْهُ آیَاتٌ مُّحْکَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْکِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ فَأَمَّا الَّذِینَ فی قُلُوبِهِمْ زَیْغٌ فَیَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاء الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاء تَأْوِیلِهِ وَمَا یَعْلَمُ تَأْوِیلَهُ إِلاَّ اللّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ یَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ کُلٌّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا وَمَا یَذَّکَّرُ إِلاَّ أُوْلُواْ الألْبَابِ: اوست کسى که این کتاب [=قرآن] را بر تو فرو فرستاد پارهاى از آن آیات محکم [=صریح و روشن] است آنها اساس کتابند و [پارهاى] دیگر متشابهاتند [که تاویلپذیرند] اما کسانى که در دلهایشان انحراف است براى فتنهجویى و طلب تاویل آن [به دلخواه خود] از متشابه آن پیروى مىکنند با آنکه تاویلش را جز خدا و ریشهداران در دانش کسى نمیداند [آنان که] مىگویند ما بدان ایمان آوردیم همه [چه محکم و چه متشابه] از جانب پروردگار ماست و جز خردمندان کسى متذکر نمىشود»، مهمترین آیهای است که ایشان استفاده میکردند و معتقد بودند که باید آیات متشابه را به وسیله آیه محکم تاویل کرد.
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران ادامه داد: تفسیر مربوط به معنای ظاهر آیه است، اما تاویل از معنای ظاهری آن عدول میکند و معتزله اهل تأویل بودند. ما میتوانیم دو رویکرد تاویلی و غیرتاویلی داشته باشیم و بسیاری از مفسران تاویل انجام دادهاند، معتقدان به تفسیر نقلی ظاهر را با تاویل به نقل روایت و مفسیران شهودی آیات را تاویل شهودی کردهاند.
پویا افزود: وقتی سوال میشود که معنای مجازی از کجا میآید، ایشان معتقد بودند که معانی مجاز را باید از متخصصان زبان عربی گرفت و در جایی که ظاهر آیات با اصول عقلی در تعارض باشد از مجاز به نفع تاول عقلی استفاده کرد.
معتزله خدا را محدود کردند
وی تصریح کرد: نقدی که به معتزله وجود دارد این است که معتزله دست و پای خدا را بستهاند، چون میگویند خدا کار بد نمیکند و هیچ کار مخالف عقل نمیکند و خدا کاری میکند که عقل میگویند و باریتعالی در چارچوبی عقلی محدود است. نقد دیگر این است که اعتقادات عقلی خود را بر قرآن تطبیق میکنند.
تفسیر عقلی در جهان معاصر
پویا با بیان اینکه در قرن بیستم که بازگشت به قرآن مطرح شد، بیشتر مفسران عرب به تفسیر عقلگرا رجوع کردند، گفت: یکی از مفسران عقلی جدید فضلالرحمان است. وی معتقد است برای تفسیر قرآن باید به روح کلی آن پایبند بود که عبارت از هدایت و عدالت است و این روح کلی از همه آیات قرآن بر میآید.