عقیله بنی هاشم حضرت زینب کبری(س)

وجود مبارک حضرت زینب کبرى، علیها السلام، به منزله دختر، خواهر، مادر، عمه و خاله شهید، در همه زمینه ها، از جمله ایمان، اخلاق، عمل صالح، شوهردارى، مقام مادرى و خواهرى، و مقام عبادت که بالاترین مقام او به شمار مى آیدبراى تمام زنان عالم اگو و سرمشق است.

عقیله بنی هاشم حضرت زینب کبری(س)

وجود مبارک حضرت زینب کبرى، علیها السلام، به منزله دختر، خواهر، مادر، عمه و خاله شهید، در همه زمینه ها، از جمله ایمان، اخلاق، عمل صالح، شوهردارى، مقام مادرى و خواهرى، و مقام عبادت که بالاترین مقام او به شمار مى آیدبراى تمام زنان عالم اگو و سرمشق است.

بدین لحاظ، در روز قیامت، او حجت کبراى پروردگار بر تمام زنان پس از خود خواهد بود. خداوند متعال در روز قیامت، با استناد به برجستگى هاى معنوى حضرت زینب، علیها السلام، با وجود گذران زندگى در روزگار پرفتنه امویان، آن حضرت را معیار تربیت دینى و اخلاقى زنان قلمداد مى فرماید و دلایل واهى زنان ناپاک را رد مى کند.

 

عناصر تأثیرگذار در شخصیت حضرت زینب (ع)

 غور در آیات خداوند در قرآن کریم نشان مى دهد شکل گیرى شخصیت انسان ها براساس چهار جنبه صورت مى پذیرد: پدر، مادر، آموزگار، و تغذیه (لقمه) . ازاین رو، در روز قیامت، بسیارى از پدران و مادران و آموزگاران محاکمه و، در نهایت، محکوم خواهند شد؛ چراکه فرزند یا شاگردان پاک سرشت خود را به نابودى کشانده و از درجه رفیع انسانیت پایین آورده اند. پیغمبر اکرم، صلى اللّه علیه و آله، درباره این گونه والدین و فرزندان مى فرماید: اگر این پدر و مادرها عقرب به دنیا مى آوردند، به مراتب، نتیجه اى بهتر از به وجود آوردن انسان دوپا عایدشان مى شد. 

زنان باردار، اى مرد هوشیار

 

اگر وقت ولادت مار زایند

از آن بهتر به نزدیک خردمند

 

که فرزندان ناهموار زایند. 

     

در روایتى دیگر، حضرت براى پدران مدعى دیندارى دوزخ طلب مى کند؛ زیرا آنان زمینه کفر و تباهى فرزندان خود را فراهم مى آورند. 

بر این اساس، در این مقال، شخصیت والاى زینب کبرى با توجه به این چهار جنبه کاویده مى شود:

 

الف. پدر زینب (ع)

مرحوم کلینى، در جلد دوم کتاب شریف اصول کافى، روایت مهمى از رسول خدا، صلى اللّه علیه و آله، نقل کرده است. [5] در این روایت، پیامبر عظیم الشأن اسلام از درخت طوبى نام برده اند. براساس این روایت و قول قرآن، جاى این درخت در بهشت است؛ اما شاخه هاى آن به صورت امور معنوى در دنیا یافت مى شوند. مانند سخاوت که یکى از امور معنوى و اخلاقى مهم است. حضرت مى فرماید:

«السخاء شجرة فى الجنة». 

جود و سخاوت از درختان بهشت است.

 

هرکس بتواند با شاخه هاى دنیایى این درخت پیوند یابد و این پیوند را حفظ کند، وقتى بساط دنیا برچیده شود و آخرت آشکار گردد، شاخه هاى این درخت او را تا ابد به بهشت مى فرستند.  همچنین در ادامه روایت آمده است:

«من کان سخیا اخذ بغصن منها».

آدم هاى کریم و سخاوتمند (به شرط ایمان) به یکى از شاخه هاى این درخت متصل هستند.

«فلم یترکه هذا الغصن حتى یدخله الجنة».

 

بارى، وجود مبارک امیر المؤمنین، پدر بزرگوار زینب کبرى، علیها السلام، با تمام شاخه هاى درخت طوبى یعنى با همه گونه اخلاق الهى، آداب الهى، تربیت الهى، و ارزش هاى الهى پیوند دارد. ضمن این که اتصال على، علیه السلام، به سرچشمه خصایل الهى از نوع آگاهانه، عاشقانه و از همه ارزشمندتر «مخلصانه» است. از زمان حضرت آدم، علیه السلام، تاکنون، کسان بسیارى در مقابل ظلم و تجاوز دشمنان حق جهاد کرده و صاحب «اجر عظیم» الهى شده اند:

 

«فضل اللّه المجاهدین على القاعدین اجرا عظیما».

اما پیغمبر عظیم الشأن اسلام، رزم آورى امیر مؤمنان على، علیه السلام، در جنگ خندق را مى ستاید و مى فرماید:

«ضربة على یوم الخندق افضل من عبادة الثقلین». 

حرکت دست اسلحه دار خندق در ضربه زدن به دشمن، از عبادت جن و انس ارزشمندتر است.

 

آنچه حرکت على، علیه السلام، در جنگ را با جهاد بقیه جنگ آوران جبهه‌ هاى تاریخ متفاوت مى سازد اخلاص بى نظیر آن حضرت است.

به واقع، درک این اخلاص به آسانى امکان پذیر نیست. این اخلاص، حقیقتى نهانى بین امیر المؤمنین و پروردگار مهربان عالم است.

امیر مؤمنان على، علیه السلام، با همین اخلاص توانست در شب سرنوشت ساز هجرت پیامبر از مکه به مدینه، در بستر پیامبر بخوابد و مشرکان را گمراه سازد. قرآن کریم درباره شجاعت مخلصانه حضرت امیر در آن شب فراموش ناشدنى مى فرماید:

«من الناس من یشرى نفسه ابتغاء مرضات اللّه». 

یک نفر از مردم (در 19 سالگى)، در شب هجرت، جان خود را فقط براى به دست آوردن رضاى خدا در طبق اخلاص گذاشت. 

 

به راستى حضرت على، علیه السلام، به پاداش این عمل مى تواند در روز قیامت شفاعت تمام انسان ها را از خدا بخواهد؛ بدون این که از ظرف عمل خود وى چیزى کاسته شود.

حال، زینب کبرى، علیها السلام، در زیر سایه چنین پدرى تربیت شده است. پدرى که همه ارزش هاى بى نهایت عالم را در خود دارد. البته، قابلیت و پذیرش خود شخص نیز بسیار مهم است و همین قابلیت و پذیرش موجبات صعود معنوى زینب کبرى را فراهم ساخته است.

بارى، زینب کبرى به آیینه اى تبدیل شد که به اندازه توان وجودى خود، ارزش هاى بیکران پدر را منعکس مى ساخت. به همین سبب، وقتى در روزگار حکومن ابن زیاد، در بازار کوفه به سخنرانى افشاگرانه اى درباره واقعه کربلا دست زد، آن ها که امیر المؤمنین را به خاطر داشتند گمان کردند على، علیه السلام، به دنیا برگشته است. 

 

ب. مادر زینب (ع)

از شیعه و سنّى نقل شده که خداوند سوره کوثر را در شأن حضرت زهرا، علیها السلام، نازل کرده است. هم چنین در روایت آمده است:

«ان اللّه یغضب لغضب فاطمة و یرضى لرضاها». 

خدا مى پسندد آنچه را فاطمه مى پسندد و خشمگین مى شود از آنچه فاطمه از آن خشمگین مى شود.

به واقع، این مرتبه بالاترین مقام براى هر انسانى محسوب مى شود، زیرا به مخلصین اختصاص دارد. امام باقر، علیه السلام، درباره نام زهراى مرضیه مى فرماید:

فاطمه از لغت فطم به معناى بریدن گرفته شده است. معنى فاطمه این است که مادر ما از هر نقص و شرى در این عالم دور بوده و همه کمالات او را همراهى مى کرده اند. 

 

در روایتى به نقل از ابن جوزى (یکى از علماى اهل سنّت) چنین آمده است:

یک بار حضرت زهرا کار خیرى انجام داد. جبرئیل نازل شد و به پیامبر گفت: خدا مى فرماید سلام مرا به زهرا برسان و به او بگو هرچه از من مى خواهى اکنون بخواه تا براى تو مهیا سازم. زهرا به پدر خود پاسخ داد:

من چنان در لذت عبادت خدا غوطه ورم که جایى براى درخواست ندارم؛ اما اگر خدا مى خواهد من از او چیزى درخواست کنم، لقاى خود را در دار السلام به من عطا فرماید. 

زینب کبرى، علیها السلام، نه ماه از جسم و جان (عبادات و کرامات) ایشان تغذیه کرده است. ضمن این که وقتى به دنیا آمد، دو سال از شیر علم، معرفت، و ایمان آن بزرگ بانو بهره برد.

 

ج. لقمه و تغذیه زینب

خداوند در قرآن مجید، به پیامبران الهى چنین خطاب مى کند:

«یا ایها الرسول کلوا من الطیبات و اعملوا صالحا». 

یعنى اول باید لقمه را پاک ساخت و بعد به عبادت خدا پرداخت.

زینب، علیها السلام، از حلال ترین غذاى عالم تغذیه کرده است. این غذا با عرق جبین پدرش امیر المؤمنین و مادرش زهرا، علیهما السلام، به دست آمده است.

 

د. آموزگار زینب

حضرت زین العابدین، علیه السلام، در کنار بازار کوفه، خطاب به زینب کبرى، علیها السلام، گفت:

«أنت بحمد اللّه عالمة غیر معلمة، فهمة غیر مفهمة». 

خدا را شکر، تو عالمى هستى که معلم بشرى نداشته اى.

آموزگار دانش فراوان آن بزرگ بانو خدا بوده است. آرى، دخترى که پدرش على، علیه السلام، مادرش زهرا، علیها السلام، و لقمه اش پاک ترین لقمه باشد معلمش خداست.

 

در عوض، آن حضرت خود معلم بوده و کلاس هایى چون تفسیر قرآن، اخلاق، و فقه برگزار مى کرده است. بدبختانه، از مطالب این کلاس ها چیزى به دست امروزیان نرسیده است!

*** تمام لحظات حیات على، همسر على، فرزندان معصوم على، و دختر امیر المؤمنین، حجت خدا بر همه مردان و زنان عالم و تاریخ است و در روز قیامت، خداوند مردان و زنان فاسق را با معیار قرار دادن این بزرگان محکوم خواهد کرد.

 

 

 

برگرفته از کتاب عقل؛ محرم راز ملکوت نوشته استاد حسین انصاریان

 



قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان