در طول تاریخ همواره بودهاند کسانی که بر قرآن شبهاتی وارد کرده و کوشیدهاند از تقدس این کتاب آسمانی بکاهند. اخیرا شخصی با نام مستعار دکتر سها در کتاب «نقد قرآن» شبهاتی را تدوین کرده است که اغلب ریشه در شبهات قدیمی دارد. ساختار کتاب نظم، انسجام و هماهنگی لازم را ندارد و تکثر موضوعات در کتاب نشان از خلط و خبط بین مباحث را دارد. اما از آنجایی که شبهات با قلم روان مطرح شدهاند، این شبهات در بعضی محافل بازتکرار شده است.حجتالاسلام والمسلمین علی نصیری رئیس موسسه معارف وحی و خرد در
گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، در پاسخ به این شبهه که قرنهاست مسلمانان هیچ نقش جدی در پیشرفت، توسعه و تولید جهانی نداشتهاند و امروزه نیز جزء عقبافتادهترین مردمان جهان هستند گفت: به نظر من شبهاتی مانند شبهات دکتر سها در کتاب « نقد قرآن» ناشی از عدم آگاهی وی نسبت به قرآن، تاریخ اسلام و آموزههای این کتاب آسمانی است.
نویسنده کتاب«رابطه متقابل کتاب و سنت» گفت: از دید بسیاری از صاحبنظران برجسته، هیچ دین و آیینی به اندازه اسلام به علم، دانش و پیشرفت بها نداده است. نخستین نشانه این مدعا اولین آیهای است که بر پیغمبر(ص) نازل شد. شروع سوره العلق با خواندن آغاز میشود «اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذِی خَلَقَ : بخوان به نام پروردگارت که آفرید» (العلق/1).
وی در ادامه گفت: کنستانتین ویرژیل گئورگیو در کتاب«محمد پیغمبری که از نو باید شناخت» تاریخ اسلام را بررسی میکند زمانیکه وی به جریان نزول قرآن میرسد به مسلمانان تبریک میگوید که کتاب مقدس آنها با خواندن، قلم و تعلیم گرفتن آغاز میشود. این گواهی یک خاورشناس است نه قرآن پژوهان مسلمان که با مسائل و احکام اسلامی آشنا هستند.
نویسنده کتاب «تفسیر موضوعی قرآن» اظهار کرد: اگر تامل کوتاهی در آیات قرآن کنیم متوجه میشویم که قرآن پر از تاکید خداوند برفراگیری علم، تدبر و تفکر بر پدیدههای جهان است. پیامبر(ص) نیز به فراگیری علم بهای زیادی میدادند. به عنوان مثال زمانیکه ایشان میخواستند فرماندهان سپاه خود را انتخاب کنند شخصی را انتخاب میکردند که عالمتر و باسوادتر باشد و نیز قرآن را بیشتر آموخته باشد. در جنگ بدر که عدهای از مشرکان اسیر شدند پیامبر اسلام به اسرا فرمود: « اگر هر کدام از شما 10 مسلمان را باسواد کند آزاد خواهید شد».
نصیری ادامه داد: همین تاکید بر علم آموزی سبب شد تا مسلمانان در حدود 4 سده، در عرصههای مختلف علمی سیادت کنند. تاریخ، بهترین گواه این حقیقت است. من در کتابی با عنوان« انبیاء و رشد علمی» نمونههایی آوردهام که اگر «طارق بن زیاد» از جبل عبور نمیکرد اروپا هنوز در جهل و تاریکی به سر میبرد و جهالت آنها ادامه پیدا میکرد.
نصیری با اشاره به یافتههای علمی گوستاو لوبون در کتاب «اسلام و تمدن عرب» گفت: وقتی مسلمانان بحثهای علمی را مطرح میکردند در پاریس که پایتخت تمدن اروپایی بود یک حمام و یک سرویس بهداشتی نبود و حیوانات درنده در خیابانها رفتوآمد میکردند.
وی در ادامه اظهار کرد: مسلم است که کسی نمیتواند خردهای بر تاریخ علمی مسلمانان وارد کند اما چرا با وجود این همه تاکید بر علم و علمآموزی امروزه در جهان اسلام شاهد عقبماندگی هستیم و جوامع اسلامی در علومتجربی پیشرفت نکردهاند؟
نویسنده کتاب «امام حسین(ع) پیشوای روشناییها» افزود: یکی از عوامل اصلی در عدم پیشرفت مسلمانان در حال حاضر وجود درگیریهای فرقهای و مذهبی است. همین عامل سبب شده است که مسلمانان از درون ضربه خورند. حتی اگر قبول کنیم خاستگاه این اختلافات ریشه در باورهای خود مسلمانان دارد اما باید بگویم که غربیان به این اختلافات دامن زدهاند چرا که از این اختلافات نفع اقتصادی و سیاسی میبرند. اگر در تاریخ ظهور و بلوغ فرقههای احمدیه، بابیه، بهاییه و.. تامل کنیم متوجه میشویم که اروپاییان در بلوغ و ظهور این فرقهها بسیار موثر بودند.
وی در ادامه افزود: همه میدانیم بانی بلوغ جریان تکفیری داعش اروپاییان هستند. آنها از این اختلافات بهرههای زیادی میبرند. آنها با ایجاد درگیری و اختلافات فرقهای، ضربات سنگینی به مسلمانان وارد میکنند و سبب ساز ایجاد آتش نفرت در میان آنها میشوند.
نصیری افزود: مسئله دیگر که جهان اسلام در حال حاضر از آن ضربه میخورد – که البته در صدر اسلام ریشه دارد- ریشه در فرهنگ سیاسی مسلمانان دارد. آنها با استناد به این روایت جعلی که باید با منش و مکتب هر حاکمی مدارا کنند نوعی تسلیمپذیری بیپایه و اساس را در برابر حاکمان جایر نهادینه کردند.
نویسنده کتاب «آشنایی با تاریخ و منابع حدیث» افزود: دوره صفویه تاریخ طلایی شیعیان ایران است. در این دوره، حاکمان عرق مذهبی داشتند، اما وقتی که تاریخ به دوره قاجار رسید زنبارگی و سیاحت در اروپا رونق زیادی گرفت و مسلمانان دچارعقبماندگی شدند.
وی در ادامه گفت: بنابراین حداقل بر دو پدیده باید انگشت بگذاریم. نخست، وجود حاکمان جور و خودخواهی که به جای فکر کردن به مصالح و رشد جهان اسلام به فکر بقای خود بودند و دیگر پدیده فرقهگرایی. به نظر من اگر بر این دو مسئله جدی تامل کنیم و در بین مسلمانان نوعی همگرایی و همدلی ایجاد کنیم بدون تردید جهان اسلام به دوران طلایی خود باز میگردد و میتواند پیشگام نبوغ، نوآوری و علم شود.
نصیری در آخر گفت: به نظر من نباید عدم موفقیت علمی کشورهای مسلمان را ناشی از فقدان آموزههای دینی و قرآنی بدانیم چرا که این موضوع به کرات در قرآن و در سیره نبوی آمده است و معضلات موجود همگی ریشه در ضعفهای سیاسی و اجتماعی مسلمان امروزی دارد.