1. شیخ عبدالغنی بادکوبه ای
(شهادت: 1350 ه ق)
شیخ عبدالغنی باد کوبه ای، در زمانی که بادکوبه و قفقاز تحت سیطره ی حکومت تزاری روس بودند، در آن شهر دیده به جهان گشود. وی درس های مقدماتی را در زادگاهش، باکو، نزد عده ای از علما، روحانیون و فضلای محلی فرا گرفت و سپس برای تکمیل معلومات و تحصیلات به شهر مقدس نجف اشرف، آن دانشگاه بزرگ شیعی و آن پایگاه علم، عزت و شرف، سفر کرد.
در نجف اشرف، علاوه بر خوشه چینی از خرمن علم و دانش بزرگان آن حوزه، به ویژه از محضر دو دانشمند برجسته و دو آیت بزرگ دین خدا، از فضل و کمال بهره جست. آن دو تن، یکی آیت الله محقق فاضل مولی محمد ایروانی بود. این بزرگ مرد، خود، از پیشوایان و مراجع گران قدر شیعه بود که در علوم گوناگون از آگاهان و سرآمدان زمانه اش محسوب می شد. وی، خود، شاگرد مستقیم بزرگانی همچون صاحب جواهر، صاحب انوار الفقاهه و شیخ بزرگ، شیخ انصاری بود. دومین استاد شیخ عبدالغنی، علامه حاج میرزا حبیب الله رشتی بوده، که حوزه ی درسی بزرگ و ارزنده ای داشته و به نظر استاد، حضرت آیت الله العظمی فاضل لنکرانی، بزرگ ترین شاگرد شیخ انصاری(ره) می باشد. وی نیز شاگردان عالم و فاضلی را تحویل جامعه ی فضیلت و کمال داده است.
پس از کسب فیض از این بزرگان، به تربیت گروهی از عاشقان علم و دین پرداخت و علمای نامداری را تحویل جامعه ی علمی داد که عده ی آنان بسیار و شمارش آنان دشوار است. درباره اش گفته اند که استادی اش، در رشته های علوم عقلی و نقلی، بر همه ی همگنان اثبات شده و مورد اعتراف آشنایان دور و نزدیک قرار گرفته بود. تألیفات ارزنده ای از خود به یادگار گذاشت که ارزنده ترین آنها در رشته های فقه و اصول است. با این حال گرامی ترین یادگارهایش، همان شاگردان عالم و فاضلش بوده اند که یکی از برجسته ترین آنها، شیخ عبدالغنی بادکوبه ای می باشد که خود نیز از بزرگان علم و دین و شرف بوده است.
بازگشت به زادگاه
شیخ عبدالغنی، پس از آن که از چشمه سار علم و فضیلت دانشگاه علمی نجف اشرف جرعه های سیراب کننده نوشید و به ویژه از آن دو آیت دین درس دین و علم و معرفت گرفت و خرمن ها از خزانه ی دانش نجف فراهم آورد، با دامنی پر از مرواریدهای غلتان علم و اخلاق، به زادگاهش برگشت تا در آن جا، در میان طالبان علم، به ویژه در میان جوانان، بذر علم و شرف بکارد.
هنوز روحانی جوانی بود که در زادگاهش، مکتب درس و بحث ارزنده ای را پایه گذاری کرد و سلسله ی خدمات دینی، علمی و اجتماعی را بنیان نهاد که به زودی به بار نشست و ده ها شاگرد عالم، فاضل و صاحب مکارم اخلاق را تحویل جامعه ی آن روز بادکوبه داد.
این استاد گران مایه، از زبان و قلم دانشمند عالی مقدار، میرزا محمد علی اردوبادی، در کتاب قطف الزهر چنین معرفی شده است:«وی شهید راه دین، قربانی راه ذلت ناپذیری، جان باخته ی راه شرف، قهرمان حق و راستی، پهلوان میدان ایمان و دین داری و آموزگار قرآن است».
آری!شخصیتی چنین والا و عالی مقام، در شهر خود، از عمق جان و بازبان وبیانی آتشین و نافذ، همه ی مردم را همه روزه از بالای منبر یا حتی در کوچه و خیابان دعوت می کرد که همواره و در همه حال، به تعالیم قرآن کریم عمل کنند و خویشتن را به مکارم اخلاقی آراسته گردانند.
چنین دعوتی، در چنان سرزمینی، البته کار آسانی نبود، بلکه بر سر راه این مقصود، همیشه موانع بسیار و سختی های طاقت فرسا وجود داشت. حکومت وقت، با تعالیم اسلامی، روی موافقت نداشت، چرا که سرزمین، سرزمین کفر، و حکومت، حکومت کافران تزاری بود. پس مأموران حکومت و اساسا شرایط حاکم بر جامعه ی آن روز بادکوبه، ایذا و آزار بسیار و دشواری های جان فرسایی را برای او ایجاد می کردند. با این حال او، که سرا پا عشق به هدف مقدس گسترش تعالیم اسلامی بود، تمامی این موانع و مشکلات را، به خاطر ایمان عمیقی که به هدفش داشت، به جان می خرید و با روی باز تحمل می کرد.
علامه امینی درباره ی وی می نویسد:
«... آن زمان، دستگاه حاکمه ی کافر کیش تزاری، بر بادکوبه و مناطق مسلمان نشین وسیعی تسلط داشت و مسلمانان زیر فشار استبداد وحشتناکی به سر می بردند. در آن شام تیره و تار، او چون مشعلی فروزان می درخشید؛ نور می پراکند؛ سرمشقی آموزنده برای دانش پژوهی و نمونه ی درخشان پرهیزکاری، پارسایی، عدالت و انصاف بود، تا آن که رژیم تزاری در روسیه سرنگون گشت؛ ریشه هایش از خاک برکنده شد و آن دژخیمان مستبد به کیفر آخرت که در انتظارشان است، شدیدتر و جاودانه تر خواهد بود».
رنج تمام نشدنی مسلمانان...
نابودی حکومت تزاری، به معنای نجات مسلمانان از سختی ها و موانع و به معنای پایان مصایب و دشواری های آنان نبود، زیرا پس از تزارها، حکومت ضد دین بلشویک ها روی کار آمد. اگر حکومت تزارها مخالف اسلام و شیعه بود، حکومت بلشویک ها، اساسا با هر دین و مذهبی، و بالاتر از همه، با خدا سر جنگ داشت و اصولاً بر ضد دین حرکت می کرد. بنابراین، نه تنها مشکلات مسلمانان، و به ویژه مشکلات و موانع شیخ عبدالغنی تمام نشد، بلکه به نوعی تازه و به صورتی دیگر، سیاست سرکوب دین داران و فشار و آزار جانکاه بر مسلمانان ادامه یافت و حتی در مواردی شدت گرفت.
جریان آزار و اذیت دین داران، در تمامی سرزمین های حکومت بلشویک ها گسترش یافت؛ منطقه و شهر به شهر پیش آمد تا سرانجام به منطقه ی قفقاز و شهر بادکوبه رسید. حکومت جدید، عَلم جنگ با هر دین و مذهبی بیفراشت و خواست که هر نوع اندیشه ی دینی و تفکر مذهبی را در سراسر روسیه از بین ببرد. در آن هنگام، روحانی آزاده و بی باک، شیخ عبدالغنی بادکوبه ای، جان برکف گرفت و با تمام قوا، به مقابله با این فرهنگ جدید شتافت.
دراین راه، او تنها نبود؛ جمعی دیگر از عالمان دین همراه و همدوش او بودند که با هم رهبری گروه مسلمانان و دین داران منطقه را بر عهده گرفتند و به میدان مبارزه با الحاد، افکار مادی و کفرآمیز و شرک آلود گام نهادند. آنان بی هیچ بیم و هراسی به میدان آمده بودند، زیرا آن که در راه هدف دست از جان می شوید دیگر هراسی به دل راه نمی دهد.
این مبارزات، تا جایی ادامه یافت که هنوز سران حکومت بلشویکی، تمامی سرزمین پهناور روسیه آن روز را در قبضه ی قدرت نگرفته بودند. حدود سیزده سال پس از انقلاب بلشویکی، مأموران حکومت الحاد، تفکر مادی و ضد الهی، سیطره ی خود را بر همه جا گسترش داد و تا قفقاز و بادکوبه پیش رفت.
در آغاز 1930م و سال 1350ه ق بود. مأموران حکومت کمونیستی و استالینی، برای از بین بردن آخرین موانع از سر راه خود، به دستگیری، حبس و کشتار رهبران دینی مردم، به ویژه رهبران مسلمانان پرداختند. در این گیرو دار شیخ عبدالغنی بادکوبه ای، همرزمان و همگامانش نیز دستگیر شدند و چون سختی بند و زنجیر را به جان خریدند، خشم مأموران را برانگیختند. این خشم چنان شعله کشید که چهار ماه پس از دستگیری و حبس، آن مرد بزرگ و عالم خدایی را به شهادت رسانیدند.
گفتار علامه امینی
علامه امینی درباره اش گفته است:«وی مردی ادیب و سخن دان نیز بود و اشعار زیبایی، به دو زبان فارسی و ترکی، می سرود که همه دلنشین و روان است».
علامه افزوده است:«آن بزرگ مرد، قدرت استدلال و بحث، سرعت جواب و حضور ذهنش چنان بود که با قلم وصف نمی شود».
2. شیخ حنیفه و سید محمد باکویی
از دیگر همرزمان و همسنگران مرحوم شیخ عبدالغنی بادکوبه ای، یکی استاد بلند مرتبه، شیخ محمد حنیفه و دیگری سید محمد بادکوبه ای بودند.
علامه امینی می نویسد: «در همان زندان، در کنار این شخصیت، دو دانشمند بزرگ دیگری از قهرمانان جنبش اسلامی بودند که در تبلیغ و نشر حقایق با وی همکاری و همراهی داشتند؛ یکی علامه ی توانا سید
محمد باکویی و دیگری عالم پاکیزه خوی، شیخ محمد حنیفه بود که عمری به مبارزه با هواپرستی و گمراهی و دعوت حق گذرانیده بود. از خدمات علامه سید محمد، تأسیس دانش سرایی دینی را می توان نام برد، که تعداد زیادی دانشجو داشت و خود در آن تدریس می کرد و علی رغم حمله ی ضد دینی بلشویک ها، رونق روز افزون می یافت.
علاوه بر این سه شخصیت، علامه شیخ حسن رماناتی، که در دهکده ی «بزوانا» از توابع بادکوبه می زیست و خطیب زبر دست، شیخ کامیاب، جمعی از آنان اعدام شدند و عده ای تبعید. از اعدام شدگان، شیخ حنیفه بود که پس از شیخ عبدالغنی بادکوبه ای اعدام گردید. رحمت خدا بر آنان باد».
3. شیخ عبدالغفار اردوبادی
یکی دیگر از اعدام شدگان، دانشمند مبرز، میرزا عبدالغفار اردوبادی بود؛ فاضلی تیز هوش، با ذهنی پاک و تابان و مقامی نمایان که در نجف اشرف نزد آیت الله شیخ الشریعه ی اصفهانی تحصیل کرده بود. چون به اردوباد برگشت و به تبلیغ کمر بست، بعد از دستگیری شیخ عبدالغنی بادکوبه ای، او هم دستگیر، زندانی و به فیض شهادت نایل آمد.
4. ادیب محمد فضولی
شاعر محمد فضولی، فرزند سلیمان، در سال 888 ه ق، در کربلا دیده به جهان گشود و در سال963 ه ق برابر با 1556 م در حله یا کربلا چشم از جهان فرو بست. البته محل ولادت، تاریخ دقیق تولد و مدفن وی را نمی توان با قاطعیت مشخص کرد.
خود شاعر در پیش گفتار دیوان ترکی خود خبر می دهد که در عراق عرب تولد یافته؛ در همان جا رشد کرده و تا پایان عمر خود از محل ولادتش پای بیرون ننهاده است.
شاعردرپیش گفتار دیوان ترکی خود و همین طور در اثر دیگر خود به نامحدیقه السعدابه صراحت به این امرکه زبان مادری او ترکی است، اشاره می کندوآثارشاعرنیزمؤید نیرومند و بی چون چرای این حقیقت می باشد.
محمد فضولی به تأیید بیش تر تذکره های معتبر از جمله تذکره های عهدی فایضی، ریاضی و چلپی در سال 963 ه ق، برابر با 1556 م، در اثر بیماری طاعون، درگذشت و تاریخ وفات، و با عبارت«کچدی فضولی»(**)، که با محاسبه ی حروف ابجد همان تاریخ 963 ه ق می شود، ثبت گردیده است.
اگر گفته شود که محمد فضولی بزرگ ترین شاعر تغزلی ترک زبان است نه تنها سخنی به گزاف گفته نشده و راهی به خطا پیموده نگردیده، بلکه این مطلب از قول محققان، تذکره نویسان بزرگ، مستشرقان، دانشگاهیان، ادب شناسان و ادب دوستان نقل شده و می شود. این حقیقت که آسمان ادب ترک ستاره ای به درخشندگی محمد فضولی به خود ندیده، در آثار بیش تر محققان انعکاس آشکار دارد.
عهدی بغدادی، که خود معاصر شاعر بوده است، در تذکره ی گلشن الشعرا، که هفت سال پس از فوت شاعر خاتمه یافته، از او به عنوان شاعری عالم و متفکر که به سه زبان ترکی، فارسی و عربی احاطه و تسلط کامل و استادانه دارد، نام می بردو می گوید که آثار وی درهمان زمان حیاتش در ایران، ترکیه، عربستان و عراق شهرت به سزایی پیدا کرده است. عهدی اضافه می کند که تأثیر و نفوذ ادبی شاعر بر روی معاصران خود بسیار قابل ملاحظه و معتنابه می باشد. لطیفی، در تذکره ی مشاهیر الشعرا، که تحریر آن ده سال قبل از وفات شاعر پایان گرفته، می نویسد که محمد فضولی در خلق آثار بی نظیر خود شیوه ای مبدعانه و طریقی مبتکرانه دارد. او می گوید که شیوه ی شاعر به شیوه ی امیر علیشیر نوایی نزدیک است، ولی طرز بیان محمد فضولی دلفریب و فسونکار و اسلوب شعری اش عجیب و حیرت انگیز می باشد.
سید عظیم شیروانی در تذکره ی خود آورده که محمد فضولی یگانه ی عصر است. او اضافه می کند که وی یکی از چهره های تابناک و جاودانه ی ادب جهان می باشد.
پروفسور گیب، درباره ی شاعر بزرگ، این گونه سخن می گوید:«او شاعری آذربایجانی است. در تمام ادبیات زبان ترکی نامی والاتر و سترگ تر از نام محمد فضولی نمی توان پیدا کرد. استعداد و ذوق برجسته و اصیل محمد فضولی و برخورداری وی از اندیشه و تفکر علمی- فلسفه، این امکان را می دهد که بتوان او را به خورشیدی که در شرق می درخشد، تشبیه کرد». او اضافه می کند که هیچ شاعر ترکی را نمی توان سراغ داشت که به زیبایی، انسجام، استحکام، صلابت و پر محتوایی شعر فضولی، در نوع غزل، شعری پرداخته باشد. موسیقی و آهنگ درونی غزل های محمد فضولی از قدرت و صلابت ویژه ای برخوردار است. شاعر در پرداختن به شعر از هیچ شاعر دیگری تقلید و اقتباس نکرده، بلکه از قلب و حیات درونی مخصوص به خود الهام گرفته است. محمد فضولی با نیروی عظیم استعداد و با نور تابناک اندیشه اش راهی ویژه برگزیده و در این راه او را خلفی نیست».
آثار گران قدر محمد فضولی در ردیف آثار هومر، نظامی، دانته، فردوسی، پوشکین، سعدی، شکسپیر و خیام به مانند مروارید غلتانی در داخل گنجینه ی عظیم ادبیات جهانی قرار گرفته است.
رساله ی مطلع الاعتقاد شاعر، که به زبان عربی نوشته شده، مبین آشنایی کامل شاعر با فلسفه ی شرق و یونان است. شاعر از طریق زبان عربی، که به آن تسلط و احاطه ی کامل داشته، با فلسفه ی فلاسفه ی یونانی از جمله فیثاغورس، سقراط، ارسطو، افلاطون و دیگران آشنا شده و همزمان آثار فلاسفه ی مشهور شرق از جمله النظام، ابوعلی سینا و دیگران را مورد بررسی و مداقه قرار داده است.
آثار منظوم و منثور
دیوان شعر ترکی
قدیمی ترین نسخه ی خطی دیوان محمد فضولی منتسب به سال 979م (1571 ه ق) می باشد که نزدیک به شانزده سال پس از فوت شاعر نوشته شده است. نسخ با ارزش دیگری نیز موجود است که در سال های 984، 990،995،999،991،981 م نوشته شده و در موزه های مختلف لنین گراد، توپ کاپی و قونیه نگهداری می شوند.
این دیوان، که مشتمل بر 332 غزل، چهل قصیده، یک ترکیب بند، سه ترجیع بند، دو مسدس، سه مخمس، دو تخمیس، سه مربع، 55 قطعه و 83 رباعی می باشد، پس از مثنوی لیلی و مجنون، مشهورترین و شناخته ترین اثر محمد فضولی است که در عین حال نماینده ی اوج قدرت و توان ادبی و شعری او محسوب می شود. دلیل آن شهرت واقعی و تبلور قدرت شعری محمد فضولی، در این دیوان، همان گفته ی خود شاعر است که می گوید سرودن شعر، به زبان ترکی، با اصل و ذات و درون من سازگار می باشد.
دیوان فارسی
این دیوان، که به زبان فارسی سروده شده، مشتمل بر 410 غزل،49 قصیده، یک ترکیب بند، یک مسبع، یک مسدس، 26 قطعه و 105 رباعی می باشد. این دیوان با یک پیش گفتار مختلط نثر و نظم شروع می شود که شاعر ضمن آن اطلاعات جالب توجهی در مورد ادبیات و ذوق ادبی و شاعرانه ی خویش در اختیار خواننده می گذارد. قدیمی ترین نسخه ی خطی این دیوان در زمان حیات شاعر و به سال 959 م( 1552 ه ق) توسط حبیب الله اصفهانی، در بغداد، نوشته شده است.
علی اکبر دهخدا، نیز در شرح آثار محمد فضولی، به این دیوان اشاره می کند.
دیوان شعر عربی
تنها نسخه ی خطی موجود از این دیوان در موزه ی لنین گراد نگهداری می شود و شامل یازده قصیده ی کامل ویک قصیده ی ناقص می باشد. مجموع این اشعار 465 بیت است.
دیوان عربی شاعر، برای اولین بار، توسط «برتلس»، مستشرق روسی، به عالم علم و ادب معرفی شد و همراه با ترجمه ی روسی آن به چاپ رسیده است.
در سال 1985 م متن دیوان عربی به همت پروفسور دکتر حمید آراسلی از روی نسخه ی خطی، در شهر باکو، چاپ و منتشر شده است.
مثنوی لیلی و مجنون
این اثر منظوم، که به زبان ترکی و برمبنای داستان معروف لیلی و مجنون سروده شده، نه تنها یکی از شاهکارهای ادب زبان ترکی محسوب می شود، بلکه زیباترین و نیرومندترین اثر منظومی می باشد که تاکنون در این موضوع به جهان ادب عرضه شده است. اثر لیلی و مجنون به صورت مثنوی سروده شده و مشتمل بر 3096 بیت می باشد.
شاعر، خمسه ی خود را به عنوان پاسخی به خمسه ی سلف خود، نظامی گنجوی، سروده است، لیکن امروز از خمسه ی اشاره شده، در تذکره های بالا، تنها مثنوی لیلی و مجنون در دست است. البته از شاعر دو مثنوی دیگر نیز، علاوه بر لیلی و مجنون، به نام های بنگ و باده و ساقی نامه باقی مانده است.
شاعر، در این اثر جاودانه ی خود، دیدگاه های فلسفی و اجتماعی خود را، درباره ی عالم هستی، کاینات، حیات و مفاهیمی از قبیل سعادت، فلاکت، عشق و نفرت، امیال و آرزوها، اعتقادات و نظایر آن، به صراحت تمام و در اوج مقبولیت و زیبایی بیان می دارد. مثنوی لیلی و مجنون اثری رمانتیک است، ولی این رمانتیسم دارای ویژگی هایی می باشد که آن را از بیش تر آثار رمانتیک جهان متمایز می سازد. این رمانیتسم از خود زندگی و مظاهر حیات نشأت می گیرد.
مثنوی بنگ و باده
این مثنوی مشتمل بر 444 بیت می باشد و به شاه اسماعیل صفوی هدیه شده است.
مثنوی هفت جام
این مثنوی، که به ساقی نامه نیز معروف است، مشتمل بر 327 بیت بوده وبه زبان فارسی می باشد. شاعر، در مثنوی حاضر، از میخانه با احترام یاد کرده و پیر مغان را مورد ستایش قرار می دهد. او نزد پیر مغان از جور و ستم گردون زبان شِکوه باز می کند و رنج های خود را بر می شمرد.
حدیث اربعین
این اثر ترجمه ی چهل حدیث عبدالرحمان جامی می باشد که توسط شاعر به زبان ترکی برگردانده شده است. در این ترجمه، همان طوری که جامی در چهل حدیث خود هر حدیث را در یک قطعه قرار داده، فضولی نیز احادیث چهل گانه را به صورت هر حدیث در یک قطعه تنظیم کرده و همان شیوه ی اصلی را محفوظ داشته است.
رند و زاهد
این اثر به نثر و به زبان فارسی نوشته شده است. چاپ سنگی آن، برای بار نخست، در ایران صورت گرفته و در سال 1219م توسط مصطفی سلیم، به زبان ترکی ترجمه شده است. موضوع این اثر، مناظره ای است که بین زاهد(پدر) و رند(فرزند) صورت می پذیرد. زاهد، نماینده ی علوم ظاهری و رند، نماینده ی علوم باطنی قرار می گیرد.
شاه و گدا
نسخه ی خطی این اثر در موزه ی لنین گراد نگهداری می شود.
انیس القلب
قصیده ای است به فارسی، در 134 بیت و نظیره ای است که بر قصیده ی بحر الابرار خاقانی سروده شده است. شاعر، در این اثر، افکار و عقاید مترقیانه ی اجتماعی، فلسفی و اخلاقی خود را انعکاس داده و زهد و ریای دروغین را به شدت نکوهش کرده است. شاعر، در این قصیده، به شرح مظالم شاه ستمگر و رعیت ستمدیده پرداخته و پس از نظامی گنجوی اولین شاعر آذربایجانی می باشد که به افشاگری این پدیده ی مهم اجتماعی آن هم به صورت کاملاً مبتکرانه دست زده است. در این نوشته ی منظوم، از انسان هایی که استغنا و بی نیازی پیشه کرده و به بهای خون مردم به ثروت اندوزی نمی پردازند، با احترام و ستایش یاد می شود.
رساله معماییات
تنها نسخه ی خطی این اثر، به صورت تذهیب کاری شده و با خط بسیار زیبا، در کتابخانه ی بورسا نگهداری می شود. اثر مذکور در 73 برگ و به زبان فارسی می باشد.
فرهنگ لغات جغتایی- فارسی
این اثر در سال 1956 م توسط پروفسور فاخرایز، در پاکستان، کشف و معرفی شده است.
صحبت الاثمار
این منظومه مشتمل بر دویست بیت می باشد که در سال 1958 م، در شهر باکو، توسط پروفسور حمید آراسلی چاپ و منتشر شده است. موضوع آن، گفتار نصیحت آمیزی می باشد که از زبان انواع میوه ها، به نحو جالبی، مطرح شده است.
نامه ها
از مجموعه نامه هایی که شاعر به والیان، مسؤولان مملکتی، خوانین زمانه و پادشاهان عصر نوشته، چندین نمونه وجود دارد که آثار بسیار زیبایی از نثر ترکی به شمار می روند.
حدیقه السعدا
این اثر در شرح مجاهدت ها، رشادت ها و همچنین مصایب پیامبر اکرم، حضرت محمد(ص) و ائمه ی اطهار(علیهم السلام) می باشد. دراین اثر، که به نثر ترکی و توأم با قطعات منظوم نوشته شده، از وقایع کربلا و شهادت حضرت حسین(ع) به تفصیل سخن رفته و شاعر، در نگارش و تنظیم این اثر، روضة الشهدای حسین واعظی کاشفی را مبنا و مأخذ قرار داده است.
این نوشته به دلیل بازگو کردن صحنه های سوزناک وقایع عاشورا و مظالمی که در حق اهل بیت(علیهم السلام) واقع شده، در مجالس تعزیه و مراسم سوگواری ایام عاشورای حسینی، با تحسر و تأثر فراوان، خوانده می شود و شهرت قابل ملاحظه ای دارد.
صحت و مرض
این اثر نشان دهنده ی دانش و اطلاعات وسیع محمد فضولی، در علم طب، است. در این اثر، ارتباط ماده با روح، کیفیات ترکیب جسم و بررسی هر دو با معیارهای طبی زمانه مورد بحث و تحلیل قرار می گیرند. دیدگاه محمد فضولی نسبت به روح و ارتباط آن با ماده، ویژگی های مخصوصی دارد.
رساله مولانا
این رساله در کتابخانه ی موزه ی مولانای ترکیه، طی شماره ی 2633، نگهداری می شود.
جمجمه نامه
این اثر قصیده ای است که شاعر آن را برای ابراهیم خان والی، منصوب از طرف شاه طهماسب صفوی در بغداد، نوشته است.
مطلع الاعتقاد
رساله ای درباره ی علم و دانش راجع به عالم، شناخت خداوند متعال نبوت انبیا امامت ائمه ی اثنا عشر(علیهم السلام) و مطالبی درباره ی عالم جسمانی و روحانی می باشد.
پی نوشت ها
*. کارشناس قفقاز- ترکیه
**. کوچ کرد فضولی، رحلت کرد فضولی
منابع
1. دایرة المعارف تشیع، 3/190/183
2. مفاخر آذربایجان، جلد4، ص 1994
3. شهیدان راه فضیلت، علامه امینی، ص 543، انتشارات روزبه، چاپ چهارم
4. طبقات الشیعه، 2/682
5. دیوان ترکی، محمد فضولی
6. لغت نامه ی دهخدا، ماده ی فضولی
7. فرهنگ معین، قسمت اعلام، جلد 6، ماده ی فضولی
8. تاریخ ادبیات آذربایجان، جلد اول، چاپ باکو