اشاره
رابط کاربر Inter face در هر نرم افزاری نقش کلیدی و مؤثری در جذابیت برنامه و آسان سازی ارتباط کاربر با محتوا را دارد با این همه تاکنون مباحث چندانی پیامون اصول علمی و استانداردهای طراحی رابط کاربرها به زبان فارسی منتشر شده است. در گفتگویی که پیش رو دارید بایسته ها و چالش های رابط کاربر در نرم افزارهای اسلامی از زبان مهندس سید محمد مجد که از پیشکسوتان طراحی اینترفیس در مراکز تولیدکننده نرم افزارهای اسلامی می باشند مطرح شده است. امید است که این گفتگو مقدمه ای برای تلاش های جدید در این باب باشد.
رابط کاربر چیست؟
به عنوان نخستین سؤال بفرمایید اصولاً «رابط کاربر» چیست و چه کاربردهایی دارد؟
هر نرم افزار در درون خود یک سری اطلاعات دارد که با توجه به وظایفش آن اطلاعات را پردازش و مدیریت می کند و برای اینکه اطلاعات را در اختیار کاربران قرار دهد، نیازمند است نوعی رابطه بین اطلاعات موجود و کاربران خود برقرار کند این کار با رابط کاربر (Interface) انجام می شود.
همان گونه که از این تعریف ساده بر می آید، رابط کاربر باید بتواند از عهده دریافت دستورات و فهم خواسته های کاربر برآید و با توجه به محتوا و امکانات نرم افزار، بهترین پاسخ را با روشی مفید، تأثیرگذار و ساده و قابل فهم در اختیار قرار دهد. می توان رابط کاربر را یک رسانه (Medium) دو طرفه دانست که بین یک انسان هوشمند و یک ماشین برنامه ریزی شده ارتباط برقرار می کند؛ یعنی به وسیله ابزارهایی مثل: صفحه کلید، ماوس و میکروفن پیام کاربر را گرفته و به ماشین می دهد و با کمک متن نوشتاری، تصویر و صوت نتایج را به کاربر باز می گرداند.
بر این اساس می توان کاربرد رابط کاربر را در آسان سازی استفاده کاربران از اطلاعات مندرج در نرم افزار خلاصه کرد. به همین دلیل، رابط کاربر باید به گونه ای طراحی شود که نه تنها کاربران متخصص، بلکه عموم کاربران بتوانند از آن استفاده کنند.
انواع رابط کاربر
آیا می توان تقسیم بندی مشخصی برای رابط کاربر نرم افزارها ارائه داد؟
تقسیم بندی رسمی و مشخصی در این زمینه وجود ندارد؛ اما به طور کلی می توان رابط کاربر را به دو نوع: گرافیکی و استاندارد تقسیم کرد. نوع اوّل رابط کاربرهایی است که پایه و اساس طراحی آنها بر گرافیک واقع شده و از امکانات سیستم عامل (مانند ویندوز) کمتر استفاده شده است؛ ولی در رابط کاربرهای استاندارد توجه کمتری به موضوع گرافیک شده و اطلاعات موجود در آن بیشتر مورد نظر تولیدکننده است و از نظر ابزارهای مورد استفاده نیز به طور تمام و کمال از سرویس های سیستم عامل بهره گیری شده است؛ به عنوان مثال، نرم افزار «معجم فقهی» دارای محیط استاندارد، و نرم افزار «نورالجنان» دارای محیط گرافیکی است، یعنی از پایه مبتنی بر گرافیک است.
رابط های گرافکی و ضرورت ها
چه ضرورت هایی باعث شده که رابط های مبتنی بر گرافیک ارائه شوند؟
به طور طبیعی برنامه هایی که برای گروه سنی کودکان و یا مخاطبان عمومی طراحی می شوند، بهتر است از رابط های کاربر گرافیکی استفاده کنند؛ اما در نرم افزارهای تخصصی که محتوا و اطلاعات ارائه شده مهم است، ضرورتی ندارد که نرم افزار مبتنی بر گرافیک باشد؛ زیرا در این نوع نرم افزارها سهولت دسترسی به اطلاعات و سرعت در دستیابی کاربر به محتوای مورد نظر، بالاترین اولویت را دارد.
بنابراین، با توجه، به اهداف و سطح هر برنامه باید در مورد ضرورت طراحی ربطهای گرافیکی تصمیم گیری شود. ضمن اینکه باید هزینه هایی که گرافیک برای تولیدکننده و مصرف کننده ایجاد می کند در نظر گرفت.
چرا رابط های گرافیکی؟
چرا بیشتر از رابط های گرافیکی استفاده می شود تا رابط های استاندارد؟
علت این امر را باید در استفاده کنندگان و مخاطبان نرم افزارها جستجو کرد. از آنجا که رابط کاربر گرافیکی نسبت به رابط کاربر استاندارد از سهولت کاربری بیشتری برخوردار است و معمول مخاطبان ما را عموم مردم و حتی کودکان تشکیل می دهند و کاربران به نرم افزارهای جذاب و سهل الوصول تمایل بیشتری نشان می دهند. لذا ضرورت ارائه رابطهای گرافیکی بیشتر احساس شده است.
رابط های گرافیکی در نرم افزارهای خارجی
در مجامع فنی-رایانه ای، طراحی و عرضه برنامه ها بر اساس رابط کاربر گرافیکی چقدر دارای اعتبار است؟
به نظر من به دو شکل می توان این سؤال پاسخ گفت: اگر ملاک، برنامه های ساخته شده توسط دیگران و کشورهای دیگر باشد، شاید بتوان با قاطعیت گفت که استفاده از دستمایه های گرافیکی تا آن حد که ما در برنامه های خودمان می بینیم، در نرم افزارهای انگلیسی زبان و اصولاً غربی، به جز بازی های رایانه ای، چندان جایگاهی ندارد.
شاید بتوان تنها کشوری را که صنعت نرم افزاری آن از لحاظ استفاده وسیع از گرافیک به ما شباهت دارد، کشور مصر دانست که نرم افزارهای گرافیکی آن سرتاسر بازار کشورهای عربی را دراختیار گرفته است. در مجموع، از این دیدگاه استفاده از رابط کاربرهای گرافیکی از نظر فنی مقبولیت چندانی ندارد و تا حدی غیر متداول است.
اما در نگاه دیگر، چنانچه معیار را بازخورد نظرات مثبت و منفی کاربران بدانیم، ممکن است به نتایج دیگری برسیم؛ به عبارت دیگر، می شود ادعا کرد رابط کاربرهای گرافیکی خود پایه گذار استانداردهای جدیدی در این زمینه بوده اند و اکنون که می خواهیم اعتبار این روش را بسنجیم، بهتر است ببنیم استفاده کننده ها چه می گویند. بنده تصور می کنم رابطهای گرافیکی از پذیرش خوبی از سوی عموم کاربران برخوردار بوده و در شرایط فعلی اعتبار لازم را کسب کرده اند.
اینترنت و رابط های کاربری
این روزها همه جا صحبت از اینترنت و پایگاه های مبتنی بر وب است. تأثیر این موضوع را بر نرم افزارهای تولیدی، به ویژه در وجه رابط کاربری آنها چگونه ارزیابی می کنید؟
اینترنت و همه گیر شدن آن به همان اندازه که در فرهنگ استفاده از رایانه و دانش اطلاعات، تاثیرگذار بوده، مقولات فنی مرتبط با خود را نیز متحول کرده است. شما در پایگاه های اینترنتی با فرهنگ و شیوه های خاصی مواجه هستید که برخی از آنها ناشی از عادت یا بازخورد نیازهای کاربران است و برخی دیگر، نتیجه محدودیت های فنی است. به هر حال، شبکه اینترنت محیط نسبتاً یک دست تری نسبت به بازار نرم افزارهای غیر اینترنتی دارد و در حال حاضر، تنوع کمتری در شیوه ارائه اطلاعات در اینترنت مشاهده می شود.
برای روشن تر شدن بحث بهتر است به برخی از ویژگی ها و محدودیت ها موجود در پایگاه های اینترنتی اشاره کنم. مهم ترین تفاوت برنامه های تحت وب و صفحه نمایشی (Desketap) که برای کاربران نیز به وضوح قابل لمس است، محیط اجرای آنهاست. همان طور که می دانید پایگاههای مبتنی بر وب بر خلاف نرم افزارهای صفحه نمایشی (دسک تاپی) که به طور مستقل اجرا می شوند، همگی توسط مرورگرهای ویژه (Browser)در دسترس قرار می گیرند و از طریق پیوندهای ارتباطی (Link) و شبکه عظیمی از ارتباط های تو در تو (Hyper Link) اطلاعات را در اختیار کاربر قرار می دهند. شکل ارائه این اطلاعات باید از یک استاندارد واحد پیروی کند تا بتواند توسط همه مرورگرها خوانده شود و این خود بزرگ ترین محدودیت است. البته هنر ما باید آن باشد که از دل همین محدودیت ها، بالاترین کارایی ها را به دست آوریم.
یک خصوصیت مهم دیگر، برنامه های تحت وب آن است که وضعیت عملیاتی را که کاربر انجام داده، حفظ نمی کنند و اصطلاحاً Stateless هستند. کاربر در یک برنامه دسک تاپی از زمانی که وارد برنامه می شود تا وقتی که آن را ترک می کند، تحت کنترل است و می توان او را مجبور کرد با الگویی خاص در بین صفحات برنامه حرکت کند. حتی ممکن است در بعضی جاها تا وقتی جواب مثبت یا منفی خود را به یک سؤال نداده، امکان رفتن به همه قسمت های دیگر را از وی سلب کرد.
اما در محیط وب و ساختار ابرمتنی (Hyper Text) حاکم بر آن این کارها اصولاً غیر ممکن است؛ چرا که در اینجا هر صفحه مستقل از صفحات دیگر است و باز کردن و بستن آن لزوماً تقدم و تأخر مشخصی نسبت به صفحات دیگر ندارد. این آشفتگی؛ یعنی سرویس دادن همزمان که از ساختار (Client/Serverوب ناشی شده، تأثیرات شگرفی در شیوه برنامه نویسی می گذارد و ناگفته پیداست رابط کاربر آن نیز تفاوت ماهوی با نرم افزارهای غیر اینترنتی دارد.
عامل سومی که می خواهم به عنوان تفاوت محیط وب و دسک تاپ به آن اشاره کنم، مسئله سرعت دسترسی یا اصطلاحاً پهنای باند است. همان طور که می دانید در یک برنامه دسک تاپی برنامه و اطلاعات آن در کنار هم قرار دارند. بنابراین، برنامه با مشکلی به نام سرعت آماده شدن اطلاعات مواجه نیست؛ ولی در وب که قرار است همه اطلاعات از جای دیگری (سرور) فرا خوانده شود قضیه فرق می کند. یکی از مهم ترین دغدغه های هر برنامه نویس وب، معضل سرعت باز شدن صفحات (Lode) پایگاه است. حتماً دیده اید بسیاری از پایگاههای معروف سعی دارند با به حداقل رساندن تصاویر و اطلاعات حجیم به خصوص در صفحه اوّل، کاری کنند که صفحات پایگاه در کمترین زمان گشوده شود. نمونه بسیار معروف آن مرورگر «گوگل» است که فقط یک لوگو و چند خط نوشته دارد. این مشکل با بالا رفتن سرعت دسترسی در اتصالات اینترنتی نظیر خطوط DSL، در حال حل شدن است و شواهد نشان می دهد که همه گیر شدن آن هم زیاد طول نخواهد کشید.
علاوه بر موانع فیزیکی فوق می توان به چند مؤلفه منفی دیگر هم اشاره کرد که جنبه مفهومی و تأثیر غیر مستقیم دارند. این عوامل، بیشتر از تفاوت تعاریف در این دو محیط ناشی می شود. مفهومی که برای کاربر دسک تاپی خیلی بدیهی است، چه بسا در یک پایگاه اینترنتی برداشت دیگری ایجاد کند؛ مثلاً شماره صفحه در یک نرم افزار دسک تاپی و در زمان مطالعه متن یک کتاب، مفهومی کاملاً روشن دارد؛ ولی روش مرسوم در Browserها و متن های HTML به گونه ای است که چندان وفادار به ساختار کتاب اصلی و صفحات آن باقی نمی ماند.
افق روشنی را پیش بینی می کنم
حال که صحبت از اینترنت به میان آمد این را هم بگویید که آینده را چگونه می بینید؛ آیا احتمال اینکه در آینده فضای رابط کاربری نرم افزارهای تحت وب تغییر کند وجود دارد؟
در این زمینه به نظر من چند موضوع قابل پیش بینی است: اوّل آنکه پهنای باند ارتباطی و سرعت تبادل اطلاعات در شبکه جهانی در میان مدت به طور قابل ملاحظه ای بالا رفته و یکی از مهم ترین موانع تکنیکی موجود در راه تنوع رابطهای کاربری برطرف خواهد شد. معنای این حرف آن است که دوباره عرصه برای استفاده از صوت و تصویر (Muglti Media) در رابط کاربر و قسمت های دیگر نرم افزارها مهیا خواهد شد و البته زمزمه این تحول، از هم اکنون به گوش می رسد.
تحول دومی که به نظر می رسد اتفاق خواهد افتاد، آن است که به تدریج گرایش به تولید نرم افزارهای اینترنتی مستقل از Browser زیادتر خواهد شد. اگر این اتفاق بیفتد، مشکل کنترل عملیات کاربر و سردرگمی برنامه از وضعیت قبلی و فعلی کاربر برطرف خواهد شد که خود افق های تازه ای از طراحی رابط کاربر خواهد گشود.
اما در این باره پیش بینی سومی هم وجود دارد و آن اینکه کم کم نسل برنامه های دسک تاپی به صورتی که هم اکنون وجود دارد، برچیده خواهد شد و حتی اگر کسی هم بخواهد مقاومت کند، نیاز بازار و خواسته مشتری آن را تحمیل خواهد کرد. در شرایطی که هر کسی در محل کار و منزل خود و فقط با داشتن یک اتصال به شبکه جهانی بتواند به نرم افزار و اطلاعات مورد علاقه خود دست پیدا کند، دیگر به دنبال تهیه CD و اجرای آن نخواهد رفت و به نظر بنده در اصل این تحول هیچ تردیدی وجود ندارد و فقط زمان وقوع آن محل بحث است.
ویژگی های یک رابط کاربر
دوباره برگردیم به بحث خودمان. از دیدگاه شما ویژگی های لازم برای رابط کاربر یک برنامه نرم افزاری چه چیزهایی است؟
اگر قرار باشد یک برنامه در محیط گرافیکی عرضه شود، باید یک سری ویژگی هایی را دارا باشد. زیبایی و جذابیت نیز هماهنگی بین صفحات از جمله این ویژگی هاست.
زیبایی و چشمگیر بودن صفحات یعنی استفاده از رنگ ها، نمادها و شکل های مختلف و مناسب در طراحی یک رابط کاربر در واقع باید بین موضوعات فنی و روان شناسانه نوعی هماهنگی وجود داشته باشد. این هماهنگی بین رنگ ها و شمایل با موضوع برنامه، خود یکی از مهم ترین خصایص یک رابط کاربر به شمار می رود. از طرفی، هماهنگی بین صفحات و وجود ویژگی های مشترک بین تمام صفحات نیز از خصوصیت مهم یک رابط کاربر است. البته منظور این نیست که اگر برنامه ای دارای 10 صفحه اصلی است، تمام صفحات کاملاً مثل هم باشند؛ اما این باید به این نکته توجه کرد که وقتی کاربر وارد هر صفحه می شود، دقیقاً احساس کند که همه این صفحات مربوط به یک برنامه واحد است.
مفهوم رنگ در رابط های کاربری
رنگ ها چه نقشی در رابط های کاربری دارند و آیا به به کارگیری رنگ ها معنایش آن است که حتماً باید از رابط گرافیکی استفاده کنیم؟
هدف اصلی در استفاده از رنگ در رابط کاربر این است که جدایی لازم روی قسمت های مختلف برنامه به وجود آید و انتقال مطلب آسان تر صورت گیرد؛ مثلاً در نمایش یک متن برای آنکه کاربر راحت تر بخش های گوناگون متن را تفکیک نماید، از قلم ها و رنگ های متفاوت استفاده می شود و یا سعی می شود که قسمت های به هم مرتبط ترِ یک صفحه در گروه های رنگی مستقل قرار داده شود. البته مسائل هنری، مانند: رنگ اسلامی ایفای نقش رنگ ها، وجود جذابیت و یا مسئله ترکیب رنگ ها باید از اصول و قواعد علم گرافیک پیروی کند.
اما پاسخ قسمت دوم سؤال بستگی دارد به دیدگاه و تعریفی که ما از مفهوم گرافیک ارائه می دهیم. به لحاظ دیدگاه های مرسوم جواب پرسش شما منفی است؛ یعنی بدون استفاده از تصاویر گرافیکی پیچیده و زمان بر هم می توان با همان رابط کاربر استاندارد و با تغییر مناسب در رنگ ها و نمادها تا حد زیادی به جذابیت برنامه افزود. شاید بهترین مثالی که در این زمینه وجود دارد را بتوان نرم افزار دائرة المعارفی Encarta از شرکت مایکروسافت دانست که رابط کاربر آن نه صد در صد استاندارد است و نه از شیوه کاملاً گرافیکی استفاده کرده است؛ بلکه راهی میانه را برگزیده و از محاسن هر دو بهره برده است.
سه اصل مهم در طراحی رابط کاربر
آیا می توان گفت که طراحی رابط کاربر بیش از آنکه مبتنی بر اصول علمی خاصی باشد، تابع ذوق و سلیقه طراحان است؟ تا چه حد می توان در این زمینه دست گرافیست را باز گذاشت؟
به نظر من این موضوع خیلی هم سلیقه ای نیست. گرچه اصول علمی تعریف شده ای در این باره ارائه نشده است، اما یک سری اصول و قواعدی وجود دارد که در عمل رعایت می شود یا بهتر است بگوییم باید رعایت شود؛ چنان که در نمایشگاه های جهانی نیز بیشتر غرفه ها در نورپردازی و طراحی از اصول خاصی تبعیت می کنند و شما نمی توانید غرفه ای را پیدا کنید که کاملاً با سایر غرفه ها ناهمگون باشد با اینکه اصول مشخص و تعریف شده ای برای طراحان ارائه نشده است. در مورد رابط ای کاربری نیز وضع به همین منوال است. پس نمی توان گفت این کارها فقط بر اساس تجربه یا سلیقه بوده است. علم گرافیک با آنکه به جهت ذات هنری خود تا حد زیادی به خلاقیت و ابتکار و تجربه وابسته است، امّا نظیر هر علم دیگری از تعدادی اصول مسلم پیروی می کند که ما ملزم به رعایت آنها هستیم.
یکی از آسیب هایی که رابط کاربرهای گرافیکی را تهدید می کند، مشکل ابراز نظرات متعدد و گاه متضاد در برخورد با آنها به ویژه از سوی مدیران و تصمیم گیرندگان است. تصاویر گرافیکی اصولاً به دلیل در معرض دید بودن، سهولت اظهار نظر درباره آنها و نیز برخورداری از اهمیت بالا، مدعیان زیادی دارند که متأسفانه در بسیاری مواقع عقاید ضد و نقیض را ابراز می دارند. در این مواقع گرافیست نیز که خود را صاحب نظر می داند، دچار سردرگمی می شود و اگر برخلاف میل قلبیاش ناچار از اعمال تصمیمات مدیران باشد، معمولاً سرخورده می شود. برای پیشگیری از بروز هر گونه مشکل و رسیدن به نتیجه مطلوب باید همه عوامل و دست اندرکاران این امر را قانع کرد تا از سه اصل ذیل پیروی کنند:
1. محور کلی رابط کاربر و روح حاکم بر آن از سوی کارفرما سیاست گذاری و تعیین می شود و طبعاً پذیرش نهایی کار نیز جزء اختیارات کارفرماست؛ ولی او باید سعی کند که وارد جزئیات نشود و آنها را به دو اصل دیگر بسپارد.
2. اصول هنری و علمی طرح از سوی طراح گرافیست تعیین و اجرا خواهد شد و او نسبت به رد یا پذیرش نظرات هنری و چگونگی اعمال آنها در طرح تصمیم می گیرد. با این همه، طراح باید در این زمینه به حداقل ها بسنده کند و در مواردی که چندین گزینه در اختیار دارد، کار انتخاب نهایی را به ترتیب موضوع اصل سوم واگذار نماید و به این نکته توجه داشته باشد که پایان طراحی وابسته به رضایت کارفرما خواهد بود.
3. دو اصل پیش را باید به عنوان حداقل های لازم الرعایه در طراحی هر طرح تلقی کرد. ولی توجه دارید که همین اصول میدان نسبتاً گسترده ای را در اختیار طراح می گذارد و اینجاست که اصل سوم که شاید مهم ترین اصل باشد، مطرح می شود.
هدف هر طرحی باید آن باشد که تعداد بیشتری از بینندگان را راضی و جذب نماید. البته منظور از بیننده، بیننده عام و استفاده کننده نهایی آن طرح است. هر چه بازخورد نظرات بینندگان طرح بیشتر مورد توجه و ترتیب اثر قرار گیرد، احتمال موفقیت نهایی آن نیز بیشتر خواهد بود و همه عوامل اجرایی از قبیل کارفرما و طراح باید متعهد به این قاعده ساده باشند. به این ترتیب، می توان ادعا کرد که هیچ یک از طرف های درگیر از نتیجه نهایی ناراضی نخواهند بود.
تعامل رابط کاربر با زبان نرم افزار
رابط کاربر یک برنامه چه تعاملی با زبان نرم افزار می تواند داشته باشد؟
در مورد زبان باید تا حدودی به استانداردهای معمول پایبند بود؛ یعنی حالا که ما زبان برنامه را فارسی می کنیم، لازم نیست هر چیزی را که سمت راست قرار داشته، به سمت چپ بیاوریم و برعکس؛ مثلاً دلیلی وجود ندارد که جای علامت بسته شدن پنجره (ضربدر) را عوض کنیم، مگر در مواردی که این جابجایی موجّه باشد.
اما علت اینکه در برنامه های با رابط کاربر گرافیکی مثلاً هنگام تغییر زبان برنامه از فارسی به انگلیسی حتی محل برچسب نوشته ها (Label) هم جا به جا نمی شوند، یکی به جهت دردسرهای برنامه نویسی چنین رابط هایی است که برنامه نویس را راغب می کند از خیر این کار خوب بگذرد. و دیگری، ضرورت تغییر در تصاویر گرافیکی رابطهاست که همزمان و هزینه طراحی را به میزان قابل ملاحظه ای افزایش می دهد و هم حجم حافظه مورد نیاز برنامه را بالا می برد که مؤلفه ای منفی است. در هر صورت، این مسئله یک نقطه ضعف برای برنامه های گرافیکیای است که قرار است در محیط چند زبانه مورد استفاده قرار گیرند.
چه ملاکی را پیشنهاد می کنید؟
پیشتر گفتید که می توان از هر دو رابط کاربر استاندارد و گرافیکی استفاده کرد. ملاک این انتخاب چیست؟ چه برنامه هایی را بهتر است با رابط کابر گرافیکی ساخت و چه برنامه هایی را با رابط کاربر استاندارد؟
در مرحله اوّل ما باید به خواسته های مخاطبان خود توجه داشته باشیم و بر اساس آن خواسته ها برایشان رابط هایی را به شکل گرافیکی و یا استاندارد طراحی کنیم؛ مثلاً در نرم افزارهایی که برای همه مردم طراحی می شود، مانند «نورالأنوار» و «نورالجنان» استفاده از جنبه های گرافیکی در سطح متوسط و نسبتاً بالا اشکال ندارد و همین طور در برنامه های آموزشی که برای کودکان طراحی می شود، مثل برنامه «صبا» بهتر است روی جنبه گرافیکی آن بیشتر کار شود و جذابیت و زیبایی آن بالا رود.
از طرفی نرم افزارهایی که بیشتر جنبه اطلاعات آن مطرح است، جنبه گرافیکی در رده پایین قرار می گیرد؛ به عنوان نمونه در نرم افزار «معجم فقهی» آنچه در مرحله نخست برای محققان اهمیت دارد، صحت و دقت اطلاعات، و در مرحله دوم، سهولت استفاده از اطلاعات است. در واقع، برای این نوع برنامه ها هرچه رابط کاربر ساده تر باشد، بهتر است. ضمن آنکه طبق بررسی های به عمل آمده نداشتن یک استاندارد واحد که از سوی همه برنامه های پژوهشی مورد استفاده قرار گیرد و کاربران مجبور نباشند در مواجهه با هر برنامه وقت زیادی را صرف یادگیری طرز استفاده از آن نمایند، بزرگ ترین مشکل این محققان به شمار می رود. افزون بر این، در نظر گرفتن راهنما (Help) در برنامه های تخصصی بسیار ضروری است، زیرا وجود راهنمای مناسب در برنامه که بخش های مختلف برنامه و طرز استفاده از آن را به مخاطب معرفی می کند، بسیاری از مشکلات کاربران را حل می کند.
صفحه اوّل را چگونه طراحی کنیم؟
صفحه اوّل نرم افزارهای اسلامی باید چگونه طراحی شود؛ به صورت دو بعدی، سه بعدی، فانتزی و یا اینکه باید بوسیله الگوهای اسلامی طراحی شود؟
از آنجایی که صفحه اوّل، نخستین صفحه ای است که با کاربر ارتباط برقرار می کند، را نقش بسیار مهمی در انتقال موضوع نرم افزار به کاربر ایفا می نماید. ضمن اینکه موضوع برنامه در طراحی صفحه اول تأثیر می گذارد. از این رو، صفحه اوّل باید اوج خلاقیت طراح را در ایجاد طرح نشان دهد و در بالاترین سطح جذابیت بوده، موضوع برنامه و کم و کیف محتوای آن را نیز به بهترین وجه به بیننده منتقل سازد؛ مثلاً در نرم افزارهایی که به صورت چند رسانه ای عرضه میشود تا آنجا که امکان دارد باید روی جذابیت آن کار کرد و در مرحله اوّل، این صفحه اول است که می تواند چنین جذابیتی را بوجود آورد. البته افراط و تفریط در طراحی صفحه اوّل به هیچ وجه پذیرفته نیست و تا آنجا که ممکن است طراحی این صفحه باید شکل تخصصی داشته باشد و از طراحان متخصص آن استفاده کرد.
و اما کاستی های موجود
به نظر شما مهم ترین آسیب ها و کاستی های رابط کاربرهای نرم افزارهای اسلامی چیست؟
یکی از اشکال هایی که در بیشتر نرم افزارهای ارائه شده وجود دارد، فقدان وحدت رویه بین صفحات برنامه است، به گونه ای که بین صفحات مختلف یک برنامه تمایز زیادی وجود دارد، از سوی دیگر گاهی مشاهده می شود که چند برنامه در زمینه های مختلف همگی دارای گرافیک شبیه به هم هستند؛ به طوری که کاربر احساس نمی کند از این برنامه خارج شده و در برنامه دیگر کار می کند. این روش با توجه به گوناگونی مخاطبان و علاقه مندی آنها کار درستی نیست.
نکته دیگر اینکه گرچه در بعضی موارد برای تولید یک نرم افزار روی گرافیک آن خیلی کار می کنیم، اما توجه چندانی به علاقه مخاطب نداریم که این امر باعث نارضایتی مخاطب و در نهایت از دست دادن آنان می شود.
مشکل دیگر نرم افزارهای اسلامی این است که تنظیم قسمت های ارتباطی رابط های کاربری، نظیر: نمادها، آیکون ها، کلیدهای میان بر و روش کار قسمت های مختلف برنامه طبق سلیقه شخصی صورت می گیرد و در هر نرم افزاری این چینش عوض می شود که این امر موجب سردرگمی مخاطبان برنامه می شود.
موضوع دیگری که عدم وجود آن در نرم افزارهای اسلامی محسوس است، ابزارها و روش های بسیار مفیدی است که در برنامه های حرفه ای به وفور استفاده می شوند و تقریباً حالت استاندارد پیدا کرده اند. یکی از این ابزارها ToolBar است که عبارت از مجموعه ای از نمادهای کنار هم است که از طریق آنها می توان دستورات پرکاربرد را صادر کرد و یا به قسمت های مهم تر برنامه متصل شد. به همین میزان، کلیدهای میان بر و دسترسی سریع به قسمت های مختلف برنامه نیز معمولاً مورد غفلت واقع می شوند. در حال حاضر ثابت شده است بسیاری از کاربران حرفه ای کامپیوتر برای بالا بردن سرعت خود، کار با صفحه کلید را ترجیح می دهند و تقریباً هیچ برنامه مهمی وجود ندارد که امکان تعریف و تغییر کلیدهای میان بر را نداده باشد. این در حالی است بسیاری از طراحان و برنامه نویسان ما اعتقادی به صفحه کلید ندارد.
مورد دیگری که در نرم افزارهای اسلامی لحاظ نشده، عدم استفاده لازم از منوی کلیک راست ماوس (Contoct Menu) است که خاصه در مورد نرم افزارهای محتوایی بسیار پرکاربرد است؛ اما متأسفانه در نرم افزارهای اسلامی اثر کمی از آن می بینیم. به هر حال، جا دارد که روی چنین مقوله ای کار نیز کار کرد و امکانات کاربردی را با استفاده از آن در ختیار پژوهشگر قرار داد.
استانداردی برای نرم افزارهای اسلامی
آیا می توان برای نرم افزارهای اسلامی یک استاندارد خاصی را تدوین کرد تا همه مؤسسات تولیدکننده همان را رعایت کنند؟
توجه به انتظارات کاربران نرم افزارهای اسلامی باید هرچه زودتر به این مهم پرداخت. به نظر بنده در اصل ضرورت این کار هیچ اختلافی وجود ندارد و فقط باید چند نکته اجرایی را مورد توجه قرارداد. اوّل آنکه چه چیزی را می خواهیم استاندارد کنیم. اگر در خصوص رابط کاربر خاصی را پیشنهاد کنیم، باید گفت این امر استاندارد بردار نیست و اصولاً هدف هم این نیست؛ بلکه بر عکس تنوع و تفاوت طرح های گرافیک -به شرطی که اصول علمی آن رعایت شده باشد- مطلوب است. امّا در مورد جنبه های دیگر رابط کاربر نظیر: شکل نمادهای عمومی و محل قرار گرفتن آنها، کلیدهای میان بر و طرز انجام عملیات عمومی نرم افزارها بهتر است تا مؤسسات حد امکان شیوه واحدی داشته باشند. پس حوزه ای که باید برای آن استاندارد تدوین شود معلوم است؛ ولی نکته مهم تر آن است که این کار به چه ترتیب و توسط چه مرجعی انجام شود تا از مقبولیت عمومی برخوردار شود و مورد استفاده قرار گیرد. برای تحقق این مهم باید ابتدا این کار از سطح یک تشکل نسبتاً فراگیر شروع شود. تا زمانی که بازیگران اصلی صحنه اهمیت مسئله را به خوبی در نیافتهاند و اراده لازم در آنها ایجاد نشده است، احتمال موفقیت کم تر است. در مرحله بعد باید پیش نویس استاندارد تدوین شود و سپس توافق نهایی حاصل گردد. البته ممکن است در آغاز کار این توافق روی حداقل ها باشد و در طول زمان به تدریج تکمیل شود.
طبیعی است در این روند از توجه به نظرات کاربران نیز نباید غافل شد و خوب است ترتیب مناسبی برای دریافت بازخورد نظرات آنها پیش بینی کرد. همچنین باید به این نکته هم توجه داشت استانداردی که تدوین می شود انواع مختلف نرم افزارها به ویژه پایگاههای اینترنتی را نیز در بر بگیرد؛ زیرا با گسترش روزافزون شبکه جهانی چنانچه استاندارد یادشده این حوزه مهم از نرم افزار را در بر نگیرد، جامعیت لازم را نخواهد داشت.