مقدمه
در میان پیروان ادیان الهی، یهودیان همواره خصوصیات خاصی داشته اند. ادعاهای قوم یهود مبنی بر برگزیده بودن، برخورد نژادی-انحصاری نسبت به دین خود، شهرت ایشان در برخورد نه چندان صادقانه با ملل غیریهود و سوابق طولانی طرد و سرگردانی ایشان، این سؤال را پیش رو می نهد که ریشه این خصوصیات چیست و به چه نوع تعلیم و تربیتی منجر می شود؟
هدف مقاله حاضر، یافتن ریشه های تاریخی، اعتقادی و تربیتی و باور به برگزیدگی در قوم یهود است. به همین منظور، ابتدا به بررسی اجمالی معنای کلمه یهود،
آیین یهود و سرگذشت این قوم می پردازد. آن گاه ریشه های قومیت گرایی را در مبانی اعتقادی یهود جست وجو کرده و آثار آن را در باورها و رهنمودهای تربیتی آن مورد تحلیل و بررسی قرار می دهد. در پایان، الگوها در تعلیم و تربیت یهود و تأثیر قومیت گرایی در آن که از اشکالات بنیادی نظام تعلیم و تربیت یهود محسوب می شود، مورد نقد و بررسی قرار می گیرد.
واژه شناسی یهود
کلمه یهود در انگلیسی از ریشه یونانی «Ioudaios» و ریشه لاتینی «Judaeus» از کلمه عبری «Yehudi» گرفته شده است(2). یهود(3) اصلاً به اعضای قبیله جودا یا یهودا(4) اطلاق می شده است که نام یهودا فرزند ارشد حضرت یعقوب است. نام یهودا و یهود خصوصا از زمان تدوین کتاب مقدس تورات به تمام افراد اسباط دوازده گانه اطلاق شد(5).
آیین یهود
یهودیت، آیینی مبتنی بر یکتاپرستی است که موسی رسول اللّه ، بنیان گذار آن است. در حالی که حضرت موسی علیه السلام همانند پیامبران دیگر نظیر عیسی علیه السلام و محمد علیه السلام یک پیامبر الهی و مأمور ابلاغ پیام یکتاپرستی به تمامی افراد بشر است، در منابع تاریخی و متون دینی یهود، از ابتدای خروج (از مصر) تا امروز، پیوستگی انفکاک ناپذیری میان قومیت و دین یهود وجود دارد و پیروان یهود با نام قوم یهود یا بنی اسرائیل خوانده می شوند.
قومیت گرایی، پیام تلویحی برتری طلبی و تفاخر را در میان قوم القا می کند و نمی تواند مروّج ارزش اصیلی باشد. کاستل در تبیین این پدیده معتقد است که انبیای بنی اسرائیل نمودار آرمان وحدت و خلوص حیات قومی هستند. راسل(6)، یهود را تنها قومی می داند که به واسطه غرور ملی شدیدشان از دیگران جدا بودند و حتی وقتی به تصرف قوم دیگری درآمدند در همه حال به برتری خود اعتقاد داشتند.
اینکه در موقعیتی خاص، اعتقادات با مرزهای جغرافیایی یا ملیت، منطبق -نه مترادف- گردد قابل تصور است؛ اما اینکه همواره قومیت با شریعت الهی منطبق باشد توجیه دینی ندارد؛ زیرا شریعت به انسانِ مستقل و جدای از قوم مربوط می شود. درحالی که یهود بر این انطباق اصرار می ورزد و تلاش دارد تا از آلودگی قومی خود اجتناب کند و گرایش «رفرمیسم» که جدا شدن یهود از ملل دیگر را ضروری نمی داند، به شدت سرکوب می شود(7).
ریشه های تاریخی قوم بنی اسرائیل
تاریخ قوم بنی اسرائیل به سه بخش قابل تقسیم است: از بدو خلقت تا اقامت در مصر، از خروج (از مصر) تا پایان حکومت یهودیه، و یهودیت در عصر حاضر. در تورات، حوادث جهان و خقلت تا حدود میلاد مسیح علیه السلام ثبت شده است. یهود به عمر و تاریخ هفت هزارساله زمین معتقد است(8). در تورات سرگذشت زمین و آدم ابوالبشر تا اسباط بنی اسرائیل و نوادگان ایشان ثبت شده است.
الف. دوره اول: تاریخ قوم یهود از آدم تا موسی علیه السلام
در تورات آمده است که پس از هبوط آدم تا نوح علیه السلام ، ده نسل وجود دارد. پس از توفان نوح و فرود آمدن خاندان نوح در خشکی، ایشان صاحب سه پسر هستند: یافث، حام، سام. یافث جدّ نمرود، حام جدّ و سرسلسله کنعانیان و سام، سرسلسله و جدّ خاندان ابراهیم علیه السلام (ابرام) است. از نوح علیه السلام تا ابراهیم علیه السلام نیز ده نسل وجود دارد. تارخ پدر حضرت ابراهیم سه پسر دارد: ناحور، هاران (پدر لوط)، ابرام.
فاصله ابراهیم علیه السلام تا موسی علیه السلام نیز شش نسل است. بدین ترتیب از آدم تا موسی علیه السلام بیست و شش نسل وجود دارد. مطابق تورات، ابراهیم به دستور خداوند در لوز (اورشلیم)، بیت ییل یا بیت المقدس را بنا می کند و در همین مکان نیز به فرمان الهی برای قربانی کردن فرزندش اسحاق اقدام می کند. همان گونه که ملاحظه می شود، محتوای قرآن در این باره بسیار متفاوت است؛ در قرآن، این خانه کعبه است که در حجاز به فرمان خداوند توسط ابراهیم علیه السلام و پسرش اسماعیل بنا شده است و ذبیح نیز اسماعیل علیه السلام است(9).
یعقوب فرزند اسحاق هنگامی که پس از بیست سال دوری به کنعان بازمی گشت، شب تا صبح در چادری با یهوه کشتی گرفت و چون به آستانه پیروزی رسید و به خاطر خدعه یهوه موفق نشد، یهوه به او لقب «اسرائیل» عطا کرد که در زبان عبری؛ یعنی «کسی که همراه خدا می جنگد».
یعقوب از دو همسر خود، لینه و راحیل و دو کنیزش زلفه و بلهه، صاحب دوازده فرزند شد که به اسباط یعقوب معروف هستند. یکی از فرزندان، دختر و باقی پسر هستند. روحانیت در سبط لاوی - جد موسی و هارون- جریان یافته است و سلطنت به سبط یهودا اختصاص یافته که داوود علیه السلام و عیسی بن مریم علیه السلام نیز از ایشان هستند(10).
یعقوب در سن صد و چهل و هفت سالگی به دعوت یوسف علیه السلام همراه خانواده هفتاد نفری خود به مصر رفت، ایشان را برکت داد و از دنیا رفت(11).
بدین ترتیب بنی اسرائیل به مصر مهاجرت کرده و در نهایت به بردگی مصریان و فرعونیان گرفتار شدند.
ب. دروه دوم تاریخ قوم یهود: از خروج تا پایان حکومت یهودیه
خروج (از مصر)، سنگ بنای تاریخ، دین و ملی گرایی یهود است. داستان خروج از طریق پاپیروسی مصری که به شرح فرار بردگان از گوشن(12) در حوزه مصر به صحرای سینا پرداخته، دارای سندیّت تاریخی است. مطابق با انجیل، بنی اسرائیل در مصر زندگی طایفه ای داشته و نفوس ایشان افزایش یافته و در نهایت به بردگی گرفتار شده اند(13).
موسی علیه السلام تقریبا میان سال های 1350 - 1250 قبل از میلاد مسیح زندگی کرده است. نام وی به زبان عبری «موشه» است. موسی در زبان مصری؛ یعنی «از آب گرفته شده» و در زبان مصری قدیم معنی فرزند می دهد. عده ای از جمله «فُروید» که یک یهودی است، معتقدند موسی علیه السلام یک مصلح مصری بوده است(14).
با وجود اصرار موسی علیه السلام ، در پی امتناع فرعون از آزادی بنی اسرائیل، ایشان در جریان برگزاری ضیافت فصح (پسح) عجولانه از مصر می گریزند، و مورد لطف خداوند نیز قرار می گیرند.
حدود 1260 سال ق.م موسی علیه السلام در سن 120 سالگی قبل از رفتن به ارض موعود با به جا گذاشتن اسفار پنجگانه(15)، در حالی که قوم او به دلیل نافرمانی هنوز در سرگردانی چهل ساله خویش بودند و به رهبری وی در مرز کنعان زندگی می کردند، درگذشت و در دره ای در سرزمین مووب در شرق اردن به خاک سپرده شد و تا امروز هیچ کس گور او را نمی شناسد(16).
در شرح حوادث دوره چهل ساله سرگردانی، تفاوت هایی در نقل های تورات و قرآن ملاحظه می شود:
1. در تورات الواح (ده فرمان) دو بار و در قرآن یک بار به موسی علیه السلام اعطا می شود(17).
2. در تورات علت سرگردانی چهل ساله، خشم خداوند نسبت به موسی علیه السلام و نه سرکشی آن قوم و اجتنابش از جنگ است.
3. در تورات، چهره موسی علیه السلام پس از ملاقات دوم با خداوند درخشیدن گرفته به نحوی که هنگام صحبت با قوم نقابی بر چهره می کشید(18)؛ اما در قرآن نوری که موسی علیه السلام از جیب خود بیرون می آورد، یکی از اعجازهای نبوت است(19).
4. تجاوز روز شنبه که باعث خشم خداوند شد و به متجاوزان خطاب کرد که «بوزینه شوید(20)» در تورات مطرح نشده است.
پس از رحلت موسی علیه السلام این قوم مراحل زیادی را پشت سر نهادند. ابتدا به رهبری یوشع بن نون شهر اریحا را به تصرف درآوردند (قرن سیزدهم قبل از میلاد). سپس عصر داوران و حکومت شیوخ مؤمن را پشت سر گذاردند. پادشاهی، به خواست ایشان با مسح طالوت توسط ساموییل نبی آغاز شد و داوود و سلیمان، پادشاهان بعدی بودند. سپس حکومت یهودیه به دلیل نارضایی ها دو قسمت شد. اما در نهایت در قرن ششم قبل از میلاد با اسارت قوم یهود در بابل، استقلال یهود به اتمام رسید و کوروش پس از پنجاه سال ایشان را آزاد کرد. از این تاریخ به بعد یهود، تابع ایران بود، تا اینکه با تسلط اسکندر، به تابعیت یونان درآمد و یونانی مآبی در آن گسترش یافت. در آستانه میلاد مسیح، رومیان بر فلسطین مسلط شدند و تابعیت روم آغاز شد و بالاخره در سال هفتاد میلادی به موجودیت سیاسی یهود توسط طیطوس، امپراتور روم، خاتمه داده شد.
در همین دوران، مسیح علیه السلام ظهور می کند و در زمان نیابت پیلاطس نبطی در سال های 36 - 26 یا 27 - 24 میلادی توسط بزرگان یهود محکوم به اعدام می گردد.
در دوران ابوبکر و عمر، هیکل سلیمان تبدیل به مزبله ای شده بود. به دستور عمر در این مکان مسجدی بنا شد و به سال 691 میلادی، به دستور عبدالملک مروان، حرم شریف شامل قبة الصخرة و مسجدالاقصی ساخته شد(21).
به طور کلی قدس، بیست بار فتح شده و دو بار به کلی ویران شده است. هجده بار تجدید بنا شده و ساکنان آن شش بار مجبور به تغییر مذهب شده اند(22).
ج. دوره سوم تاریخ قوم یهود: از خرابی معبد تا امروز
پس از خرابی معبد، یهود پراکنده شدند و در کشورهای مختلف سُکْنی گزیدند. این پراکندگی اصطلاحا «دوره آوارگی» یا «دیاسپورا» خوانده می شود. اوج این آوارگی از قرن دهم میلادی در اروپاست.
اما این آوارگی تمامی یهودیان را در بر نمی گیرد، بلکه تنها سرنوشت یهودیان ساکن در اروپا و دوره قرون وسطی می باشد. آنان از قرن دهم تا هفدهم میلادی با اخراج های جمعی مواجه بودند و کسانی که به شرق (سوریه و ترکیه) پناهنده نشدند در محله هایی با دیوارهای بلند که «گتو» خوانده می شد زندگی می کردند. رفرم دینی لوتر و تخریب گتوها توسط ناپلئون، آغازگر آزادی مدنی یهود به سال 1848 بود. پس از آن دو، جنبش رفرمیسم بر ضد قومیت گرایی یهود و جنبش صهیونیزم بر ضد رفرمیسم شکل گرفت.
مسلمانان بهترین همسایگان یهود در طول تاریخ بوده اند. یهود، به ویژه در آندلس، در ظلّ حکومت اسلامی با آرامش و راحتی زندگی می کردند. این دوره، در تاریخ، به «عصر طلایی» یهود شهرت دارد که قرون دهم تا سیزدهم میلادی را شامل می شود(23). در این دوره تحقیق در فلسفه و کلام نزد یهود، رونق می گیرد و دانشمندانی نظیر ابن میمون از میان ایشان ظهور می کند.
میزان امنیت و پذیرش یهودیان در اندلس به قدری است که وزیر اعظم عبدالرحمن سوم، خلیفه اموی، یک یهودی به نام حسدای بن شپروت است که او را درخشان ترین چهره عصر طلایی یهودیان در اسپانیا می دانند. آزادی و اختیار این وزیر یهودی به حدی بود که در تنظیم روابط خارجی کشور اسلامی با دولت های دیگر، به ویژه بیزانس، حمایت از یهودیان تحت حاکمیّت آن دولت ها را با جدیّت دنبال می کرد و به محض اطلاع از وجود یک دولت یهودی، به پادشاه آن، یوسف شاه نامه نوشته و با وی ارتباط برقرار کرد(24).
علت این مدارا از سوی مسلمانان آن است که یهود را «اهل کتاب» می شناسند؛ لذابه عنوان اهل ذمّه می توانند در تحت حمایت حکومت اسلامی زندگی کنند(25).
نکته بسیار مهم در تاریخ قوم یهود آن است که در همان دوران آوارگی در غرب، یک دولت یهودی در شرق در شمال دریای خزر حدود چهارصد سال حکومت کرد. این دولت را ترکان خزر (از اقوام آسیایی میانه) تشکیل دادند و آن را خزران می خواندند.
خزران دولتی مقتدر و مستقل بوده است. مطابق شواهد تاریخی، خزران که در واقع بت پرست بوده اند، در سال 740 میلادی به دین یهود گرویدند و یهودیت، دین رسمی ایشان شد. این حادثه در منابع عربی، بیزانسی، روسی و عبری نقل شده است. این در حالی است که خزران، ترک تبار بودند نه اسرائیلی. علت این گرویدن نیز بیشتر سیاسی و با هدف حفظ استقلال از امپراتوری روم شرقی (مسیحیت) و خلفای عباسی (اسلام) بوده است. با این وجود، مردم یهودی پیش از رسمی شدن این دین در خزران، در آن سرزمین حضور داشته و با حکومت در ارتباط بوده اند(26).
خزران از قرن دهم میلادی مورد هجوم وایکینگ ها (روس ها) قرار گرفته و بالاخره از اوایل قرن دوازدهم نامشان از صفحه تاریخ حذف شد. اقوام خزر به تدریج به اروپای شرقی مهاجرت کردند و اروپا صاحب جمعیت زیادی از یهودیان ترک تبار شد. بعدها این یهودیان خود را به اجدادی یهودی نسبت دادند.
به سال 1896 با اعلام جنبش صهیونیزم، بنیان گذاران آن به جستجوی کشوری برای ایجاد کانون ملی یهود پرداخت و پس از تأمّل درباره چند کشور آفریقایی و آمریکای جنوبی و حتی اروپایی، بالاخره فلسطین با حمایت انگلستان انتخاب گردید.
تحلیلی بر سرنوشت تاریخی قوم یهود و آثار آن
اظهار نظر درباره سرگذشت یهود، دشواری هایی دارد؛ زیرا با توجه به اهداف صهیونیزم، احتمال تحریف حقایق برای اثبات بزرگی این قوم از یک سو و بزرگ نمایی مصائب از سوی دیگر برای اثبات حقانیت صهیونیزم همواره وجود دارد. با این وجود تلاش آن است که ضمن استفاده از منابع، با تحلیل منطقی اطلاعات، راهی به سوی حقیقت گشوده شود.
بر خلاف پیروان سایر ادیان، در تصور یهود، اسلاف ایشان پیامبرزاده هستند. درحالی که مسلمانان و مسیحیان فقط پیرو و مؤمن به اسلام و مسیحیت هستند، نه از خاندان و فرزندان ایشان؛ اما در یهودیت، قومیت و دیانت بر هم منطبق شده که به نوبه خود منشأ دو اثر گردیده است:
الف. انحصاری کردن یهودیت در فرزندان اسرائیل که تلاش بسیاری نیز برای آن صورت گرفته است؛ تا آنجا که حتی خزران ترک تبار نیز که یهودیت را اختیار کرده بودند، در آثار متعددی از یهودیان، به طریقی از حیث نسب به «قرایان» (فرقه ای یهودی بنیادگرا مربوط به نیمه دوم قرن هشتم در بابل) مربوط می شوند.
ب. برتر شمردن خود به ویژه با تحقیر دیگر اقوام. برای نمونه می خوانیم:
«در آثار هنری صهیونیستی، همه ملل جهان به نحوی مورد تحقیر قرار می گیرند؛ مثلاً گفته می شود لهستانی ها بزدل هستند، آلمانی ها وحشی اند، ترک ها رشوه خواراند، یونانی ها پست اند، اعراب فراری و خائن اند، انگلیسی ها توطئه گراند و آمریکایی ها فرصت طلب اند و...».
نقل های یهود در تبیین روند تاریخی با قرآن تفاوت هایی دارد:
الف. در مورد ابراهیم علیه السلام ساختن خانه خدا به همکاری فرزندش اسماعیل.
ب. برخی حوادث تاریخی و خطاهای تاریخی یهود در نقل های تورات، غایب است و ابراز نمی شود.
ج. به نظر می رسد شخصیت های مؤثر قوم یهود، در قرآن از عظمت بیشتری برخوردارند و یهود به ایشان رفتارهایی نسبت می دهد که در قرآن ذکر نشده، بلکه در شأن ایشان نیز نیست.
یهود در طول تاریخ در مقابل دشمن مقاومت نمی کند و به زودی تابع می شود. تاریخ یهود مبیّن قرن ها تابعیت رسمی و غیررسمی است: از بابل تا پایان قرون وسطی. قرآن نیز به عدم تمایل در جنگ با دشمن(27) و هراس عمیق ایشان از جنگ و میل ایشان به گریز اشاره کرده است(28). چنین انعطافی، چهره یهود را در طول تاریخ چهره ای منفعل ساخته است.
اخراج ها و دربدری های یهود در طول تاریخ و وجود نهضت یهودآزاری (آنتی سمیتیزم)، ترویج شایعات غریبی درباره رفتار یهود؛ حتی به فاصله پنج قرن در اروپا و همچنین در ایران (استفاده از خون غیریهودی برای خمیر نان پسح)، روش های خاص کسب ثروت در کلیه جوامع و از گذشته بسیار دور؛ به طور مثال زمان هخامنشی در ایران(29) سبب طرح دو پرسش می شود:
الف. آیا ویژگی هایی در یهود و رفتار یهودیان وجود داشته که این شدت حساسیت را در غیریهود نسبت به ایشان ایجاد کرده است یا صرفا ستمگری غیریهود عامل این فشارها بوده است؟
ب. تأثیر این سرنوشت بر یهود چیست؟ آیا منجر به احساس حقارت شدید همراه با کینه ای شدیدتر نسبت به عاملان آن گردیده است؟ و آیا این بی ثباتی تاریخی، روانی، امنیتی و مادی به آثار منفی تربیتی در یهود منجر نمی شود؟
ادامه دارد
*. برگرفته از مجله روان شناسی و علوم تربیتی، سال سی و چهارم، شماره 1.
1. کاستل. ا. بی (1364)، آموزش و پرورش کهن و نوین، ترجمه مهین میلانی، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی.
2. Jew.
3. Judah.
4. عهد عتیق، عهد جدید، انجمن کتاب مقدس، 1978، ایران، چاپ دوم.
5. راسل، برتراند، (1373)، تاریخ فلسفه غرب (کتاب دوم)، ترجمه نجف دریابندری، تهران: پرواز.
6. حکمت، علی اصغر (1344)، تاریخ ادیان، تهران: ابن سینا.
7. محقق، محمدباقر (1360)، نمونه بینات در شأن نزول آیات، تهران: انتشارات اسلامی.
8. بقره: 127 و صافات: 100 - 113.
9. حمیدی، سید جعفر (1364)، تاریخ اورشلیم، تهران: امیرکبیر.
10. حکمت، علی اصغر (1344)، تاریخ ادیان، تهران: ابن سینا.
11. Goshen
12. دایرة المعارف آمریکانا، 1975.
13. حمیدی، سید جعفر (1364)، تاریخ اورشلیم، تهران: امیرکبیر.
14. Pentateuch
15. دایرة المعارف آمریکانا، 1975.
16. سِفْر خروج، باب 34: 1 و 2.
17. سفر خروج، باب 34: 35 - 31.
18. طه، 22.
19. بقره: 64.
20. زعیتر، اکرم (1370)، کارنامه سیاه استعمار، ترجمه علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم: چاپخانه حکمت.
21. حمیدی، سید جعفر (1364)، تاریخ اورشلیم، تهران: امیرکبیر.
22. دایرة المعارف آمریکانا، 1975.
23. کستلر، آرتور (1364)، خزران، ترجمه محمدعلی موحد، تهران: خوارزمی.
24. دایرة المعارف آمریکانا، 1975.
25. کستلر، آرتور (1364)، خزران، ترجمه محمدعلی موحد، تهران: خوارزمی.
26. مائده: 26 - 20.
27. حشر: 13 - 4.
28. راوندی، مرتضی (1354)، تاریخ اجتماعی ایران، جلد اول، ص 399، تهران: امیرکبیر.