گزارش، ش 140
چکیده: آقای کریمی بر این باور است که ایران به دلیل پاره ای ویژگی ها، زمینه پرورش بن لادن های شیعی را دارد . ایشان به نظر مخالفان این دیدگاه نیز اشاره ای گذرا می کند و سرانجام نتیجه می گیرد که هم اکنون دیدگاه ها و سرچشمه هایی برای بروز چهره ای مانند بن لادن در ایران پدید آمده است .
آیا بن لادن تنها مسلمان غیرتمند جهان است که از دین خود دفاع می کند؟
هرچند بن لادن به عنوان یک یاغی بین المللی شناخته می شود، اما در عین حال، بسیاری از مسلمانان، چه شیعه و چه سنی، بن لادن را مسلمانی غیرتمند که یک تنه در برابر تمامی نیروهای آمریکایی و اروپایی ایستاده است، شناختند و در دل به او آفرین گفتند .
برخی تحلیلگران مسائل سیاسی اسلام، تاکید می کنند که پیدایش چهره ای مانند بن لادن از میان متحجرترین مذاهب اهل سنت، در واقع حرکت مسلمانان سنی مذهب برای انتقال پرچم استکبارستیزی به اردوگاه پیروان مذهب خویش بوده است . با توجه به اینکه اساسا شیعیان در طول تاریخ جنگ آورتر و انقلابی تر از دیگر فرق مسلمانان بوده و همواره در جهت تغییر شرایط موجود تلاش کرده اند، به نظر می رسد گام هایی برای بازگردانیدن پرچم به اصطلاح استکبارستیزی به اردوگاه شیعیان برداشته شده است . با پی گیری رد پای این گام ها، کانون های ریز و درشت و گاه پنهانی برای توسل به اقدام مسلحانه علیه جهان غرب کشف می گردد . دلایل زیر که بر شواهد و قراین موجود مبتنی است، نشان می دهد که قبله گاه این کانون ها، جمهوری اسلامی ایران خواهد بود:
1 . جمهوری اسلامی ایران تنها کشور شیعه است که دارای حکومتی شیعی است;
2 . جمهوری اسلامی ایران همواره خود را ام القرای جهان اسلام، به ویژه شیعیان، معرفی کرده است و دست کم هم اکنون نهادهای قدرتمندی وظیفه پشتیبانی از گروه ها و احزاب شیعه در سراسر جهان را برعهده دارند;
3 . در حال حاضر، بدون تردید، حوزه های علمیه قم و مشهد، مهم ترین مراکز درس های دینی در میان جوامع شیعی اند . اکنون قم و مشهد به مراکز اصلی ترویج تفکر شیعی در میان جهان اسلام تبدیل شده اند و طلاب علوم دینی از کشورهایی مانند پاکستان، عراق، آذربایجان، یمن و حتی کشورهای اروپایی برای تحصیل به جانب شهرهای مذهبی ایران روان می شوند . به همین دلیل، در صورت تحقق سناریوی یادشده، این مرکزیت بالقوه به برخی عناصر حوزوی امکان می دهد تا مجریان و رهبران میانی جهاد استکبارستیزی را از بین شهروندان کشورهای مختلف برگزینند;
4 . وجود اندیشه های تند و افراطگرایانه که حتی کشورهای اسلامی سنی (مانند عربستان، کویت و . .). را نیز فاسد می داند و برای ارتباط با این کشورها به اصل اسلامی «دفع افسد به فاسد» استناد می کند و می گوید در شرایط فعلی برای مبارزه با کشورهای افسد (مانند کشورهای اروپایی) برقراری رابطه با کشورهای فاسد (نظیر عربستان و . .). ضرورت دارد و افزون بر این، دیدگاهی که معتقد است شیعیان باید با استفاده ازتمامی امکانات - حتی توسل به ابزار نظامی و زور - همه مردم جهان را به پذیرش مذهب شیعه امامیه (شیعه دوازده امامی) وادار سازند، خود بستر اعتقادی گام نخست، یعنی نابودساختن حکومت های کافر (مانند دولت های اروپایی) را فراهم آورده است;
5 . درعین حال، برآیند اظهارات برخی عناصر قدرتمند در درون حاکمیت جمهوری اسلامی ایران، گویای آن است که یا هواداران این تفکر افراطی در لایه های حاکمیت نیز نفوذ کرده اند و یا این تفکر اساسا مخاطبان خود را در درون لایه های حکومتی ایران یافته است .
در این میان، برخی مخالفان با اشاره به اینکه دیدگاه های شیعه، بسیار مترقیانه تر از دیدگاه های اهل سنت است، تاکید می کنند که اصولا حتی در لایه های بسیار متحجر شیعه نظیر انجمن حجتیه، زمینه پیدایش فردی مانند اسامه بن لادن که علیه حکومت های جهانی خروج کند و در صدد فتح دنیا باشد، یافت نمی شود . همین مخالفان تاکید می کنند که وجود شایعات متواتر مبنی بر ارتباط اسامه بن لادن با سیا، و از جمله مدارک غیرقابل انکار پرداخت کمک یک میلیارد دلاری به بن لادن در جریان مذاکرات میان او با رهبران سیا در ترکیه، روشن می کند که این ناراضی عربستانی، از آغاز، برگ برنده بازیگران تفکر لانگلی ویرجینیا درمقابل ایران و شوروی سابق بوده و آمریکا به وسیله او می خواسته است حکومت مذهبی ایران را مهار، و زمینه خروج شوروی را از افغانستان فراهم سازد .
البته این انتقادها پاسخ های روشنی دارد . پیشنهادهای پیاپی اسامه بن لادن به تهران برای همکاری در افغانستان و حمایت از مبارزان اسلامی در فیلیپین، کشمیر و چچن، خود گواه این مدعاست که سیا در استفاده ابزاری از بن لادن چندان موفق نبوده است .
در همین راستا، نکته مهم دیگر آن است که وجود افرادی مانند سعید عسگر که ترور سعید حجاریان را تکلیفی شرعی برای تنبه او و دوستانش می داند و یا روحانی ای که برای گروه مهدویت، حکم شرعی صادر می کند، در واقع نمونه های بن لادن در جامعه شیعی ایران به شمار می آیند و هر یک از آنها می تواند بالقوه یک همکار برای چهره ای مانند اسامه بن لادن شیعه باشد; به ویژه آنکه گروهی از متکلمان و روحانیان ایرانی، با ایراد خطابه های مهیج و توسل به استدلال های عامه پسند، زمینه رشد این بن لادن های کوچک را فراهم ساخته اند .
ناظران مسائل سیاسی، با اشاره به ثروت های برآمده از خمس و زکات، وجوهات شرعیه و نیز گردش مالی برخی مؤسسه های شیعی، و با توجه به اینکه بیشتر عملیات های خرابکارانه به دلیل به کارگیری امکانات محیطی، هزینه چندانی ندارند، ابراز اطمینان می کنند که تامین مالی چهره ای مانند بن لادن و سازمانی مانند القاعده، چشم انداز بسیار روشنی دارد .
همچنین در پاسخ به این ایراد که هم اکنون اسامه بن لادن در میان جوامع مسلمان، و به ویژه جامعه اسلامی ایران، چهره ای منفور دارد و همین امر پیدایش نمونه او را در جامعه شیعی ایران منتفی می سازد، باید گفت که در برخی از حوزه های علمیه ایران و به نظر بسیاری از طلاب و چهره های برجسته مذهبی، اسامه بن لادن شخصیت غیرتمندی است که گرچه در تشخیص راه به خطا رفته است، اما حرکت های او بر اساس یک تفکر کاملا مسئولانه در قبال سرنوشت مسلمانان جهان شکل گرفته است .
این دیدگاه ها همچنین، به ویژه، اقدامات ضدآمریکایی بن لادن می ستاید و ابراز عقیده می کند که اسامه بن لادن می باید شیوه های بهتری را برای مقابله با آمریکاییان برمی گزید . هواداران این نظریه برای آنچه قیام متصل به قیام حضرت مهدی می نامند، خود را به انجام قیام مسلحانه و خروج علیه نظام فعلی جهان و آنچه بی نظمی جدید جهان خوانده می شود، موظف می دانند .
آنچه نگارنده از رهگذر مذاکره با مقام های ارشد و میانی مدرسه های مذهبی و سیاست مداران و دستگاه های امنیتی و ضداطلاعاتی و نیز مطالعه اسناد گوناگون به دست آورده، این است که از هم اکنون دیدگاه ها و سرچشمه هایی برای بروز چهره ای مانند بن لادن در درون مرزهای جمهوری اسلامی ایران پدید آمده است که مانند آنچه در پاکستان روی داد، این زمینه ها در نهادهای اعتقادی مانند حوزه های علمیه و مدارس علوم دینی، قوی تر است .
اشاره
1 . عکس چاپ شده و قلم جسور نویسنده در مقاله، از جوانی وی حکایت می کند . این جسارت اگر با ایمان و علم همراه باشد، می تواند بهترین حرکت های فرهنگی، اجتماعی و علمی را ایجاد کند; چیزی که جای خالی آن در ایران امروز مشهود است .
2 . نویسنده محترم در چندجا بن لادن را مسلمانی غیرتمند می نامد و در پاره ای موارد این صفت را مدال افتخاری که مسلمانان شیعه و حتی طلاب و روحانیان شیعه به وی داده اند، به حساب می آورد . اما این دیدگاه به هیچ روی قابل دفاع نیست . همان گونه که خود نویسنده در متن مقاله آورده است، بن لادن به گروهی متعصب از اهل سنت تعلق دارد که بیشترین دشمنی را با شیعیان داشته اند و این دشمنی را در مواضع مختلف - در عربستان، پاکستان و افغانستان - با کشتار شیعیان بی گناه، در عمل به اثبات رسانده اند .
این گونه دیدگاه مکتبی را به این نگاه ضمیمه کنید که در ایران، بن لادن همواره به عنوان عامل سازمان سیا شناخته شده است که یا در میانه راه مهار وی از دست سیا خارج شده است و یا در حال حاضر نیز بازی گردان یا عروسک خیمه شب بازی نمایشنامه ای است که برای پدیدآوردن چهره ای منفور از حرکت های اسلامی در ذهن و ضمیر مردم جهان از سوی سیا طراحی شده است . این آگاهی و آن دشمنی مکتبی مانع آن است که نوعی گرایش مثبت یا سمپاتی نسبت به بن لادن در میان اقشار عادی ایران اسلامی پدید آید; چه رسد به طلاب و روحانیان . بنابراین تحلیل نویسنده در این زمینه به کلی خطاست .
3 . نویسنده پنج عامل را ذکر می کند که زمینه پیدایش امثال بن لادن را در ایران فراهم می آورد . ولی هیچ یک از آن پنج مورد نه علت چنین رویدادی می توانند بود و نه دلیل آن . مورد نخست که ایران را تنها کشور شیعه با حکومت شیعی برمی شمارد، هیچ علیتی یا دلالتی بر پیدایش تفکر تروریستی و تهاجمی بن لادن گونه ندارد . ممکن است کشوری شیعی باشد، با حکومتی کاملا مکتبی و اهل پیمان و حفظ معاهدات بین المللی و مخالف با روش ترور .
ام القرا نامیدن جمهوری اسلامی نیز دلیل بر حمایت از تروریسم نیست; بلکه می تواند دلیل بر این مسئله باشد که آن قدر این کشور سعه صدر دارد که بتواند گروه ها و احزاب متنوع سراسر جهان را با انواع گرایش های تند و کند رهبری کند و چنین رهبری ای به نوعی رواداری، و رفتاری خردگرا همراه با پرهیز از خشونت نیازمند است .
از رونق افتادن حوزه های علمیه در دیگر شهرها و کشورها و مرکزیت یافتن حوزه های علمیه قم و مشهد چه دلالتی بر پرورش بن لادن گونه ها دارد . این تفکر نیازمند نگاهی ویژه است که در اندیشه شیعه معمولا طرد شده است . تفکر تروریستی هیچ گاه در میان شیعیان مجال بروز و ظهور نداشته است و همواره این شعار که «الاسلام قید الفتک; اسلام ترور را منع کرده است » سرلوحه فقه شیعه در زمینه مبارزات خود بوده است . البته دفاع از خود و حقوق مردم و ایستادگی در برابر متعرضان به جان و ناموس و دین مردم گاهی نیاز به برخوردهای خشونت آمیز را پدید آورده است; اما این مطلب چیزی است که در هر اندیشه و مکتبی، حتی در لیبرال ترین مکتب ها نیز امری پذیرفته است . بهترین دلیل این مدعا شعار «ائتلاف برای جنگ » آمریکاست که به بهانه دفاع از خود و فرهنگ لیبرال صورت می گیرد . نامه شصت روشن فکر آمریکایی برای تئوریزه کردن جنگ و نیز لوایح اخیر دولت آمریکا که به تصویب کنگره نیز رسید که بر اساس آن دولت اجازه می یابد که مخالفان سیاست های آمریکا را در هرجای جهان ترور کند، بهترین شواهدی است که نشان می دهد فرهنگ ترور و پرورش تروریست، چیزی است که مایه های آن در لیبرالیسم وجود دارد و توجیه ظاهری آن نیز با تمسک به دفاع از خود و مکتب و فرهنگ آمریکایی صورت می پذیرد . بنابراین نه ام القرا دانستن ایران و نه پایگاه علمی شدن قم و مشهد، هیچ دلالتی بر پرورش بن لادن ها ندارد .
چهارمین عامل را شاید بتوان به عنوان یکی از عوامل ترویج تفکر بن لادنی دانست; اما مگر این نوع نگاه چه جایگاهی در میان مردم ما و نیز در میان روحانیان ما دارد؟ آیا حتی می توان یک درصد مردم یا یک درصد روحانیان شیعه را دارای چنین اندیشه ای دانست؟ آیا تفکری با کمتر از یک درصد هوادار می تواند ایران را پایگاه پرورش بن لادن ها کند؟ اینکه گفته اند این تفکر در لایه های حکومت نیز وجود دارد، نیازمند ارائه دلیل و شاهد است; اما حتی یک مورد نیز ذکر نکرده اند که کدام یک از حاکمان جمهوری اسلامی چنین اندیشه ای دارند .
4 . آنچه اکنون در حوزه های علمیه شیعه، به ویژه در قم و مشهد جریان دارد، یک حرکت بیداری علمی، و نهضتی بر مبنای نوسازی آموزشی و پژوهشی است و آنچه به هیچ وجه مشاهده نمی شود، سامانه های ایدئولوژیک برای پرورش بن لادن های تروریست است . اگر نویسنده محترم از دوره های آموزشی مراکز پرورش طلاب خارجی اطلاع می داشت و می دانست که آموزش های آنها کاملا علمی و دینی است، چنین بی اطلاع به گمانه زنی نمی پرداخت و حوزه های علمیه را محل پرورش بن لادن ها معرفی نمی کرد .
5 . نویسنده در پایان مقاله مدعی شده است که عقیده خود را «از رهگذر مذاکره با مقام های ارشد و میانی مدرسه های مذهبی و سیاست مداران و دستگاه های امنیتی و ضداطلاعاتی و نیز مطالعه اسناد گوناگون به دست آورده » است . ای کاش ایشان برای نمونه، حتی یک سند یا یک مذاکره را بیان می کرد تا سخن وی قابل ارزیابی می شد . ایراد چنین اتهام هایی به دستگاه های نام برده، بدون ذکر هیچ گونه مدرکی می تواند در پیدایش فضایی ناسالم و ارائه چهره ای تحریف شده از جمهوری اسلامی ایران و نهادهای فرهنگی، سیاسی و امنیتی آن تاثیرگذار باشد که باید با آن مقابله کرد . هرچند پیشنهاد ما مقابله قضایی و امنیتی نیست; بلکه بیشتر روشنگری فرهنگی مدنظر است .