شخصیتهای پل توماس اندرسن Paul Thomas Anderson همگی بهنوعی غیر کامل هستند —ناقص و پر از عیب نیستند. در فیلمسازی غیرقابلپیشبینی و گستردهای که از اوجگیری فیلمسازی مستقل در دههی 90 تا دورهی کنونی را شامل میشود، یک احساس بنیادین خباثت ذاتی بهعنوان مضمون اصلی حس میشود. این موضوع در مورد «رشته خیال» Phantom Thread با قوت بیشتری صحت دارد، که در آن اندرسن زادگاه خود، لوسآنجلس، را به لندن میفروشد اما همچنان مجذوب شدگی خود به افراد سنگدل را حفظ کرده است.
با اکران «رشته خیال» Phantom Thread در روز کریسمس، تصمیم گرفتیم تا فیلمهای پل توماس اندرسن را از بد به خوب، با تمرکز بر تمام آنچه در فیلمهای او تغییر کرده و تمام آنچه ثابت مانده است، ردهبندی کنیم.
9. «برد دشوار» Hard Eight معروف به «سیدنی» Sydney 1996پل توماس اندرسن درزمانی که توانست فیلیپ بیکر هال Philip Baker Hall و بودجهی 3 میلیون دلاری را در اولین فیلم باند خود به کار گیرد تنها 26 سال سن داشت. البته با در نظر گرفتن آنچه نویسنده-فیلمساز جوان پس از «برد دشوار» Hard Eight ساخت، این فیلم بیشتر به خاطر معمولی بودن — به خاطر نداشتن شور و شوق — جذابیت دارد تا چیزهای دیگر. این فیلم داستانی است از دوستی بین یک قمارباز مرموز (با بازی هال Hall) و بدبخت فلکزده و بیپولی (با بازی جان سی. ریلی John C. Reilly) که در رستورانی بین لوسآنجلس و لاسوگاس با او آشنا میشود.
8. «جنون» Junun 2015هیچکس این فیلم نادر و خوب را آنطور که بایدوشاید ندید — تنها مستند اندرسن که بهاندازهی یک فیلم بلند است — که در جشنوارهی فیلم نیویورک اکران شد پیش از آنکه از نمایش در سینما عبور کرده و مستقیم بر روی اینترنت برود. اما «جنون» Junun را بهسختی میتوان یک کار قابلمقایسه با سایر کارهای این کارگردان برای طرفداران پر و پا قرص او دانست. در این فیلم شاهد 54 دقیقهی لذتبخش از تماشای افرادی هستیم که در کنار یکدیگر موسیقیهایی عالی میسازند.
7. «خباثت ذاتی» Inherent Vice 2014«خباثت ذاتی» Inherent Vice آنقدر فشرده بود که احتمالاً سرنوشتش همین بود که در میان تمام فیلمهای پل توماس اندرسن کمتر از همه موردتوجه قرار گیرد — رمانهای توماس پینچن Thomas Pynchon پیچیدگی خاصی دارند که حتی درک کامل سادهترین آنها هم مشکل است. این فیلم یک ادیسهی نوآر و شیرین از نظام سرمایهداری مهآلود اخیر است. این فیلمی است که در آن جنا مالون Jena Malone دندانهای چوبی دارد و جوانا نیوسام Joanna Newsom نقش راوی را بازی میکند که ممکن است تخیلات واکین فینیکس Joaquin Phoenix باشد… پس این پل توماس اندرسن نیست که کار را برای ما سخت میکند.
6. «شبهای عیاشی» Boogie Nights 1997
“جک این یک فیلم واقعی است.”
این شاهکار سرگیجهآور، که دومین فیلم پرمغز و احساس پل توماس اندرسن بود، کارگردان 28 ساله را بهعنوان مرد جوانی که در حرفهی خود استعداد ذاتی فوقالعادهای دارد، ثابت کرد. اما این تنها اعتمادبهنفس پشت پرده نیست که از «شبهای عیاشی» Boogie Nights یک فیلم فوقالعاده میسازد، بلکه سخاوتمندی فراوانی که اندرسن نسبت به شخصیتهایش، حتی رقتانگیزترین و زیباترین آنها دارد، است.
5. «رشته خیال» Phantom Thread 2017
در ابتدای امسال پیش از آنکه بیش از یک تصویر ثابت از آخرین فیلم پل توماس اندرسن دیده باشیم، شایعه شده بود که «رشته خیال» Phantom Thread یک فیلم سادیستی و مازوخیستی خواهد بود که بیش از هر ملودرام انگلیسی دیگری که در دورهی زمانی که این فیلم روایت میکند ساختهشده باشد، با «پنجاه طیف خاکستری» Fifty Shades of Grey اشتراکات دارد.
4. Punch-Drunk Love2002پل توماس اندرسن به این شناخته میشود که میگوید هر فیلم او واکنشی به فیلم قبلیاش است، و این واقعیت که فیلم شدیداً محدود Punch-Drunk Love را پس از «مگنولیا» Magnolia ساخت برای اثبات اینکه لاف نمیزند کافیست. این اثر یک هنرمند پراستعداد است که شورانگیزترین ایدهاش تا 30 سالگیاش را یافت و فهمید که هنوز جای رشد دارد — فیلمهای او نمیتوانستند بزرگتر شوند اما میتوانست احساسات بیشتری در آنها جا بدهد. چیزی که پل توماس اندرسن در سالهای بین «شبهای عیاشی» Boogie Nights در 1998 تا Punch-Drunk Love در 2002 فهمید این بود که سایز همهچیز نیست.
3. «استاد» The Master 2012پیچیدهترین و رمزیترین فیلم اندرسن، «استاد» The Master، همیشه شما را به درون خودتان برده و شگفتزده میکند. ای. او. اسکات A.O. Scott در توصیف دقیقی از این فیلم گفت: “فیلمی که با فهمیدن مخالفت میکند، حتی زمانی که ایمانی شگفتانگیز و پراحساس را به مخاطب القا میکند.” اما توضیحی برای اینها وجود دارد، حتی اگر اندرسن اشارهی واضحی به آنها نکرده باشد؛ هر معنی و مفهومی که تصمیم بگیرید از این داستان بیرون بکشید با خودتان است.
2. «مگنولیا» Magnolia1999“من به تو بزرگترین حسرت زندگیام را خواهم گفت: گذاشتم عشقم برود.”
«مگنولیا» Magnolia چیزهای بسیار زیادی است، اما قبل از هر چیز یک فیلم دربارهی مردمی است که برای زندگی کردن و عبور از دردهای خود میجنگند — این تم نهتنها در تمام نه قسمت این داستان جریان دارد بلکه از هر دو فاز زندگی کاری پل توماس اندرسن تراوش میکند.
1. «خون به پا خواهد شد» There Will Be Blood2007«خون به پا خواهد شد» There Will Be Blood عالیترین فیلم آمریکایی قرن بیست و یکم است، و این عبارت بیشتر طبقهبندی این فیلم است تا مدح و ستایش آن. این فیلم برای خود یک ژانر است، که تاریخ انقضایش گذشته بود و پیشتر توسط «شهروند کین» Citizen Kane و «پدرخوانده» The Godfather از آن کپی شده بود و ماهیت داستان آن روانیهای خودساخته — همیشه مردان — است که امپراتوری خود را بر روی اجساد دشمنان خود به پا کرده و رؤیای آمریکایی را دنبال میکنند تا زمانی که تنها چیزی باشد که برایشان باقیمانده است. اینها تصاویر عنصری پر از مردمی هستند که سرمایهداری را رقابتی خونین میبینند، و با چنان ولعی پول درمیآورند که خشونت بنیادین بازار آزاد را آشکار میکند.
این مطلب برگرفته از نوشتهی دیوید ارلیک David Ehrlich در سایت ایندیوایر IndieWire است.
همچنین بخوانید:
مروری بر کارنامه کاری دنیل دی لوئیس: از Gandhi تا PhantomThread
کپی برداری و نقل این مطلب به هر شکل از جمله برای همه نشریهها، وبلاگها و سایت های اینترنتی بدون ذکر دقیق کلمات “منبع: بلاگ نماوا” ممنوع است و شامل پیگرد قضایی می شود.
Post Views:
4