جبار رحمانی در گفتوگو با ایسنا، درباره اینکه چرا فیلم رقصهای محلی و موسیقی اقوام ایران در شبکههای مجازی مردم را به یازدهمین نمایشگاه بینالمللی گردشگری کشاند؟ بیان کرد: مساله استقبال از این کلیپهای کوتاه مربوط به آیینهای سنتی و هنری را میتوان از چند وجه مورد توجه قرار داد. آنچه که در ویدیوهای مربوط به رقصهای آیینی و موسیقی اقوام در نمایشگاه بین المللی گردشگری به نمایش درآمده و مورد استقبال قرار گرفته دارای چند مولفه از جمله نمایشی از یک آیین سنتی و اصیل محلی، وجه هنری و زیبا شناختی، خارج کلیشههای رسمی و رسانه ملی در حوزه هنر مشروع و رسمی است و از طرفی پیوند با خاطرات قومی و محلی منطقهای و دلالتهای هویتی در سطوح ملی و ملی است.
او ادامه داد: همه این سطوح پنجگانهای که برشمردم میتواند این نمایشهای کوتاه را برای هر ایرانی جذاب کند. در شرایطی که اکثریت جمعیت تهران، اصالتی غیر تهرانی دارند، این ابعاد پنجگانه اگر در ارتباط مستقیمی با هویت و اصالت تاریخی ساکنان این شهر داشته باشد، بطور خاص و ویژه مورد توجه قرار می گیرد. اما اگر ربط مستقیم و خاصی نداشته باشد، همه آنها در سطحی کلان به مثابه بخشی از میراث و فرهنگ ملی ما، به هویت ملی افراد بطور عام و کلان مرتبط میشوند.
عضو شورای مرکزی انسانشناسی و فرهنگ اضافه کرد: در نتیجه آنچه که رخ میدهد، فرآیندی از لذت زیباشناختی و تجربه هویتی در سطوح خرد و محلی تا سطوح کلان و ملی است.
رحمانی با بیان اینکه استقبال مردم از عناصر هنرهای آیینی را میتوان با توجه به نکته فوق بهتر درک کرد، افزود: باید دقت کرد که وجه گردشگرانه، یک وجه فرعی و جانبی در مواجه و استقبال از این هنرهای آیینی است. زیرا وجه گردشگرانه، ماندگاری وعمقی را که وجه هویتی - فرهنگی دارد، نمیتواند داشته باشد.
او گفت: هنرهای آیینی جایی هستند که مردم یک منطقه، قومیت و خرده فرهنگ، می توانند خاطره قومی، هویت محلی و درنهایت خویش فردی و جمعی را در آن جستوجو کنند و از خلال این مواجه زیباشناختی با منابع هویتی و قومی خودشان، بتوانند هویت شان را بازسازی کنند.
این انسانشناس بیان کرد: البته وجه مفرح و شادمانه این هنرهای آیینی در استقبال از آنها بی تاثیر نبوده است. در نظام فرهنگی که شادمانه بودن، بطور سیستماتیک حاشیهای شده است، جامعه و بدنه جوان آن، عمیقا در جستجوی لحظات شادمانگی آیینی و زیباشناختیای هستند که آن را تجربه کنند. در این شرایط، مواجه شدن با هنرهای آیینی نقشی کلیدی برای پر کردن خلا حس شادمان بودن میتواند داشته باشد.
رحمانی اضافه کرد: هنرهای آیینی اصیل به دلیل آنکه میراث تاریخی و فرهنگی یک قوم و منطقه هستند، اصولا در مواجه با کج فهمیهای قدرت رسمی، ممکن است اندک زمانی در حاشیه قرار بگیرند، اما ضرورتهای هویتی و عاطفی افراد و گروههای جامعه، مجددا زمینهای را برای ضرروت حضور این آیینها فراهم میکند. جشنوارههای فرهنگی که در سالهای اخیر برگزار شدهاند، فرصت محدودی را برای نمایش و اجرای این هنرهای آیینی فراهم کردهاند. اما هنوز کفایت لازم را برای رفع نیازهای یک فرهنگ به هنرهای آیینی ندارند.
او با بیان اینکه البته در هنرهای آیینی چند مولفه هستند که آنها را دچار وجه مساله مند و گاه آسیب شناختی از منظر فرهنگ رسمی میکند، افزود: این مولفهها عبارتند از شادمانگی، عدم تفکیک جنسیتی، و مهمتر از همه حضور زنان و در نهایت کنشگری و اجرای زنانه در آنها. اصولا فضا و زمان آیینی، مهمترین ویژگی شان، تالیف نظم جنسیتی و سلسله مراتب قدرت در جامعه است. آیینها فضایی هستند که همه افراد از هر جنس و سن و مرتبهای در کنار هم قرار میگیرند. ضمن آنکه این جمع بودگی فراگیر و فارغ از تفکیکها و محدودیتها، در فضایی شادمانه و معمولا با رقص و موسیقی سنتی نیز همراه است.
عضو شورای مرکزی انسانشناسی و فرهنگ گفت: همه این مولفهها در شرایطی که فرهنگ رسمی ما، الگوها و کلیشههای محدودی را برای با هم بودگی فارغ از سن و جنس و مرتبه در یک فضای شادمانه (همراه با موسیقی و رقص سنتی) تعیین کرده است، به خوبی نشان میدهد که اصولا هنرهای آیینی با مختصات ساختاری فضاهای عمومی و رسمی ما در تناقض هستند. زیرا آنکه بر مسند قدرت تصمیم گیری در باب فضای عمومی است، معیارهایی را که باید رعایت کند با منطق بنیادین این آیینها همخوان نیست. در نتیجه این شرایط، ما شاهد این وضعیت هستیم در اندک زمان کوتاهی که هنرهای آیینی سنتی میتوانند فرصتی برای نمایش و اجرا در فضاهای عمومی پیدا کنند، به شدت مورد استقبال قرار می گیرند.
رحمانی بیانکرد: لذا سیاستگذاران فرهنگ عمومی هم باید درک خودشان از هنرهای آیینی سنتی اصلاح کنند و هم اینکه فرصت و فضای کافی در اختیار این هنرهای آیینی برای اجرا در زندگی مردم فراهم کنند. اینها بخشی از منابع فرهنگی و هویتی ما هستند، که نمیتوان آنها را در توسعه فرهنگی این جامعه نادیده گرفت یا حذف کرد.