خواندنی ها برچسب :

ادراک-حسی

در دو دهه اخیر، ادبیات اسلامی ما ارتباط تنگاتنگی با مفاهیم، اصطلاحات و نظریه های فلسفی و کلامی برخاسته از فرهنگ غرب داشته است
بسیاری از نقدهای وارد شده بر دیدگاه آلستون، مربوط به ادعای هم سنخ بودن تجربه دینی با تجربه حسی و از همه مهم تر، ناسازگاری تجربه های دینی در فرهنگ ها و سنت های دینی گوناگون است
وقتی یک عامل خارجی (محرک) در یکی از اعضای حسی اثر کند، این اثر از طریق اعصاب، به نخاع شوکی منتقل می شود و در آنجا واکنشی را ایجاد می کند که آن را «احساس» گویند، و همینکه این احساس در مخ تفسیر و تعبیر شد «ادراک» حاصل می شود
کتاب حاضر، همان گونه که از عنوانش پیدا است مجموعه ای مفصل از متون کلاسیک و معاصر را در معرفت شناسی در بر می گیرد
با توجه به گسترش و رونق چشمگیر مباحث معرفت شناسی در سال های اخیر، امروزه، تدوین متون درسی مناسب یک ضرورت به نظر می رسد
افلاطون قاعده «انسانْ معیاری» پروتاگوراس را، به کمک تلفیق آن با آموزه به اصطلاح او «سرّی» و نظریه ثِئایْ تتوسیِ «معرفت = ادراک حسی»، بگونه ای تفسیر می کند که به نسبی گرایی معرفتی تمام عیار و بسیار پیشرفته منتهی می شود؛ و سپس این نسبی گرایی را در اقدامی، به نظر ما، غیرتاریخی به ذهن پروتاگوراس تحمیل می کند
در این مقاله ابتدا میان منابع فردی شناخت و توجیه (مانند ادراک حسی و حافظه) و منابع اجتماعی آن (مانند گواهی) فرق گذاشته می شود و سپس بیان می شود که بخش اعظم دانسته های ما به مطالبی که دیگران به ما انتقال می دهند و بنابراین به گواهی آنها، وابسته است
تاریخ دریافت: 30/3/79 تاریخ تایید: 18/5/79