ابن عباس و جابر بن عبداللّه انصاری روایت کنند که رسول صلی الله علیه و آله فرمود: من در خانه ام هانی بودم به مکه میان خواب و بیداری که جبرییل آمد؛ مرا گفت: ای محمد! برخیز، من برخاستم، میکائیل با وی بود، پس جبرئیل دست من بگرفت و مرا به سقایه زمزم برد. ملکی را گفت: ابریقی آب از آب زمزم و آب کوثر بیار تا محمد وضو سازد.