نسل

مدرنیته همواره یکی از مفاهیم کلیدی در مناقشات و مباحثات روشنفکری ایرانی بوده است. روشنفکران ایرانی در تقابل با پدیده مدرنیته تاکنون چهار نسل را پشت سر گذاشته اند و در هر دوره رویکردی خاص به مدرنیته داشته اند

ذهن آدمی همواره بعنوان مرجع کاوشگر حقایق و واقعیات، پی جوی سؤالات اساسی و خفی خود می باشد، یکی از مسائلی که همواره ذهن بشر را به خود مشغول داشته، مسأله بقاء و جاودانگی در هر بعد و زمینه ای اعم از دنیا، روح، نسل و یا حتی عمل و کردار و … است.

ورا بریتن1 در پیشگفتار کتابش با عنوان گواه جوانی، ضمن یادآوریِ جنگ جهانی اول (19-1914)، می نویسد: «هرچه بیشتر ضرورت نوشتن مطلبی را احساس می کنم که نشان دهد مردان و زنان نسل من

در این راستا، مؤلف ابتدا به تبیین چهار نظریة مطرح پیرامون جمعیت می پردازد که عبارتند از:

شاید بتوان گفت که از میان جریانهای تاریخ معاصر ایران هیچکدام مانند جریان روشنفکری دچار گسیختگی و پریشانی نبوده اند که اینگونه به نسلها و نحله ها و سطوح گوناگون تقسیم شده و در مسیر مارپیچ خود، هنوز هم رو به سوی ناکجا آباد دارد

از آنجا که «من » نوعی، موجب گره خوردن فرد و نوع به یکدیگر می شود، آنهم به گونه ای که انفکاک وانقطاع آنها از یکدیگر، غیر ممکن یا دشوار است، چاره ای نیست جز این که بازهم درباره شناخت دیگران، از طریق شناخت پیوندها و ارتباطات بیشتر تامل کنیم، تابهتر بتوانیم به وظائف خود در برابر دیگران، آشنا شویم و این آشنائی، زیربنای یک سلسله تعهدات و اساس یک سلسله ت ...

والدین و مربّیان جامعه باید فرزندان جامعه را بدون پیچیدگی و ابهام و با مقدمات پایه های تغییر اجتماعی آشنا سازند تا فرزندان عزیز در گستره جامعه متلاطم و آرای گوناگون و در اعماق شبهه و تشکیکات روز بدون معرفت و شناخت غوطه ور نشوند.

جلسه امروز ما, جلسه ای سرشار از صفا و صمیمیت است. فضای جلسه, فضای محبت است

آقایان: احمد مسجدجامعی، دکتر علی لاریجانی، دکتر غلامعلی حداد عادل، دکتر حسین سلامی و دکتر محمدحسین پناهی

درباره تضادهای اجتماعی، روانی و فرهنگی نسل جوان امروز