خواندنی ها برچسب :

ولایت-مطلقه

در سه علم عرفان، کلام و فقه از ولایت بحث شده است. در عرفان ولایت را به سه قسم ولایت الهیه، ولایت بشریه و ولایت ملکیه تقسیم کرده اند، و ولایت بشریه را نیز به دو قسم ولایت عامه و ولایت خاصه تقسیم کرده اند.
معنای اطلاق در ولایت مطلقه فقیه را از چهار جنبه می توان بررسی کرد که جمع این چهار جهت، روی هم، تصویر جامع و روشنی از معنای این واژه تحویل می دهد.
مخالفان و منتقدان ولایت مطلقه فقیه، واژه مطلقه را مرادف با نامحدودی، استبداد، توتالیتر، ضد مردمی، دیکتاتوری، بی قید و شرطی و خدایگان سالاری می پندارند. و این دیدگاه را قرائت سلطنتی و یا فاشیستی از ولایت فقیه می انگارند.
آزادی و ولایت از جمله اصول و مبانی فقه سیاسی شیعه بوده و از جایگاه والایی برخوردار می باشند. یکی از مباحث بسیار مهم درباره آزادی و ولایت، رابطه ای است که این دو مفهوم در فقه سیاسی داشته و بر اساس آن رابطه، مفهوم خاصی پیدا کرده اند
از نظر لغوی داوری در اختلافات و دعاوی، فرماندهی، و صدور حکم یا دستور را «حکومت » گویند; و در اصطلاح کومت به کار یا مجموعه ای از کارها اطلاق می شود که بر عهده دولت، یا سازمان سیاسی جامعه است. (1) در زبانهای عربی و فارسی، اطلاق واژه «حکومت » به کار یا کارهای دولت، سه علت داشته است:
ولایت مطلقه فقیه از مظلومترین مفاهیم حقوقی - سیاسی است که درایران مطرح شده است. هم بدان جهت که دشمنان مغرض و سرسختی دارد و هم از آن رو که بسیاری از دوستان و طرفدارانش تبیین های صحیح و استواری از آن ارائه نداده، بیشتر به تمجید می پردازند و حتی در بعضی مواردچهره ای غیر منطقی از آن می نمایانند