بابامیل؛ در زندگی همه ما عوامل زیادی وجود دارند که باعث بروز تنش، درد و رنج در درون مان میشوند و ما به جای آن که خودمان را از شر این عوامل خلاص کنیم، مصرانه در درون مان حفظ شان میکنیم و گاهی آنها را بخشی از قسمت و تقدیر خودمان میدانیم. شاید زمان آن باشد که برخی از موضوعاتی را که کمکی به ما نمیکنند، اما ما در طول سالهای عمرمان درونی شان کرده ایم، رها کنیم و آن وقت حس خوبی را که از این تغییرات در ما ایجاد میشود، تجربه کنیم. بیایید به درست بودن 9 موردی که در ادامه مطرح میشود، اعتراف کنیم تا حال مان بهتر شود.
1- همیشه حق با من نیست
به طور طبیعی همه ما دوست داریم همیشه حق با ما باشد. این طرز فکر باعث میشود این حقیقت را که ما هم ممکن است اشتباه کنیم، قبول نداشته باشیم. ما از نظر خودمان همیشه درست میگوییم و چنین دیدگاهی بسیاری از مواقع به قیمت به هم خوردن روابط مان با دیگران یا ایجاد استرس و ناراحتی برای خودمان یا آنها تمام میشود، شرایطی که به هیچ وجه ارزشش را ندارد. هر زمان که وارد یک بحث شدید از خودتان بپرسید آیا من واقعا انسان مغرور و خودخواهی نیستم؟ آیا ترجیح میدهم درست بگویم یا انسان خوبی باشم؟
2- همیشه همه چیز در کنترل من نیست
سعی کنید این تمایل که همه آن چه را در اطراف تان میگذرد -کسانی که در اطراف تان هستند، موقعیتها و شرایطی که پیش میآید و اتفاقاتی که میافتد- در کنترل داشته باشید، کنار بگذارید. شاید شما هیچ وقت نتوانید یک شرایط اقتصادی خاص را پیش بینی کنید یا رفتارهای فردی که در خیابان با شما برخوردی خواهد داشت. این میزان از تلاش برای در کنترل داشتن همه چیز در زمانی که اتفاقی پیش بینی نشده میافتد، مشکلاتی را برای شما ایجاد میکند.
3-همیشه لازم نیست که شاکی باشم
این که همیشه از افراد، شرایط و موقعیتها شاکی باشید شما را ناراحت و افسرده میکند، اما به خاطر داشته باشید که فرد یا موقعیتی شما را ناراحت نمیکند مگر این که خودتان این اجازه را به آن بدهید. در واقع این موقعیتها نیستند که در ما احساس ناراحتی ایجاد میکنند بلکه نوع نگاهی که ما برای دیدن آنها انتخاب میکنیم این احساس را در ما به وجود میآورد. هرگز قدرت تفکر مثبت را نادیده نگیرید.
4- همیشه دیگران مقصر شکستهای من نیستند
سعی کنید این تمایل که دیگران را به خاطر داشتهها و نداشته هایتان مورد ملامت و سرزنش قرار دهید، رها کنید. فکر کردن در این زمینه انرژی زیادی از شما میگیرد. میتوانید این انرژی را در به دوش گرفتن بار مسئولیت زندگی تان صرف کنید. در ضمن با این کار، اگر سرزنشهای تان فقط جنبه منفی داشته باشد و فقط نقش دیگران را در شکستهای تان ببینید، هیچ وقت زمان به بررسی خودتان نخواهد رسید.
5- نباید همیشه چهره نقادانه به خودم بگیرم
سعی نکنید همیشه از کسانی که با شما تفاوت دارند انتقاد کنید. همه ما با یکدیگر تفاوت داریم، اما در این زمینهها مشترک هستیم: میخواهیم شاد باشیم، از سوی دیگران درک شویم، دوست داشته شویم و دوستدار دیگران باشیم. پس ابزارهایی را که دیگران برای رسیدن به این هدف انتخاب میکنند قضاوت نکنیم.
6- نباید از زندگی بترسم
ترس چیزی نیست جز یک احساس و هیجان که آن را در ذهن خود میپرورانیم. به عبارت دیگر ترس وجود واقعی ندارد بلکه ما آن را خلق میکنیم. ترس فقط در ذهن ما وجود دارد. اگر نوع احساس درونی مان را اصلاح کنیم، اتفاقاتی که در بیرون میافتند روند طبیعی خودشان را طی خواهند کرد. مارک تواین نویسنده انگلیسی سخن جالبی در این زمینه دارد، او میگوید: «من در زندگی سختیهای زیادی را تحمل کرده ام در حالی که تعداد کمی از این سختیها واقعاً رخ داده اند.» چیزی که تواین میخواهد بگوید این است که بسیاری از سختیهای زندگی اش فقط در ذهن او وجود داشته اند.
7-نباید همیشه عذر و بهانه بیاورم
همه عذر و بهانههایی را که معمولا میتراشید در جعبهای قرار دهید و آن را دور بیندازید، چون نیازی به آنها ندارید. بارها اتفاق افتاده است که ما خودمان را با عذر و بهانه هایمان محدود کرده ایم. به جای این که رشد کنیم و سطح خودمان و زندگی مان را ارتقا بدهیم، در دروغهایی که به خودمان میگوییم گیر افتاده ایم؛ مدام عذر و بهانه میتراشیم درحالی که 99.9 درصد این عذر و بهانهها واقعی نیستند و نباید مانع موفقیتهای بیشتر ما شوند.
8- نباید بر اساس نظر دیگران زندگی کنم
بسیاری از افراد در شرایطی زندگی میکنند که زندگی شان متعلق به خودشان نیست. آنها سعی میکنند طبق آن چه که به نظر دیگران درست است، زندگی کنند. فرهنگی که بسیاری از ما در آن زندگی میکنیم، راه را برای هنجارهایی هموار میکند که باعث میشود ما صدای درونی خودمان را نشنویم و در نتیجه کنترل زندگی را از دست بدهیم. با گذشت زمان کم کم فراموش میکنیم که چه چیزهایی ما را خوشحال میکند و ما واقعا از زندگی چه میخواهیم. اجازه ندهید عوامل دیگر شما را از مسیری که در آن حرکت میکنید منحرف سازند.
9- نباید در مقابل تغییر مقاومت کنم
بسیاری از ما بارها خواستهایم در زندگی مان تغییر ایجاد کنیم، اما نتوانسته ایم و در نهایت همه چیز و همه کس را مقصر دانستهایم جز خودمان. تغییرات به ما کمک میکنند تا قدم به قدم به جلو حرکت کنیم و شرایط زندگی خودمان و اطرافیان مان را بهبود ببخشیم. شاید همه تغییرات جنبه مثبت نداشته باشند، اما چیزی که ما باید خودمان را به آن عادت بدهیم مدیریت مقاومت در برابر تغییر است، این که سعی کنیم تغییرات مثبت را بپذیریم و با آنها مقابله نکنیم.
منبع: روزنامه خراسان