با شروع فصل سرما یکی از ویژگیهای شهری که پیش از آن کمتر مورد توجه قرار میگرفت، معتادان بیخانمانی هستند که خود را میان چند تکه موکت و پتو میپیچند تا بتوانند شبی دیگر زنده بمانند و نور و روشنایی فردا را ببینند.
به گزارش به نقل از آرمان ،با اینکه سالها از حضور چنین افرادی در شهر میگذرد، هنوز هم کاری ریشهای که روند را تغییر دهد صورت نگرفته است و هر سال سهمی از بودجه سازمانها و نهادها برای این مساله خرج میشود. در حالی که وضعیت زندگی معتادان بیخانمان هم هر سال نسبت به سالهای گذشته سختتر میشود.
در چند سال اخیر گرمخانهها و خانههای امنی برای محافظت از این انسانها در نظر گرفته شده است. در این زمینه مدیرکل بهزیستی استان تهران از صدور مجوز مرکز نگهداری از معتادان متجاهر در «کهریزک» خبر داد. داریوش بیاتنژاد با بیان اینکه در سال 97 بودجه سازمان بهزیستی برای ساماندهی و پذیرش 6 هزار و 750 نفر بوده است، گفت: سازمان بهزیستی از ابتدای سال تاکنون بیش از 10 هزار معتاد را غربالگری و ساماندهی کرده است. او با بیان اینکه برای انجام درست و به موقع خدمات بهزیستی لازم است تا بودجه سازمان بهزیستی در این حوزه به موقع پرداخت شود و افزایش یابد، ادامه داد: انتظار ما از مسئولان این است که با توجه به کثرت تعداد معتادان متجاهر در استان تهران توجه ویژهای برای تخصیص بودجه در این استان داشته باشد.
مدیرکل بهزیستی استان تهران با بیان اینکه در مجموع بین 15 تا 19 هزار معتاد متجاهر در استان تهران بسر میبرند، توضیح داد: از آنجایی که تهران دارای بیشترین آمار معتادان متجاهر در کشور است، باید برای حل مشکل و ساماندهی آنها در تهران ظرفیتسازی شود. بهزیستی نیز بر این باور است که برای داشتن بهترین عملکرد در این حوزه و افزایش کیفیت خدمات به این گروه باید هرچه بیشتر از ظرفیت بخش خصوصی استفاده کرد و دولت نیز در این فرایند نقش نظارتی داشته باشد. بیاتنژاد با اشاره به اینکه براساس حکم مقام معظم رهبری تمام نهادهایی که ظرفیت دارند میتوانند در این بخش فعالیت کنند، تصریح کرد: در حال حاضر سپاه و بسیج اعلام آمادگی کردهاند. همچنین نیروی انتظامی نیز ظرفیتهایی برای این منظور ایجاد کرده است که از جمله آن میتوان به آمادهسازی مرکز کهریزک که قرار است بعد از دریافت مجوز با نام «سروش» فعالیت کند، اشاره کرد.
خدمات سامانیافته نیستند
چند سالی است که معتادان متجاهر به نوعی قسمتی از شهر شدهاند تا جایی که حتما در طول روز شهروندان چندین بار چنین افرادی را در نقاط مختلف شهر میبینند و کم کم به حضور آنها عادت کرده اند. یک پژوهشگر اعتیاد با اشاره به تعریف معتاد متجاهر به «آرمان» میگوید: معتاد متجاهر یعنی فردی که به آخر خط رسیده و پناهی برای زندگی ندارد و بیخانمان است. آنها در سیستم کاهش آسیب جای میگیرند و ما هنوز نتوانستیم کاهش آسیب را قبول کنیم بنابراین سیستم انتظامی و سیستم حقوقی نتوانسته به رویکردی برسد تا بتواند با روند روبه گسترش افراد بیخانمان مقابله کند و فعالیتی در پیش گیرد تا این انسانها به این روز نیافتند.
رویا نوری با بیان اینکه ما خدمات کافی برای ساماندهی و کاهش آسیب نداریم، ادامه میدهد: در چنین روندی که امروز اجرا میشود تا زمانی آسیبها کاهش پیدا میکند و بعد افراد برای درمان ارجاع داده میشوند. این در حالی است که ما اصلا سیستم ارجاع نداریم. این پژوهشگر اعتیاد با بیان اینکه بزرگترین مشکل ما در مساله مخدر سیستم اجرا است، توضیح میدهد: اگر این سیستم به صورت شبکهای خدمات را تعریف کرده باشد، این خدمات بر اساس نیاز هر شخص به او میرسد، اما زمانی که ما چنین مدیریت موردی نداریم، نمیتوانیم اینها را غربال و نیازسنجی کنیم تا بر اساس نیاز به آنها خدمات ارجاع شود. وقتی بین خدمات شکست و گسست و اختلاف وجود دارد، ما نمیتوانیم اقدامات سامان یافته مبتنیبر نیاز افراد ارائه دهیم.
خدمات باید به مردم منتقل شود
نوری با اشاره به این نکته که روند خدمترسانی به معتادان متجاهر در سطوح مدیریتی به درستی بیان نشده است، میگوید: به همین دلیل زمانی که خدمات به اقشار جامعه انتقال داده میشود، حتی میتواند منجر به رفتارهای سلبی هم شود. ما باید ساختارها و مکانیزمهایی داشته باشیم، تا بتوانیم در سطح جامعه به مردم منتقل کنیم، چون آنها هنوز چنین مسالهای را باور ندارند. برای مثال میبینند که نیروی انتظامی برای خود کارهایی انجام میدهد و سازمان بهزیستی اقداماتی در این زمینه در دست اجرا دارد و گفته شده بسیج هم در حال ورود به این مساله است.
به گفته نوری این در حالی است که وزارت بهداشت، بهزیستی را قبول ندارد و کمپها در اقدامات حمایتی به صورت خود رأی عمل میکنند. نوری ادامه میدهد: وقتی چنین گسستی در اقدامات وجود دارد، چطور ممکن است که کار پیش رود. یکی از مشکلات مهم جامعه ما فقدان وحدت جمعی برای حل یک مساله است. وحدتی که باید به علت وجود یک باور نسبت به یک رویکرد وجود داشته باشد، در صورتی که باورها نسبت به رویکردها مختل است و توافق وجود ندارد و هیچ تیری به هدف نمیخورد. این گونه ما میبینیم که معتادان متجاهر و در ادامه آن بیخانمانها بیشتر میشوند و آنها مجبور به زندگی در هر گوشهای از شهر خواهند بود و این روند ادامه خواهد داشت.
به نقاط ضعف سیاستگذاری رسیدگی کنیم
چندین نهاد و سازمان برای مدیریت معتادان متجاهر تلاش میکنند و دلیل این مساله کمبود بودجه برای حل این موضوع اعلام شده به این گونه که هر کدام از سازمانها و نهادها بخشی از بودجه خود را به این مهم اختصاص دهند تا معتادان متجاهر در جامعه مدیریت شوند. نوری در این باره میگوید: وقتی بودجه مواد مخدر به جایی تخصیص پیدا میکند که خود آنها اگر بتوانند ناظر بر تخصیص بودجه به سازمانهای دیگر باشند. این اتفاق در جامعه ما نمیافتد، اعتیاد باید بودجه خود را داشته باشد. ما شاهد رفتاری خود مختار در سازمانها و نهادهایی خواهیم بود که به آنها برای پیشگیری و درمان اعتیاد بودجهای تخصیص داده شده است. برای همین است که امروز موازی کاری رایج شده است، چون آنها برای خود کار میکنند.
به گفته این پژوهشگر اعتیاد اگر برنامهریزی درستی در کار باشد و تخصیص بودجه با نظارت همراه باشد و دقیقا بر اساس نیاز اتفاق افتد مجموعههای مشابه به هم تشکیل نمیشود، چون در این صورت کار دچار درماندگی خواهد شد. او ادامه میدهد: اتفاقا باید مجموعهای از انسانهای مختلف که در حوزههای مختلف مشغول به کارند وجود داشته باشند که فکری پشت آن برنامهریزی ابتدایی باشد. هرچند وقتی در زمینهای گروهی متمرکز میشود، تمایل به اقتدارگرایی خواهد داشت. هر گروه میخواهد نظر خود را تحمیل کند.
در صورتی که اگر بتوانیم رویکرد دموکراتیک داشته باشم و از آرای مختلف زیر یک چتر استفاده کنیم، در این صورت افراد فکر نمیکنند که کاری که انجام میدهند کار ابتدایی و انتهایی است. او تاکید میکند که باید رویکردهای برنامهریزی را تغییر دهیم و اگر بخواهیم به همین صورت جلو برویم به دیوار خواهیم خورد، ادامه میدهد: از طرفی میگوییم که باید سیاستزدایی شود و از طرفی اعلام میکنیم که باید برای مسالهای برنامهریزی صورت گیرد. اگر به سیاست گذاری مواد مخدر توجه کنیم، این سیاست گذاری دارای نقاط ضعفی است که باید به آنها رسیدگی کنیم.