ماهان شبکه ایرانیان

سلوک اخلاقی آیت الله سیدعلی آقا قاضی (ره)

پژوهش در زندگی عالمان فرزانه، که به جز علم و دانش از کمالات معنوی و فضائل اخلاقی نیز برخوردار بوده اند، برای ما بسیار ضروری است؛ بویژه اگر این امر با توجه به انگیزه بازشناسی نکات دقیق اخلاقی و نیز دستیابی به نقش ارزنده آنها در کسب کمالات علمی و معنوی صورت پذیرد، درمییابیم که رمز موفقیت این عالمان ربانی در رسیدن بدان مرتبه از کمالات و نیز در به انج ...

سلوک اخلاقی آیت الله سیدعلی آقا قاضی (ره)

مقدمه

پژوهش در زندگی عالمان فرزانه، که به جز علم و دانش از کمالات معنوی و فضائل اخلاقی نیز برخوردار بوده اند، برای ما بسیار ضروری است؛ بویژه اگر این امر با توجه به انگیزه بازشناسی نکات دقیق اخلاقی و نیز دستیابی به نقش ارزنده آنها در کسب کمالات علمی و معنوی صورت پذیرد، درمییابیم که رمز موفقیت این عالمان ربانی در رسیدن بدان مرتبه از کمالات و نیز در به انجام رسانیدن رسالت الهی و مسؤلیت های فردی و اجتماعی، بیشتر در این بوده است که همگام با کاوش های علمی، به مسائل عالیه اخلاقی نیز توجه داشته و در راه تخلق و طهارت نفس مجاهدت مینمودهاند. آیت الله سیدعلی قاضی هم عالم و مجتهد، فقیه و فیلسوف، ادیب، ریاضیدان و عارف بوده و هم تجلی عرفانی ایشان در اخلاقش نمود داشته و اخلاقش زینت عرفانش بوده است. براستی ترسیم چهره این انسان والا و شناساندن منش این عارف یکتا به تشنگان فضیلت و عرفان بسیار سخت میباشد. بنابراین این مقاله تنها شعاعی از انوار این خورشید فروزان علم و اخلاق و عرفان را ترسیم می کند.

الگوی اخلاق و عرفان

مرحوم قاضی پیش از آنکه به تدریس مبانی نظری توحید پرداخته باشند، در عمل و کردار موحد و یکتاپرست بودند و نشانه های خداجویی و ترک دنیا و زهد و ایمان در کردار ایشان آشکار بود و همین سلامت رفتار و گفتار موجب می شد که دل های پاک شیفته او شوند و به ایشان به دیده شخصیتی الهی بنگرند. ایشان پیش از گفتار، عمل می کرد و قبل از آنکه مردم را با زبان ارشاد کند، با کردار خویش راهنما بود. سکوت او تفکر و کلام او حکمت و رفتار او دلیل و برهان راه جویان بود و سراسر وجودش را از عمل به دستورات اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) انباشته بود. خاطراتی که از زبان و قلم شاگردان و مریدان آیت الله قاضی به یادگار مانده است، پرده از عظمت اخلاقی و عرفانی آن ستاره آسمانی برمیدارد و چهره ملکوتی آن پیر فرزانه را به تصویر می کشد و زوایای پنهان وجود او و ویژگیهای اخلاقی و عرفانی ایشان را بیان می کند. در اینجا مروری کوتاه در مورد سجایای اخلاقی و صفات پسندیده آن بزرگوار نموده، به این امید که تدبر در سیره عملی آن واصل کوی دوست، زنگار از دلهای تیره ما بزداید و عشق حرکت در این مسیر را در روان خفته ما ایجاد کند.

فقر و زندگی زاهدانه

چنان که از سخنان و نوشتههای نزدیکان مرحوم آیت الله قاضی روشن می شود، زندگی آن بزرگوار بسیار ساده بود و در نهایت فقر و تنگدستی روزگار می گذرانید. در خانه او غیر از حصیر خرمایی چیزی نبود و چه بسا برای روشن کردن چراغ نفتی در شب به جهت نبودن لامپا و یا نفت، در خاموشی به سر میبردند. اما سختی زندگی، ذرهای این عارف وارسته را از مسیر بندگی خارج نکرد و همواره صبر و توکل را پیشه خود می ساخت. تنگی معیشت و فقر در بعضی از مقاطع زندگی، آنچنان آقای قاضی و خانواده اش را تحت الشعاع قرار می دهد که بعضی از کتاب هایشان را میفروشند تا از پول آن امرار معاش کنند ولی هرگز راضی نمی شود از وجوهات شرعیه استفاده کند. در حالی که هزار و یک توجیه برای استفاده داشتند. و این ها همه شرایط زندگی است که این مرد روحانی دارد و با این همه شاگردانش وقتی می خواهند وی را توصیف کنند می گویند: «از لحاظ توکل احدی را مانند قاضی ندیدیم. آن چنان مانند کوه استوار بود که ابداً مسائل مختلف اجتماعی و زندگی خم به ابروی ایشان نمی آورد! آری او کوه است.»

عشق به عبادت و قرائت قرآن

عبادت کلید بندگی است و قرآن راهنمای عابدان است و چگونگی عبادت را می آموزد. قرآن دعوتی است از خداوند که با آن، بنده را به سوی خود میخواند و راه به او نشان می دهد و چگونگی سلوک را به او می آموزد و دعا، دست نیاز بنده به درگاه اوست. عابد زاهد، آیت الله سید علی قاضی طباطبایی (قدس سره) عاشق عبادت و دعا و شیفته قرائت قرآن بود و جان خویش را با این دو پالایش می کرد و با اشک شوقی که به درگاه معشوق خویش می ریخت، نهال بندگی را آبیاری مینمود. قرائت قرآن و دعا، بخش مهمی از اعمال روزانه مرحوم قاضی بود. قرائت آن بزرگوار، برخاسته از عشق درونی به وحی الهی و نیز همراه با رعایت آداب بود. مرحوم علامه طباطبایی (ره) از آیت الله سید علی قاضی چنین نقل فرمودهاند: اگر من به جایی رسیده باشم، از دو چیز است: قرآن کریم و زیارت سیدالشهداء صلوات الله علیه.

عشق به اهل بیت عصمت و طهارت علیه السلام

محبت و شیفتگی آیت الله العظمی قاضی نسبت به خاندان رسالت چیزی نبود که بر کسی پوشیده باشد. شیدایی این حکیم وارسته در مراسم عزا و جشن این خاندان به خوبی آشکار بود؛ بویژه عشق سرشار وی به سیدالشهداء، حسین بن علی علیه السلام شوری عجیب در او ایجاد می کرد. فرزند ایشان، استاد سید محمد حسن قاضی طباطبایی می نویسند: آن بزرگوار در روز عید غدیر خم سر از پا نمی شناخت؛ لباسهای فاخری میپوشید و در خانه خود جشنی برپا می کرد و دوستان و آشنایان را دعوت می کرد و از مهمانان با میوه و شیرینی پذیرایی مینمود.

علاقه وافر مرحوم قاضی به امیرالمؤمنین علی علیه السلام موجب شد که ایشان برای همیشه در نجف اشرف بمانند و سکونت در این شهر گرم و سوزان را بر اقامت در زادگاه خویش و یا هر شهر دیگری ترجیح دهند.

تواضع و فروتنی

بزرگترین آفت سر راه عالمان ربانی، خودبینی و برتری جویی می باشد در نتیجه رهروان این راه باید مراقبت ویژه ایی در این رابطه از خود نشان بدهند مرحوم آیه الله قاضی در این رابطه بسیار کوشا بوده و تواضع و فروتنی اش مثال زدنی بود. و در خدمت به خلق و پرهیز از شهرت طلبی یگانه بود. ایشان برای آنکه کسی او را در زمان زیارت نبیند در ساعاتی از روز که مردم بخاطر شدت گرما به سردابها پناه می بردند، به بارگاه امیرالمؤمنین (ع) تشرف حاصل می نمود در نتیجه کمتر کسی بود که او را در زمان زیارت مشاهده بنماید.

مرحوم آیت الله آقا میرزاعلی غروی علیاری در حق استاد خویش چنین فرمودهاند: در عین حال که ایشان بحر مواجی از علم، اخلاق و عرفان بودند، بسیار کم حرف میزدند و در سلام سبقت می جستند. از جمله خصوصیات آن مرحوم این بود که کمتر در مجامع حاضر میشدند و شاید مدتها کسی ایشان را نمیدید. شبها که مشغول تهجد بودند؛ روز هم یا مطالعه می فرمودند و یا فکر می کردند. غالب ایام، ساعت دو بعد از ظهر که مردم از گرمای سوزان نجف به سردابها پناه می بردند، ایشان وضو می گرفتند و تشریف میبردند حرم برای زیارت حضرت امیرالمؤ منین علی علیه السلام. به نظر من ایشان در حالات معنوی، اخلاقی و معرفت مردی نابغه بودند.

رعایت پاگیزگی و آراستگی ظاهر

با توجه به اینکه مرحوم قاضی در انجام مستحبات و دوری از مکروهات بسیار کوشا بود در رعایت آداب ظاهری و رعایت پاکیزگی ظاهری نیز دقت بسیار می کرد، بطوری که شیخ مسلم جابری ادیب و شاعر و واعظ مشهور نجف در وصف ایشان می گوید: «... سیدی خوش قامت، با انگشت هایی حنایی. .. عمامه کوچکی بر سر بسته بود و لباسهای سفید بر تن داشته. .. در حین راه رفتن، سرش را فقط به زمین انداخته بود و لب هایش حرکت می کرد؛ گویا مشغول ذکر بود، خلاف عادت علما و طلاب نجف، لباس های نظیف و تمیز پوشیده بود؛ همراه با کفشهای مرتب.»

تجلی ایمان و اطمینان نفس

بندهای که در ژرفای وجود خویش معشوقی جز خداوند و محبوبی جز رضای او نداشته باشد، از هیچ حادثهای هراس به دل راه نمی دهد و در نظر او فقر و ثروت، بیماری و سلامتی، جنگ و صلح و رضایت و خشم مخلوق مساوی هستند؛ چرا که تمامی حوادث و اتفاقات عالم هستی را از خداوند متعال میداند و تسلیم محض و خشنود از خواست اوست. این حالت معنوی، اوج توحید و یکتاپرستی میباشد و از بندهای که دلش به نور ایمان و اعتماد کامل به خداوند تبارک و تعالی و نفی هر چه غیر او است روشن است، جز این انتظار نمی رود. در زندگی آیت الله قاضی نیز به صحنه هایی برمیخوریم که تجلی روح والا و نفس مطمئن و آرامش درونی ایشان می باشد و از این روست که شخصیت وی مورد تمجید و تکریم حضرت امام خمینی (ره) قرار گرفته، در مورد ایشان می فرمایند: «قاضی، کوهی بود از عظمت و مقام توحید.»

ادب و احترام

مرحوم قاضی هیچگاه در صدر مجلس نمی نشست و با شاگردانش هم که بیرون می رفت جلو راه نمی رفت، و آن گاه که در منزل، شاگردان و مهمانان سراغشان می آمدند برای همه به احترام می ایستاد.

آیت الله سیدعباس کاشانی در این باره می فرماید: من آن موقع سن کمی داشتم، ولی ایشان اهل این حرفها نبود. بچه های کم سن و سال هم که به مجلس شان می آمدند بلند می شدند و هر چه به ایشان می گفتند که اینها بچه هستند، می فرمودند: «خوب است بگذارید این ها هم یاد بگیرند.»

آیت الله نجابت نقل می کردند: «او آن قدر مبادی آداب است که وقتی در منزل مهمان دارد برای خواندن نماز اول وقتش از او اجازه می گیرد.

شهرت گریزی

آیت الله قاضی به شاگردان خود که درباره استادانشان از ایشان سؤال می کنند با تندی می گوید: «برای من سلسله درست نکنید.» و در یکی از جلسات یکی از حاضران را کنار می کشد و در حالی که اشک از چشمانش سرازیر می شود می گوید: «فلانی شنیده ام نام مرا در منبر می بری، اگر به حلال و حرام معتقدی من راضی نیستم. نه بالای منبر، نه زیر منبر اسم مرا بیاوری. می گوید هر که به درس من می آید در حق من، مبالغه، حرام است.»

سکوت و کم حرف بودن

او دائم السکوت بود و بعضی وقتها از جواب دادن طفره می رفت. شاگردانش می گویند حتی گاهی به نظرمان می آمد ایشان نصف حرفها را نمی زنند که مبادا حمل بر غلو و اغراق شود. آیت الله سید عباس کاشانی نقل کردند که ایشان به ارادتمندان می فرمودند: «بینی و بین الله راضی نیستم درباره من مجلس درست کنید.» و حال آن چیزهایی را که نقل می کنند شاید ثلث حقایق و داشته های ایشان هم نیست.

نیکی به همسایه

به همسایگان خود بسیار نیکی می کردند و عادت بر این داشتند که بار اول با هر که همسایه میشدند، لباس های او را حتّی یک بار می شستند.

رفتار با فرد کینه توز

فردی از ایشان کینه وبغض بر دل داشت و با ایشان دشمنی داشت. روزی ایشان وارد حرم امیرالمومنین شدند وفوراً بیرون آمدند و برگشتند. شاگردان علت را پرسیدند، فرمودند:

شخصی با من دشمنی و کینه داشت، اگرمرا میدید کینهاش تازه میشد و تمام عبادات و زیارتش بیارزش میشد، نرفتم تا اعمالش تباه نگردد!

دیگر ویژگیهای اخلاقی آیت الله قاضی

بسیار متواضع بودند و می فرمودند:

به من نگویید آیت الله، من آنطور که شما می گویید

نیستم.» هیچ گاه جلوتر از شاگردان راه نرفتند. تخلصشان را هم در اشعارشان «مسکین انتخاب کرده بودند. همیشه وضو داشتند و هیچگاه نشد بی وضو راه روند، از شدّت ذکر، لبهایشان رنگش به کبودی میزد و خلوتشان بیش از جلوتشان بود. در مراسم ها و جلسات کفشهای شاگردان را یا پاک می کرد و یا کفش ها را جفت می کردند. آیت الله خوئی می فرمایند:

ما ازترس اینکه کفش هایمان را پاک نکنند، آنها را زیر بغل می گرفتیم و وارد جلسه می شدیم.» فقیر، درِ خانه میآمد و ایشان سهم غذای خود را میدادند و از سهم دیگران هم نمیخوردند و می فرمودند: «من سهم خودم را دادم رفت.» پول که به دست می آوردند، اضافه آنرا فوراً می بخشیدند.

نتیجه گیری

بررسی ابعاد گوناگون زندگی فقیه، حکیم و عارف بزرگ و استاد استادان عرفان و اخلاق در روزگار ما، یعنی مرحوم آیت الله العظمی سید علی قاضی طباطبایی میتواند قدمی در راه شناساندن ذخایر فرهنگی شیعه و کشور اسلامی ما ایران باشد. و این امر به ویژه در روزگاری که نسل جوان ما در اعماق فطرت خویش در جستجوی الگوی عملی است تا راه از چاه باز شناسد، معرفی این اختران تابناک آسمان هدایت و معنویت می تواند بهترین هدیه به آنها باشد زیرا به حق این عالمان راستین اسلام هر یک الگو و نمونهای هستند که می توان نظام اخلاقی اسلام را در صحنه زندگی آنان مجسم دید. بنابراین، اساس زندگی این فرزانگان که با تاسی به انبیای الهی و ائمه معصومین علیه السلام، بر ارزش های اخلاقی بنا نهاده شده است میتواند نقش مهمی در تربیت و ساختن انسان داشته باشد.

منابع

1- شمس الدین، سیدمهدی، اخلاق اسلامی در برخوردهای اجتماعی، ص 31.

2- از یادداشتهای استاد سیدمحمدحسن قاضی طباطبایی.

3- حسینی تهرانی، سیدمحمدحسین، مهر تابان، ص 58.

4- مصاحبه با حضرت آیت الله غروی علیاری، جمهوری اسلامی، 24/ 4/ 1369 ص 6.

5- روزنامه کیهان، ویژگی های اخلاقی و معنوی آیت الله سید علی قاضی، شماره 20142، 23/ 11/ 90، ص 6.

6- سایت اینترنتی تبیان.

7- سایت اینترنتی صالحین.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان