به مناسبت روز معلم

منش و شیوه مصطفی ملکیان در دوره تدریس: حضور و غیاب نمی کردم

اگر یک سؤال دانشجو جواب داده شود بهتر از این ناهار است، حال شما در اتاق فلان استاد بروى بگوید؛ آقا مگر نمى‏بینى من ناهار مى‏خورم یا اصلاً در اطاقش را قفل کند این استاد اگر علامه دهر هم باشد روى دانشجو تأثیر گذار نخواهد بود.

مصطفی ملکیان*

 هیچ گاه حضور و غیاب نمی کردم

از سال 1365 که وارد دانشگاه شدم، چه زمانى که در مقطع لیسانس تدریس مى‏کردم چه زمانى که در مقطع فوق لیسانس تدریس مى‏کردم و چه الان که چند سال است در مقطع دکترى فقط درس مى‏دهم هیچ گاه حضور و غیاب نکردم، هرچه قدر دانشگاه پافشارى مى‏کرد، مى‏گفتم ؛ من اهل حضور و غیاب نیستم. استدلال من این بود که اگر درس استاد جذابیت علمى یا معنوى براى دانشجو داشته باشد حضور و غیاب هم که نکنى دانشجو مى‏ آید. درس یا باید جذابیت علمى داشته باشد یا معنوى و اگر این جذابیت را نداشته باشد با زور حضور و غیاب فقط مى‏توانید بدنش را بیاورید بدون اینکه استفاده علمى و معنوى ببرد. 

فاصله ایجاد نکردن بین استاد و دانشجو

اگر حمل بر خودستایى نباشد من تا الان که در دانشگاه تدریس کردم و در خدمت شما هستم حتى یک کیف معمولى، یک کیف سامسونت دستم نگرفتم، با اینکه خود شما هم مى‏دانید که امروز یک دانشجوى دوره لیسانس هم که یک جوان هیجده نوزده ساله است با کیف سامسونت سر کلاس مى‏آید. مى‏گویم یک کیف سامسونت هم یک فاصله ایجاد مى‏کند. وقتى دانشجو این را مى‏بیند احساس مى‏کند که انگار معلم ما، مثل خودمان نیست.

تأثیرات منفی تکبر استاد
من بارها و بارها گفته‏ ام ما که نمى‏توانیم تمام عالم و آدم را مرفّه کنیم، فقر مادى که ریشه کن کردنى نیست، لااقل کارى کنیم که فقر براى فقیر قابل تحمل شود. استادى که از اول با تکبر سر کلاس مى‏رود فاصله ایجاد مى‏کند، شما وقتى جلوى شاگرد بلند شوید، وقتى ابتداء به سلام کنید تأثیرش را خواهید دید. این‏ها فیلم بازى کردن نیست، این‏ها باید در انسان جبلى شود.

 اگر یک سؤال دانشجو جواب داده شود بهتر از این ناهار است
من در تمام سالهایى که در دانشکده ادبیات بودم خدا شاهد است در مجموعه این سال‏ها بیست وعده ناهار نخورده‏ام چرا؟ چون وقتى دانشجو به اتاق من مى ‏آید. اگر بگویم آقا برو بیرون وقت ناهار من است، رنجیده مى‏شود. ناهار را روى میز مى‏گذاشتند ولى وقت نمى‏شد بخورم، آنقدر دانشجو سؤال مى‏پرسید و اشکال مطرح مى‏کرد تا اینکه ساعت 2 شده باید مى‏رفتم کلاس بعدى.

اگر یک سؤال دانشجو جواب داده شود بهتر از این ناهار است، حال شما در اتاق فلان استاد بروى بگوید؛ آقا مگر نمى‏بینى من ناهار مى‏خورم یا اصلاً در اطاقش را قفل کند این استاد اگر علامه دهر هم باشد روى دانشجو تأثیر گذار نخواهد بود. 

فرق است بین استادى که آمده در دانشگاه تا آن چیزى را که دارد به دیگران هم، بدهد تا آن استادى که آمده هرچه را ندارد بگیرد.

دانشجو باید احساس کند که استاد آمده تا چیزى را که دارد به او بدهد نه چیزى را که ندارد از او بگیرد، من بارها گفتم آنچه مهم است این است که دانشجو احساس نکند که استاد پول و شهرت ندارد و آمده از طریق ما به شهرت برسد، یعنى آن چیزى را که ندارد از ما بگیرد، فرق است بین استادى که آمده در دانشگاه تا آن چیزى را که دارد به دیگران هم، بدهد تا آن استادى که آمده هرچه را ندارد بگیرد.

*سخنرانی استاد ملکیان در گفتگو با معلمان دینی، دهه 80 /منبع: کانال تلگرامی نویسنده

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان