عشق چیست و چگونه میتوان به عشقی پاک دست یافت؟

۱ - عشق یعنی دوست داشتن افراط گونه که جان به پای محبوب میبازد که برای خود در برابر معشوق ارزشی نمیشناسد، عشق از ماده عشق همان گیاه زرد رنگی است که گیاه شناسان به آن ساس میگویند و در نظر عرف همان گیاهی زرد رنگی است که به دور بوته بادمجان و گوجه میپیچد و رنگ آنها را زرد میکند و اندک اندک میخشکاند، آن گونه که عاشق رخسار زرد دارد

 1 - عشق یعنی دوست داشتن افراط گونه که جان به پای محبوب میبازد که برای خود در برابر معشوق ارزشی نمیشناسد، عشق از ماده عشق همان گیاه زرد رنگی است که گیاه شناسان به آن ساس میگویند و در نظر عرف همان گیاهی زرد رنگی است که به دور بوته بادمجان و گوجه میپیچد و رنگ آنها را زرد میکند و اندک اندک میخشکاند، آن گونه که عاشق رخسار زرد دارد. یک تکیه کوچک از این ساس (جان مایه عشق) کافی است تا یک باغ را آلوده سازد، همان گونه که یک اخگر عشق جان آدمی را به آتش خود میسوزاند و... عاشق شدن نیازمند آتش معرفت است تا به محاسن محبوب آگاه شود، آن گاه خود را فدایی او میسازد. آن که به آتش عشق مبتلا شود، دیگر وجودی برایش نیست تا باقی بماند و همچنان عاشق باشد. آن چنان ساس اطراف گیاه را فرا میگیرد که دیگر بادمجان و گوجه دیده نمیشود تا آن جا که جان گیاه را میگیرد. عشق اگر عشق باشد، اثری دارد که بیان نمودیم و عاشق در پایان فنا است. دیگر زندگی نیست و عاشق در شعله عشق میسوزد و رنگ میبازد و آنچه در پایان میماند، اثر عشق است.
اما در مکتب عاشقان سخن از گناه و کفر نیست؛ سخن از قرب و بُعد، رضایت و غضب معشوق است. گناه و عقوبت در وادی تکلیف معنا پیدا میکند و این جا عشقورزی برای عاشق یک تکلیف نیست که اگر انجام نگیرد، عذاب و حرمت در پی داشته باشد، بلکه چارهای جز عشق ورزی و بدون آن عاشق بودن معنا ندارد. مراحل آغازین عشق کشش است. تا کشش نباشد، کوشش نیست و این مهم با صمت (سکوت) عزلت (گوشه نشینی) و سهر (شب بیداری) به کف آید. پر واضح است که با باز شدن پای کشش، زندگی سراسر نشاط و وجد و حال است. به تعبیر دیگر به زبان خودتان طراوت و شادابی است و خستگی جایی ندارد. در این صورت زندگی خود به خود معنا و مفهوم پیدا میکند.

آنچه تاکنون به صورت گزارش تقدیم شد، نگاه به موضوع از زاویه و نگاه شما بود، ولی چون در پایان نامهی شما قلم رنگ دیگری به خود گرفته است و از دوران کودکی و... سخن گفتهاید و از گذشته خویش ناراحت و ناخشنود هستید (گویا) باید از دریچه دیگری به موضوع نگاه کرد، و آن نگاه روان شناسانه و ارائه خدمات مشاورهای است. اما اطلاعات ارائه شده از طرف شما برای انجام این وظیفه و تقدیم این خدمت بسیار اندک است و برای تقدیم نمودن خدمت کامل و کارآمد کافی نیست. فعلاً (تا مکاتبه بعدی که اطلاعات بیشتری به ما برسد) عرضه میداریم:
داشتن یک زندگی شیرین و عاری از گناه و همراه با لذت شروع بسیار ساده است. بسیاری از انسانها زندگی شاد و با نشاطی را دارند، در حالی که از امکانات زندگی بیبهرهاند. برعکس افراد زیادی به رغم بهرهمندی از امکانات و سلامت جسم، از زندگی شاد محرومند! علت اساسی این پدیده، شیوه نگاه و طرز تلقی از دنیا و زندگی دنیوی است. اگر قناعت را سرلوحه زندگی خود سازیم و در تمام انتظارات مادی و معنوی به دستمایه خود نگاه کنیم، نه به سرمایه دیگران و فقط درصدد بهره برداری از امکانات در دسترس باشیم و از خود انتظار پرواز نداشته باشیم و... زندگی راحت و آرام میشود و شما به آرامش همراه با خرسندی میرسید. بنابراین:
1 - گذشته تیره و تار را مرور نکنیم و از آن عبرت بگیریم.
2 - یک نقطه تیره اندک را به تمام زندگی خود سرایت ندهیم و آن را در تمام زندگی حاکم نسازیم.
3 - به امتیارات و امکانات و استعدادهای خود توجه داشته باشیم و آنها را ببینیم.
4 - درصدد بهره برداری از اندک سرمایه و امکانات خود باشیم.
5 - برای زندگی خود و فرزندان خویش برنامه بلند مدت و کوتاه مدت داشته باشیم و سرمایه و امکانات را در مسیر آن برنامه به کار بگیریم.

6 - در صورت یک لغزش، گناه و رخداد یک حادثه ناگوار، بعد از درس آموختن، آن را رها کرده و حتی فراموش سازیم.
7 - به قضاوت دیگران فقط در حد یک پیشنهاد نگاه کنیم.
8 - از عملکرد دیگران فقط به میزان عبرت (نه سرزنش و نه پیروی) متأثر شویم.
9 - نگاه به آینده داشته باشیم؛ آیندهای روشن، امیدبخش و تحرک آفرین.
10 - سرزنش خود و بستگان خویش را کنار بگذاریم و خود را نه کم تر از آنچه هستیم و نه بیشتر از آنچه هستیم ببینیم.
بدون تردید همای سعادت هم آغوش شما خواهد بود. در این شک نداشته باشید پس تا آن زمان که به صورت خاص و معین مشکلی خود را بگویید و اطلاعات لازم را در اختیار گذارید  .


منبع : پاسخگو
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان