ماهان شبکه ایرانیان

بنی حمود در مالقه (۴۰۷ ۴۴۹)

1 علی ناصر بن حمود 407

2 قاسم مأمون 408

3 یحیی معتلی 412

4 قاسم (بار دوم) 413

5 یحیی (بار دوم) 416

6 ادریس متأید 427

7 حسن منتصر 431

8 ادریس دوم (عالی) 434

9 محمد اول مهدی 438

10 ادریس سوم موفق 444

11 ادریس دوم (بار دوم) 445

12 محمد دوم مستعلی 446

همانطوری که بیان گردید اندلس تا سال 857 که سال پیروزی مسیحیان در آن سرزمین است، شاهد دو دوره حکومت ملوک الطوایفی بوده، ملوک الطوایفی اول که قبل از حکومت مرابطون بوده است مثل حکومت بنی حماد در مالقه و بنی عباد در اشبیلیه و بنی زیری در غرناطه و بنی عامر در بلنسیه و... و ملوک الطوایفی دوم که بعد از حکومت موحدون در اندلس بوده است مثل بنی هود در مرسیه و امرای لبله و امرای بلنسیه و امرای مینورکا و بنی نصر در غرناطه .

علی بن حمود

بنی حمود به سال 407 قرطبه را گرفتند و سلیمان مستعین را کشتند و چهل سال بر این ولایت حکومت کردند که در فواصل آن فترت ها بود که بعضی افراد خاندان اموی خودنمائی میکردند اما نمیتوانستند قدرت دیرین را تجدید کنند که رقابت بربر و سقلاب و عرب و اسپانیول و فتنه های پیاپی فرصت استقرار و قدرت نمائی نمیداد.

بسال 407 علی بن حمود که نسب بادریس علوی بنیانگزار دولت ادریسیان می برد در اندلس قدرت یافت، وی پیش از آن ولایت سبته داشت و برادرش قاسم بن حمود در جنوب اندلس حکومت جزیره خضرا داشت و چون سلیمان مستعین قوت یافت خیران یکی از سرداران بربر که دل با هشام مؤید داشت مردم را بضد سلیمان خواند و علی بن حمود را تحریک کرد که بشورد و قرطبه را بگیرد و قدرت را از چنگ سلیمان در آورد، خیلی زود کار خیران بالا گرفت و مردم بسیار بر او فراهم شد و علی بن حمود بدستیاری وی راه قرطبه گرفت و بسال 407 آنجا را متصرف شد و مردم که پنداشتند هشام مؤید زنده است با او به اطاعت هشام بیعت کردند و سلیمان مستعین با پدر و برادر گرفتار شد و نام علی را بر منبرهای قرطبه در خطبه گفتند و لقب او المتوکل علی الله شد.

عبد الرحمن نواده عبد الرحمن ناصر از فتنه های قرطبه جان بدر برد و به کوهستان جیان گریخت و خیران بربر با او بیعت کرد و لقب مرتضی یافت، خیران بر ابن حمود شوریده بود و امیران سرقسطه و شاطبه و والانس نیز بهمدلی او راه غرناطه گرفتند.

دوران ابن حمود نپائید و هنگامی که بجنگ یاران مرتضی میرفت کشته شد سه تن از غلامان سقلاب که از وی مهربانی بسیار دیده بودند خونش را بریختند و گفتند از او کینه ای نداشتیم اما چون به مردم ستم میکرد او را کشتیم و تأیید کردند که بتحریک خیران یا دیگران نبوده است.

جانشینان علی بن حمود

از پس علی، قاسم بن حمود حکومت قرطبه یافت و لقبش مأمون شد اما ایام او کوتاه بود و بسال 413 برادرزاده اش یحیی بن علی بن حمود ولایتدار سبته بر ضد وی بشورید و لقب معتلی یافت.قاسم به سویل گریخت و نیرویی از بربران فراهم کرد و بقرطبه بازگشت و سال بعد آنجا را گرفت و شش سال حکومت داشت.بار دیگر یحیی قرطبه را بگرفت و قاسم را بزندان کرد و چون یحیی بمرد و برادرش ادریس حکومت یافت قاسم را که هشتاد سال داشت بکشت (431)

بهنگام هزیمت قاسم بن حمود و بربران، مردم قرطبه خواستند حکومت بنی امیه را تجدید کنند و با عبد الرحمن بن هشام اموی بیعت کردند و لقب او المستظهر بالله شد (414) ولی خلافتش بیش از چند هفته نبود و کشته شد آنگاه مردم محمد بن عبد الرحمن ناصر را بخلافت برداشتند (414) و لقب او مستکفی شد.وی جز شکم بارگی و شهوت پرستی هنری نداشت، دورانش بیش از شانزده ماه نبود و عاقبت مردم قرطبه بشوریدند و او را از خلافت برداشتند (416)

از پس مستکفی قرطبیان بجانب حمودیان متمایل شدند و با یحیی بن حمود که لقب معتلی داشت بیعت کردند اما او در مالقه بماند و قرطبه را به عبد الرحمن بن عطاف یفرنی سپرد و همچنان عنوان خلافت داشت تا بسال 417 که بار دیگر کار حمودیان سستی گرفت و مردم بجانب امویان متمایل شدند و با ابو بکر هشام نواده عبد الرحمن ناصر بیعت کردند که لقب او معتمد شد (418) و بسال 420 بقرطبه رفت دوران وی پر از فتنه بود و بسال 422 از خلافت افتاد، ابن اثیر گوید: «سبب آن بود که با بربران دل صاف داشت و با آنها نیکی میکرد و قرطبیان از وی بیزار شدند و او را بینداختند.»

و هم او گوید: «از آن پس آنکه نام یحیی بن حمود را از خطبه برداشتند و با معتمد بیعت کردند یحیی نیرویی فراهم آورد و سویل را محاصره کرد و در محاصره کشته شد.(417)

از پس یحیی با برادرش ادریس بن علی که ولایت سبته و طنجه داشت بیعت کردند (417 431) ادریس مالقه را پایتخت کرد و ولایت سبته را ببرادرزاده خویش سپرد، لقب ادریس المتأید بالله بود و دوران حکومتش تا 431 دوام داشت.

از پس ادریس، پسرش محمد اول حکومت یافت و ایام او دوامی نداشت و پس ازاو حسن بن یحیی حمودی حکومت یافت و بسال 434 بمرد آنگاه بربران ادریس دوم را خلیفه کردند و لقب او عالی شد، وی مردی نیک نفس بود و صدقه فراوان میداد همه تبعیدیان را بوطن آورد و املاکشان را باز داد.مردی ادب دوست بود و شعر نیکو میسرود، اما سیاست ملکداری نداشت و با مردم شرور ملایمت کرد و قلعه ها را بایشان سپرد و هم وزیر خویش موسی بن عفان را به آنها تسلیم کرد که خونش را بریختند و یارانش از اینهمه بی تدبیری بشوریدند و او را از خلافت برداشتند و با محمد اول بیعت کردند (438 444) و لقبش مهدی شد وی مردی شجاع بود و بربران از او بیمناک بودند از اینرو وی را از خلافت برداشتند و ادریس بن یحیی را گذاشتند (444 445) و لقبش موفق شد.

ابن اثیر گوید: «در آخر دوران بنی حمود کارها آشفته شد تا آنجا که در یک وقت چهار کس از خاندان حمودی در منطقه ای که وسعت آن بیش از سی فرسخ نبود عنوان خلافت داشتند.»

بسال 446 محمد بن ادریس ثانی بخلافت رسید و لقبش مستعلی شد اما قدرتی نداشت و سه سال دوران وی همه فتنه بود وی آخرین کس از حمودیان بود که حکومت یافت بسال 449 بادیس بن حبوس مالقه را بگرفت و محمد را برداشت و او را به افریقیه رفت و بسال 460 در آنجا بمرد .

مقری گوید: «دولت حمودیان که دعوی خلافت داشتند از آندلس بر افتاد و دولت امویان نیز از زمین منقرض شد و امیران بربر و عرب و غلامان هر یک در ناحیه ای فرمانروا شدند»

آشفتگی کار آندلس و حکومت ملوک الطوائف راه نفوذ مسیحیان شمال را بگشود کار رقابت امیران مسلمان بدانجا رسیده بود که بر ضد یکدیگر از مسیحیان کمک می خواستند و الفونس چهارم حاکم کاستیل چنان نیرومند شد که از امیران مسلمان باج میگرفت اماملوک الطوائف اندلس با همه معایبی که داشت علوم و فنون و ادبیات را رونق داد که سویل و تولد و مالقه و والانس و دیگر پایتخت های ولایت در رواج علم و هنر با قرطبه که مدتها مرکز بلا منازع علم و ادب و هنر بود رقابت داشت و پیشرفتهای بسیار حاصل آمد.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان
تبلیغات متنی