به گزارش خبرگزاری مهر محمد مهدی شریعتمدار رایزن فرهنگی ایران در لبنان در یادداشتی به بهانه نشست نهمین مجمع عمومی اتحادیه رادیو وتلویزیونهای اسلامی آورده است: سرزمین تاریخی خراسان، به عنوان بخشی از ایران بزرگ فرهنگی، این مهد تمدن وعلم وادب وفرهنگ که امروزه میزبان فعالان رسانههای اسلامی از سراسر جهان است، خاستگاه ونقطه آغاز وپایهگذاری تمدن اسلامی در قرن سوم هجری بوده است وبسیاری از عالمان، فقیهان، مفسران، محدثان ونیز ادبیان وشاعران را علاوه بر دانشمندان نام آور مسلمان در رشتههای گوناگون عملی به جهان اسلام تقدیم داشته است، اما به دلایلی گوناگون که ذکر آنها در این مجال نمیگنجد، چنان که باید در نگارش تاریخ علوم وتمدن اسلامی و بشری، مورد توجه کافی قرار نگرفته است که مسئولیت پژوهشگران را دوچندان میکند.
جمهوری اسلامی ایران وظیفه برنمایی ومعرفی این خاستگاه تمدن اسلامی را با همکاری سازمانها و نهادهای داخلی وبرونمرزی برعهده دارد وحضور دهها شبکه رادیویی وتلویزیونی، مؤسسات تولیدی وفعالان فضای مجازی وشبکههای اجتماعی درجهان اسلام، فرصت مغتنمی برای انجام این مهم است که باید به حوزههای فرا اسلامی نیز گسترش یابد.
راهانداری رادیوی صوت المستضعفین در منطقه بقاع لبنان، به عنوان نخستین رسانه اسلامی غیر دولتی که بیش از سه دهه پیش انجام شده، نقشی اثرگذار در حوزه رسانه مقاومت داشته ودستپروردگان آن تجربه، امروزه از فعالان وسرآمدان حوزه ارتباطات ورسانه درجهان اسلامند، تجربهای که آن هم درخور بازشناسی وثبت تاریخی است.
رسانههای اسلامی، به ویژه درپانزده سال اخیر، به پدیدهای بی بدیل درعرصه اطلاعرسانی وانتقال پیام به مخاطبان خود بدل شده و شایسته است که اتحادیه رادیو وتلویزیونهای اسلامی که به دنبال چند نشست مقدماتی، در خرداد 1386 نخستین اجلاس خود را برگزار کرد، امروزه ضمن معرفی وپاسداشت تجربه گرانسنگ ده ساله خود، به ارزیابی ونقد آن پرداخته، نقشه راه وحرکت خود را بر اساس رویکردی آینده پژوهانه، با توجه به تحولات شتابان در دو عرصه سیاست وفناوری رسانه ترسیم کند.
به دیگر سخن، رویش کمی رسانههای اسلامی که عمدتاٌ درمنطقه پرحادثه ومتحول غرب آسیا، براساس ضرورتهای میدانی وتغییرات شتابان درعرصه معادلات سیاسی وحول محور قدرت، درسه بعد داخلی، منطقهای وبین المللی صورت گرفته، ازاین پس باید با نگاهی ژرف به ضرورت تحول پایدار درعرصههای اندیشه، فرهنگ، مناسبات اجتماعی وتمدنی، نقش بایسته خود را درساخت تمدن نوین اسلامی وانسانی ایفا کند. جه بسا مهمترین رسالت نشست مشهد در حرکت به سوی تحقق این هدف ودستیابی به رسانه اسلامی فعال، کنشگر، تحول خواه وجریان ساز قابل طراحی باشد.
دست کم چهار عامل سیاسی، اندیشهای وحرفهای ایجاب میکند که رسانههای اسلامی با نگاهی نو، خود را برای آینده آماده کنند:
یکم - ظهور نشانههای ناکامی نیروهای منطقهای وفرامنطقهای درایجاد تغییرات مورد نظر خود در نقشه سیاسی منطقه وتأکید همگان بر ضرورت دستیابی به راه حلهای سیاسی عادلانه برای ایجاد ثبات وآرامش براساس خواست واراده ملتها.
دوم- تحولات شتابان در فناوری وفرایند انتقال پیام وگسترش فراگیر رسانههای نوین، شبکههای اجتماعی واستفاده از فضای مجازی وسامانههای تلفن همراه وآثار وسیع آن، نه تنها روی بستر انتقال پیام، بلکه برکارکرد رسانهها وتحول در مخاطبان آنها که بازنگری در مفاهیم، روشها، ابزارها، دستهبندی گروههای مخاطبان وافزایش آمادگی امت اسلامی را در این نبرد عصر استحمار ذهنها ودرعین حال، بازگشت به استعمار زمینها ایجاب میکند.
سوم -تجربه رسانههای اسلامی وکامیابیها وناکامیهای آن در عرصه تکنیکهای انتقال پیام، فناوریهای نوین رسانه، تعامل با اقتضائات فرایند فردی شدن تولید وجهانی شدن توزیع از یک سو وفراز وفرودهای رسانههای مستقل والزامات دشوار مالی، به ویژه در تلاش برای همگامی با تحولات جدید که به جذب یا افول یا کاهش اثرگذاری کم توانان وبرآمدن توانگران وکاهش عدالت رسانهای از سوی دیگر انجامیده است.
چهارم- نبرد فکری جاری در جهان معاصر، به ویژه درحوزه اسلام ستیزی واسلام هراسی، چه از بیرون جهان اسلام وجه از درون آن، ایجاد تفرقه برای تداوم هژمونی استکباری، پس از پایان دوره جنگ سرد وتلاش برای بازگشت به دوران اصول فکری جنگ تمدنها به جای گفتگوی تمدنها وادیان که امروزه، نه تنها به دورن هرخانهای راه یافته، بلکه در ناخودآگاه هر فردی نشسته، موجب تشدید تنشها شده ونیازمند تلاشی خستگیناپذیر درجهت تصحیح مفاهیم است.
مشروح این یادداشت را در اینجا بخوانید.