Normal
0
false
false
false
EN-US
X-NONE
AR-SA
MicrosoftInternetExplorer4
جام جم، 2/6/81
این مقاله نقدی بر آرای
فیلسوف سنت گرای معاصر، دکتر سید حسین نصر، در باب فلسفه هنر می باشد . دکتر نصر
مابعدالطبیعه را علم به راه های شناخت ذات اشیا می داند . از دیدگاه سنتی، و
به ویژه دیدگاه اسلامی، واقعیت امری است دارای مراتب گوناگون، که از وجود واحد
خداوند متجلی می شود . در عصر حاضر، درحالی که نمونه های زیادی از معنویت در هنر
شرقی به چشم می خورد، هنر غربی با بحران معنویت روبه روست، و سنت گرایی پاسخی
است به عطش انسان معاصر برای بازیابی امر قدسی . دکتر نصر، هنر مقدس (دینی) را بر
پایه موضوع آن تعریف می کند، نه بر اساس سبک، روش اجرا و نمادپردازی ها . هر نوع
تجلی ای - از جمله هنر - که به طور مستقیم یا غیر مستقیم، اصول
معنوی یک تمدن را منعکس کند سنتی است، و اگر این انعکاس، مستقیم و مرتبط با آیین ها
باشد، هنری مذهبی خواهد بود . پس هرگونه هنر مذهبی سنتی است، و عکس این مطلب درست
نیست . همچنین هرگونه هنر سنتی عمیقا بر جهان بینی سنتی (سلسله مراتبی) بنا شده
است . دیوتش در نقد دکتر نصر می گوید: هنر قدسی از آن جهت قدسی است که بیانگر
شهودی از وجود معنوی است . منحصرکردن معنویت در هنر سنتی مبتنی بر جهان بینی سنتی،
امکان معنویت خود آیین را رد می کند . در فرهنگ های چینی، ژاپنی و هندی مفاهیمی
وجود دارد که حاکی از درک راز هستی است و مبتنی بر چنین جهان بینی ای نیست . حضور
ما در این عوالم سلسله مراتبی، ناممکن است; پس باید نظام بندی های گوناگون عقلانی
تجربه را برگزینیم .
دیوتش ضمن اشاره به
ویژگی های هنر متجدد (تکیه بر نظم عقلانی) و هنر پسامتجدد (گوناگونی مواد و فنون،
جداکردن موضوع از روند تاریخی اش و خارج نشدن از عالم خود) معتقد است هنر پسامتجدد
با امر قدسی هیچ ارتباطی ندارد; اما اگر از اصرار بر انکار معنا دست شوید،
می تواند بستری برای رهیافتی تازه به امر مقدس باشد . تحقق چنین هنری (پسا -
پسامتجدد) به بازتعریف امر قدسی وابسته است; تعریفی که برای رسیدن به وجه اشتراک
امر طبیعی و معنوی تلاش می کند و عناصری چون «تعالی مطلق » را نفی می کند .