ماهان شبکه ایرانیان

بررسی فیلم Film Stars Dont Die in Liverpool: داستانی رمانتیک درباره‌ی یکی از اسطوره‌های سینما

نقش‌آفرینی آنت بنینگ Annette Bening و جیمی بل Jamie Bell در نقش گلوریا گراهام Gloria Grahame، بازیگر برنده جایزه اسکار و عشق جوانش در آخرین سال‌های زندگی او، در فیلمی از پل مک‌گوگان
یکی از فیلم‌های موردعلاقه بیننده‌ها در جشنواره فیلم تلوراید Telluride Film Festival امسال، فیلم «ستاره‌های فیلم در لیورپول نمی‌میرند» Film Stars Don’t Die in Liverpool خواهد بود که اکران خود را از همین جشنواره آغاز کرده است. هر دو بازیگر اصلی این فیلم، آنت بنینگ و جیمی بل، احتمال بردن جوایزی برای بازی خود را دارند. بزرگ‌ترین مسئله‌ای که ممکن است فروش بالای این فیلم را دچار چالش کند، این است که امروزه تعداد کمی گلوریا گراهام را به یاد دارند. او بازیگر برنده اسکار بود که پس از مرگش در سال 1981 تقریباً فراموش شد. همان‌طور که یکی از شخصیت‌های فیلم می‌گوید “گراهام نام بزرگی در فیلم‌های سیاه‌وسفید بود.”سه روز قبل از دیدن فیلم «لیورپول»، به‌طور اتفاقی یکی از فیلم‌های موفق گراهام، «ترس ناگهانی» Sudden Fear را دیدم. در این فیلم ساخته شده در سال 1952 که در آن او با جوآن کراوفورد Joan Crawford و جک پالانس Jack Palance همبازی بود، گراهام در نقشی ظاهر شد که معمولاً بازی می‌کرد، زنی زیبا که به‌راحتی مردان را جذب خود می‌کند. در 1952 او در اوج موفقیت خود بود و در سه فیلم دیگر، ازجمله فیلم برنده جایزه اسکار بهترین فیلم سال، «بزرگ‌ترین نمایش روی زمین» The Greatest Show on Earth و فیلم «بد و زیبا» The Bad and the Beautiful ساخته وینسنت مینلی Vincente Minnelli، نیز بازی کرده بود. او برای بازی در «بد و زیبا» برنده جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل زن شد.
هنگامی‌که در سال 1979، گراهام با پیتر ترنر Peter Turner، بازیگر جوان بریتانیایی، آشنا می‌شود، از دوران اوجش مدت زیادی گذشته است و او با بازی در نمایشی در انگلیس سعی در بازگشتن به صحنه بازیگری دارد. اختلاف سنی آن‌ها 28 سال بود، اما این اولین رابطه جنجال‌برانگیز او نبود. هنگامی‌که گراهام با همسر خود، کارگردان، نیکولاس ری Nicholas Ray زندگی می‌کرد، به همسرش خیانت می‌کند و پس از جدا شدن از همسرش با پسر او ازدواج کرد.این فیلم بر اساس خاطرات ترنر از رابطه آن‌ها ساخته شده است. مطمئناً این فیلم با فیلم نامزد جایزه اسکار سال 2011، «هفته‌ای که با مرلین گذراندم» My Week With Marliyn که در مورد رابطه مرلین مونرو با مردی در طول ساخت فیلم «پرنس» The Prince و «شو گرل» Showgirl در لندن بود، مقایسه می‌شود. البته موضوع اصلی آن فیلم در مورد مشهورترین بازیگر سینمایی قرن بیستم بود. به دلیل مشهور نبودن گراهام به اندازه مونرو، کمپانی سونی کلاسیک Sony Classic باید تبلیغات زیادی برای بالا بردن آگاهی مردم نسبت به این بازیگر کند و رابطه عاشقانه جنجال‌برانگیز آن، کار را کمی سخت‌تر خواهد کرد.
به‌علاوه، دو بازیگر این فیلم، هر دو لایق نامزدی اسکار هستند. بنینگ سعی در تقلید دقیق لحن گفتار و حرکات گراهام ندارد، بلکه او روح و ذات این شخصیت پیچیده را درک کرده و به زیبایی از پس آن برمی‌آید. ما هیچ‌وقت به توانایی گراهام برای جذب مردی جوان شک نمی‌کنیم. در صحنه‌ای کوتاه اما جذاب، این دو به تماشای فیلم «بیگانه» Alien می‌روند و درحالی‌که پیتر از دیدن صحنه‌های آن ترسیده است، گلوریا از تماشای فیلم لذت می‌برد.بل پس از اولین بازی خود در «بیلی الیوت» Billy Elliott، بازی‌های قابل‌قبولی از خود نشان داده است، اما بدون شک این بازی او بهترین نقش‌آفرینی او تا به امروز است. از اولین صحنه‌های فیلم که او مشغول رقصیدن با بنینگ است تا صحنه‌های واپسین فیلم که از درد و ناراحتی رنج می‌کشد، بازی او خیره‌کننده است. جولی والترز Julie Walters که نقش معلم رقص او را در فیلم «بیلی الیوت» بازی می‌کرد، در این فیلم نقش مادر او را بازی می‌کند و بازی جذابی از خود ارائه می‌دهد. همه بازیگران این فیلم فوق‌العاده هستند، کنت کرانام Kenneth Cranham در نقش پدر پیتر، ونسا درگریو Vanessa Redgrave در نقش مادر بریتانیایی گلوریا و فرانسس باربر Frances Barber در نقش خواهر حسود او، همگی صحنه‌های به‌یادماندنی خلق کرده‌اند.
کارگردان این فیلم، پل مک‌گوگان Paul McGuigan که بیشتر برای ساخت فیلم‌های جنایی (مانند «شماره شانس اسلوین» Lucky Number Slevin) معروف است، در این اثر خود داستانی درام رمانتیک و آرامی را روایت می‌کند. مک‌گوگان و فیلم‌نامه‌نویس، مت گرین‌هالگ Matt Greenhalgh (فیلم‌نامه‌نویس «کنترل» Control و Nowhere Boy) از روش داستان‌سرایی غیرخطی استفاده کرده‌اند و دو بازه زمانی متفاوت را باهم نمایش می‌دهند.برخی نکات فیلم می‌توانست بهتر باشد. ما متوجه نمی‌شویم که چه زمان و چگونه گراهام آن‌قدر به خانواده ترنر وابسته شد و پس از اشاره‌ای کوتاه به گرایش‌های پیتر، دیگر در طول فیلم در مورد آن صحبتی نمی‌شود؛ اما با وجود چند نکته‌ بحث‌برانگیز فیلم، بار احساسی این فیلم را نمی‌توان انکار کرد و به خاطر همین موضوع، می‌توان به استعداد سازندگان این فیلم و بازیگران آن ایمان آورد.
و اما نظر دیگر منتقدین درباره‌ی این فیلم، به نقل از منتقد مجله گاردین TheGuardian کرانام و والترز بازی زیبایی در نقش والدین پیتر به نمایش می‌گذارند. احتمالاً مت گرین‌هالگ عمداً شادابی سیاه‌گونه خانه‌های لیورپول را کم کرده است تا بتواند بر ناراحتی و آرامش روز‌های آخر عمر گلوریا تأکید کند. فیلم به انسانیت و شفقت اشاره دارد. داستان آن پیچیده است و بل و بنینگ بازی فوق‌العاده در نقش دو عاشق ارائه می‌دهند.
منتقد مجله رولینگ استون Rolling Stone می‌گوید: این فیلم، بازیگر بزرگ آن سال‌ها را بیشتر در شکل مریضی در خانه ترنرها نشان می‌دهد، بااین‌وجود بنینگ با بازی در نقش شخصیتی پیچیده، بار دیگر ثابت می‌کند که چرا یکی از بهترین بازیگران حال حاضر سینما است. در تیتراژ پایانی فیلم، صحنه‌ای از گراهام واقعی در حال گرفتن جایزه اسکار را می‌بینیم و او درحالی‌که جایزه را در دست دارد، در یکی از کوتاه‌ترین سخنرانی‌های تاریخ اسکار، فقط یک «متشکرم» شتاب‌زده می‌گوید. اگر به خاطر استعداد بنینگ نبود، ممکن بود فیلم نیز به کوتاهی این صحنه باشد. بازی تأثیرگذار او، ادای احترامی به استعداد بازیگری گراهام نیز است.برعکس منتقدان قبل که کار را تحسین کرده‌اند منتقد ایندی‌وایر Indiewire در نقد خود گفته که «ستارگان فیلم در لیورپول نمی‌میرند» پر از استعدادهای قدیمی بریتانیایی است. یکی از روابطی که فیلم خیلی کم به آن پرداخته است، رابطه گلوریا با والدین پیتر (جولی والترز و کنت کرانام) است. این فیلم پر از مشکلات «توجه مادرانه» است و اما در فیلم این مشکلات عمیق‌تر بررسی نمی‌شوند.
مانند خیلی از اشتباهات قابل‌بخشش مک‌گونان، داستان فیلم چیزی به ما اضافه نمی‌کند. گلوریا گراهام در فیلم‌های زیادی بازی کرده بود و ساختن فیلمی این‌چنینی در موردش، لایق او نیست. دیکسون استیل Dixon Steele در مورد رابطه‌اش با گلوریا گفته بود: «وقتی مرا بوسید، گویی به دنیا آمدم. وقتی مرا ترک کرد، مردم و تنها آن چندهفته‌ای که مرا دوست داشت، زنده بودم.» این فیلم نتوانست حق مطلب را در مورد گلوریا بیان کند.
همچنین بخوانید:
نقد و بررسی فیلم Phantom Thread: بازی لطیف دنیل دی لوییس افسون کننده است

کپی برداری و نقل این مطلب به هر شکل از جمله برای همه نشریه‌ها، وبلاگ‌ها و سایت های اینترنتی بدون ذکر دقیق کلمات “منبع: بلاگ نماوا” ممنوع است و شامل پیگرد قضایی می شود.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان