منیره نوری فرد
الف) واکنش بدن در برابر استرس
استرس چیزی است که تمام افراد در طول عمر خود به نوعی آن را تجربه میکنند. کنار آمدن و مقابله با استرس در افراد مختلف، متفاوت است.
در واقع ریشه سردردها، بهویژه سردردهای میگرنی، میتواند استرس باشد و این سردردها هشداری است برای حل تنشها و نگرانیهایی که در زندگی افراد مختلف وجود دارد.
اولین گام برای برطرف کردن تنشها و استرسها، تشخیص عامل یا عوامل ایجادکننده استرس است.
دومین اقدام، پیدا کردن راهی برای مقابله با این استرسهاست. شما باید با مسائل سخت و استرسزا رو در رو شده و با آن مقابله کنید و اجازه ندهید آنها به صورت حلنشده در زندگیتان باقی بمانند؛ زیرا در درازمدت این استرسهای حلنشده تبدیل به یک طوفان و یا گردباد شده و همه چیز را از بین میبرند.
از طرفی، سعی کنید با مشکلات زندگی برخوردی منطقی و در عین حال همراه با آرامش داشته باشید و هرگز آنها را نادیده نگیرید؛ چراکه نادیده گرفتن مشکلات به مرور زمان سبب ایجاد بحرانهای غیرقابل تحمل در زندگی خواهد شد.
اگر تشخیص دادید استرس موجب بروز حملات میگرنی در شما میشود، سعی کنید با راهکارهای مناسب و واکنشهای بموقع راهی به سوی سلامت و بهداشت جسم و روح و روان خود بگشایید.
در اینجا شما را با چند راهکار مناسب و مفید آشنا میکنیم.
آرام کردن فکر و ذهن
برای داشتن ذهنی آرام و در عین حال فعال، میتوان از روشهای مفیدی مانند مدیتیشن، استفاده کرد تا احساسات و هیجانات منفی و تنشزا کاهش یافته و از بروز سردردها پیشگیری شود و یا در صورت بروز، درد کاهش یابد.
این روشها به شفافسازی و روشنی ذهن و فکر کمک کرده و سبب میشوند به مشکلات پیش آمده در زندگی با دیدی مثبت نگاه کنیم و سریعتر و راحتتر راهحلی برای آنها بیابیم.
اگر بتوانید مواردی را که سبب بروز سردرد میشوند، بیابید و آنها را یادداشت کنید، با پیشگیری از آنها مانع ایجاد سردرد شده و در نتیجه خواهید دید که جسم و فکر شما چه رابطه نزدیکی با یکدیگر دارند و از هم تأثیر میگیرند و هرگاه که افکار و احساسات، مشوش و دچار استرس شوند، بر جسم اثر گذاشته و دچار سردرد میشوید.
بهتر است یاد بگیرید هنگام بروز مشکلات و یا زمانی که از موضوعی عصبانی هستید، به جای خودخوری یا سرکوب احساسات منفی، آنها را برای خود بازگو کنید و یا به اصطلاح با خودتان حرف بزنید!
همچنین یاد بگیرید که چگونه با خشمهای غیرمنطقی خود کنار بیایید. یکی از روشهای تخلیه خشم و عصبانیت، ورزش کردن (کوهنوردی، پیادهروی و...) است. راهکارهای ارائهشده در این کتاب همگی میتوانند به آرام کردن فکر و ذهن شما کمک کنند.
ب) در حال و در لحظه زندگی کنید
هنگام انجام فعالیتهای روزمره سعی کنید بدون در نظر گرفتن میزان اهمیت آن کار، تمام حواس و فکر خود را روی آن متمرکز کنید.
در این صورت تمام توجه و فکرتان درگیر کار مورد نظر شده و در آن لحظه از سایر مسائل و مشکلات فارغ خواهید شد.
به ذهن خود اجازه ندهید به هر موضوعی فکر کند و به اصطلاح پیرامون هر موردی پرسه بزند! زیرا در این صورت فکر و ذهن شما مشوش و سرگردان خواهد شد.
افکار مزاحم را که مانند ابری بالای سر شما در حال عبور کردن هستند، از خود دور کرده و تمام توجه و تمرکز خود را به کاری که در حال انجام آن هستید، معطوف کنید.
البته این کار نیاز به تمرین و تکرار دارد. شاید شما مجبور شوید بارها و بارها افکار مزاحم را از خود دور کنید؛ اما بالاخره موفق خواهید شد از ورود آنها به فکر و ذهن خود جلوگیری کنید و تمرکز خود را به دست آورید.
در لحظه و در حال زندگی کرده و سعی کنید کاملاً روی کاری که انجام میدهید، متمرکز شوید و به چیز دیگری جز آن نیندیشید.
به نظر میرسد بیشتر اوقات، فکر ما معطوف کارها و وقایعی است که در گذشته اتفاق افتاده و در زمان حال که مشغول انجام کاری هستیم، تمام آن افکار و وقایع به مغز ما هجوم می آورند و ما را به گذشته می برند و از تمرکزمان میکاهند.
به طور مثال، شاید بارها برای شما پیش آمده باشد که در حال رانندگی به جای تمرکز روی آن، ناخودآگاه حواستان به موضوعات دیگری که به ذهن شما هجوم آورده پرت شده و پس از مدتی متوجه شده اید که به مقصد رسیدهاید؛ بدون اینکه از رانندگی کردن چیزی فهمیده باشید!
یا پیش آمده باشد که نتوانید به خاطر آورید چند ساعت قبل و یا حتی چند دقیقه قبل مشغول انجام چه کاری بودهاید؟!
برای هر کاری، هر چند کوچک و جزئی، ارزش قائل شوید و در فکر و ذهن خود جایی برای آن در نظر بگیرید و در صورتی که آن کار برایتان ارزشی ندارد، بهتر است آن را اصلاً انجام ندهید؛ زیرا انجام آن در واقع نوعی تلف کردن وقت باارزش و گرانبهاست و میتواند موجب استرس و فشار غیرضروری روی شما شود.
ج) از حواس خود به طور کامل استفاده کنید
برای انجام هر کاری کاملاً متمرکز شده و از حواس خود به طور کامل استفاده کنید. با این روش به تدریج میتوانید تمامی حواس پنجگانه خود را تقویت نموده و بیدار و فعال نگه دارید و هر زمان که اراده کردید، آنها را در جهت خواسته خود به کار گیرید و در نتیجه میان فکر و جسم خود تعادل برقرار سازید.
تا زمانی که این تعادل برقرار باشد، شما از سلامت جسمی و روحی برخوردار خواهید بود.
حس بینایی
با دقت و به درستی به هر آنچه در پیرامون تان رخ میدهد، بنگرید و تمام جزئیات آن را به خاطر بسپارید.
حس شنوایی
با دقت به صداهای اطراف خود گوش دهید؛ بهویژه سعی کنید صحبتهای طرف مقابل را با دقت تمام گوش دهید و تمام توجه خود را معطوف آنها سازید و از حس شنوایی خود با تمام ظرفیت استفاده کنید.
اگر کسی در حال صحبت کردن نیست، به سایر صداهایی که در اطراف خود میشنوید با دقت گوش داده و سعی کنید آنها را از یکدیگر تمایز دهید.
حس لامسه
هر آنچه را که اتفاق میافتد، اگر قابل لمس است، با دستان خود و با دقت تمام لمس کنید (به طور مثال اگر در حال ظرف شستن هستید).
هنگام راه رفتن سعی کنید زمین را زیر پای خود کاملاً حس کنید و از آن لذت ببرید. هوایی را که وارد ریههایتان میشود و همچنین هوای بازدم را کاملاً احساس کنید و روی آن متمرکز شوید و همزمان با آن ضربان قلب خود را نیز کاملاً حس نمایید.
حس بویایی
عمیق و کامل نفس بکشید. از طریق بینی هوا را استنشاق کرده و از راه دهان بیرون دهید و هر عطر و رایحهای را با تمام وجود حس کنید.
حس چشایی
هر طعم و مزهای از هر نوشیدنی و یا ماده غذایی را کاملاً مزه مزه و حس کنید و تفاوت میان هر مزه را با سایر مزهها به خوبی دریابید.
د) گامهایی در جهت سلامتی روح و جسم
سعی کنید به مشکلات و چالشهایی که د ر زندگی روزمره پیش میآید، نگاهی مثبت داشته باشید؛ زیرا نگاه منفی میتواند سلامت جسم شما را به خطر بیندازد.
نتیجه مثبتی را که از انجام هر کاری میخواهید بگیرید، در ذهن خود مجسم کرده و فقط به همان نتیجه فکر کنید. قدمهایی را که برای رسیدن به آن نتیجه باید بردارید، برای خود یادداشت کنید.
اگر کاری را که میخواهید انجام دهید نیاز به برداشتن گامهای بزرگی دارد، آن را به گامهای کوچکتر تقسیم کنید تا قدمهای بعدی را راحتتر بردارید.
اگر امکان دارد، انجام برخی کارها را به دیگران واگذار کرده و به آنها وکالت دهید.
هر از چند گاهی به قدمهایی که برای رسیدن به هدف برداشتهاید، بیندیشید و آنها را مرور کنید.
ببینید آیا این قدمها شما را به جلو راندهاند و به نتیجه مطلوب میرسانند یا خیر!؟
مراقب علائم خطر و هشداردهندهای که به آرامی پیش میآیند، باشید؛ به طور مثال بیخوابی، حرص و ولع شدید در خوردن، احساس درد شدید و ناگهانی و کوتاهمدت در سر و... این علائم نشان میدهند که بدن شما از حالت تعادل خارج شده و ممکن است سلامت شما به خطر بیفتد.
به خاطر داشته باشید که شما قدرت درونی زیادی برای مقابله با مشکلات زندگی دارید؛ پس هرگز اجازه ندهید احساسات و هیجانات، شما را تحت کنترل در آورند؛ بلکه سعی کنید شما احساسات و عواطف را هوشمندانه کنترل نمایید.