ماهان شبکه ایرانیان

چرا شاد نیستیم؛ موانع شادی چیست و چگونه می‌توان با آن مقابله کرد؟

دست‌یابی به شادی می‌تواند مفهومی متناقض داشته باشد. یعنی هرچه بیشتر برای به‌دست‌آوردنش تقلا کنید بیشتر از چنگ‌تان می‌گریزد

چرا شاد نیستیم؛ موانع شادی چیست و چگونه می‌توان با آن مقابله کرد؟

چرا شاد نیستیم؛ موانع شادی چیست و چگونه می‌توان با آن مقابله کرد؟

دست‌یابی به شادی می‌تواند مفهومی متناقض داشته باشد. یعنی هرچه بیشتر برای به‌دست‌آوردنش تقلا کنید بیشتر از چنگ‌تان می‌گریزد. دارن مک‌ماهون (Darrin McMahon)، نویسنده‌ی کتاب تاریخچه‌ی شادی می‌گوید: «لحظه‌ای که از خودتان بپرسید «آیا خوشحال هستم؟» از خوشحال بودن دست می‌کشید.» چطور ممکن است چنین چیزی درست باشد؟ آیا در جاهای اشتباهی به‌دنبال شادی می‌گردید؟ آیا فکر می‌کنید که شادی حسی است که درهنگام به دست آوردن چیزی که می‌خواهید، احساس می‌کنید؟ بعضی‌ها معتقدند که خوشحالی کمی شبیه به عاشق شدن است. شما نمی‌توانید باعث آن شوید. در این صورت چطور می‌توانید خوشحال‌تر شوید؟ این نوشته را بخوانید تا ببینید واقعا چرا شاد نیستیم.

در کنفرانس «شادی و عوامل آن» که در سال 2008 در سانفرانسیسکو برگزار شد، افراد زیادی از دانشمندان، پزشکان و روان‌شناسان گرفته تا بودیست‌های تبتی نظرشان را درمورد این موضوع به اشتراک گذاشتند. در اینجا به شش مورد از توصیه‌های آنان برای از بین بردن موانعی که جلوی شادی شما را می‌گیرند، اشاره می‌کنیم.

اولین مانع شادی: پیچیدگی

راه‌حل: ساده‌سازی

تاپتن ژینپا (Thupten Jinpa) که از کودکی در صومعه‌های بودایی تحصیل کرده است، چیزهایی از فواید سادگی می‌داند. او می‌گوید: می‌دانید چرا راهبه‌ها و تارکان دنیا موهای سرشان را می‌تراشند؟ یک علت ساده دارد. چون زندگی را ساده‌تر می‌کند. ژینپا به عنوان یکی از مترجمان انگلیسی دالایی‌لاما، دیگر یک راهب نیست. اما او هنوز به بعضی ارزش‌های ضدتجمل سبک زندگی راهبان پایبند است. او می‌گوید: «خانواده‌ی ما فقط یک ماشین دارد.» و به مشکلات ناشی از داشتن بیشتر از یک ماشین اشاره می‌کند: هزینه‌ها، نگهداری و مدیریت زمان‌ برای رسیدگی به جزئیات. به عقیده‌ی او داشتن چندین کارت اعتباری خوشبختی یا آزادی به همراه نمی‌آورد.

او می‌گوید زندگی مدرن، حق انتخاب فردی را به حداکثر رسانده است. ولی ما برای این انتخاب‌ها بهای زیادی می‌پردازیم. به گفته‌ی ژینپا: «ما معمولا مفهوم استاندارد زندگی را با کیفیت زندگی یکی می‌کنیم، اما جایی می‌رسد که رابطه‌ی این دو محو می‌شود.» شما با ساده‌تر کردن زندگی‌تان جای بیشتری در برنامه‌ی روزانه‌تان باز می‌کنید و این کار فرصت بیشتری برای پرداختن به زندگی‌ به شما می‌دهد.


حتما بخوانید: 43 عادت ساده که زندگی‌تان را بهبود می‌بخشد

دومین مانع شادی: سرعت کمرشکن

موانع شادی - سرعت بیش از حد

راه‌حل: به خودتان استراحت دهید

‌فرهنگی که شما را در تارهای پیچیدگی خود اسیر می‌کند، می‌تواند شما را در موقعیت تعقیب و گریزی دائمی قرار دهد. ژینپا می‌گوید: بهای چنین تنشی را با روح و روان‌تان می‌پردازید. یک «استراحت » کوتاه درطول روز، مدیتیشن، سکوت، خلوت یا هرچه اسمش را بگذارید به شما کمک می‌کند تا دوباره شارژ شوید و احساس شادی بیشتری داشته باشید. صبح‌ها زمان خوبی برای این کار است. بدون آن ممکن است زندگی‌ در نظرتان غیرقابل‌‌کنترل شود.

ونرابل رابینا کورتین (Venerable Robina Courtin)، راهب بودایی و از مسئولان کنفرانس «شادی و عوامل آن» پیشنهاد می‌کند که این دقایق استراحت را صرف مدیتیشن و تفکر کنید. به گفته‌ی او: «ما درطول روز کاملا در محاصره‌ی حس‌هایمان هستیم، بنابراین به ذهن‌مان به‌اندازه‌ی کافی توجه نمی‌کنیم.» در جای ساکتی بنشینید و روی تنفس‌تان تمرکز کنید. وقتی که ذهن‌تان در حال منحرف شدن بود، دوباره آن را با نفس کشیدن‌تان متمرکز کنید. از این طریق یاد می‌گیرید که ندای ذهن‌تان را بشنوید.


حتما بخوانید: لذت بردن از زندگی با 14 نکته‌ای که زندگی را باب میلتان می‌کند

سومین مانع شادی: منفی‌بافی

راه‌حل: سخت نگیرید

لاما زوپا رینپوشه (Lama Zopa Rinpoche) در نامه‌ای به یک زندانی کالیفرنیایی که بخشی از پروژه‌ی رهایی زندانیان بود نوشت: «زندان تو در مقایسه با زندان درونی افراد معمولی چیزی نیست: زندان وابستگی، زندان خشم، زندان افسردگی، زندان غرور.»

شاید بعضی‌ها این اظهارات را اغراق‌آمیز بدانند، اما ژینپا می‌گوید افکار منفی و ناامیدکننده نوعی خاصیت «چسبندگی» دارند. دیدگاه شما با این موضوع که چطور دنیا را تجربه‌ می‌کنید، ارتباط زیادی دارد، بنابراین به‌دست آوردن دیدگاه مثبت اهمیت حیاتی دارد. او می‌گوید: «شما از طریق ذهن و حس‌هایتان با دنیا ارتباط برقرار می‌کنید. اگر بتوانید راه را بر حس‌هایتان سد کنید آن‌وقت است که می‌توانید درباره‌ی تجربه‌تان از زندگی صحبت کنید.»

در فرهنگ ما افسرده بودن، عصبی یا غمگین بودن «عادی » شده است. کورتین می‌گوید: «تعجبی ندارد که افسرده می‌شویم. این یک دید افسرده‌کننده است و به شما تلقین می‌کند که قادر به تغییرش نیستید.» اگر فکر می‌کنید که همسرتان، پدرتان یا رئیس‌تان دلیل اصلی ناراحتی‌های شماست، پس دارید خودتان را اسیر می‌کنید و در معرض افکار مسموم قرار می‌دهید. به گفته‌ی کورتین، براساس دیدگاه بودایی ، شادی حسی است که وقتی خودتان را از حالت مضطرب ذهنی رها می‌کنید به شما دست می‌دهد. او می‌گوید این تعریف به شما احساس قدرت می‌دهد. چون وقتی بدانید که می‌توانید چیزی را تغییر دهید، به درون‌تان نگاه می‌کنید، توجه می‌کنید و درمورد افکارتان احساس مسئولیت می‌کنید. کورتین توصیه می‌کند که به‌جای قضاوت کردن افکار منفی، نسبت به آنها شفقت داشته باشید. بعد از خودتان بپرسید: «در این مورد چه کار می‌توانم بکنم؟»

به گفته‌ی فیلیپ گولدین (Philippe R. Goldin)، یکی از محققان دپارتمان روان‌شناسی در دانشگاه استنفورد، تکنیک‌هایی مانند مدیتیشن می‌تواند به شما کمک کند، اما درمورد همه جواب نمی‌دهد، مخصوصا افرادی که از افسردگی شدید رنج می‌برند. اما قدم‌های ساده‌ی دیگری وجود دارند که به شما کمک می‌کنند تا با افکار منفی مقابله کنید و شادی بیشتری را در زندگی‌تان تجربه کنید. تمرین قدردانی یکی از این کارهاست. هر کسی نقطه‌ی مشخصی برای تعیین «خوشحالی» دارد و ژن‌های شما در تعیین این مرز نقش دارند. دکتر رابرت امونز (Robert Emmons) در کتابش «ممنونم!: تمرین قدردانی چطور می‌تواند شما را خوشحال‌تر کند.» می‌نویسد: «افرادی که مرتب قدردانی را تمرین می‌کنند می‌توانند این مرزها را تا 25 درصد گسترش دهند.» امونز در تحقیقاتش متوجه شد که افرادی که مجله‌های مربوط به شکرگزاری را نگه می‌داشتند نسبت به زندگی‌شان احساس بهتری داشتند، خوشبین‌تر بودند و بیشتر ورزش می‌کردند.


حتما بخوانید: چگونه از احساسات منفی به نفع خود استفاده کنیم؟

چهارمین مانع شادی: ناامیدی

چرا شاد نیستیم - ناامیدی

راه‌حل : امیدوار بمانید!

آیا برای شما هم پیش آمده است که در دوران کودکی می‌خواستید کاری انجام بدهید اما والدین‌تان -البته با نیت محافظت از شما- به شما بگویند که «خیلی دلت را صابون نزن!» دیوید فلدمن (David B. Feldman)، استادیار روا‌ن‌شناسی بالینی در دانشگاه سانتاکلارای کالیفرنیا می‌گوید: امید هرگز نمی‌تواند به شما آسیب بزند. درمقابل افراد می‌توانند به‌شدت روی شادی همدیگر تأثیر بگذارند. ولی ما گاها در مفهوم امید دچار اشتباه می‌شویم. امید به معنای داشتن چهره‌ای خندان یا انکار مرگ کسی که دوستش داریم نیست. به گفته‌ی فلدمن که برای پاسخ به سؤالِ «مردم چطور در موقعیت‌های مصیبت‌بار همچنان امید خود را حفظ می‌کنند؟» تحقیقات و کارهای بالینی مختلفی انجام داده‌ است، سه عامل برای رسیدن به امید وجود دارد. به گفته‌ی او این سه عامل، داشتن هدف، همراه با برنامه و انگیزه برای رسیدن به اهداف هستند.

«افراد موفق در موقعیت‌های سخت، به جای این که خودشان یا دیگران را سرزنش کنند، می‌پرسند: «حالا چه کار باید کرد؟»

فلدمن می‌گوید این افراد علاوه‌بر رسیدن به اهداف‌شان، در مدرسه و ورزش موفق‌تر هستند. آنها تحمل بیشتری درمقابل درد دارند و رفتارهایی را که به حفظ سلامتی کمک می‌کنند، بیشتر در پیش می‌گیرند. همچنین کمتر در معرض افسردگی، اضطراب و بیماری‌های قلبی هستند.

فلدمن پیشنهاد می‌کند که چند هدف شخصی را برای خودتان تعیین کنید و ببینید که در کجا امیدتان را از دست می‌دهید؟ اشکال کار از کجاست؟ برنامه یا انگیزه؟ به خودتان اجازه‌ی خیالبافی بدهید! خیالبافی یک منبع عالی برای امید و به‌دنبال آن، شادی است.


حتما بخوانید: 10 سؤالی که هنگام ناامیدی و سرخوردگی باید از خودتان بپرسید

پنجمین مانع شادی: سرکوب کردن ناراحتی

راه‌حل: احساس واقعی‌تان را بروز دهید

داشتن دیدگاهی مثبت به این معنا نیست که به خودتان اجازه‌ی ناراحت بودن ندهید. جیمز دوتی (James R. Doty)، سرپرست مرکز تحقیق و بررسی محبت و بشردوستی در دانشگاه استنفورد می‌گوید: والدینی که سعی می‌کنند از فرزندشان درمقابل ناامیدی یا هر نوع احساس ناامیدی محافظت کنند، گاهی ممکن است نتیجه‌ی کاملا معکوسی بگیرند. به گفته‌ی او، بعضی رنج‌ها شما را به یک انسان کامل تبدیل می‌کنند و به شما کمک می‌کنند تا سازگارتر شوید و زندگی‌تان را پیش ببرید. دوتی براساس تجربه این حرف را می‌زند. پدر او معتاد به الکل و مادرش ناتوان بود و بیشتر دوران جوانی خود را با کمک‌های مالی دولت گذراند.

به گفته‌ی دیوید اسپیگل (David Spiegel)، سرپرست پزشکی مرکز پزشکی یکپارچه در دانشگاه استنفورد:

«شادی به معنای عدم حضور ناراحتی نیست.»

شادی به معنی مثل سنگ ایستادن یا دادن شعار پرطرفدار روان‌شناسانه‌ای مثل «همیشه در مقابل سرطان قوی بایستید» نیست.

«شادی مصنوعی خوب نیست.» اسپیگل می‌گوید شما با سرکوب کردن ناراحتی، احساسات مثبت دیگر را هم سرکوب می‌کنید. بنابراین افرادی که احساسات‌شان را سرکوب می‌کنند بیشتر افسرده و مضطرب می‌شوند. با بروز دادن ناراحتی و درماندگی، شما به میزان خاصی از کنترل دست می‌یابید. کمک گرفتن از دیگران به عنوان گوش شنوا -نه یک زباله‌دان افکار مسموم- به شما کمک می‌کند تا نگرانی و افسردگی را به عنوان حسی عادی که می‌توانید راه‌حل خاصی برای آن ارائه دهید ببینید.


حتما بخوانید: معرفی انواع هورمون شادی و را‌ه‌های افزایش آن

ششمین مانع شادی: تمرکز بیش‌ازحد بر خود

سومین مانع شادی ، خودخواهی - چرا شاد نیستیم

راه‌حل: با دیگران در ارتباط باشید

شبکه‌های اجتماعی تا چه حد در شادی شما نقش دارند؟ احتمالا حتی بیشتر از آنچه که فکر می‌کنید. پژوهشی 20 ساله روی بیش از 4000 نفر نشان داده است که شادی فقط از دوستان و خانواده تأثیر نمی‌گیرد. شادی دوست دوست دوست‌تان! که شاید هرگز حتی او را ندیده باشید می‌تواند بر خوشحالی شما تأثیر بگذارد. خوشحالی می‌تواند مثل یک ویروس از طریق شبکه‌های اجتماعی پخش شود.

متأسفانه بعضی‌ها این‌قدر درگیر خودشان هستند که از این خوشحالی واگیردار محروم می‌شوند. هرچه خودبین‌تر باشید بیشتر در دنیای خودتان غرق می‌شوید و به حدی واقع‌بینی‌تان را از دست می‌دهید که همه‌ی اینها شما را در یک حلقه‌ی ناخوشایند گیر می‌اندازند. ژینپا می‌گوید: «شما نسبت به نیازهای دیگران بی‌تفاوت می‌شوید. دنیای شما باز هم کوچک‌تر می‌شود تا اینکه دیگر نمی‌توانید به‌غیراز خودتان چیزی ببینید. اگر کسی از شما بپرسد که چرا مشکلات‌تان این‌قدر خاص هستند؟ پاسخ می‌دهید: چون مال من هستند! اگر دچار چنین خودبزرگ‌بینی هستید، دارید خودتان را به هدف بزرگی مبدل می‌کنید که به‌راحتی دچار آسیب می‌شود.»

اما داشتن «دید وسیع» به شما کمک می‌کند تا چیزهایی را ببینید که با دید خودبینانه‌ی قبلی نمی‌توانستید. مثلا می‌توانید عمومی و جهانی بودن رنج را درک کنید. گاهی اتفاقی مثل مبتلا شدن یکی از عزیزان‌تان به یک بیماری حاد باعث می‌شود تا متوجه شوید که چه افراد زیادی با چالش‌های مشابه دست به گریبان هستند. دانستن اینکه در این مسیر همراهانی دارید، احساس راحتی و شادی به همراه می‌آورد. راحت‌ترین راه به دست آوردن چنین ارتباطی مهربانی و محبت به دیگران است. رابرت ساپولسکی (Robert M. Sapolsky)، نویسنده‌ی کتاب «چرا گورخرها زخمی نمی‌شوند» و محقق سازمان تحقیقات پریمات‌ها در موزه‌ی ملی کنیا می‌گوید: حتی پستانداران اولیه اهمیت این موضوع را درک می‌کنند. فشار خون پریمات‌هایی که بعد از یک رویداد تنش‌زا همدیگر را دلداری می‌دهند کاهش می‌یابد. اما می‌دانید نکته‌ی جالب داستان کجاست؟ دلداری دادن به دیگران بیشتر از مورد محبت واقع شدن تأثیر می‌گذارد.


حتما بخوانید: درمان خودخواهی با 13 راهی که محبوبیت شما را افزایش می‌دهد

محبت ما را به دیگران پیوند می‌دهد، ما را از انزوا در می‌آورد، حال‌مان را خوب می‌کند و منجر به ایجاد احساس رضایتی عمیق می‌شود. دوتی می‌گوید:

«بدون محبت، شادی تنها لذتی گذراست. »

شاید توصیف تنزین جیاتسو (Tenzin Gyatso)، چهاردمین دالایی لاما بهترین توصیف باشد:

«اگر می‌خواهید دیگران را خوشحال کنید، مهربانی را تمرین کنید. اگر می‌خواهید خودتان را خوشحال کنید، مهربانی را تمرین کنید.»

یک غم به تنهایی برای نابودی هزاران شادی کافیست

12000تومان 6000تومان

منبع wbmed
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان