به گزارش خبرنگار مهر، نخستین روایتها از واقعه کربلا در منابعی موسوم به مقتل یا مقتل الحسین(ع) صورت گرفت. عمده این مقاتل توسط حاضران در کربلا چه از سوی خاندان اهل بیت و چه از سوی سپاه عمر سعد روایت شد و بعدها مورد استفاده نخستین نویسندگان سدههای نخست تاریخ اسلام قرار گرفت.
در دورههای بعد نیز مقاتل بسیاری نوشته شد و مورد استفاده عزاداران حضرت سیدالشهدا قرار گرفت. این مقتلها در مواجهه مستقیم با عامه مردم بودند. امروزه نیز مقتلهای زیادی در بازار کتاب وجود دارد و مخاطبان بسیاری آنها را خریداری میکنند. درباره مقتل نویسی و کیفیت مقتلها با مسلم نادعلی به گفتوگو نشستیم. مسلم نادعلی زاده، دارای مدرک کارشناسی ارشد معارف اسلامی و دکترای زبان و ادبیات فارسی است. «تعزیه به مثابه ارتباطات آیینیِ شیعه در ایران (از صفویّه تا کنون)»، و « گونه شناسی ادبیات منظوم شیعی از آغاز صفویه تا پایان قاجار» به ترتیب عناوین پایاننامههای کارشناسی ارشد و دکتری نادعلی زاده است.
ریاست اداره ویرایش و نشر دانشکده علوم حدیث شهر ری و تدریس در دانشگاه علمی کاربردی شهید مطهّری از جمله سوابق آموزشی نادعلی زاده است. نادعلی زاده همچنین با همکاری عمویش غلامعلی نادعلی زاده (ملقب به ملکالشعرای تعزیه ایران) با پژوهش بر نسخههای قدیمی تعزیه تعدادی از آنها را با عنوان کلی مجموعه تعزیهنامههای «این رستخیز عام» منتشر کردند. عناوین تعدادی از کتابهای منتشر از این مجموعه به این شرح است: «شهادت حضرت علی اکبر»، «شهادت پسران امام حسین»، «شهادت حربن یزید ریاحی؛ چهار سردار» و «شهادت حضرت ابالفضل».
«شبیه از نگاه فقیه: تعزیه در آرای فقیهان و عالمان شیعه» مهمترین پژوهش نادعلی زاده در حوزه تعزیه است. پیشتر هیچ محققی در زمینه نگاه عالمان فقهی عالمان شیعه به این هنر عاشورایی نپرداخته بود. «رفرف عشق: مدایح و مراثی اهل بیت اطهار علیهم السلام»، «منتخب گلستان سعدی» و «خداوند داد داد» از دیگر تالیفات منتشر شده نادعلی زاده است.
نخستین راویان واقعه کربلا
نادعلی زاده نخستین راویان واقعه کربلا را به این شرح معرفی کرد: پس از واقعه کربلا دو دسته راوی ماجرا بودند؛ یک دسته وقایع نگاران سپاه عمر سعد هستند. نقش وقایع نگاران مانند خبرنگاران امروزی بود و در سپاه عمر سعد نیز تعدادی از آنها حضور داشتند و به ثبت وقایع پرداختند. حُمَید بن مسلم ازدی یکی از این وقایع نگاران عاشورا در سپاه عمر سعد است. دسته دیگر نیز راویان از اهل بیت هستند. امام سجاد(ع) و امام باقر(ع) و همچنین حضرت زینب کبری(س) نیز راویان واقعا عاشورا از اهل بیت هستند.
وی افزود:معمولا مقتلها از زمان درگذشت معاویه و ماجرای اصرار یزید بر گرفتن بیعت از امام حسین شروع شده وبه بازگشت اسرای اهل بیت از شام به مدینه ختم میشوند. اکنون به متن اصلی مقتلهای نخستین دسترسی نداریم. یک دلیل آن این بود که چون در کتابهای دورههای بعدی متن مقاتل اولیه به طور کامل روایت میشد دیگر لزومی به استنساخ جدید از آن نمیدیدند. به عنوان مثال مقتل ابومخنف نخستین مقتل مکتوب است که در قرن دوم هجری به نگارش درآمد، اما بعدها متن کامل آن در کتاب «تاریخ طبری» درج شد. همچنین در کتاب «اَلْإرْشاد فی مَعْرفة حُجَجِ الله عَلَی الْعِباد» شیخ مفید نیز بسیاری از مقتلها درج شده است.
نادعلی زاده ادامه داد: به این ترتیب کتابهای جدیدتر جای کتابهای قدیمی را گرفتند، اما عمده مطالب کتابهای قدیمی در کتب جدید نقل شد. ما اکنون بسیاری از اطلاعاتمان درباره واقعه عاشورا را مدیون کتابهای سدههای سوم، چهارم و پنجم هجری مانند «الفتوح» ابن اعثم کوفی، «مروج الذهب» مسعودی و «الکامل فی التاریخ» این اثیر هستیم. تا قرون ششم و هفتم گزارشهای واقعه عاشورا تناقضی با هم ندارند، اما از قرن هفتم به بعد بویژه در قرن نهم شاهد فربه شدن گزارشهای تاریخی هستیم. در این قرون مقتلنویسان به داستان سرایی و نقل روایتهای بدون منبع روی آوردند. حجم مقتلهای اولیه در حدود 50 تا 100 صفحه است، اما مقاتل جدید حجمشان بسیار زیاد شده است.
تاثیر «روضةالشهدا» در مقاتل بعدی
نویسنده کتاب «شبیه از نگاه فقیه» در بخش دیگری از سخنان خود به معرفی مهمترین مقتل بدون سند پرداخت: «روضةالشهدا» نوشته ملاحسین واعظ کاشفی یکی از مهمترین مقتلها در پس از قرن هفتم هجری است. ملاحسین در هرات زندگی میکرد و نویسنده مهمی بود و تالیفات بسیاری داشت. «روضةالشهدا» چون متن زیبایی بود و سبک نگارشیاش با منابع پیشین تفاوت داشت، بسیار مورد استفاده روحانیون و شیعیان قرار گرفت و به سرعت تکثیر و رونویسی شد. اصطلاح روضه خوانی نیز با این کتاب رواج پیدا کرده چرا که منبریها در ایام عزاداری سیدالشهدا مطالب این کتاب را پای منابر خود میخواندند.
نادعلی زاده درباره تاثیر «روضةالشهدا» نیز اشاره کرد: این کتاب علیرغم ویژگیهای مثبت بسیارش، مطالب بدون سند و غیرقابل اعتماد زیادی دارد. روایتهای این کتاب به سرعت به میان روایتهای مستند آمد و حتی در دورههای بعدی بویژه در صفویه و قاجاریه از سبک ملاحسین نیز بسیار تقلید شد. در دوران قاجار که انگار مسابقهای برای تالیف مقتلهای ضعیف و داستانسراییهای بد درباره واقعه عاشورا به وجود آمد که از میان آنها میتوان به «اکسیر العبادات فی اسرار الشهادات» نوشته فاضل دربندی و مقتل مندرج در کتاب «ناسخ التواریخ» اشاره کرد. حجم مقاتل در دوران قاجار بسیار زیاد میشود و ما حتی مقتلهای چند جلدی داریم.
این نویسنده و پژوهشگر تسامح در روایتهای تاریخی را علت اصلی وجود مقتلهای غیرمستند دانست و گفت: میتوان برای نقل مطالب غیرمستند در مقاتل دلایل متعددی را بیان کرد. یکی از مهمترین آنها تسامح نویسندگان و علما در نقل تاریخ بوده است. هرچقدر که فقها در روایات بسیار دقیق میشوند تا سره را از ناسره تشخیص دهند، اما در روایت تاریخی این دقت علمی وجود نداشته و معمولا هرچه را که نقل شده در کتابهایشان آوردهاند. به عنوان مثال هرچقدر که شریف کاشانی در فقه آدم دقیقی بود، اما کتاب «تذکرةالشعرا» او بسیار ضعیف است.
ایراد علما به کتابسازی دوران قاجار
نادعلی زاده در بخش دیگری از این گفتوگو به اعتراض علما به مقتلها و انحرافات صورت گرفته در واقعه عاشورا نیز اشاره کرد و ادامه داد: برخی از علما از جمله مرحوم محدث نوری در کتاب «لولو و مرجان» به نقد تحریفات در عزاداریها و روضهخوانیها پرداختند. مرحوم شیخ عباس قمی هم یادداشتها و جزواتی در تحریفات عاشورا نوشته است. همچنین در روزگار ما نیز شهید آیتالله مطهری در کتاب «حماسه حسینی» این موضوع را مورد توجه قرار میدهد.
این پژوهشگر هنر تعزیه در ادامه در پاسخ به این سوال که انحرافات و بدعتها در هنر تعزیه چه تاثیری گذاشته است، گفت: تعزیه خوانی پس از روضه خوانی رواج پیدا کرد. تعزیهخوانها مطالبی را به صورت نمایش ساختند که در کتابهای تاریخی نقل شده بود. فراموش نکنیم که تعزیهخوانها فرصت و دانش بررسی مطالب کتابها را نداشتند و همه را تعزیه به نمایش میگذاشتند، بنابراین انحرافات در تعزیه ناشی از تحریفات کتب نویسندگان در دورانهای مختلف است. به عبارتی تعزیه در این بین قربانی این انحرافات شد.
کار علمی بر کتب تحریف شده در دوران قاجار نکردهایم
نادعلی زاده علت ادامه پیدا کردن تحریفات به دوره حاضر را که رویکردهای جدید در نوع نگاه به تاریخ شکل گرفته، چنین توضیح میدهد: در میان علما و اهل فن دو دیدگاه وجود دارد؛ عدهای از علما معتقدند که باید یک بازنگری علمی در روایتهای تاریخی صورت گرفته و روایتهای جعلی حذف شوند. عده دیگری که تعدادشان کم نیست، همچنان معتقدند که ما باید به منابع دوره قاجاریه اعتماد کنیم، چرا که ممکن است برای نویسندگان آنها شهودی که از علمای دین بودهاند، شهودی رخ داده و یا آن روایت را در خواب دیده باشند و نتوانند مستندی تاریخی برای آن بیان کنند.
نویسنده کتاب «رفرف عشق» اضافه کرد: با این استدلالها درب هرگونه پالایش تاریخی روی منابع تاریخی بسته شده است. حجم عمده مطالب غیرمستند و تحریفاتی که از کلام مداحان شنیده میشود، ناشی از همین تحریفات در کتابهاست. حتی امروزه کار از مناسکسازی گذشته و دست به مناسبت سازی زدهاند. امروزه نیز برخی در کتابهای خود بدون آنکه دانشی نسبت به نقل تاریخ داشته باشند، مطالبی را نوشته و آن را مستند به کتب تاریخی نوشته شده در 50 یا 100 سال قبل کردهاند. در صورتی که اگر مطالب مستند به منابع و کتب معتبر متقدم یا منابع متعلق به سدههای نخستین اسلامی نباشد، معتبر نیست.
این محقق در ادامه نیت نویسندگان مقاتل تحریفی را مثبت ارزیابی کرد و در توضیح آن گفت: همانطور که گفتم مقاتل اولیه بین 50 تا 100 صفحه حجم داشتند، اما در دوران قاجار بعضا به چندین مجلد رسیدند. قطعا برخی نیت خیر داشتهاند و گرفتن اشک بیشتر را باعث ثواب عظیم میدانستند، اما جعلیات آنها باعث معضلاتی در امروز شده است بهگونهای که نجات از این معضلات و مشکلات کار علمی سنگینی را میطلبد.
نادعلی زاده در پایان گفت: اکنون عمده تربیونهای عزاداری در دست کسانی است که دقت علمی چندانی ندارند و متاسفانه به نصایح علما و مراجع نیز وقعی نگذاشته و خرافات را رواج میدهند. امیدوارم با کار و پژوهش علمی این مشکلات برطرف شوند.