25 آوریل دو مرد از نیروهای امنیتی پلیس در اسلو، پایتخت نروژ در خانه ایاد البغدادی را زدند. فعال ریشو و عینکی، به دلیل تشابه اسمی با رهبر گروه داعش مورد اشتباه قرار میگیرد. او در توییتر خود هم توضیح داده است که بغدادی رهبر داعشی نیست. اما مردان مقابل در، برای نوع دیگری از خطر در آنجا حاضر شده بودند. آنها کارت شناسایی خود را نشان دادند و یک راست سر اصل مطلب رفتند: ممکن است جان شما در خطر باشد. نیروهای امنیتی به وی هشدار دادند که با آنها همراه شود. درحالیکه تیم دوم هوای بغدادی را داشتند، این فعال دموکراسیخواه توسط افسران پلیس به یک خانه امن هدایت شد که با تجهیزات الکترونیکی محافظت میشد. در چند ماه اخیر، بغدادی وارد مبارزهای شده بود که جمال خاشقجی، روزنامهنگار سعودی آغاز کرده بود. فردی که روز دوم اکتبر توسط تیم ضربت امنیتی سعودیها کشته و مثله شد. حالا سیآیای به نروژیها هشدار داده که جان بغدادی هم در خطر است. این مورد را نیروهای امنیتی نروژی و آمریکایی به «تایم» گفتند. بغدادی میگوید: «عربستان سعودی میخواهد کار مرا متوقف کند. اگر لازم باشد، به شکل فیزیکی آن را انجام میدهند.» او تنها نیست. دو نفر از کسانی که با موضوع آشنا هستند به تایم گفتند که در چند هفته اخیر، نیروهای امنیتی و ضابطان قضایی هشدارهای مشابهی به فعالان عرب در کانادا و ایالاتمتحده دادهاند. ناراضیان در اروپا، خاورمیانه و آمریکای شمالی به یکدیگر هشدارهایی در مورد تلاشهایی برای هک شدن یا بدتر از آن میدادند. اینها نشان از یک تصویر درسرساز داشت: هشت ماه پس از مرگ خاشقجی، جنگی که وی برای آزادی بیان علیه شاهزاده سعودی بهراه انداخته، شعلهور شده بود. این جنگ چیزی فراتر از حضور گروهی ناراضی است که در مقابل یکی از دیکتاتوریهای خاورمیانه قد علم کرده باشد. برخی کارشناسان در حوزه امنیت ملی، رو شدن این جنگ را بخش بزرگتری از یک جنگ در زمان ما میدانند: جنگ برای کنترل اطلاعات.
بیل مارژاک از سیتیزن لب، یک موسسه تحقیقاتی در حوزه امنیت سایبری در دانشگاه تورنتو به تایم گفت: چیزی که در عربستان درحالحاضر دیده شده است، نقشه راهی برای حکومتهای بسیاری در دنیا بوده که نشان دهد آینده چه شکلی است. این به توضیح اینکه چرا تهدیدات عربستان توجه مقامات بینالمللی را به خود جلب کرده است، کمک میکند. اگنس کالامارد، مقام رسمی سازمان ملل که مسوول تحقیقات و تهیه گزارش از اعدامهای غیرقانونی است، خواستار اقدام فوری برای محافظت از جان برخی از افرادی شده است که مستقیم توسط ریاض تهدید میشوند. کالامارد به تایم گفت: «من از دو تن از مقامات سعودی خواستم که در مورد تهدید علیه افراد و اعدامهای غیرقانونیشان توضیح دهند.» او اضافه میکند: «از آنها خواستم هر اقدمی که لازم است برای حافظت از جان آنها و خانوادهشان انجام دهند.» کالامارد میگوید که او میخواهد تمام دولتها در جستوجوی تهدیدات مشابه و ناخواسته باشند. در این خصوص، آدام شیف، رئیس کمیته اطلاعات مجلس نمایندگان به تایم گفت: «این کمیته درحال تحقیق در باب آخرین تهدیدهای سعودی است و بهدنبال تامین اقدامات مناسب بهمنظور مبارزه با این امر است.»
تهدیدات جدید، میراث فوقالعاده خاشقجی را نشان میدهد. این ناراضی سعودی تلاشهای خود را برای ابراز نارضایتی بلادرنگ آغاز کرد که پیامها و سایر ارتباطاتی که وی در این زمینه داشته بهدست تایم بررسی شده است. در پاییز 2018، وقتی وی به استانبول سفر کرد تا مسائل ازدواج بعدی خود را در کنسولگری عربستان رفع و رجوع کند، خاشقجی بهطرزی محتاطانه اما عمیق درگیر پروژهای برای ایجاد شبکهای دموکراسیخواهانه و حقوق بشری در سراسر دنیا بود که بغدادی و افراد دیگری نیز در آن حضور داشتند. این درحالی است که در کنسولگری عربستان جوخه مرگ به انتظارش نشسته بود، اما اگر منظور از قتل دهشتناک خاشقجی ترساندن باقی فعالان بود، باید گفت که نتیجه عکس از آن بهدست آمد. محمد سلطان، یک فعال حقوق بشر آمریکایی-مصری و از دوستان نزدیک خاشقجی که دو سال را در قاهره با یکدیگر گذراندند، به تایم گفت: «در کل توجهی که به پرونده جمال شد، قطعا امید را در دل بسیاری از فعالان ناراضی عرب کاشت که بیش از پیش فعال شوند.» او افزود: «این به افراد جرات بیشتری میدهد تا با صدای بلندتر و واضحتری صحبت کنند.»
پروژههای مخالفان تلاشی برای تسخیر شبکههای اجتماعی از جمله توییتر و تالارهای گفتوگوی مجازی عربستان بهمنظور تاثیرگذاری بیشتر و باز کردن فضا برای مخالفان بود. در مقابل مقامات سعودی مانند محمد بنسلمان نظارت الکترونیکی و تسلط بر شبکههای اجتماعی را شدت بخشیدند. کارشناسان در تشخیص نفوذ نرمافزارهای جاسوسی در تلفنهای همراه از جمله مارژاک که با ناراضیان سعودی همکاری میکند، میگوید: «موج جدیدی از فعالیتهای مشکوک در میان ناراضیان سعودی دیده شده که به راحتی قابل توضیح نیست که هک کردن است یا رصد کردن.» مقامات هماینک نگران اقدامات محمد بنسلمان، ولیعهد عربستان سعودی هستند که بهرغم اینکه آشکارا از سوی برخی مقامات آمریکایی مسوول قتل جمال خاشقجی شناخته شد، حملات متقابل خود را علیه ناراضیان افزایش دهد.
سه مقام آشنا به موضوع به تایم از موردی مشابه در کانادا گفتند که پلیس اطلاعات امنیت کانادا اقدامات مشابهی برای عمر عبدالعزیز که از دوستان نزدیک خاشقجی هم بوده، در نظر گرفته است. عبدالعزیز میگوید که به وی دستور داده شده است در مورد موقعیتی که قرار دارد، بحث نکند اما او اخیرا اقدامات امنیتی را برای خود در نظر گرفته است. بغدادی هم میگوید: «خانواده من، به همراه من با خطرجانی روبهرو هستند.» او میافزاید: «از نظر فیزیکی ایمن هستم اما اگر قصد سفر به جایی را داشته باشم، آسیب میبینم.» او تصریح میکند: «خانواده من در مالزی ساکن هستند. آنها در آنجا پناهندهاند، مادر و پدر و خواهرم. به من گفتند آنجا نرو. اصلا به خارج از اتحادیه اروپا سفر نکن و به خانوادهات نیز بگو بلافاصله از مالزی خارج شوند.» خاشقجی از پیش چنین روزهایی را پیشبینی کرده بود. او در یکی از آخرین ستونهایش نوشت: «پیغام روشن است. هیچ صدای مستقل یا مخالفی اجازه شنیده شدن ندارد.»
کمتر میشد حدس زد، زمانی که در ماه ژوئن سال 2017، خاشقجی پایش را به واشنگتن گذاشت، این جنگ به این نقطه برسد. خاشقجی را نمیتوان در زمره یک مهاجر معمولی سعودی پولدار در نظر گرفت. کت و شلوار او معمولی بود. او یک سال طول کشید تا خودرویی بخرد. او در خانهای که پیشتر در زمان سخنگوییاش برای سفارت عربستان در آمریکا خریده بود، کار میکرد. حتی در تبعید، او یک شخصیت موثر و سازنده باقی ماند. او عربستان سعودی را بهطور ناگهانی ترک کرد و این واقعه پس از آن رخ داد که وی یک مقاله تند در باب به آغوش کشیدن دونالد ترامپ از سوی عربستان سعودی در ستون روزنامه الحیات که یک روزنامه پان عرب است، نوشت. اما اصلا بهدنبال بهمبارزه طلبیدن دربار سلطنتی نبود. او به دوستانش گفته بود که قصد دارد کنار بایستد و در مرکز ویلسون داستانها و مطالب سیاسی بنویسد. اما همکاری وی با این مرکز به دلیل مشکلاتی که درخصوص ویرایش بهوجود آمد، قطع شد و راهکار دیگری هم نداشت. او به دوست قدیمیاش یعنی مگی میچل سالم، یکی از کارمندان سابق وزارت خارجه ایالاتمتحده پیغام داد که به یک شغل نیاز دارد. آنچه متعاقب به 15 ماه منتهی به زندگیاش پدید آمد وی را به چالش کشید، یک تغییرات اساسی بود که هم در حوزه کاریاش یعنی خبرنگاری و هم در حوزه تشکیلات عربستان سعودی رخ داده بود. این چالشها تقریبا در زمان خودش توسط چهار هزار پیغامی که وی به سالم، دوست 15 ساله خود ارسال کرده بود، دیده میشود و این پیغامها توسط سالم در اختیار تایم گذاشته شده است.
در رصد محتوایی پیغامهای خاشقجی مشخص است که وی تمایل چندانی برای ایفای نقش ناراضی ندارد و او عزمی برای گفتوگو با مردم سعودی ندارد و شاید وی ترس آن را داشته که جان خانوادهاش در خطر است نه خودش. او در 17 سپتامبر سال 2017، پس از اینکه واشنگتنپست اعلام کرد که به وی ستونی داده، در پیغامی نوشته است: «خدا به بچههای من رحم کرده، این نقطه عطفی در زندگی من است.» پس از ترک شورای خاندان حاکم، خاشقجی تبعید خودخواسته را آغاز کرد و آن را راهی بهتر برای نقد سازنده دانست. در ابتدا او مطیع دستور عربستان سعودی شد و خود را از حضور در توییتر محروم کرد. حمله کردن به محمد بنسلمان بهطور شخصی ممکن بود او را از یک ناراضی به یک یاغی تبدیل و تاثیر کارش را کمتر کند. خاشقجی در یکی از پیغامهایش این چنین نوشته است: «نمیخواهم مانند کسی ظاهر شوم که گویی بهدنبال انتقام شخصی است.» او سپس تصریح میکند این اقدامی متعادل است. این اصلا آسان نبود. چهارم نوامبر سال 2017 او قصد داشت تا به مرکز کندی برای دیدن کتاب مورمون برود که شنید ولیعهد مقامات بلندمرتبه و شاهزادهها را زندانی کرده است. او بلادرنگ در پیغامی نوشت: «از این بازی خسته شده و باید چیزی بنویسد.» او در پیغامی دیگر نوشت که این اقدام سعودیها را متزلزل میکند. وی پس از اینکه در ستون خود مطلب تند و تیزی نوشت در توییترش ظاهرا از اقدام ولیعهد دفاع میکند. او مینویسد: «قبول دارم که عدالت بنسلمان گزینشی بوده؛ اما واقعگرایانه باید آن را پذیرفت.»
در مارس سال 2018، محمد بنسلمان چند هفتهای را در آمریکا گذراند تا پادشاهی صحرانشین را محلی قابل توجه برای سرمایهگذاری نشان دهد. اما برای سعودیها، او مشت آهنین خودش را نشان داده بود، برخی از اندیشمندان و فعالان از جمله فعالان زن را زندانی کرده بود. این درحالی است که خود مهمترین اصلاحات را در حوزه زنان، بهویژه برای رانندگی آنها رقم زده بود. نظام پادشاهی عربستان سعودی با حرارت بیشتری توییتر را اداره میکرد. بنسلمان مصمم بود که کنترل آن را مانند سایر رسانههای دولتی همچون رادیو، تلویزیون و مطبوعات در دست داشته باشد. حکومت سعودی صدها سرباز هکری را به کار گرفت تا صدای مخالفان را خاموش کند. بسیار پیشتر از آنکه نام وی بهعنوان مسوول مرگ خاشقجی مطرح شود، سعود القحطانی، مشاور رسانهای و دوست نزدیک محمد بنسلمان آشکارا فعالان ناراضی سعودی در توییتر را تهدید کرده بود. او گفته بود که با یک هشتگ لیست سیاه هر چه اسم میتوانید جمع کنید. او تصریح کرده بود که آنها را محدود و رصد خواهد کرد. خاشقجی در توییتر 7/ 1 میلیون دنبالکننده داشت و اوایل سال 2018 هم انتقادات خود را علیه محمد بنسلمان افزایش داده بود. مجموع این اقدامات موجب رنج و عذاب شدیدی شد که خاشقجی و دیگر ناراضیان مسبب آن را سربازان هکری محمد بنسلمان میدانستند.
او در پیغامی به سالم نوشته بود: «متنفرم از کارهایی که میکنند؛ اما مهم نیست. کارم را انجام میدهم. اگر اینگونه نباشم، امید خود را از دست میدهم.» خاشقجی همچنین در 26 ژوئن نیز نوشت: او هر روز بیشتر چهره کریه خود را نشان میدهد. منظورش در این نوشته محمد بنسلمان است. در ششم اوت همان سال نیز وی به سالم نوشت: «دیکتاتوری اعراب هر روز درحال گسترش است. من مایلم قدمی فراتر بردارم.»
در آن زمان خاشقجی با بغدادی و عبدالعزیز کار میکرد. فعالانی که خاشقجی را عوضکننده بازی میدانستند. عبدالعزیز 28 ساله، از زمانی که در مونترال دانشجو بود انتقاد خود را علیه آلسعود افزایش داده بود و همزمان او در یوتیوب و توییتر در ستایش بهار عربی میگفت و مینوشت. او گفت که در سال 2014، عربستان سعودی بورسیه تحصیلی وی را قطع میکند و او از سوی دولت کانادا پناهجویی میگیرد. در یک گزارش مککنزی و کو، آمده است که توییتر وی جزو سه توییتر تاثیرگذار در فضای سیاسی عربستان سعودی به حساب میآید. همین امر وی را هدف قرار داد. حساب کاربری توییترش، مانند خاشقجی توسط باتها و سربازان هکری محمد بنسلمان بارها مورد حمله قرار گرفت. آنها همچون ارتش زنبورها به این حساب کاربریها حمله میکردند. عبدالعزیز میگوید: «این حمله یک ارتش است. یک فرد صلحطلب در شبکههای اجتماعی در برابر ترولهای سعودی و پروپاگاندایشان.» به منظور جلوگیری از این امر، تلاش شده بود که سیمکارتهای خارجی به ناراضیان سعودی فرستاده شود تا توسط نظام پادشاهی رصد نشوند. این اقدام خاشقجی تنها یکی از پروژههای وی برای بهار و تابستان سال 2018 بود. او میخواست صدای مخالفان به همه جای جهان برسد. او ساعتها چهره به چهره مینشست با افراد گفتوگو میکرد، سیگار میکشید و چای مینوشید و در این باب بحث میکرد که چگونه میتوانند عرصه عمومی را مجددا بهدست گیرند. یکی از کسانی که وی از نزدیک ملاقات کرده، همین بغدادی بود.
او که در فلسطین بهدنیا آمده به یک شخصیت کلیدی در بهار عربی تبدیل شد و پس از اینکه از سوی امارات متحده عربی متحد نزدیک عربستان سعودی اخراج شد، در نروژ پناه گرفت. بغدادی با خاشقجی و نفر سومی که از ترس جانش نام خود را مخفی نگه داشته است، قصد داشتند نهادی را تاسیس کنند که وظیفهاش رصد آزار و اذیتهایی بود که در شبکههای اجتماعی، بهویژه در توییتر بهوسیله کشورهای سرکوبگر عربی صورت میگرفت. نام این موسسه کواکبی بود که نام یکی از آزاداندیشان جهان عرب در قرن 19 است. بغدادی همچنین یک سایت به نام «ArabTyrantManual.com» را بنیان گذاشت که یک پایگاه تحقیقاتی است.
خاشقجی مجددا عزت را برای مخالفان به ارمغان آورده بود. او همچنین وجوه لازم را از طریق افرادی که بهواسطه دههها فعالیتش میشناخت فراهم میساخت. سلطان، فعال حقوق بشری مصری به تایم میگوید: «مردم به او اعتماد داشتند. او میتوانست با یک تلفن به نخستوزیر، وزیر امورخارجهای یا مقام بالایی دسترسی پیدا کند.» سلطان میگوید که او فردی بزرگ بود. مخالفان میگویند که رشد شبکهها مشکلات فراوانی را به آلسعود تحمیل کرد و به همین دلیل آنها بهدنبال مقابله به مثل بودند. در بیست و هشتم ژوئن یک پیغام در گوشی همراه عبدالعزیز ظاهر شد. لینکی که در این پیغام ظاهر شده بود حاوی یک نرمافزار جاسوسی به نام پگاسوس بود که توسط یک شرکت اسرائیلی تولید شده است. بنابه گفته عبدالعزیز و تصریح تحلیلگران سیتیزن لب، این کمپانی اسرائیلی به نام گروه «NSO» نرمافزارهای رصدکننده به حکومتها از جمله عربستان سعودی میفروشد.
در ماه اوت، عبدالعزیز موضوع هک را علنی کرد و به دوستان خود هشدار داد که احتمالا عربستان سعودی میداند ما چه کار میکنیم و خاشقجی نیز در پاسخ گفته بود خدا به داد ما برسد. هفتهها بعد خاشقجی به هر ترتیب که شده روی پروژه خود کار کرد. او حتی ویزا گرفت و به دیدار عبدالعزیز در مونترال رفت و قصد داشت تا با بغدادی هم در هفتم سپتامبر همان سال در حاشیه یک کنفرانس در نیویورک دیدار کند که این دیدار مهیا نشد. در مقابل او به استانبول رفت. سیتیزن لب میگوید که درست یک روز پیش از قتل خاشقجی تلفن همراه عبدالعزیز هک شده بود.
قتل خاشقجی انتقادها را علیه سعودیها افزایش داد. در عرض چند ساعت، بنسلمان از یک اصلاحطلب خندان به یک جانی تبدیل شد. عبدالعزیز و بغدادی به ادامه کار متعهد شدند و به حامیان بایکوت جلسه موسوم به «داووس صحرا» تبدیل شدند، کنفرانسی که چند روز بعد از قتل خاشقجی در عربستان سعودی برگزار میشد. عبدالعزیز میگوید: بعد از مرگ خاشقجی، مخالفان گویی انرژی گرفتند و با یکدیگر متحد شدند. در این رابطه سفارت عربستان حاضر نشد با تایم مکالمه تلفنی داشته باشد. بغدادی هماینک روی چند پروژه جدید کار میکند. او با محققانی که توسط جف بزوس، میلیاردر صاحب آمازون استخدام شدهاند همکاری میکند تا روی پروژه هک شدن گوشی بزوس از سوی سعودیها کار کند. جف بزوس صاحب واشنگتنپست هم است. بغدادی اما میگوید که همکاریاش با این گروه تنها محدود به این نیست و رساتر از گذشته علیه محمد بنسلمان صحبت خواهد کرد. بغدادی تصریح میکند: «جنگ برای آزادی بیان همپای سایر میادین مهم است. ما قصد داریم تا اسلحه پروپاگاندای آنها را خنثی کنیم.» اما چالش اصلی این است که محمد بنسلمان به اسلحههای دیگر هم مجهز است و به نظر میرسد تمایل دارد از آنها نیز استفاده کند. سیا هشدار داده است که بنسلمان ممکن است به مخالفان خود آسیب هم برساند. برای بغدادی چند ماه پیش نخستین هشدار داده شد. او میگوید در ماه اکتبر بود که او از شخصی از داخل حکومت سعودی شنیده است که نام وی را در کاخ شنیده است. او به بغدادی گفته است: «آنها درحال تهیه فهرستی هستند که به محمد بنسلمان حمله میکنند و نام تو در صدر این فهرست قرار دارد.»