یکی از نویسنده ها و مترجم ایرانی جلال آل احمد می باشد که در سال 1302 در محله سید نصر الدین از محله های قدیمی شهر تهران چشم به جهان گشوده است که در ادامه مطلب قصد داریم شما را با زندگینامه جلال آل احمد آشنا کنیم.
آشنایی با زندگینامه جلال آل احمد
جلال در یک خانواده روحانی و اصالتا اهل طالقان پرورش یافته است و مذهب به گونه ای در تمام ابعاد زندگی پدر جلال ریشه دوانده بود که ایشان را برای تحصیل در رشته علوم دینی به نجف فرستادند و پدر جلال تمام سعی خود را داشت تا از او جایگزینی برای خود پرورش دهد اما جلال به علوم دینی و مذهب علاقه نداشت و همین امر باعث آزردگی خاطر پدر جلال از او شد پدر جلال مخالف درس خواندش بود اما جلال در دوره های شبانه دبیرستان دارالفنون مشغول ادامه تحصیل شد و توانست مدرک دیپلمش را بگیرد این در حالی بود که تمام اوقات خود را کار می کرد و پنهانی درس می خواند سال های آخر دبیرستان بود که با کلام کسروی و شریعت سنگلجی آشنا شد و در نهایت به حزب توده پیوست سرانجام در سال 1322 در رشته زبان و ادبیات فارسی از دانشسرای عالی تهران فارغ التحصیل شد و دوره دکترای خود را در همین رشته نیمه تمام گذاشت و از ادامه تحصیل منصرف شد. اولین داستان جلال دید و بازید است این مترجم ایرانی علاوه بر داستان، دستی در نوشتن مقالات اجتماعی، پژوهش های مردم شناسی، سفرنامه و ترجمه ها داشت و در همان دهه 20 از حزب توده جدا شد و از رنجی را که می بریم را ارائه داد جلال در سال 1327 در اتوبوس تهران به شیراز با سیمین دانشور آشنا شد که ایشان نیز دانشجوی دانشکده ادبیات داستان نویس و مترجم بودند و در سال 1329 ازدواج کردند.
ویژگی های نثر این نویسنده توانا
زندگینامه جلال آل احمد؛ از ویژگی نوشته های جلال آل احمد می توان به زبان محاوره ای او اشاره کرد که به زعم عده ای او ادامه دهنده راه صادق هدایت و محمد علی جمال زاده است نثر جلال نثری تلگرافی، دقیق، حساس و پرخاشگر است او با حذف حروف اضافه و مضاف الیه ها، ضرب آهنگی تند به نوشته هایش می دهد به طور کلی می توان گفت ویژگی نثر جلال آل احمد شتابزده، کوتاه، تاثیر گذار و در نهایت کوتاهی و ایجاز می باشد که ایشان در شکستن برخی از سنت های ادبی و قواعد دستور زبان فارسی شجاعت بی نظیری داشت که این ویژگی در نامه های او به اوج می رسد.
آثار جلال آل احمد
- دست های آلوده اثر سارتر
- مائده های زمینی و بازگشت از شوروی از آثار ژید
- بیگانه و سوء تفاهم از آثار کامو
- قمار باز اثر داستایسفکی
جایزه ادبی
به منظور معرفی آثار برگزیده ادبیات داستانی جایزه ادبی دولتی در سال 1387پایه گذاری شده است که علاوه بر نامگذاری یک جایزه ادبی با نام این نویسنده به دلیل نگاه مثبت نظام جمهوری اسلامی و رهبر این نظام، یکی از بزرگراه های پایتخت ایران به نام ایشان نام گذاری شده است.
کتابشناسی جلال آل احمد
داستان و مقاله
- ارزیابی شتابزده «1343»
- غرب زدگی «1341»
- سنگی بر گوری «نوشته 1342، چاپ 1360»
- مدیر مدرسه «1337»
- زن زیادی «1331»
- پنج داستان «1350»
- سرگذشت کندوها «1337»
- از رنجی که میبریم «1326»
- در خدمت و خیانت روشنفکران «انتشار پس از مرگ»
- نفرین زمین «1346»
- نون والقلم «1340»
- دید و بازدید «1324»
- یک چاه و دو چاله
- نیما چشم جلال بود
- اسرائیل، عامل امپریالیسم «چاپ کتاب در تاریخ مهر 1357»
- سه تار «1327»
- در خدمتیم
- سفر به ولایت عزراییل
- مکالمات
سفرنامه و مشاهدات
- سفر آمریکا
- جزیره خارک درّ یتیم خلیج فارس «مشاهدات، 1339»
- تاتنشینهای بلوک زهرا «مشاهدات، 1337»
- خسی در میقات «1345»
- سفر روس
- ورازان «مشاهدات، 1333»- که پس از بازدید از این منطقه که سرزمین اجدادی او بوده است، نگاشته شده.
مرگ جلال آل احمد
جلال در 18 شهریور 1348 در سن چهل و پنج سالگی در اسالم گیلان درگذشت مرگ ناگهانی و تشییع جنازه سریع او تصور سر به نیست شدن جلال را در ذهن اطرافیانش ایجاد کرد برادر جلال نیز از جمله افرادی بود که اعتقاد داشت مرگ جلال به دست ساواک اتفاق افتاده است در حالی سیمین همسر جلال در کتاب غروب جلال علت مرگ همسرش را مصرف بیش از حد الکل ذکر کرده است، جلال آل احمد وصیت کرده بود که جسد او را در اختیار اولین سالن تشریح دانشجویان قرار دهند؛ ولی از آن جا که وصیت ایشان برابر شرع نبود، پیکر او در مسجد فیروزآبادی جنب بیمارستان فیروزآبادی شهر ری به امانت گذاشته شد تا بعدها آرامگاهی در شأن او ایجاد شود و این کار هیچگاه صورت نگرفت.
خانه جلال آل احمد
منزل جلال آل احمد و سیمین دانشور در بن بست ارض، در کوچه رهبری خیابان دزاشیب قرار دارد، این خانه را جلال در زمانی که سیمین برای تحصیل به آمریکا رفته بود به دست خود ساخته است که بعد از مرگ جلال سیمین دانشور به تنهایی در آن زندگی می کرد این خانه بزرگ و زیبا با حیاط پر از درختان سرسبز و حوض آبیاش، با دیوارهای پر از عکس و نقاشی از جلال و سیمین بعد از مرگ سیمین دانشور این منزل محل زندگی ویکتوریا دانشور (خواهر سیمین دانشور) و همسرش پرویز فرجام بوده است که در تاریخ 19 اردیبهشت 1393 این خانه توسط شهرداری به منظور تبدیل این خانه به خانه ادبیات خریداری شد با این حال این قضیه به موضوعی مورد مناقشه میان شهرداری و ورثه سیمین و جلال تبدیل شده است، روزنامه اعتماد 10 اردیبهشتماه 1393 در واپسین رویه خود گزارشی در این باره چاپ کرده است در این گزارش، از قول معاون شهرداری نوشته شده که، خانه سیمین و جلال خریده شده است اما در سوی دیگر، علی خلاقی، همسر خواهرزاده و دخترخوانده سیمین دانشور گفته است: «این خانه تا زمانی که حکم دادگاه مشخص نشده، نمیتواند به فروش برود و معامله از اساس باطل است چون شهرداری تحقیقی نکرده که بداند این خانه مالک دیگری دارد یا نه.» علی خلاقی در گفتگویی که در «اعتماد» چاپ شده، به وصیتنامه سیمین دانشور اشاره کرده که برپایه آن، لیلی ریاحی «دخترخوانده سیمین دانشور» وارث ثلث اموال روانشاد دانشور و مسوول انتشار کتابهایش دانسته است.