زندگینامه مهدی اخوان ثالث بسیار جالب و خواندنی می باشد و بسیاری از سروده هایش در کتاب های فارسی آمده است. این شاعر معاصر در سال 1307 به دنیا آمده است و زندگی پر فراز و نشیبی را پشت سر گذاشته که در ادامه همه آنچه در زندگی وی گذشته است را برایتان بیان خواهیم کرد.
زندگینامه مهدی اخوان ثالث
مهدی اخوان ثالث با تخلص شعری (م. امید) کار خود را شروع کرد. وی در سال 1307 در مشهد چشم به جهان گشود. نام پدر و مادرش به ترتیب علی و مریم بود. پدر وی در یزد به دنیا آمده بود و بعد ها برای کار کردن به مشهد آمده بود. وی در این شهر ازدواج کرده و در همین شهر زندگی کرد تا زمانی که مهدی به دنیا آمد. پدر مهدی اخوان ثالث در کار گیاهان دارویی بود. مهدی اخوان ثالث زمانی که به دنیا آمد یک چشمش نا بینا بود. وی بیان کرده است که با دوا و دارو هایی که از سمت پدر تجویز می شود و دعا های مادرش توانست با هر دو چشم دنیا را ببیند وگرنه یک چشم او همچنان نابینا بود. وی با شاعرانی همچون سیمین بهبهانی، احمد شاملو و ابولحسن نجفی هم دوره بوده است.
تحصیلات اخوان ثالث
مهدی اخوان ثالث دوران ابتدایی و متوسطه خود را در مشهد گذراند و در رشته هنر صنعتی فارغ التحصیل شد. مهدی در دوران کودکی خود به شعر و موسیقی علاقه بسیاری داشت ولی پدرش از آدم های متعصبی بود که دوست نداشت با ساز سر و کله بزند. وی به طور مخفیانه به پیش استاد روح افزا می رفت و ساز زدن با تار را آموزش می دید. به طور کلی می توان گفت اخوان ثالث دوران کودکی در هم آمیخته ای با نقاشی و شعر داشت ولی پدرش اعتقاد داشت که تار زدن و شنیدن صدای آن به معنای شنیدن صدای شیطان می باشد. پدرش بعد از مدتی متوجه شد که مهدی در حالی ساز زدن می باشد و از او خواست دیگر این کار را نکند و یک سری نصیحت های این چنینی به او کرد.
استادان مهدی اخوان ثالث
مهدی اخوان ثالث تار زدن را از استاد روح افزا آموخت ولی شعر و شاعری را نیز دوست داشت. در واقع این علاقه او به شعر و شاعری بدین دلیلی بود که درش نیز به این کار علاقه داشت و توانسته بود انگیزه لازم را برای مهدی بوجود آورد. در زمینه شعر و شاعری مربی و آموزگار مهدی استاد پرویز کاویان بود و در این راه او را حمایت می کرد. بعد از گذشت مدتی مهدی توانست سر از انجمن ادبی خراسان در بیاورد و با بزرگان شعر و شاعری هم نشین شد. استادان بسیار خوبی که در این زمینه فعالیت داشتند و مهدی اخوان ثالث با آن ها آشنا شد که یکی از آن ها استاد نصرت بود. استاد نصرت یکی از شاعران بسیار خوبی بود که سعی می کرد مهدی را تشویق کند تا یک تخلص برای خودش انتخاب کند زیرا وی عقیده داشت که هر شاعری باید تخلص داشته باشد. این استاد (م. امید) را به عنوان تخلص شعری ثالث بیان کرد و مهدی نیز آن را پذیرفت.
طبع آزمایی مهدی اخوان ثالث
مهدی اخوان ثالث سعی کرد در بیش تر سبک های شعری طبع آزمایی کند. وی چندین سبک را انتخاب کرد و همانند استادان آن سبک و با ایده گرفتن از آن ها شعر هایی را سرود. وی در قصیده سرایی به شیوه استاد های کهن خراسان و در غزل سرایی از ارغنون و همچنین به سبک شعر نو نیز از نیما یوشیج ایده گرفت و شعر هایی را سرود. اشعار اخوان ثالث بسیار خواندنی و جذاب می باشد و توصیه می کنیم حتما آن ها را بخوانید.
زندگی شخصی (م. امید)
اخوان ثالث در سن 22 سالگی یعنی در سال 1329 با ایران دختر عمویش ازدواج کرد. حاصل این ازدواج 6 فرزند بود که سه تا از فرزندان دختر و سه فرزند دیگر پسر بودند. نام دختران به ترتیب شامل لاله، لولی و تنسگل و نام پسران شامل توس، زرتشت و مزدک علی می باشد. از حوادث بسیار ناگوار زندگی این شاعر بزرگ می توان به مرگ دو تن از فرزندانش اشاره کرد. لاله دختر اول او در رودخانه کرج غرق شد و دختر دیگرش تنسگل در چهارمین روز بعد از تولدش چشم از جهان فرو بست.
کودتای 28 مرداد سال 1332
بعد از این کودتا زندگی مهدی به طور کامل تغییر کرد و او در صف مخالفان رژیم قرار گرفت. مهدی اخوان ثالث مانند سایر شاعرانی که دستی بر قلم داشتند دستگیر شده و به زندان روانه شد. وی هیچ گاه تعهد نامه ای امضا نکرد و ناچارا چندین و چند ماه در زندان سپری کرد. اخوان ثالث بعد از گذشت چند ماه از زندان آزاد شد و بعد از آن دیگر در فعالیت های سیاسی شرکت نکرد و سعی کرد از این مورد کاملا کناره گیری کند. وی برای این که بتواند در این دوران زندگی خود را بگذراند و نیاز هایش را رفع کند در روزنامه ایران مشغول به کار شد. وی در سال 1342 دوباره روانه زندان شد. این سری بابت شکایت فردی از قصه قصاب کش او به زندان رفت. وی هیچ گاه دوست نداشت زندگی خود را بار دیگر پشت میله های زندان سپری کند بنابراین بعد از آزادی خود را پنهان کرد. وی با این اتفاق هایی که برایش رخ داد دیگر نمی توانست برای رادیو نویسندگی کند بنابراین سعی کرد با نام همسرش این کار را انجام دهد. البته طولی نکشید که این کار او را خسته کرد و تصمیم گرفت خود را به زندان قصر معرفی کند. این کاری که مهدی اخوان ثالث کرد خانواده او را بسیار آزرد و مشکلات مالی بسیاری برایش ایجاد کرد.
مرگ اخوان ثالث
در زندگینامه مهدی اخوان ثالث خواندید که چه رنج ها و مشکلاتی را تحمل کرد تا سرانجام دیگر نتوانست طاقت بیاورد و با نام دیگران کار کند بنابراین خود را به زندان معرفی کرد و سعی کرد پشت میله های زندان به آرامش برسد. این زندگینامه نشان دهنده صبر و بردباری در برابر سختی ها می باشد زیرا مهدی اخوان ثالث هرگز دست از کار خودش نکشید و سعی کرد تا جایی که می تواند به کار مورد علاقه اش بپردازد. وی در سال 1369 در بیمارستان مهر تهران دار فانی را وداع گفته و چشم از جهان فرو بست. پیکر (م. امید) را از تهران به مشهد انتقال داده و در کنار آرامگاه شاعر بزرگ توسی به خاک سپردند.