در آغاز این نشست احسان رضایی در پاسخ به این سؤال که مدرنیته چقدر میتواند روی مطالعه افراد جامعه اثر داشته باشد بیان کرد: هر گاه تکنولوژی جدیدی وارد کشور شده موضوع تأثیرات آن روی تکنولوژیهای قبلی مطرح شده است، مثلاً وقتی رادیو وارد کشور شد گفتند روزنامه از بین میرود و آن زمان که تلویزیون وارد ایران شد گفتند رادیو میمیرد، ولی در عمل این اتفاق هیچوقت نیفتاد و میبینیم که رادیو، تلویزیون و روزنامه مخاطب خاص خودشان را دارند.
وی در ادامه بیان کرد: در مورد مطالعه هم همینطور است، درست است که مطبوعات در کشور دچار افت شدهاند اما به نظر میرسد این اتفاق در همه جای دنیا رخ داده و مطبوعات بخشی از وظایف خود را به فضای مجازی واگذار کردهاند، اما روزنامهها هنوز بهعنوان محلی برای تحلیل در دنیا مطرح هستند، درباره کتاب هم همینطور است و فضای مجازی نمیتواند جای کتاب را بگیرد هرچند برخی از مخاطبان بالقوه کتاب ممکن است بهمرور به سمت فضای مجازی بروند اما کتاب همچنان مخاطب خاص خود را دارد.
مهمترین بخش انتشار کتاب «تولید اندیشه» است
در ادامه سبحانینژاد عنوان کرد: به نظر بنده در بحث کتاب باید به موضوع تولید اندیشه و بازتاب آنچه در جامعه وجود دارد پرداخته شود وگرنه اگر نگاهی به بازار نشر این روزها بیندازیم خواهیم دید صنعت نشر کار خودش را پیش میبرد و با انتشار برخی کتابها مانند کتب آموزشی چرخه نشر را میچرخاند و کسب درآمد میکند، اما اینکه در این چرخه چه میزان اندیشه تولید میشود که بتوان آن را جزو ذخائر فرهنگی بهحساب آورد محل سؤال است.
وی تصریح کرد: فضای مجازی به دلایل متفاوت تأثیر خود را در فرهنگعامه گذاشته است، اول اینکه بهسادگی در دسترس قرار دارد، دوم اینکه ساندویچی عمل میکند و بدترین ویژگی فضای مجازی آن است که همان فرآیند تولید اندیشه در این فضا موردتوجه قرار نمیگیرد.
این نویسنده با اشاره به آسیبهایی که ممکن است ترجمه آثار برای فرهنگ ما داشته باشد خاطرنشان کرد: نکته دیگری که وجود دارد این است که بیشتر کتابهایی که چاپ و منتشر میشوند ترجمه هستند و همین آثار ترجمهای آسیبهای مختلفی به نظام فکری و فرهنگی جامعه ما وارد میکند.
مردم تا چه اندازه احساس نیاز به کتاب دارند؟
در ادامه جلسه معصومزاده بیان کرد: ابتدا باید از این زاویه نگاه کرد که ضرورت کتاب خواندن در جامعه امروز تا چه اندازه است و مردم تا چه اندازه احساس نیاز دارند که کتاب در سبد فرهنگی خانوادهشان قرار داشته باشد. متأسفانه کتاب در حال تبدیل شدن به یک کالای لوکس است و وقتی مردم برای خرید کتاب به مشقت بیفتند کم کم به سمت چیزی میروند که راحت و ارزان بتوانند از آن استفاده کنند و اینجاست که موضوع فضای مجازی مطرح میشود.
وی گفت: فرد وارد فضای مجازی که راحتتر از کتاب در دسترس قرار دارد میشود و این فضا به مخاطب دانایی کاذب میدهد، فرد احساس میکند که مطالعه کرده ولی در واقع چیزی نخوانده که به اندیشهاش اضافه کند چون مطالب در این فضا پراکنده است، عمقی ندارد، متمرکز و مداوم نیست و باعث سطحینگری و زودباوری میشود.
این شاعر تصریح کرد: بخشی از این مشکل به قیمت کتاب برمیگردد، در حال حاضر یک کتاب کودک مصور 48 هزار تومان قیمت دارد، حال در یک خانواده معمولی که پدر سه میلیون تومان درآمد دارد آیا امکان خرید این کتابها برای فرزندان وجود دارد؟
فرصت فضای مجازی برای کتابخوانها
رضایی در ادامه بیان کرد: فضای مجازی یک فرصت هم محسوب میشود، بهعنوانمثال در سالهای اخیر پاورقیهای اینترنتی متولد شدند مثل رمان پستچی اثر چیستا یثربی که بعد از انتشار در اینترنت بهصورت مکتوب هم منتشر و با استقبال مواجه شد.
وی تصریح کرد: ما در فضای مجازی امکان تبلیغ کتاب را داریم، بارها پیشآمده که خود من یک کتاب را تبلیغ کردم و در همان روز ناشر تماس گرفته و گفته که 500 جلد در یک روز از آن فروخته است.
این نویسنده خاطرنشان کرد: تعدادی از شاعران که بین عموم مردم شناخته شده نبودند مانند صائب و بیدل، در چند سال گذشته در فضای مجازی با انتشار تکبیتهایشان شناخته شدند.
وی عنوان کرد: در اینترنت فضایی برای تولید کتاب به وجود آمده، نویسنده کتاب را بخش بخش در اینترنت گذاشته و بازخورد گرفته و مجموع بخشهای کتاب و بازخوردهای آن را بعداً به صورت یک اثر مکتوب پختهتر منتشر کرده است، اینگونه فضای مجازی شوق انتشار کتاب را در جامعه کمرنگ کرده است.
سبحانینژاد نیز ضمن اشاره به فرصتهایی که فضای مجازی برای مخاطب ایجاد کرده است خاطرنشان کرد: این فضا میتواند به خرید و فروش، تبلیغ، تحلیل و بررسی کتاب کمک کند، علاوه بر این برای نویسندگانی که به تازگی کار خود را آغاز کردهاند هویت بخشی به همراه خواهد داشت و باعث میشود نویسندگان گمنام شناخته شده و آثارشان معرفی شود.
وی بیان کرد: باید این واقعیت را بپذیریم که قیمت کتاب و کاغذ در روزگار کنونی ما به گونهای است که این کالای فرهنگی از سبد خانوار حذف شده بنابراین فضای مجازی و ظرفیت دانلود کتاب میتواند این مشکل را تا حدودی برای مخاطب امروز به ویژه مردمانی که در مناطق محروم زندگی میکنند برطرف کند.
فضای مجازی به ما دانایی نمیدهد توهم دانایی میدهد
احسان رضایی در بخش دیگری از سخنان خود گفت: فضای مجازی مانند هر پدیده دیگری نقاط مثبت و منفی دارد، یکی از مشکلاتی که وجود دارد این است که نهفقط مردم عادی بلکه در مواردی متخصصها نیز بهجای مراجعه به منابع اصلی و کتاب به فضای مجازی و اینترنت بسنده میکنند.
وی افزود: بسیاری از متون جعلی موجود در فضای مجازی به اشتباه به نام شاعران و نویسندگان است، گاه حتی منبع هم برایش میزنند ولی با مراجعه به منبع اصلی متوجه میشویم که چنین مطلبی وجود ندارد، از این روست که «اومبرتو اکو» میگوید فضای مجازی و اینترنت به ما دانایی نمیدهد توهم دانایی میدهد.
سبحانی نژاد در این بخش اظهار کرد: متأسفانه یکی دیگر از معضلات فضای مجازی این است که چون روی فرهنگ در این فضا نظارتی وجود ندارد سرقت ادبی اتفاق میافتد و بعضاً اشعار شاعران یا آثار نویسندگان به نام افراد دیگر منتشر میشود.
انتشار کتابهای اینستاگرامی نزول جایگاه کتاب را در پی دارد
رضایی در ادامه بیان کرد: آسیبهای دیگری را در این فضا شاهد هستیم، مثلاً امسال در نمایشگاه کتاب ناشران به سراغ فعالان اینستاگرام رفتند، آنهایی که 100 هزار دنبال کننده دارند، از آنها خواستند تا بتوانند محتوای صفحه آنها را بهصورت کتاب منتشر کنند به این صورت اگر از آن تعداد دنبال کننده تنها دو هزار نفر هم کتاب را بخرد چرخه اقتصادی ناشر سود ده خواهد بود.
وی تصریح کرد: اگر فضای نشر به اینطور کتاب سازیها عادت کند دیگر تولید اندیشهای اتفاق نمیافتد، چون قرار این است که کتاب یک گام جلوتر از فضای عمومی جامعه باشد وقتی به یک فعال اینستاگرام میگوییم میخواهیم حس لحظهای تو را منتشر کنیم، کتاب بهعنوان منبع فکر و اندیشه جایگاه خود را در درازمدت از دست خواهد داد.
این نویسنده خاطرنشان کرد: چنین رفتاری از ناشران به این دلیل است که سیاستگذاران فرهنگی در گزارشها به کیفیت کتاب اهمیت نمیدهند بلکه تعداد چاپ کتاب مهم است؛ ناشرانی هستند که برای استفاده از یارانههای نشر اقدام به چاپ آثاری با کیفیت پایین میکنند؛ در این میان ناشران و نویسندگان واقعی باید آنها را تحریم کنند.
سبحانینژاد در این خصوص گفت: ممکن است در فضای مجازی کتابهایی معرفی شوند که به لحاظ حرفهای آثار قابل توجهی نیستند؛ گاهی فضای اینستاگرام ممکن است برای نویسندگانی که به لحاظ علمی و ادبی سطح بالایی ندارند هویت کاذب ایجاد کند، به این صورت که دنبال کنندههای این افراد تعیین کننده فروش اثر و معرفی آنها هستند.
وی افزود: خیلی از سلبریتیها هستند که کتابهای شعر و یا داستان خود که گاه با اصول اولیه ادبیات همخوانی ندارد را منتشر میکنند و مردم فقط به خاطر شهرت آنها آثارشان را میخوانند، این فرآیند به بضاعت فرهنگی جامعه اضافه نخواهد کرد.
معصومزاده نیز در خصوص رفتار ناشران بیان کرد: متأسفانه ناشران در جامعه امروز بیش از اینکه محتوای اثر برایشان اهمیت داشته باشد در پی دنبال کننده اینستاگرام هستند و در پاسخ به اعتراض نویسنده میگویند ما باید مطمئن شویم اثر فروش میرود، این به خاطر نوع نگاه ناشر است که به نظر میرسد به نشر فقط بهعنوان یک صنعت نگاه میکند.
به گزارش ایسنا، در زمانهای هستیم که کتاب خوب با توجه به شاخصهایی مانند محتوا و ساختار، بسیار محدود منتشر میشود، فضای ترجمه کتاب هم به لحاظ کیفی نازل شده و با گرانی کاغذ مخاطب انگیزه کتاب خواندن نداشته و نویسندگان نوقلم نیز بهانهای برای نوشتن ندارند، بخش عظیمی از این مشکلات به سیاستگذاریهای فرهنگی برمیگردد، بنابراین باید روی این مسائل کارشناسی صورت بگیرد و عرصهای فراهم شود تا نسل جدید نویسندگان انگیزه لازم را برای نوشتن داشته باشند.