به گزارش ایسنا، مرکز توانمندسازی حاکمیت و جامعه جهاددانشگاهی اخیرا بررسیهایی در مورد کارکرد ماده 100 در شهرداریها انجام داده است که در این بررسی آمده است که تخلف از استانداردهای فنی ساخت و ساز و اصول شهرسازی در ایران، واقعیتی مشهود است که در کلانشهرهایی که با محدودیت فضایی مواجهاند نمود بیشتری دارد. از میان مراجع اصلی رسیدگی به تخلفات ساخت و ساز در ایران، کمیسیون ماده 100 شهرداری از نقش کلیدی برخوردار است. اما بنا به گفتگوی 4 شهریور 1398 تورج فرهادی، مدیر امور اجرایی کمیسیونهای ماده 100 شهرداری تهران با خبرگزاری تسنیم، از بین 1200 شهرداری کل کشور بیش از 50 درصد آرای اکثریت شهرداریها منجر به اخذ جریمه و نادیده انگاری تخلفات میشوند! مرکز توانمندسازی حاکمیت و جامعه جهاد دانشگاهی به بررسی کارشناسانه تعارض منافع در نظام اجرایی کشور میپردازد و سعی دارد از این رهگذر تاثیر مصادیق تعارض منافع را بر ناکارآمدی سیستم اجرایی تشخیص داده و راهکارهایی برای رفع آن بیابد.
در این راستا در گزارش پیش رو موضوع تعارض منافع در ماده 100 قانون شهرداریها مورد بررسی قرار گرفته و یکی از ریشههای اصلی بروز و نادیده گرفتن تخلفات ساختمانی در کشور را ناشی از تعارض منافع موجود در قانون ماده 100 شهرداریها که مبنای عمل این کمیسیون هاست، توصیف میکند.
بر اساس بررسیهای مرکز توانمندسازی حاکمیت و جامعه جهاددانشگاهی یکی از گرهگاههای اصلی تخلفات و ناهنجاریها در بخش شهرسازی، اختیارات کمیسیونهای ماده 100 شهرداریها در اخذ جریمه است؛ به نحوی که این کمیسیونها به جای انجام وظیفه خود در جلوگیری از بروز تخلفات در ساختوسازهای شهری و تضمین رعایت مقررات شهرسازی، با اخذ جریمههای مالی از تخلفات چشمپوشی کرده و در عوض به درآمد شهرداریها میافزایند.
تبصرههای 2 تا 6 قانون ماده 100 شهرداری که مصوب سال 34 و متعلق به 64 سال پیش است، این کمیسیون را مخیر کرده که با اخذ جریمه مالی، تخلفات ساخت و ساز مانند احداث بنای بدون پروانه، عدم احداث پارکینگ قابل استفاده و تراکم اضافی را نادیده بگیرد. متأسفانه به علت عدم پیش بینی تأمین منابع پایدار برای شهرداریها، در حال حاضر شهرداریها همواره در دوراهی تعارض منافع، یعنی انتخاب بین انجام وظایف خود که پیشگیری از تخلفات ساختمانی و صدور حکم تخریب یا اصلاح است، و راه دوم یعنی افزایش درآمد از طریق تبدیل تخلفات به جریمه مالی قرار دارند.
به گزارش ایسنا، دراین بررسی آمده است که بر اساس اظهارات پیمارانکاران، مالکان در زمان اجرا از پیمانکار درخواست میکنند که نقشه اولیهای که بر اساس آن پروانه ساخت صادر شده است را تغییر دهد، از آنجا که پیمانکار در نتیجه تخلف خود مجرم شناخته نشده و جریمه نمیشود، مطابق با سلیقه مالک (یا همان نقشه دوم) ساخت بنا را انجام میدهد و سپس هنگامی که مالک برای اخذ پایان کار به شهرداری مراجعه میکند به دلیل تخلف انجام شده برای اخذ جریمه به کمیسیون ماده 100 معرفی میشود، از آنجا که رقم پرداختی جریمه همواره بسیار کمتر از سود حاصل از میزان تخلف است، مالکان همواره راغب به تخلف هستند. بنابراین قانون ماده 100 شهرداریها عملا مشوق تخلفات ساخت وساز شهری است.
بر اساس بررسیهای مرکز توانمندسازی حاکمیت و جامعه جهاددانشگاهی، اما در برخی موارد کمیسیونهای ماده 100 پا را فراتر گذاشته و در تخلفاتی مانند تغییر کاربری یا ساختمانهایی که اصول فنی در آنها رعایت نشده نیز به جای حکم تخریب یا اصلاح ایرادات، حکم جریمه نقدی صادر میکنند، صرفا با این توجیه که شهرداریها به درآمد نیاز دارند. بنابراین کمیسیون ماده 100 که باید به مثابه سدی مانع از بروز تخلفات در عرصه ساخت و سازهای شهری باشد، امکان عدم رعایت استانداردها و قوانین شهرسازی را فراهم میکند که این امر هم به نقض غرض قوانین منجر میشود و هم بنا به گفته مطلعین این حوزه، در پروژههای بزرگ ساختمانی متخلفین از اینکه پروندهشان به کمیسیون ماده 100 ارجاع داده میشود، خوشحال میشوند چرا که میدانند در این کمیسیون در ازای پول از تخلفاتشان چشم پوشی خواهد شد.
طبق بررسی مذکور؛ اما موضوع به همینجا ختم نمیشود. بنا به اظهارات محمد سالاری عضو شورای شهر تهران، شهرداریها به موجب تبصره یک قانون ماده 100 میتوانند نسبت به ارسال تخلفات انجام شده در سطح مناطق به کمیسیونهای ماده 100 اقدام کنند. اما اشکالی که در این قانون وجود دارد این است که به استناد همین جمله، شهرداریهای مناطق بخش عمدهای از تخلفات را در خود منطقه با مالک توافق میکنند و پروندههایی که برایشان درآمدزایی دارد و سهلالوصول است را به هیچ عنوان به کمیسیون ماده 100 ارسال نکرده و پولش را مستقیما میگیرند.(اقتصاد آنلاین، 17 مهر 1398) سوالی که مطرح میشود این است که چرا باید در ذیل یک قانون، تبصره هایی تصویب شود که راهی برای قانونی کردن تخلفات یا به عبارت دیگر فروش همان قانون باز کند؟ در واقع تعارض منافع موجود در ماده 100 قانون شهرداری ماهیت آن را از پیشگیری از تخلفات ساخت و ساز شهری به تدارک منبع درآمد برای شهرداریها تغییر داده است.
این بررسی میافزاید: از سویی دیگر سازندگان ابنیه، ساختمانهایی که تخلف ماده 100 دارند را بدون رفع تخلف به مردم عادی میفروشند، مردم عادی نیز گاها سالها در کشاکش دعوا با شهرداری و پرداخت جریمه برای اخذ پایانکار و دریافت سند مالکیت درگیرند. در حالیکه سازنده بنا به سهولت پول ساختمان را گرفته و خودش را کنار میکشد. از جمله دیگر پیامدهای ناشی از تعارض منافع قانون مذکور، نادیدهگیری ساخت تراکم اضافی در بنا است که نهایتا موجب تراکم جمعیت بیش از حد ظرفیت یک منطقه یا ناحیه و کاهش سطح خدمات مورد نیاز ساکنین آن منطقه خواهد شد. همچنین تغییر در تعادل نواحی شهری ناشی از تراکم فروشی شهرداریها موجب کمبود خدمات و زیرساختها و در نتیجه فقر دسترسی به تسهیلات مورد نیاز جمعیت شهری شده است. از دیگر پیامدهای تراکم اضافی میتوان به پیامدهای زیست محیطی آن نظیر آلودگی هوا و صدا، تخریب و تغییر کاربریهای فضای سبز و زمینهای کشاورزی و ناسازگاری ناشی از همجواری نامناسب کاربریها اشاره کرد.
در ادامه بررسی صورت گرفته آمده است: خوشبختانه دستگاههای اجرایی دخیل در اجرای قانون ماده 100 شهرداری اصلاح این قانون را راهکار اصلی جلوگیری از بروز تخلفات ساخت و ساز شهری دانسته و دولت پیش نویس لایحه اصلاح قانون ماده 100 شهرداری را اوایل سال جاری تدوین کرده، که از جمله مهمترین اصلاحات پیشنهادی در اصلاحیه این قانون رفع تعارض منافع درآمد - وظیفه موجود در این قانون از طریق حذف تبصرههای مربوط به تبدیل تخلفاتی از جمله تراکم اضافی به جریمه است. اما بررسی و تصویب این لایحه در دولت مسکوت مانده و به سرانجام نرسیده است.
بر پایه این گزارش و بربرسی صورت گرفته، هرچند در صورت تصویب لایحه اصلاح قانون کمیسیونهای ماده 100 در هیئت دولت، این لایحه باید به مجلس ارجاع داده شود، مجلس نیز ابتدا باید لایحه درآمدهای پایدار شهرداریها را بررسی و تصویب کند، چرا که در غیر این صورت اصلاح قانون کمیسیونهای ماده 100 و اجرای آن، شهرداریها را در اداره شهرها با مشکل مالی مواجه خواهد کرد. البته لایحه "نحوه مدیریت تعارض منافع" که در سال جاری از طرف دولت به مجلس تقدیم شد و تفاهمنامه همکاری "تدوین سند تعارض منافع و تاثیر آن بر رفاه اجتماعی" در 15 بهمن ماه سال جاری بین سه نهاد جهاددانشگاهی، وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی و مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی به امضا رسید، میتواند نشان دهنده عزم دولت و مجلس برای شناسایی و رفع تخلفات ناشی از تعارض منافع در قوانین باشد.