این عضو هیئتعلمی گروه آموزشی زبان و ادبیات فارسی دانشگاه خوارزمی و ویراستار علوم انسانی در فرهنگ جامع زبان فارسی فرهنگستان زبان و ادب فارسی در گفتوگو با ایسنا، درباره واژههایی که اخیرا توسط فرهنگستان جایگزین شدهاند و شوخیهایی که در فضای مجازی با آنها میشود اظهار کرد: مسئله واژهگزینی و قرار دادن برابرهای فارسی برای لغاتی که بهخصوص از زبانهای فرنگی وارد زبان فارسی میشوند، سابقه نسبتا طولانی پیدا کرده است. شاید شروع این حرکت به طور غیررسمی از دوره قاجار بوده و به طور رسمی از فرهنگستان اول در زمان حکومت رضاشاه شروع شده و بعد توسط فرهنگستانهای بعدی در زمان حکومت محمدرضا پهلوی و سپس فرهنگستان جمهوری اسلامی ادامه داشته است.
او در ادامه گفت: اساسا بعضی در اینکه واژههای فرنگی به معادلهای فارسی نیاز دارند، تردید دارند و این تردید سبب میشود گاهی اقدامات مخربی در مقابل لغاتی که دیگران وضع میکنند انجام دهند. به نظر من حقیقت است این است افرادی که در گروه واژهگزینی فرهنگستان گردهم آمده و با یکدیگر مجمع فکری تشکیل دادهاند، عمدتا متخصصترین افراد و داناترین افراد به مسائل مربوط به واژهگزینی هستند. البته همیشه برای واژهگزینی محدودیتهایی وجود دارد، اما کاری که آنها انجام میدهند بر اساس اصول علمی واژهگزینی است؛ مثلا واژه کوتاه و خوشآهنگ باشد و معنای درست و ساخت دستوری دقیق داشته باشد. این اصولی است که برای واژهگزینی درنظر گرفته میشود.
این استادیار زبان و ادبیات فارسی همچنین با اشاره به نگاه افراد غیرمتخصص به واژهگزینیهای فرهنگستان بیان کرد: کسانی که از بیرون به این مسئله نگاه میکنند، عمدتا افراد غیرمتخصص یا از عامه مردم هستند و اساسا ادعایی هم درباره واژهگزینی و مسائلی از این قبیل ندارند.
شادرویمنش با بیان اینکه مسئله عمده این است کسانی که به واژهگزینیها اعتقاد ندارند، کسانی هستند که به هر دلیل با فرهنگستان مخالفتهایی دارند گفت: یکی از وجوه این مخالفت با فرهنگستان شخص رئیس فرهنگستان است. بعضیها چون احیانا با ایشان مشکل سیاسی و مشابه آن دارند این را به بخشهای مختلف فرهنگستان تسری میدهند. تنه فرهنگستان عموما از علمیترین آدمهایی که در کشور ما هستند تشکیل شده است، ممکن است آدمهای علمیای هم باشند که به دلایل شخصی یا خواستههای شخصی خودشان جزء آن مجموعه نباشند، اما اصل و اساس این بوده آدمهایی که آنجا جذب میشوند، شاخصترین آدمهای زمینه خودشان باشند. حالا کسانی که این قبیل مخالفتها را دارند، این مخالفتها را به لغاتی که فرهنگستان تصویب کرده و مایل است که مردم فارسیزبان آنها را به کار ببرد، تسری میدهند.
او یادآور شد: سالها قبل صادق هدایت در نوشتهای تعداد بسیار زیادی از لغاتی را که فرهنگستان ساخته بود به تمسخر گرفت، اما میبینیم آن لغاتی که در آنها سالها هدایت به تمسخر گرفت، جزء لغات خیلی رایج زبان فارسی هستند.
این ویراستار علوم انسانی در فرهنگ جامع زبان فارسی در فرهنگستان زبان و ادب فارسی سپس به پذیرش تدریجی لغات اشاره و اظهار کرد: در روزهای نخستینی که واژههای جدید پیشنهاد شدند، به دلیل ناآشنایی مردم طبیعتا قدری نامأنوس جلوه میکردند و ممکن بود حتی برخی آنها را نامعقول تلقی کنند. تدریجا این لغات جای خودشان را باز کردند. مثلا تصور کنید لغاتی مثل «هواپیما» جای «آیروپلان» یا «طیاره»، «دانشگاه» به جای «اونیورسیته»، «دانشجو» به جای «محصل» و نظایر اینها لغاتی بودند که معادلهای رایج دیگری در زمانه خود داشتند، اما فرهنگستان اینها را پیشنهاد کرد و بسیاریشان پذیرفته شد. البته ممکن است لغاتی هم باشند که به دلایل مختلف نتوانند جای خودشان را پیدا کنند که این نباید مانع از این بشود که ما با سعهصدر بیشتری با این لغات برخورد کنیم.
محمد شادرویمنش همچنین از برخی واژههای جعلی منسوب به فرهنگستان گفت و بیان کرد: برخی از این لغات که در بین رسانهها و گاهی شبکههای اجتماعی به عنوان لغات مصوب فرهنگستان جلوه میکند و معرفی میشود در واقع لغات مصوب فرهنگستان نیست. عدهای اینها را به فرهنگستان منسوب و بعد شروع به تمسخر کردنشان میکنند. این به نظر من رفتار بسیار ناشایستی است که به جای احساس غیرتمندی که باید نسبت به فرهنگ و زبان فارسی داشته باشیم، تلاش کسانی را که سعی میکنند قدرت و توانایی این زبان را تقویت کنند نادیده بگیریم و آن را کمارزش جلوه بدهیم.
او که معتقد است لغت بر اساس عادت در ذهن ما شکل میگیرد گفت: اگر به یک لغت عادت و با آن انس پیدا کنیم، در وهله اول دور شدن از آن برایمان عادی جلوه میکند. بسیاری از لغاتی که امروزه به کار میبریم بیآنکه بدانیم لغات مصوب فرهنگستان است. مثلا فرض کنیم لغاتی که فرهنگستان پیشنهاد کرده، لغات خوبی نیست و لغاتی بد، خندهدار، مضحک و غیرقابل کاربرد است، کاملا فرضی درنظر بگیریم لغات فرهنگستان خیلی خندهدار است، اما هرچقدر خندهدار باشد از لغتی مثل «ذغال اخته» خندهدارتر است؟ اما کسی به این لغت نمیخندد. یا لغت «پیچگوشتی» که در همه جا رایج است اما بدون اینکه کسی به آن بخندد به کار برده میشود درحالی که اگر ما به معنای ظاهری لغوی آن توجه کنیم، شاید در نظر مضحک بیاید. لغات پیشنهادی فرهنگستان هم بعضا از این قبیل است.
این استاد دانشگاه در پایان اظهار کرد: اخیرا شنیدم که فرهنگستان لغت «دنیاگیری» را به جای «پاندمیک» پیشنهاد کرده، ممکن است مثلا من این لغت را نپذیرم و فکر کنم لغت بهتری بشود برای آن جایگزین کرد، ولی در مقطعی که هنوز این لغت به طور گسترده وارد زبان فارسی نشده، اگر فرهنگستان بتواند لغت جایگزین را به کار ببرد، همه آن را به کار میبرند و به راحتی میپذیرند. این است که سرعت داشتن در انتخاب واژهها از جانب فرهنگستان میتواند نقش خیلی مؤثری در جایگیر شدن لغات فرهنگستانی داشته باشد.