به گزارش خبرگزاری شهر، علی پژهان، جمعیتشناس و عضو هیات علمی دانشگاه معتقد است: تراکم بیش از حد جمعیت علاوه بر قاره آسیا در اروپا هم به وقوع پیوسته است.در کلانشهر تهران هم، تراکم بیش از حد در محلات و واحدهای مسکونی، با افزایش تعداد خانوارها همراه است.وی با بیان اینکه تراکم جمعیت اثرات مخربی مانند آلودگی هوا، آلودگی صوتی، تخریب داراییها، تاسیسات زیربنایی و منابع تولیدی و خدماتی را در پی دارد، افزود: این مساله همچنین میتواند باعث بیکیفیت شدن نظام آموزشی و بهداشتی شود.بهطور کلی چون در شهر تهران استانداردهای لازم برای هر فرد رعایت نشده است، در نتیجه مدیریت کنترل جمعیت نیز صورت نگرفته است. این جمعیتشناس درباره سرانههای حیاتی در تهران گفت: تهران در لحاظ کردن سرانههای حیاتی شهروندان نظیر نسبت فرد به فضای سبز، نسبت فرد به هوای سالم، نسبت پزشک یا بیمارستان به جمعیت و نظایر آن با مشکل مواجه است.
پژهان در مقایسه تهران با سایر پایتختهای دنیا توضیح داد: تهران مانند شهرهای توکیو، پاریس و لندن جزو پرجمعیتترین شهرهای جهان محسوب میشود.اما سبک زندگی در آن متفاوت است.در شهرهایی مانند توکیو و پاریس سبک زندگی بر اساس برنامه شهر مطلوب جهانی است.شهر مطلوب یعنی شهری که سبک درستی از حکمرانی شهری در آن اجرا میشود و حکمرانی شهری هم یعنی رای و نظر شهروندان در ساخت شهر موثر باشد.
او درباره تاثیر تراکم بالای جمعیت در شرایط بحرانی تهران عنوان کرد: وقوع مخاطرات طبیعی در نقاطی با تراکم جمعیت بالا، میزان خسارات را مضاعف خواهد کرد.شهروندان، نیروهای امدادرسان و... پس از زلزله در تهران با مشکلات فراوانی مواجه خواهند شد، چون استانداردهای مربوط به کیفیت و مساحت خانههای مسکونی و حتی عرض کوچهها، به درستی اجرا نشده است. این عضو هیات علمی دانشگاه افزود: باید در تهران تراکمزدایی جمعیت صورت گیرد. تراکمزدایی آسیبهای برخاسته از افزایش جمعیت در شهر تهران را کاهش میدهد. به عنوان مثال به شهروندان برای اسکان در مناطق با تراکم جمعیت پایین، مسکن با شرایط مطلوب واگذار و نیز املاک کوچهها با عرض بالای 4 متر نوسازی شود تا از خسارات مخاطرات طبیعی در تهران تا حدودی کاسته شود. پژهان معتقد است طی 50 سال گذشته به دلیل استقرار همه امکانات در شهر تهران، الگوی مهاجرپذیری و مهاجرفرستی مناسب نبوده است. او توضیح داد: بررسی ظرفیت جمعیت شهر تهران براساس شاخصهای جمعیتی و محیط زیستی، نشاندهنده این است که شهر تهران، گنجایش پنج میلیون نفر جمعیت را دارد. یعنی از حدود 9 میلیون نفری که در تهران ساکن هستند، تقریبا 5/ 3 میلیون نفر از جمعیت، مازاد است که در روند برنامهریزی شهری، ناپایداری و تزلزل ایجاد کرده است. این جمعیتشناس درباره علل جذب افراد به سکونت در تهران ذکر کرد: در حال حاضر کانون مهاجرتی شهرستانها، تهران است، از دلایل مهاجرت بیرویه به تهران، عدم توزیع عادلانه امکانات در کل کشور و قرارگیری افراد در زیر ذرهبین سنت (افراد در شهرهای کوچک به عنوانی تحت کنترل فرهنگ و سنت آن شهر هستند)، است. او با اشاره به حاشیهنشینی در تهران گفت: شهروندانی که به تهران مهاجرت میکنند پس از مدتی در مواجهه با مشکلات اقتصادی و اجتماعی این شهر عاجز میشوند، به نوعی دچار شوک میشوند پس به حاشیه شهر سرازیر میشوند. این اتفاق، تهران را در همه زمینهها خصوصا در زمان وقوع بلایای طبیعی و روند امداد رسانی با مشکل روبه رو خواهد کرد. پژهان در ادامه تاکید کرد: در بحث آمایش سرزمین باید ظرفیت جمعیتی، اقتصادی و اجتماعی استانها شناسایی شود و متناسب با آنها در شهرها اقداماتی صورت گیرد. مثلا با احداث بیمارستان و ایجاد اشتغال از سیر بیرویه مهاجرپذیری و حاشیهنشینی جلوگیری شود. او با بیان اینکه شهروندان از مخاطرات تهران آگاه هستند، گفت: تهران در کنار امکاناتی که در اختیار شهروندان قرار میدهد، مخاطراتی را هم در دل خود دارد که زندگی شهروندان را تهدید میکند. به نظرم همه درک مناسبی نسبت به مخاطرات شهر دارند اما به دلیل مشکلات اقتصادی، اجتماعی و... توجه به ایمنی محل سکونت خود را از اولویتهای زندگی به حساب نمیآورند.