آمارهای اقتصادی در دهه90 وضعیت مناسبی نداشتند، تقریبا هیچ آماری اقتصادی را نمیتوان پیدا کرد که در انتهای این دهه وضعیت بهتری نسبت به ابتدای آن داشته باشد. به نظر میرسد که نبود فضای با ثبات اقتصادی، نبود چشمانداز مناسب برای سرمایهگذاری و خروج سرمایه قابل توجه، تحریمهای اقتصادی، قطع روابط مالی فرامرزی، نبود انضباط آمارهای پولی، کسری بودجه ساختاری و در آخر شیوع کرونا این دهه را یکی از ضعیفترین دهه های اقتصاد ایران از لحاظ کارنامه آماری کرده است. «دنیای اقتصاد» در یک گزارش آمارهای متغیرهای مهم اقتصادی دهه 90 را بررسی کرده است.
دو قله تورم در دهه 90
یکی از مهمترین متغیرهای اقتصادی کلان نرخ تورم است که نشان میدهد سطح عمومی قیمتها در یک سال نسبت به سال قبل چقدر افزایش یافته است. بهعنوان مثال اگر نرخ تورم به 100 درصد برسد، به این معنی است که بهطور متوسط سطح عمومی قیمتها دوبرابر شده است. این شاخص بر اساس میزان مصرف خانوارها از کالاهای پرمصرف تشکیل میشود و با توجه به میزان مصرف هر خانوار و هزینهای که صرف خرید میکند، محاسبه میشود. در چهار دهه اخیر نرخ تورم سه قله نسبتا مرتفع را ثبت کرده است. نکته قابل توجه اینکه دو قله تورمی در دهه 90 بوده است. مطابق آمارها در سال92 نرخ تورم متوسط به رقم 35درصد و در سال 1398 این رقم معادل 41درصد ثبت شده است. دهه 90، در دهههای اخیر یکی از بالاترین سطوح تورمی را داشته و از این حیث دهه90 بدترین کارنامه را به نام خود ثبت کرده است. کارشناسان معتقدند که عدم تعادل بودجهای و عدم تعادل ترازنامه بانکها دو ریشه اصلی تورم بالا هستند؛ زیرا این عدم تعادلها عمدتا با منابع بانک مرکزی تغذیه میشود. اصلاح بودجه و اصلاح نظام بانکی دو اولویت برای مهار تورم است.
انجماد رشد اقتصادی
در کنار تورم، یکی دیگر از آمارهایی که برای برنامهریزی مورد توجه سیاستگذاران قرار میگیرد، رشد اقتصادی است. رشد اقتصادی به این معنی است که تولید ناخالص داخلی یک کشور بدون اثر تورمی به چه میزان افزایش یافته است. طبیعتا تداوم رشد اقتصادی مثبت نشان میدهد یک کشور در دوره رونق اقتصادی قرار دارد؛ اما آمارهای رشد منفی اقتصادی تایید میکند که اقتصاد در شرایط رکودی قرار دارد.
کارشناسان معتقدند که رشد اقتصادی در ایران عمدتا متاثر از درآمدهای نفتی بوده است. به همین دلیل در زمانی که درآمدهای نفتی چه بهدلیل تحریم یا بهدلیل افت قیمت نفت کاهش یافته، رشد اقتصادی نیز در این مسیر حرکت کرده است. آمارها نشان میدهد در دهه90 رشد اقتصادی حرکت زیگزاگی داشته و متوسط رشد اقتصادی رقمی نزدیک صفر است. نیمی از سالهای دهه90 رشد اقتصادی منفی گزارش شده بود و در دو سال رشد اقتصادی از منفی 6درصد نیز کمتر بوده است. به نظر میرسد که تحریمهای ظالمانه، نبود ثبات اقتصادی و نامساعد بودن فضای کسبوکار برای تولید باعث شده است که رشد اقتصادی کارنامه مناسبی در دهه90 نداشته باشد. از سوی دیگر، با توجه به کاهش سرمایهگذاری در دهه90 رشد اقتصادی در دهه پیش رو نیز با تهدید روبهرو خواهد شد.
ضعیف ترین دهه سرمایهگذاری برای رشد
از نگاه کارشناسان، تشکیل سرمایه موتور رشد اقتصادی است. هر زمان که رشد تشکیل سرمایه در اقتصاد منفی شود، میتوان پیشبینی کرد که در سالهای بعد رشد اقتصادی در سطح پایین یا منفی ثبت شود. سرمایهگذاری بهدلیل آنکه برای اقتصاد ظرفیت ایجاد میکند، در همه اقتصادها بسیار مهم و حیاتی است. البته اثر سرمایهگذاری در اقتصادهای مختلف متفاوت است. بعضی برای بزرگ شدن همچنان متکی به عنصر سرمایه هستند؛ اما برخی از این مرحله عبور کردهاند و رشد اقتصادی آنها متکی به تکنولوژی است و به مفهم وسیعتر با موتور محرک بهرهوری رشد میکنند. ایران جزو کشورهایی است که از 50سال پیش به این طرف، اقتصادش با تکیه بر سرمایهگذاری و میزان رشد موجودی سرمایه رشد کرده است. اما روند تشکیل سرمایه در دهه 90 نزولی شده است؛ بهنحویکه رشد متوسط سالانه سرمایهگذاری در سالهای این دهه به منفی 8/ 6 درصد میرسد. کارشناسان این دهه را بدترین دوره سرمایهگذاری در اقتصاد ایران معرفی میکنند؛ دههای که بهنوعی تکرار الگوی سرمایهگذاری در دهه60 است.
«دنیایاقتصاد» پیشتر در گزارشی با عنوان «دهه90 در تله دهه60 » در تاریخ 17 آبان سال 1399 به این موضوع اشاره کرده بود. بر این اساس، تخریب سرمایهگذاری در دهه 90، موتور رشد اقتصادی را متوقف کرده و درآمد سرانه جامعه کاهش یافته است. اما چه اتفاقی موجب تخریب سرمایهگذاری شده است؟ از نگاه کارشناسان، زمانی که اقتصاد دچار عدم قطعیتهای فراوانی باشد و خانوارها نسبت به آینده انتظارات تورمی داشته باشند، سرمایه به جای تجمیع و تجهیز در جهت حمایتهای مالی، صرف خرید دارایی در جهت حفظ ارزش میشود تا از بلای تورم مصون باشد.
رشد نقدینگی؛ متغیر رامنشدنی
یکی از متغیرهایی که در دهه90 رشد بسیار بالایی را ثبت کرده است، رشد بالای نقدینگی است. بهطور ساده میتوان گفت اگر رشد نقدینگی متناسب با رشد اقتصادی نباشد، نرخ تورم در سطح بالایی قرار خواهد داشت. علم اقتصاد به ما میگوید که نقدینگی مهمترین متغیر اقتصادی مرتبط با تورم است. در تمام سالهای گذشته -با مبدا سال 1338- تا قبل از سالهای اخیر، اقتصاد ایران تنها در سالهای 1353 و 1354 رشد نقدینگی بالای 40درصد را تجربه کرده است. در آن 2سال نیز، قیمت نفت افزایش قابل توجهی داشت و رشد نقدینگی عمدتا بهدلیل انباشت ذخایر ارزی بانک مرکزی به این مقدار رسید. خالص داراییهای خارجی بانک مرکزی افزایش یافت و چون در اقتصاد ما چنین پدیدهای تا آن زمان رخ نداده بود، عارضه به درستی شناسایی نشد و در نتیجه اقتصاد ایران بیثباتی زیادی را در عرصه کلان تجربه کرد.
مشابه این اتفاق در سالهای اخیر نیز رخ داد که نقدینگی به شکل بسیار نگرانکنندهای رشد کرد؛ اما در سالهای اخیر همواره رشد نقدینگی بالای سطح 40درصد بوده است. این افزایش فزاینده نقدینگی، در تورم موجود نقش بسیار زیادی دارد. بنابراین از نگاه کارشناسان، اقتصاد ایران وارد دورهای شده که رشد نقدینگی به سطح 40درصد رسیده که این روند میتواند اقتصاد ایران را بهشدت مستعد التهاب کند. آخرین آمارها نشان میدهد رشد نقدینگی در دهه1390 عمدتا بالای 20درصد بوده و در دو سال92 و 99، به سطح 40درصد نیز رسیده است. در سال جاری نیز رشد نقدینگی عمدتا بالای 40درصد گزارش شده است. این در حالی است که در حال حاضر عمده رشد پایه پولی و متناسب آن رشد نقدینگی، افزایش ذخایر خارجی بانک مرکزی نیست، بلکه اضافه برداشت بانکها یا بدهی دولت به بانک مرکزی عامل اصلی رشد بوده است.
درآمد سرانه در مدار نزولی
یکی از متغیرهایی که میتوان بر اساس آن وضعیت هر کشور را با دیگر کشورها مقایسه کرد، روند درآمد سرانه است. بهطور ساده درآمد سرانه نشان میدهد تولید ناخالص داخلی در هرسال به ازای جمعیت چه شاخصی را نشان می دهد، آمارهای درآمد سرانه حاکی از آن است این رقم نیز در دهه90 نزولی بوده است. بررسیها نشان میدهد میزان درآمد سرانه از ابتدای دهه90 یک روند نزولی را طی میکند و بیش از یکسوم درآمد سرانه ایرانیها در دهه90 محو شده است. این موضوع به نوعی نشاندهنده افت رفاه خانوارهای ایرانی در دهه90 بوده است. افزایش رشد جمعیت در دهه90 با بهبود تولید همراه نبوده است و این موضوع باعث شده که در این دهه درآمد سرانه در یک مسیر نزولی حرکت کند.
افت تجارت خارجی اقتصاد ایران
تجارت خارجی ایران نیز در دهه90 متاثر از تحریم های نفتی اوضاع مناسبی را ثبت نکرده است. ارزیابی تجارت خارجی ایران در دهه90 و اعداد و ارقام بهدستآمده نشان میدهد سال1399 حجم تجارت خارجی در پایینترین رقم دهه90 قرار گرفته است. روند تجارت خارجی کشور از سال1390 تا 1399 حکایت از آن دارد که پس از امضای برجام در میانه این دهه، شاهد رشد تجارت خارجی بودیم؛ اما پس از خروج ترامپ از برجام حجم تجارت خارجی با افت مواجه شد و در سال1399 به کمترین میزان ارزشی رسید.
مطابق آمارها در سال90، حجم تجارت خارجی کشور به 105میلیارد و 600میلیون دلار رسیده است. اما در سال گذشته، کمترین میزان تجارت خارجی یک دهه اخیر رقم خورد. حجم تجارت خارجی در سال99 معادل 73 میلیارد دلار اعلام شده است که در مقایسه با سال98 نیز کاهش بیش از 8میلیارد دلاری را تجربه کرده است. این موضوع نیز نشان میدهد که از ابتدای دهه تا انتهای دهه 30میلیارد دلار از حجم تجارت خارجی اقتصاد ایران کاسته شده است.