شرایط صدقه دادن

بعد از آنچه در اصل ضرورت حکم مهم زکات به صورت واجب و صدقات مستحب طرح شد، در سخن امام سجاد علیه السلام قیود و شروطى براى اداى این حق و تحقق کامل آن لحاظ شده است که در حقیقت اگر آن شرایط مراعات نشود مستحبش صدقه نخواهد بود و واجبش هم فقط اسقاط تکلیف است

شرایط صدقه دادن

بعد از آنچه در اصل ضرورت حکم مهم زکات به صورت واجب و صدقات مستحب طرح شد، در سخن امام سجاد علیه السلام قیود و شروطى براى اداى این حق و تحقق کامل آن لحاظ شده است که در حقیقت اگر آن شرایط مراعات نشود مستحبش صدقه نخواهد بود و واجبش هم فقط اسقاط تکلیف است .
شرط اول ؛ صدقه پنهانى
شرط اول که در فرمایش امام سجاد علیه السلام به عنوان رعایت حق صدقه بیان شده این است :
اءَن تعلَم اءَنَها ذُخرُک عند ربّک و ودیعتک الّتى لا تَحتَاج الى الاِشهاد فاذا عَلِمت ذلک کُنتَ بمَا استَودَعتَه سرّا اءَوثَقَ بما استَودَعتَهُ علانیة .
شرط اول این است که وقتى مى دانى که صدقه تو، ودیعه و امانت در پیشگاه پروردگار است و آن را در جایگاه امن و مطمئنى ذخیره مى کنى ، پس بهتر است به صورت سرى و پنهانى انجام گیرد و کسى بر این راز مطلع نشود. در سخنى از امام صادق علیه السلام آمده است که فرمودند:
الصدقة واللّه فى السّرّ اءفضل من الصدقة فى العلانیّة (848).
((فضیلت و کمال صدقه پنهانى بیشتر از صدقه آشکار و علنى است )).
در کلام امام علیه السلام قسم وجود دارد؛ این قسم ها در سخنان اهل بیت علیهم السلام همه ناظر به یک نکته هاى ظریفى است و بیشتر براى تاکید و به اصطلاح پذیرش و تسلیم شنونده و مستمع است ؛ چرا که بر صدقه آشکار عوارض سوء و آفاتى عارض مى شود.
اسحاق بن عمار که از صحابه امام صادق علیه السلام است مى گوید: روزى امام علیه السلام به من فرمودند:
یا اسحاقُ کیفَ تَصنَعُ بِزَکاةِ مَالِکَ اذا حَضَرَت قُلتُ یاءتُونى الى المنزل فاءُعطیهم فقال لى : ما اَرَاکَ یا اسحاق الا قد اَذلَلتَ المؤ مِنَ فایّاکَ ایّاکَ اِنَّ اللّه یقول مَن اَذلّ لى ولیّا فقد اَرصَدَنى بالمُحاربةِ(849).
((براى پرداخت زکات مال ، چگونه عمل مى کنى ؟ عرض کردم : فقرا را خبر مى کنم ، به خانه مى آیند و حقشان را اعطا مى کنم . امام علیه السلام فرمودند: تو با این کار موجبات ذلت و خوارى مومنان را فراهم مى کنى ، اسحاق مراقب باش ! بپرهیز از این کار! خداوند متعال مى فرماید: کسى که ولیى از اولیاى مرا ذلیل کند در حقیقت به جنگ من آمده است )).
گاه ممکن است فرد نیازمند، از روى استیصال و احتیاج ، صدقه آشکار را بپذیرد، اما در انظار و در مقابل دیگران این کار موجب سرشکستگى و حقارت نفس و ایذا و اذیت او مى شود که مشمول این سخن است .
در روایت دیگرى آمده است کسى به محضر امام جواد علیه السلام رسید و نقل کرد که من امروز به ده نفر انفاق کردم . امام علیه السلام فرمودند:
قد اَبطَلتَ بَرِّکَ باخوانِکَ و صَدَقاتک قال : و کَیفَ ذلک یابنَ رسول اللّه قال ... اقراء قَولَ اللّه عزَّ وَ جَلّ ((یا اَیّها الَّذین آمنوا لا تُبطِلوا صدقاتِکم بالمنّ و الاذى ))(850) قال الرَّجل یا ابن رسول اللّه ما مَنَنتُ على القوم الَّذین تصدَّقتُ علیهم و لا آذَیتُهُم ... و هو کلُّ اَذى (851).
((همه آن خدمتى که کرده بودى باطل کردى . عرض مى کند: چرا باطل کردم ؟ چه کردم که موجب بطلان شد؟ فرمودند: آیه شریفه را قرائت کن ، آیه شریفه مفهومش این است که : اى انسانهاى مومن ! وقتى صدقه مى دهید صدقه خود را با منت گذارى و ایذاى دیگران از بین نبرید. شخص مى گوید، من عرض کردم : یابن رسول اللّه ! من نه بر آنها منتى گذاشتم و نه روش من ، روشى بود که آنها اذیت شده باشند. حضرت فرمودند: مگر به آیه توجه نکردى ، این اذیت همه انواع آزار را در بر مى گیرد)).
بنابراین ، هم کیفیت پرداخت باید آبرومندانه باشد که هیبت شخص مومن در معرض خطر قرار نگیرد و هم برخورد صدقه دهنده که بحث بعدى ماست باید مؤ دبانه و محترمانه باشد به این ترتیب که باید این کار در نهان انجام بگیرد که موجبات ایذاى گیرنده فراهم نشود. این تاکید به پنهان کارى و این که این کار به عنوان یک سرّ بین تو و خداى تو باشد، براى این است که انسان ها به خصوص انسان هاى مومن ، بیشتر در معرض خطر و دسیسه هاى شیطانند؛ با این عمل پنهانى جلو طغیان ریا و عجب بسته مى شود؛ یعنى انسانى که مالش را به عنوان اداى حق واجب یا به عنوان یک عمل مستحب و مستحسن به دیگران مى بخشد ممکن است در باطن به عارضه خودپسندى ، ریا و شرک در عمل مبتلا شود که هر دو ناپسند و مذموم است . قرآن در سوره مبارکه بقره مى فرماید:
ان تُبدوا الصَّدقات فنِعِمّا هى ... یُکَفِّر عنکم من سیّئاتکم و اللّه بما تعملون خبیر(852).
((صدقه دادن آشکار بسیار خوب است ؛ اما اگر این کار در خفا و پنهانى انجام گیرد، قطعا بهتر است . صدقه پنهانى موجب تکفیر گناهان مى شود)).
اگر اهل دقت توجه بفرمایند در مورد اداى صدقه آشکار مى فرماید: فنعما هى اما وقتى به صدقه پنهان مى رسد، علاوه بر این که مى فرماید: بهتر است ، بعد مى فرماید: یکفر عن سیئاتکم موجب تکفیر و پوشش ‍ گناهان گذشته شما مى شود. نکته مهم این که بیننده اى هست که عمل شما را مى بیند و همان بیننده خدا براى شما کافى است . پس پنهانى به نفع شما است . روایتى از رسول اکرم صلى اللّه علیه و اله و سلم درباره صدقه پنهانى نقل شده است که حضرت فرمودند:
صدقة السّرّ تطفى ء غضب الربّ جلّ جلاله (853).
((صدقه پنهانى غضب خدا را فرومى نشاند)).
اگر خدا به خاطر گناهى نسبت به مومنى خشم گرفته باشد و او با دست خود پنهانى صدقه بدهد، خشم خدا را از بین برده است ؛ یعنى صدقه پنهانى این مقدار تاثیر دارد.
علاوه بر این ، اصل صدقه و زکات ، یک عمل عبادى است و همانگونه که قبلا در باب نماز و روزه هم اشاره کردیم اعمال عبادى با تظاهر و ریاکارى تنافى ماهوى و جوهرى دارد و آن عمل براى تقرب الى اللّه است ؛ حال آن که ریا یعنى غیرخدا را در کار خدایى دخیل کردن ؛ و نیز اشاره کردیم که در روایات فراوان آمده که خداوند متعال فرموده :
اءنا خیر شریک و مَن اَشرک معى شریکا فى عمله فهو لَشَریکى دونى لاءَنّى لا اَقبل الا ما خَلَصَ لى (854).
((من بهترین شرک هستم و اگر کسى در اعمالش غیر مرا شریک گرداند مورد قبول من نخواهد بود چون فقط عمل خالص را مى پذیرم )).
بنابراین ، همه آن کارى که به قصد ریا انجام مى گیرد براى آن اشخاصى است که کار به خاطر رعایت آنها انجام گرفته ، در روایتى از رسول اکرم صَلَّى اللّه عَلَیهِ و آلِهِ و سَلَّم آمده است :
لا یقبل اللّه من مُسمِع و لا مُراء و لا منّان (855).
((خداوند، صدقه را نه از کسى که دوست دارد دیگران بفهمند و نه از ریاکار مى پذیرد و نه از منت گذار)).
غرض دیگر از تشریع صدقه واجب و مستحب ، علاوه بر نفع دیگران ، جنبه تربیتى آن براى خود انسان است . و اگر قرار باشد که در یک جهت تربیتى انسان را اصلاح کند؛ مثلا خصیصه بخل را از انسان بزداید، ولى یک رذیله دیگر ریاکارى و عجب را تقویت کند دیگر تربیت نخواهد بود. امام سجاد علیه السلام با عباراتى طولانى که نسبت به بسیارى از مطالب دیگر حضرت بیشتر است ، اصرار مى فرمایند که این کار باید میان تو و خداى تو مخفى باشد و هیچ نیازى نیست که دیگران را مطلع کنى ؛ نه این که تو خدا را قبول ندارى ، بلکه تو مى خواهى اطمینان بیشترى پیدا کنى و این بى اعتمادى به خداوند متعال است ؛ پس این عمل ریایى است و تظاهر موجب بطلان صدقه و کار خیر تو مى شود.
آیه شریفه در مورد مطلق عبادت مى فرماید:
قل انّما اءنا بشر مثلکم یوحى الىّ انّما الهکم اله واحد فمن کان یرجوا لقاء ربه فلیعمل عملا صالحا و لا یشرک بعبادةِ ربّه اءحدا(856).
((بگو: من فقط بشرى هستم مثل شما؛ (امتیازم این است ) به من وحى مى شود که تنها معبودتان مبعود یگانه است ؛ پس هر که به لقاى پروردگارش ‍ امید دارد، باید کارى شایسته انجام دهد، و هیچ کس را در عبادت پروردگار شریک نکند)).
اگر کسى مشتاق لقاى الهى است ، نباید با عمل عبادى براى خداى متعال شریک قرار دهد، بر این اساس در روایات وارد شده است که :
مَن صلّى مُرائاةَ النّاس فهو مشرک و مَن زَکّى مُرائاةَ الناس فهو مشرک و مَن صَامَ مُرائاةَ النّاس فهو مشرک (857).
((کسى که نماز را به قصد ریا به جا آورد مشرک در عبادت است . کسى که زکات یا صدقه بدهد و از دادن صدقه قصدش ریا و تظاهر باشد مشرک است کسى که به قصد تظاهر روزه بگیرد مشرک در عبادت است . - و به یقین عمل مشرک مقبول درگاه خداوند قرار نمى گیرد -)).
شرط دوم ؛ صدقه بدون منت
اما شرط دومى که در کلام امام سجاد علیه السلام براى اداى حق صدقه ذکر شده است این عبارت است :
ثم لم تمتَنَّ بها على اءحد لانَّها لک ).
منت نهادن در دادن صدقه ضایع کردن حق صدقه است ؛ یعنى اصل عمل نابود مى شود. یا ایها الَّذین آمنوا لا تبطلوا صدقاتکم بالمن و الاذى (858) با منت گذارى ، صدقه را باطل نکنید. باطل به معناى از بین بردن اصل عمل است .
از نظر تحقق خارجى ، منت نهادن صورت هاى مختلفى دارد: گاهى در پرداخت تظاهر مى کند؛ گاهى بعد از پرداخت آن را بیان مى کند؛ و گاه از شخصى که به او صدقه داده است انتظار خدمت یا احترام بیشترى دارد؛ و یا به نوعى گیرنده صدقه را تحقیر مى کند، که همه از مصادیق منت است و سرّ ممنوعیت آن از نظر معارف دین براى کسانى که با مکتب تربیتى اسلام آشنا هستند به وضوح روشن است . مگر نه این است که خداوند متعال به این عمل فرمان داده است تا روح مسلمان را تربیت کند؟
علاوه بر این ، این عمل یک امر عبادى و تقریبى است ؛ بنابراین نیت تقرب مى خواهد و منت گذارى با تقرب الى اللّه تفاوت جوهرى و ماهوى دارد؛ مضافا نقض غرض تربیتى مى شود؛ چرا که انسان صدقه دهنده مامور به این عمل شده است تا یک رذیله اخلاقى را از خود دور کند؛ بخل و دنائت از خصایص زشتى است که انسان باید با دادن زکات و صدقه آنها را در خود سرکوب کند و از بین ببرد؛ حال اگر انسان با منت گذارى روح طغیان و سرکشى و طلب کارى از مومنان را در خود احیا کند، دقیقا چیزى است که شرع مقدس با آن مخالف است . امتیازخواهى از دیگران ، خودبینى ، اعجاب و ابتهاج به نفس ، همه مخالفت با مصالح تربیت بشر است و صلاح بشر در این است که این اخلاق رذیله را ترک کند. اگر صدقه واجب مى پردازد، در واقع عمل به وظیفه است و در عمل به وظیفه معنا ندارد که در قبال آن ، چیزى طلب کند، و بر دیگران منت بگذارد. این حق فقیر است ؛ حق نیازمند است ؛ و به تعبیر قرآن و فى اموالهم حق للسائل و المحروم (859) محروم حق خود را گرفته و کسى که حق خود را مى گیرد، دیگر معنا ندارد بر او منت گذاشته شود. و اگر صدقه واجب نیست و مستحب است صدقه دهنده با این کار به خود منفعت مى رساند بنابراین ، باز نباید منت بگذارد. به تعبیر امام سجاد علیه السلام که فرمودند:
ثمَّ لَم تمتنّ بِهَا عَلى اءَحَدَ لانّها لک ... لانَّ فى ذلک دَلیلا انَّک لم تُرِد نفسک بها و لو اءَرَدت نفسک بها لم تمتنَّ بها على اءَحد.
به وسیله آن بر کسى منت مگذار؛ چون نفعش به خودت بازمى گردد و با این کار منت گذارى معلوم مى شود تو از دادن صدقه دنبال منفعت خود نیستى و اگر نیتت از صدقه ، اعانه و نفقه به نیازمندان و تحصیل منفعت باشد، خدمتى است که به خود انجام مى دهى و از دیگران مطالبه اجر و مزد کردن معنا ندارد. امام صادق علیه السلام از حضرت امیرالمومنین علیه السلام نقل مى کنند که فرمودند:
مَن عَلِمَ اَنَّ ما صَنَعَ انَّما صَنَع ز الى نفسه لم یستَبطِ النَّاس فى شُکرهم و لم یستَزِدهُم فى مودَّتِهم فلا نلتمس من غیرک شُکرَ ما اَتَیتَ الى نفسک و وَقَیتَ به عِرضَکَ(860).
((کسى که صدقه مى دهد و اعتقاد دارد کارى براى خودش انجام داده ، معنا ندارد که از دیگرى توقع اجر و پاداش داشته باشد و مشتاق این باشد که دیگران او را بیشتر دوست داشته باشند. نباید انتظار داشته باشى که دیگران به خاطر کارى که به نفع خود انجام داده اى از تو شکرگزارى کنند)).
تو کارى را انجام دادى تا آبروى خود را در دنیا و آخرت حفظ کنى ، چرا انتظار دارى که دیگران از تو تشکر کنند و سپاس گویند؟ علاوه بر این ، در حدیثى از امام صادق علیه السلام درباره صدقه آمده است :
اءَنَّها تَقَعُ فى ید اللّه قبل اءَن تَقَعَ فى ید السّائل (861).
((صدقه قبل از این که به دست فقیر برسد، به دست خدا مى رسد)).
و چون به دست خدا مى رسد، خدا باید بپذیرد و خدا هم مى گوید: لا یقبل اللّه صدقة منّان (862) خداوند، صدقه فردى را که منت مى گذارد قبول نمى کند. درست برعکس آنچه در اذهان است . در حقیقت نیازمند و فقیر است که بر صدقه دهنده منت دارد؛ چون گیرنده صدقه ، وسیله شده تا صدقه دهنده به خدا تقرب پیدا کند، پس اگر بناست کسى منتى داشته باشد گیرنده صدقه است ، نه دهنده آن ؛ و این اخلاق بسیار ناپسندى است که اگر کسى قدم کوچکى براى دیگرى برمى دارد در مقابل از او امتیازخواهى و باج گیرى کند. این زشت ترین و مذموم ترین رذیله اخلاقى است . در روایتى مشابه روایت قبل ، از رسول اکرم صَلَّى اللّه عَلَیهِ و آلِهِ و سَلَّم وارد شده است که فرمودند:
ما تقع صدقة المؤ من فى ید السائل حتى تقع فى ید اللّه (863).
((صدقه اى که از دست انسان مومن به فرد نیازمند داده مى شود، به دست او نمى رسد مگر این که در دست خدا قرار گیرد)).
و بعد حضرت این آیه را تلاوت فرمودند:
اءَلَم یَعلموا اءَنَّ اللّه هو یَقبَل التَّوبة عن عبادهِ و یاءخُذ الصَّدقات و اَنَّ اللّه هو التّوّاب الرحیم (864).
((آیا نمى دانید که آن کسى که قبول کننده توبه عباد و گیرنده صدقات است خداست !)).
و به همین ملاک ، حضرت امیرالمومنین علیه السلام در باب وظایف صدقه دهنده و زکات سخنان عجیبى دارند، مى فرمایند:
اذا ناوَلتُم السّائل فلیُرَدِّ الَّذى یُناولُهُ یدَه الى فیه فیقبِّلُها فانَّ اللّه عزَّ وَ جَلّ یاءخذها قبل اءَن تَقَع فى ید السائل فانَّه عزَّ وَ جَلّ یاءخذ الصَّدَقات (865).
((هرگاه دست نیازمندى به سوى شما دراز شد، صدقه دهنده موظف است ابتدا دست سائل را ببوسد و بعد صدقه را در دست او بگذارد؛ چون در حقیقت این دست ، نماینده دست خداست ، این دست دراز شده تا تو حق اللّه را در آن بگذارى )).
این توصیه ها براى تربیت روح انسان است ؛ روحى که میل به طغیان و سرکشى دارد.
داستان معروفى است که شخص ثروتمندى وارد مسجد پیغمبر صَلَّى اللّه عَلَیهِ و آلِهِ و سَلَّم شد و در صف نماز نشست . بعد از او فقیرى آمد. کنار او نشست شخص ثروتمند عبا و لباس خودش را جمع و جور کرد. پیامبر صَلَّى اللّه عَلَیهِ و آلِهِ و سَلَّم که شاهد این ماجرا بودند برآشفته شدند و فرمودند: آیا ترسیدى چیزى از فقر او به تو سرایت کند که خودت را جمع کردى ؟ اى رسول خدا! در مقابل این عمل حاضرم به عنوان کفاره ، نیمى از ثروتم را به این مرد ببخشم . جالب این است که مرد فقیر آنقدر عفیف و پاکدامن بود و عزت نفس داشت که حاضر نشد؛ و وقتى حضرت از او سوال کردند: چرا نمى پذیرى ؟ گفت : اءَخافُ اءَن یدخلنى ما دخله (866) مى ترسم من هم به خصلت این مرد مبتلا شوم . شیوه اولیاى الهى در این مساله واقعا شایان دقت است و مومنان باید روش و سیره انبیا، اولیا و بزرگان دین را به عنوان الگو مورد توجه قرار دهند.
در زمان امیرالمومنین علیه السلام در پرداخت زکات نه تنها منتى در کار نبود، بلکه حضرت قاعده اى مقرر کرده و فرموده بودند:
من له حاجة فلیرفعها فى کتاب لاصون وجوهَکم عن المساءلة (867).
((هرکس ، حاجت و نیازى دارد، بنویسد و براى من بفرستد تا به این وسیله آبروى شما را محفوظ بدارم )).
یعنى حتى امام علیه السلام حاضر نبود با یک صاحب حاجت رودررو شود که مبادا احساس ذلت کند. در سیره اباعبداللّه علیه السلام نقل شده است که حضرت از پشت در نیاز افراد را برآورده مى فرمودند، وقتى از حضرت درباره علت آن سوال کردند؛ فرمودند: براى این که حرمت او حفظ شود و در خودش احساس حقارت نکند. در روایت داریم :
لعن اللّه مَن اءَکرم الغنىّ و مَن اءَهان الفقیر لفقره (868).
((به لعنت خدا گرفتار شود کسى که به شخص ثروتمند به خاطر اموالش ‍ احترام و به فقیر و نیازمند به خاطر فقرش اهانت کند)).
اصلا منت گذاشتن و هر نوع استخفاف و کوچک کردن شخصیّت مومن ، حتى از ناحیه خود او هم ممنوع است ؛ یعنى خود انسان هم حق ندارد کارى کند که موجب کوچک شدن و حقارت او شود، چرا که امیرالمومنین علیه السلام مى فرمایند:
ساعةُ ذُلّ لا تفى بعزِّ الدَّهر(869).
((یک ساعت ذلت با یک عمر عزت قابل معاوضه نیست )).
مبنا و معیار معارف دین این است که :
و للّه العزة و لرسوله و للمومنین (870).
((خدا عزیز است ، رسول خدا عزیز است و مومنان هم عزیزند)).
در روایتى از رسول اکرم صَلَّى اللّه عَلَیهِ و آلِهِ و سَلَّم نقل شده است که فرموده اند:
لیس من اءخلاق المومن ، المَلَقُ و الحَسَد الا فى طلب العلم (871).
((مومن حق ندارد تملق بگوید و حسادت کند؛ زیرا در سایه این چاپلوسى است که موجبات کوچکى و حقارت او فراهم مى شود؛ مگر یک جا آن هم در طلب علم )).
به قول شاعر:

افتادگى آموز اگر طالب علمى   هرگز نخورد آب زمینى که بلند است

البته بحث مفصلش را در حقوق معلم و متعلم بیان خواهیم کرد.
دست دراز کردن پیش دیگران هرچند براى آموختن علم یک نوع ذلت است ، اما طبق بیان رسول اکرم صَلَّى اللّه عَلَیهِ و آلِهِ و سَلَّم که فرمودند:
مَن لم یصبر على ذُلِّ التَّعلُّم ساعة بَقِىَ فى ذُلِّ الجهل اءبدا(872).
((اگر کسى ذلت تعلیم را نپذیرد، مجبور است تا ابد در ذلت جهل و نادانى باقى بماند)).
این یک استثنا است ؛ اما هر نوع تحقیر و کوچک کردن که منت گذارى هم یک مصداق آن مى باشد ممنوع است . در روایتى آمده است که ؛ امیرالمومنین علیه السلام از صفین به شام تشریف مى بردند، وقتى وارد شهر ((انبار)) شدند، مردم انبار به استقبال حضرت آمدند و به دنبال مرکب امیرالمومنین علیه السلام شروع به دویدن کردند. حضرت توقف کرده و فرمودند: این چه کارى است ؟ گفتند: روشى است که سلاطین ایران به ما آموخته اند که هر وقت مهمان محترمى آمد، به دنبال مرکب او پیاده حرکت کنیم . حضرت فرمودند:
اءَمَا علِمتُم اءنَّ مَشىَ الماشى مع الرّاکبِ مفسدة للرّاکب و مَذَلَّة للماشى انصرِفوا(873).
((آیا نمى دانید که این عمل شما - پیاده دویدن به دنبال مرکب و دنبال سواره - هم موجب فساد اخلاق و خودباورى راکب است و هم موجب ذلت و کوچکى پیاده ها؟ برگردید و این کار را انجام ندهید)).
در همه معارف دین ، حتى در دستورات فقهى نیز بر عدم منت گذارى و منت پذیرى مؤ من تاکید شده است . مرحوم سید محمد کاظم یزدى از اعلام فقهاى معاصر در کتاب ((عروة الوثقى )) که ابواب فقه را در آن گردآورى کرده اند، در باب تیمم مساله اى را بیان مى کنند و مى فرمایند:
اگر آب پیدا نشد، باید با خاک تیمم کرد؛ حتى اگر کسى آب در اختیار دارد؛ و حاضر است آب را داده و در قبال آن پول هم نگیرد، اما بر انسان منت مى گذارد، جایز نیست انسان آب را بگیرد و با آبى که با منت تحصیل کرده ، وضو بگیرد.
لو وَهَبَهُ غیره بلا مِنَّة و لا ذِلَّة وَجَبَ القبول (874).
این متن عبارت عروة الوثقى است و فقهاى بزرگوار بعد از سید نیز همه براساس این فرع نظر داده اند.
اینها نکاتى است که تاکید مى کند تا صدقه دهنده و صدقه گیرنده هر دو، شرایط عزت و رعایت حرمت و شخصیّت مومن را لحاظ کنند؛ در غیر این صورت صدقه عمل ناپسندى خواهد بود که در تغایر اساسى با مساله زکات ، صدقه و انفاق است .
بهترین صدقات
پرداخت کننده صدقات باید بهترین و محبوب ترین اموالش را به عنوان صدقه انتخاب کند لن تنالوا البرّ حتى تنفقوا ممّا تحبّون (875)، چرا باید محبوب ترین را انتخاب کند؟ به همان دلیلى که گفتیم گیرنده صدقه در حقیقت خداست و صدقه هدیه اى براى خداست .
اءنها تقع فى ید اللّه قبل اءن تقع فى ید السائل (876).
((صدقه قبل از رسیدن به دست فقیر، به دست خدا مى رسد)).
بنابراین ، چیزى را که انسان به عنوان هدیه و تحفه به محضر رب العالمین تقدیم مى کند، باید از محبوب ترین چیزهایى باشد که نزد اوست و ثانیا گفتیم صدقه منفعتش به خود انسان برمى گردد؛ وقتى قرار است ان تعلم اءنها ذخرک این ذخیره انسان در پیشگاه خداوند باشد، چیزى را که انسان براى روز احتیاج و نیازمندى خود ذخیره مى کند، یقینا نباید از چیزهاى نامطلوب و غیرمرغوب باشد. اندوخته معمولا از بهترین ، مطلوب ترین و مرغوب ترین جنس هاى موجود است .
از این رو انسان باید براى روز احتیاج ، بهترین ها را ذخیره کند و کمال صدقه به این خواهد بود که به تعبیر قرآن لن تنالوا البر حتى تنفقوا مما تحبون بهترین و محبوب ترین چیزهایش را ببخشد.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر